قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
ثواب اعمال امروزکانال روهدیه میکنیم به روح شهیدبزرگوار، شهیدصادق فلاحی
🕊🕯🕊🕯🕊
شادی روحشون صلوات.
#مولایمن
🌱دست دعا و
اشک و نیاز و
ظهور تـو
🌱کی مستجاب میشود
این انتظار من؟
العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
#صبحتونمهدوی🌹
#حدیث_روز
#امام_علی_علیه_السلام
إذا ضاقَ المسلمُ فلا يَشكُوَنَّ رَبَّهُ عَزَّوجلَّ، و لْيَشكُ إلى رَبِّهِ الذي بِيَدِهِ مَقالِيدُ الاُمورِ و تَدبِيرُها
هرگاه مسلمان در تنگنا و سختى افتد ، هرگز نبايد از پروردگار عزّوجلّ خود شكايت كند ، بلكه بايد به درگاه پروردگار خويش ، كه زمام و تدبير امور به دست اوست ، شكايت برد .
📚ميزانالحكمه، جلد6، صفحه42
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹
#پیامکی_از_بهشت 💐
پیام من به خواهران این است که اي خواهران مجاهد ، حجاب شما هم سنگر است ، حجابتان راحفظ كنيد و حجاب شما كوبنده تر از خون من است ، من به آرزويي كه داشتم رسيدم و به هدفي كه الله درآن است رسيدم ، شما هم هر چه سريعتر خودتان را به معبود خود برسانيد .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #مسعود_سمندری
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
🌺💐🌼
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_فرمانده
#مقام_معظم_رهبری
براے کسانـی کہ اهل ارزش هاے اسلامی هستند ، تصاویـر #شهـدا از هر تصویـرے دلرباتـر است.
#شهـدا باران رحمت اند ...
دوستی با شهـدا ...
دوطرفہ استــ ...
یاعلی کہ بگویـی
دستتــ را خواهند گرفتــ ...
🌹 #شهدا
🌹🕊 #همیشه
🌹🕊🌹 #نگاهی
🥀 🌴🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_احمد_کاظمی
در عملیات رمضان، بچهها پشت خاکریز زمینگیر شده بودند. پنجاه ـ شصت نفر در انتهای سمت راست خاکریز نمیتوانستند سرشان را بالا بیاورند. با ماشین رفتم جلو تا آخر خاکریز، یک نفر که بغل دستم بود گفت «دیگه تکون نخور، اگه ماشین رو تکون بدی، سوراخ سوراخش میکنن.» روبهرو را نگاه کردم. چند تانک عراقی داشتند به خاکریزمان نزدیک میشدند. فاصلهشان هر لحظه کمتر میشد. اولین تانک به سی ـ چهل متریمان رسیده بود. نفسم بند آمده بود. احساس میکردیم چند دقیقهی دیگر اسیرمان میکنند. بدنم سُست شده بود. با رنگ پریده منتظر رسیدن عراقیها بودم. با ناامیدی سرم را به طرف انتهای خاکریز چرخاندم. یکهو دیدم یک نفر، سوار بر یک موتور تریل قرمز رنگ با سرعت زیاد، گرد و خاککنان به طرفمان میآيد. حاجاحمد بود. از موتور پایین پرید و آرپیجی را از دست آرپیجیزن گرفت و رفت آنطرف خاکریز؛ روبهروی تانکها نشانه رفت، چند ثانیه بعد گلوله آرپیجی روی برجک، اولین تانک در حال حرکت نشست. تانک در دم آتش گرفت و دودش پیچید توی آسمان منطقه. بعد حاجاحمد با فریادهای بلند به نیروها گفت که شروع کنند. بچهها شروع کردند. حاجاحمد سوار موتور شد و رفت تا بقیه جاها را سامان بدهد.
راوی :
#عباس_رمضانی
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🕊🥀