✍قسمتی از وصیت نامه زیبای شهید👇
ای امام! به خدا {قسم} اگر بدنم را قطعه قطعه کنند، اگر زبانم را از حلقومم بیرون بکشند، اگر چشمانم را از حدقه بیرون آورند، اگر رگ های بدنم را قطع کنند، اگر گوشتم و پوستم را در آتش بسوزانند، اگر انگشتانم را با قیچی بزنند، و اگر با پتک بر سرم بکوبند، دست از امامم و رهبرم و این یگانه گوهر عزیزم و این جاودانه انسان بشر دوست و این نماینده ی حجت ابن الحسن العسکری (عج)، بر نخواهم داشت.
🌿 امام زمان (عج)، حجت ابن الحسن، ای مهدی عزیز، تو از خدا بخواه که به اماممان طول عمر عنایت فرماید. تو از خدا بخواه که این رهبر دلسوزمان را از ما نگیرد. ای حجت ابن الحسن(عج)، ای مهدی عزیز! دعایی برای ما بفرما که ایمانمان قوی تر و اسلام مان کامل تر و شجاعت مان افزون تر و علممان بیشتر گردد.
#شهید علی کارآزموده
#شهدای_فارس
#سالروز_شهادت
🍃🌷🍃🌷
#شهــیدمدافع_حرمے_با_دو_قبـــر😭😳
در ســوریه، ایمــان به دوستانے که مداحے میڪــردند میگه برایــم #روضہ حضــرت #ابوالفضــل(س) بخونــید و بهشــون میــگه برایــم دعــا کنید؛ اگر قرار هست شهید بشم یا به روش آقا ابوالفضــل یا به روش سرورمــون آقا #امام_حســین(ع) یا مثل خانم #فاطمه زهرا.
ایمان به سہ روش شهــید شد: #دستے ڪہ عبــارت یا #رقیه روی ان نوشته شــده بود مــثل آقا ابوالفضل، قسمتی از گردنش مثل سرورمون آقا امام حسین ع و قسمت اصلے جراحـت ایمــان #پهلـو و شـکم بود؛ مـثل خانم فاطمه زهرا. که بعد از برگرداندن پیکر مطهرش متوجه میشوند یک قــسمت از بدنش جا مانده که آن را همان جا در سوریه تپه العیس دفن میکنند؛
یعنے یک قســمت از وجــود من در خاک #سـوریه جـا مانــد.
ﺭاﻭﻱ : ﻫﻤﺴﺮﺷﻬﻴﺪ
#ﺷـﻬﻴﺪاﻳﻤﺎﻥ_ﺧﺰاعے_ﻧﮋاﺩ
#شهـدای_فارس 🌷
#ایام_شهادت
🌹🍃🌹🍃🌹
1_8065887983.mp3
3.64M
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ
#به_رسم_هر_شب
🌹 ختم دعای فرج و سلامتی امام زمان (عج) 🌹
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸
#لطفا_نشر_دهید.
🌹 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید .
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ
🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم
🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا
🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
♨️💠♨️💠♨️💠♨️💠♨️
🔰زندگینامه شهید والامقام سید جواد موسوی
💐🍃شهید موسوی فرزند شادروان سید قسمت و بمانی اسماعیل زاده به سال 1345 در روستای شنبهبازار شهرستان فومن دیده به جهان گشود. با نوای دلنشین مادر و نگاههای عاشقانه پدر در گهواره آرامشگرفت.اگر چه کودکی بازیگوش بود، اما مهربانیش زبان زد همگان بود. به دلیل شیرین زبانی و چابکیاش همه او را دوست میداشتند.
💢چیزی که همگان را متحیر میساخت، نورانیت چهرهی این کودکخردسال بود که مادر را وادار میساخت تا با این فرزندش برخورد خاصی داشته باشد.سال 1352 وارد عرصهی علم و دانش شد و در این راه، بسیار سخت کوش بود. با پیروزی انقلاب درسال 1357، در صف نیروهای بسیج مستضعفین قرار گرفت و در سال 1360 بود که عضو پایگاهبسیج اباذر شنبهبازار شد و به فعالیتهای فرهنگی مشغول گردید.
🔆او در کنار تحصیل و فعالیتهایفرهنگی، بسیار جدی به انجام فرایض دینی میپرداخت و پدر را در کارهای کشاورزی یاریمیرساند. از آنجایی که به دعای کمیل علاقهای خاص داشت، دراین مراسم شرکت میکرد. وی همچنین در سازمان هلال احمر شهرستان فومن، فعالیت چشمگیری داشت. هنگامی که جنگ در شهریور ماه 1359 توسط دشمن شروع شد، سید جواد نیز شوق جهاد فیسبیلالله را در دل داشت، از این رو در سال 1362 تصمیم گرفت، پرنده دل را از قفس تن رها ساخته و راهیجبهه شود، اما به دلیل سن و سال کم با مخالفت خانواده، مخصوصا مادر مواجه شد، ولی سرانجام با جلب رضایت خانواده به منطقه کردستان اعزام گردید و پس از شش ماه حضور در جبهه جهت مرخصی به منزلبازگشت.
♻️در طول جنگ دو بار مجروح شد. هنگامی که در جزیرهی مجنون و در عملیات بدر از ناحیهی پهلوزخمی شد، برای مرخصی به منزل بازگشت، اما ضمن اینکه مجروحیت خویش را از خانواده کتمانمیکرد، حتی دوشادوش پدر در مزرعه نیز کار میکرد.زمانی که به منطقه جنوب اعزام شد، در آغاز با شهید بشیر نظری همرزم بود، پس از چهارماه ازهمرزمان خداحافظی کرده تا راهی شهرستان شود،
💠 هنگام خداحافظی با شهید بشیر نظری، او بهسیدجواد گفت: «سید نزد مادرم بروید و به ایشان سلام مرا برسانید و بگویید برایم مقداری ترشیبفرستد تا هنگام بازگشت، برایم بیاورید». سیدجواد پس از بازگشت و اقامتی کوتاه که در منزلداشت به منزل بشیر رفت، اما هنگامی که به درب منزل ایشان رسید، با حجله بشیر مواجه شد و اینبرای او بسیار متاثر کننده بود. روحیه شهادتطلبی از آغاز جنگ در اعمال و اخلاق سیدجواد کاملامشهود بود.
🟠آخرین بار که به جبهه اعزام میشد، به برادر بزرگترش گفته بود: عید امسال منتظر من نباشید من دیگر به منزل و جمع شما نخواهم بود. حلالم کنید و از همگان برایم حلالیت بطلبید.سرانجام در روز بیست و پنجم بهمن ماه 1364، در عملیات والفجر 8 ، بعنوان خط شکن در منطقه عملیاتی اروند کنار (فاو)آنقدر دلیرانه جنگید، تا اینکه بعلت جراحات شدید، ازناحیه پهلو، صورت و دست، به جمع یاران کربلای حضرت امام حسین (ع) پیوست و شهید شد و در نهایت، در گلزار شهدای شنبهبازار (سبزقبا) به خاک سپرده شد.
🌺🍃از خصوصیات اخلاقیاش، اینکه بسیار مهربان بود و سیمایی معصومانه داشت. نسبت به پدر ومادر، احترام قایل بود و تا حد توان سعی میکرد، نیاز و خواستههای ایشان را اجابت کند. علاقهبسیار زیادی به امام زمان (عج) داشت و آرزوی شهادت در رکاب آن حضرت را در دل داشت. دررفتارش با دیگران با گذشت و با ایثار و مقید به صلهارحام بود.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─