eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
42.1هزار عکس
18.3هزار ویدیو
372 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 محسن روی خیلی تأکید داشت ، به حدی که خیلی ناراحت می‌شد اگر جایی در بین دوستان می‌دید که رعایت نمی‌شود ، به صراحت اعلام می‌کرد که را رعایت کنید، در حالت کلی می‌توان گفت بسیار روی مسئله ‌حساس بود. شادی روح و 🌷 🕊💐
🌴💐🌺🌼🌺💐🌴 هـر روز شالهـایتان عقب تر مانتوهـایتان چسبان تر ساپورتتان تنگ تر رژ لبتان پررنگ تر میشود بندہ ے ڪدام خدایید؟ دل چند نفر را لرزاندہ اید؟ ڪدام مرد را از هـمسر خود دلسرد ڪردہ اید؟ چند پسربچہ را بہ سمت پنهـانے دیدن عڪس و فیلم مستهـجن سوق دادہ اید؟ اشڪ چند پدر و مادر و هـمسر شهـید را درآوردید ؟ چند دختر بچہ را تشویق ڪردہ اید ڪہ بعدهـا بے حجابے را انتخاب ڪند؟ چند زن را بہ فڪرانداختہ اید ڪہ از قافلہ مد عقب نمانند؟ آہ حسرت چند ڪارگر دور از خانوادہ را بلند ڪردہ اید؟ پا روے خون ڪدام شهـید گذاشتید؟ باعث دعواے چند زن و شوهـر، بخاطر مدل تیپ زدن و آرایش ڪردن شدید؟ چند زوج را بهـم بے اعتماد ڪردہ اید؟ نگاہ هـاے یواشڪے چند مردے ڪہ هـمسرش دارد ڪنارش راہ میرود،بہ تیپ و هـیڪلت افتاد؟ نگاہ هـاے هـوس آلود چند رهـگذر و... چطور؟ بازهـم میگویی، دلم پاڪ است! چادرے هـا بروند خودشان را اصلاح ڪنند؟ بازهـم میگویی، مردهـا چشمشان را ببندندنگاہ نڪنند؟ عزیزم جامعہ چاردیوارے اختیارے تو نیست ، من اگر گوشہ اے از این ڪشتے را سوراخ ڪنم، هـمہ غرق میشوند. میتوانم گاز خردل اسپرے ڪنم وبعد بگویم،شما نفس نڪشید؟!! اینقدر در حق خودت و دیگران ظلم نڪنید..... 💐 🍀🌺
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 مادر شهید می‌گوید: در دوران کودکی شیطنت‌های کودکانه اش همه را با خود مشغول می‌کرد، در آن منزل قدیمی ایوان کوچکی داشتیم که پله‌های آن به آب انبار منتهی می‌شد، محمدرضا می‌خواست سیم برق را داخل پریز کند که برق او را گرفت و با شدت هر چه تمامتر از بالای پله های ایوان به پایین پله های آب انبار پرت شد. من تنها بودم و پایم هم شکسته بود و در اتاق زمین گیر شده بودم. به هیچ وجه نمی‌توانستم از جایم بلند شوم. شروع کردم به یا زهراء و یا حسین گفتن. همسایه ها را صدا می زدم که تصادفاً خواهرم وارد خانه شد. با گریه و التماس از او خواستم محمدرضا را از پله های آب انبار بالا بیاورد، وقتی بچه را آوردند چهره اش سیاه و کبود شده بود و حرکت و تنفس نداشت. او را بردند به سمت بیمارستان، یک بقال در محله داشتیم به نام سید عباس، در بین راه خواهرم را با بچه روی دست دیده بود و بعد از شنیدن ماجرا بچه را بغل کرده بود. او سید باطن دار و اهل معرفتی بود، خواهرم می گفت: "سید عباس انگشتش را در دهان محمدرضا گذاشت و شروع کرد چند سوره از قرآن را خواندن، به یکباره محمدرضا چشمانش را باز کرد و کاملاً حالش عوض شد." سید گفته بود نیازی به دکتر نیست، طبیب اصلی او را شفا داده است. راوی : ... 🥀 🕊🌹
🕊🌴💐🌺💐🌴🕊 ما در حقیقت انقلاب ، اسلام ، قرآن ، استقلال ، آبرو و حیثیت را از برکت خون پاک عزیزمان داریم . سلامتی و تعجیل در فرج و سلامتی نائب بر حقش 🌹 🌴🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 یه دعای زیبا خوبه که توی قنوت همه نمازا بخونید ... دعایی که 🔆 امام سجاد(علیه السلام ) زمزمه می‌کردند، برای دور شدن بلاها اللهم 🌿 یعنی خدای خوبم، به من نعمت صحت و امنـ ـیت و آسایش در دین و دنیا عطا کن و بدنم، رو همیشه سالم بدار...💚 🌸🌸 وامْنُنْ عَلَی بِالصِّحَّةِ وَ الْأَمْنِ وَ السَّلَامَةِ فِی دِینِی وَ بَدَنِی 📗 صحیفه سجادیه. دعای بیست و سوم
📌مادر چهارشهید از ساوه اُمُّ البَنین ایران شد 🔹️حاجيه خانم فاطمه عباسي ورده (مادر مكرمه شهيدان؛ «احمد»؛ «علي»؛ «يونس» و «محمّد» جوادنيا) متولد ورده ساوه است؛ اما بعد از ازدواج به تهران آمده است مادر شهید درباره فرزندانش ميگويد: احمد از قبل از انقلاب فعالیت می‌کرد. یادم هست یک شب که دیر آمد ساعت دو نیمه شب بود؛ اما من بیدار بودم، دنبالش تا اتاق رفتم و دیدم چیزی را لابلای روزنامه‌ پنهان می‌کند.در صندوق گفتم باز کرد، دیدم قوطی رنگ است و او شبها مرگ بر شاه را دیوارنویسی می‌کند احمد به پاوه رفت و در سال ۵۹ به دست کومله‌ها شهید میشود مادرخبر شهادت احمد را میشنود نه شکایت میکند نه حتی گریه: من سریع سجده شکر به جا آوردم؛ چون احمد بالاخره به آرزویش رسید. بعد از شهادت احمد ، علی و یونس ۱۸ و ۱۶ ساله هم بهانه جبهه گرفتند تا دو سال بعد این دو برادر هم به برادر بزرگترشان بپیوندند: علی و یونس هر دو برای عملیات فتح خرمشهر رفته بودند. علی شب شهید شده بود و یونس صبح؛ اما چون یونس جلوتر بود، جنازه‌اش چند روز دیرتر و موقع مراسم ترحیم علی رسید. محمد پسر ته‌تغاری و شوخ طبع خانواده هم پنج سال بعد به شهادت رسید تا بالاخره مادر خود را «ام‌البنین ایران» کند مادر شهیدان جوادنیا بهترین لحظات زندگی‌اش را دیدار با امام(ره) و حضور رهبر معظم انقلاب در منزل خودشان می‌داند