~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
دکتر چهل وپنج روز بهش استراحت داده بود.
آوردیمش خونه.. عصر نشده، گفت:
بابا! من حوصلهم سر رفته.
گفتم: چی کار کنم بابا؟
گفت: منو ببر سپاه، بچهها رو ببینم.
بردمش. تا ده شب خبری نشد ازش. ساعت ده تلفن کرد، گفت: من اهوازم. بی زحمت داروها مو بدید یکی برام بیاره!
#شهید_حسین_خرازی♥️🕊
.
.
🌱|@martyr_314
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
حاجے میگفت:
جمعـے کھ در آن احمد بود، یك صفاۍِ
دیگر داشت.. یك رونق دیگرۍ داشت..:)
وقتـے جلسهاۍ براۍما بچھ هاۍ جنگ
میگرفت، اولین موضوعـے کھ تذکر میداد،
این جلسھ براۍ خـداست و بعد پیرامون
آن حرف میزد..
لذا نقش احمد در ما،
خیلـے نقش مھمۍ بود..
#شهیدقاسمسلیمانی♥️🕊
.
.
🌱|@martyr_314
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
مادر اقا حسین تعریف می کرد:
یکی از آشناها خواب دیده رفته کربلا.. بعد زیارت امام حسین(ع) میره واسه زیارت حضرت عباس(ع) دم حرم یه آقا رو میبینه که تو خواب این حس رو داره که آقایی که وسط ایستاده حضرت عباس(ع)هستند و دونفر هم طرفین حضرت بودن با صورت پوشیده.
این خانم شروع میکنن از حضرت عباس حاجت خواستن. حضرت هم میفرمایند چرا از حسین نمیخواین؟ خانم میگن بله قبل از اینکه محضر شما برسم پیش امام حسین(ع) بودم و درخواست کردم از ایشون. حضرت عباس(ع) میفرمایند: نه. این حسین رو میگم و به دست به فرد کناریشون اشاره میکنن. خانم بر میگردن به سمت اشاره ی حضرت و شهید حسین ولایتی فر رو میبینن...
#شهید_حسین_ولایتیفر♥️🕊
.
.
🌱|@martyr_314
~🕊
#شهیدانه
هرروز صبح بدون استثناء دعای فرج و زیارت عاشورا میخواندند؛ شبها هم سورۀ واقعه را میخواندند ..
هر موقع سلام میدادند به امام حسین(ع) و امام رضا(ع)، میگفتند: "یا امام زمان(عج) نگاهت را از من برنگردان.."
#شهید_مسلم_خیزاب♥️🕊
🌱|@martyr_314
~🕊
🌿#ڪݪام_شـھید💌
هیـچوقتدینخدارو
ودستورخدارو
وظایفشرعیتونرو
باهیـچچیزۍمعاملهنکنید..
#شهید_احمد_کاظمی♥️🕊
.
.
🌱|@martyr_314
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
🌿یکی از رفقای هم دورهای حسین با انتشار این عکس نوشت:
"تقریبا همیشه حسین را در همین حالت میدیدیم.
یا درحال کار بود و یا در حالت کار.
اصلا خستگی برایش معنا و مفهوم نداشت.
بدن ورزیده و آماده ای داشت.
درست زمانی که همه خسته بودند شوخی های حسین
گل میکرد و به همه روحیه میداد.
استراحت حسین ماند برای بعد از شهادتش."
#شهید_حسین_ولایتیفر♥️🕊
🌱|@martyr_314
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
آقا مهدی عاشق دخترای با حجاب بود..
امکان نداشت یه دختر کوچولوی باحجاب ببینه و قربون صدقه اش نره..
اسمشونو میپرسید، اگه فاطمه زهرا زینب رقیه بود حتما براشون کادو میگرفت و حسابی بغلشون میکرد و ماشاءالله میگفت.
آخرین بارم واسه دختره یکی از دوستای سوریهایش وقتی کهمتوجه شده بود اسمش زینب هست براش یه سرویس نقره سفارش داد و با خودش برد
✍🏻به روایت همسر
#شهید_مهدی_بختیاری♥️🕊
.
.
🌱|@martyr_314