🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#در_محضر_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_محمدابراهیم_همت
ملت ما، ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشیدن به راه #شهیدان و استعانت به درگاه خداوند است تا این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف وصل نماید.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
🌴 🌹🕊
🇮🇷🥀🌴🌹🌴🥀🇮🇷
#در_محضر_شهدا
#سردار_شهید
#علی_تجلایی
اگر به طور مستمر در جهت پیشبرد اهداف انقلاب، شبانه روز فعالیت میکنید، به عدالت در کارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید.
اگر این مرز شکسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد، دیگر حد و قانونی را برای خود نمیشناسد.
عدالت را فدای مصلحت نکنید.
پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات و نیازهای زیردستان بکوشید. در قلب خود، مهربانی و لطف به مردم را بیدار کنید.
طوری رفتار نکنید که از شما کراهت داشته باشند.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🕊🇮🇷
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#عاشقانه_های_شهدا
توصیه #آیت_الله_بهجت قدس سره به
#شهید_مدافع_حرم
#عبدالمهدی_کاظمی
#عبدالمهدی یک بار یک خوابی دیده بود.
بعد از آن رفت پیش یکی از علمای اصفهان و خواب را تعریف کرد.
آن عالم گفته بود برای تعبیرش باید بروی قم با #آیت_الله_بهجت (ره) دیدار کنی .
همسرم به محضر #آیت_الله_بهجت (ره) شرفیاب می شود تا خوابش را به ایشان بگوید .
آقا هم دست روی زانوی #عبدالمهدی گذاشته و می گویند جوان شغل شما چیست؟!
همسرم گفته بود طلبه هستم.
ایشان فرموده بودند : باید به #سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس #سپاه را بپوشی .
#آیت_الله_بهجت (ره) در ادامه پرسیده بودند اسم شما چیست؟
گفته بود فرهاد ( ابتدا اسم همسرم فرهاد بود)
ایشان فرموده بودند حتماً اسمت را عوض کن .
اسمتان را یا #عبدالصالح یا #عبدالمهدی بگذارید.
#آیت_الله_بهجت (ره) فرموده بودند : شما در روز امامت #امام _زمان_عج به #شهادت خواهید رسید .
شما یکی از سربازان #امام_زمان_عج هستید و هنگام ظهور #امام_زمان_عج با ایشان #رجوع می کنید .
وقتی #عبدالمهدی از قم برگشت خیلی سریع اقدام به تعویض اسمش کرد و سرانجام در لباس سبز #پاسداری به #شهادت رسید .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊 🌹🌴
🇮🇷🌴🌹🕊🌹🌴🇮🇷
🌹 #شناخت_لاله_ها 🌹
#سردار_رشید_اسلام
#شهيد_والامقام
#ابراهیم_هادی
#طلوع :
🗓 1336/02/01 🗓
محل تولد : تهران
#غروب :
🗓 1361/11/22 🗓
محل #شهادت : فکه - کانال کمیل
عملیات : والفجر مقدماتی
مزار #شهید : #مفقودالاثر
مهربانم
#آسمانی_شدنت_مبارک
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🇮🇷 🕊🌹
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#دلنوشته_شهدایی
#شهید_والامقام
#ابراهیم_هادی
#ابراهیم_هادی ، ای پرستوی پر کشیده #کانال_کمیل ، تو چه کردی که اینچنین در دلهای دوستداران و محبینت جا خوش کرده ای،چه سرّی است میان تو و خدایت که بهترین تقدیر را برایت رقم زد، چه کردی که دلبری میکنی و همگان را مجذوب خود نموده ای، اگر از اخلاص تو بگویم کم گفته ام، چه بگویم از تو که هر چه بر زبان جاری کنم و قلم بنوسید باز هم زبان قاصر از گفتن و قلم عاجز از نوشتن است .
اگر چه #گمنام و بی نام و نشان همچون #حضرت_زهرا_س هستی ، اما نامت تا ابد ورد زبانهاست، یادت همیشه در خاطره هاست و جاودان هستی ای فرزند #روح_الله
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷
#شهیدانه
#رفیق_آسمانی_من
#شهید_ابراهیم_هادی
رفیق که چه بگم ، عزیز دل من #شهید_ابراهیم_هادی
تو یه مسابقه کتاب خوانی باهاش آشنا شدم
ابراهیم شده همه زندگی من ، تمام لحظات من باهاش میگذره
تو ذهنم ،تو زبانم ،اسم اول و نیت تمام اذکار و دعاهام ،همسفر کربلا و نجف و مشهدم ،همرازم ،سنگ صبورم شده #ابراهیم
خوب باشم #ابراهیم ،بد باشم #ابراهیم همراهمه
یه مدت بود که نماز شبم ترک شده بود ، با #ابراهیم برگشتم به نماز شب
آرزوی دیدن مزارشو دارم
یه حاجت مهم هم دارم که از خدا میخواهم که به واسطه #ابراهیم برایم برآورده کنه ان شاءالله
در ضمن همه منو به اسم #گمنام_کمیل صدا میزنن،،
امیدوارم که زندگی #ابراهیم گونه نصیبم بشه
« ان شاءالله »
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🇮🇷 🕊🌹
🇮🇷🌹🕊🥀🕊🌹🇮🇷
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#عبدالحسین_برونسی
وی بارها دستگیر و توسط #ساواک شکنجه شد. پیرامون یکی از موارد دستگیری میگوید :
در زندان به قدری جای ما #تنگ بود که به نوبت چند نفر میخوابیدیم و چند نفر دیگر میایستادیم ….
ما را شکنجه میکردند …..
همان اول که ما را گرفتند فکر میکردند چه کسی را گرفتهاند. دور ما را گرفتند یک #مسلسل را به پشتم گذاشتند دیگری را روی سینهام و یکی هم سیلی میزد و میگفت: پدر سوخته بگو دوستان شما چه کسانی هستند. گفتم: من هیچ دوستی ندارم تک و تنها هستم ...
یکی از آنها گفت : نگاه کن پدر سوخته را هرچه کتک میزنیم رنگش تغییر نمیکند. میگفتند: ترا میکشیم، میگفتم : #بکشید ……
به دهانم میزدند هر #دندانی که #میافتاد میگفتند: پدر سوخته دندانهایش دارد میریزد و کسی را لو نمیدهد ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🇮🇷 🕊🌹
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹
#فرزندانه
#فرزندان_شهدا
#فرزند_شهید_مدافع_وطن
#حیدر_براتی
#بابایی_خودش_فهمید
#دلم_چی_میخواد..
جمعیت خیلی زیاد بود...
اصلا غیر ممکن بود که به تابوت پدرم برسم...
بابام روی دوش بقیه تشییع میشد و من از تابوتش خیلی فاصله داشتم...
دلم می خواست این دقایق آخر دوشادوش بابام باشم...
دلم می خواست کنار تابوتش راه برم...
دلم براش خیلی تنگ شده بود...
تابوت بابا از کوچه بیرون رفت و حتی از جلوی چشمانم محو شد...
چقدررر سریع می رفت و عجله داشت....
پیش خودم گفتم دیگه رسیدن و دیدن تابوت بابا غیر ممکنه و حتی شاید از شدت جمعیت، خاکسپاری رو هم نتونم ببینم...
وقتی از کوچه پیچیدم، تابوت بابا درست کنار شانه ام بود...
دقیقاً کنار شانه ی راستم....
حیرت کردم...
غیر ممکن بود...
انگار تابوت برای چند لحظه مکث کرده بود، تا من به آن برسم....
اشک در چشمانم حلقه زد...
آنجا بود که فهمیدم همیشه کنار من است و صدای دلم را می شنود....
#دلتنگی
#آرزو
#خوش_قولی_شهدا
#شهدا_ناظراند
#شهدا_حاضرند
#شهدا_به_خواسته_ما_آگاهند
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🥀🕊
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴
#حاطرات_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_احمد_کاظمی
مقاومت حماسه آمیز
در عملیات رمضان
در عملیات رمضان «احمد کاظمی» فرمانده تیپ ۸ نجف که شب سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذاشته بود، و در این محور علاوه بر شکستن خط دشمن و پیشروی تا عمق ۱۰ کیلومتری منطقه دشمن مسئولیت تامین چپ منطقه عملیات نیز به عهده وی بود، لذا در تلاش بود که این صد متر خاکریز را به هم وصل کند
برادر کاظمی چند نفر راننده نفربر، لودر و بولدوزر داوطلب شهادت از میان بچههای تیپ را انتخاب کرد. او به راننده نفربرها مأموریت داده بود تا در حدفاصل یک صدمتر باقی مانده خاکریز، در مقابل دید دشمن به چپ و راست بروند و گرد و خاک به پا کنند تا دشمن نتواند این رخنه را به خوبی تشخیص داده و دستگاههای مهندسی را هدف قرار دهد.
علاوه بر این در دو طرف خاکریز چند دستگاه تانک و توپ ۶۰۱ و چندین قبضه تیربار مستقر کرده بود تا پاسخ آتش دشمن را بدهند خودش هم بلندگویی دست گرفته و بدون ترس در وسط این یک صد متر به چپ و راست حرکت می کرد ، در حالی که گاهی دعای فرج می خواند و گاهی به دستگاهها دستور می داد خاک کنند.
او علی الدوام قدم می زد و دعا می خواند، می گفت: «نفربر خاک کن، لودر بیل بزن، بیلتو بالا بیاور، بالاتر، بارک الله لودر! آفرین لودرچی! نفربر خاک کن، نفربر خاک کن تانکها شلیک کنند دیده بان به توپخانه بگو جواب آتش دشمن را بدهند تیرچیها شلیک کنند اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن العسکری.»
تمامی این کارها در جلو دید دشمن صورت می گرفت. نفربرها، لودرها فرمانده تیپ و نیروهای رزمنده همه و همه در زیر آتش شدید و دید تیرمستقیم دشمن این فعالیتها را انجام می دادند؛ همه سینه به سینه تانکهای دشمن جسورانه در فکر ادامه کار و تکمیل خاک ریز بودند، صحنه غریبی بود، تصویر کاملی از شوق و خدمت به اسلام و ایثار و اوج فداکاری بود. …
در این حین راننده لودر از فرط خستگی از حال رفت و به پایین افتاد. بچهها فوراً دور و برش را گرفتند، آبی به صورتش زدند. شهید ردانی پور نیز که در آن جا حضور داشت سریعاً به بالینش رفت و او را تشویق کرد و از زحمات او قدردانی نمود، احمد کاظمی فرمانده تیپ ۸ نجف سر و صورتش را بوسید و چون نیرویی برای جایگزینی وی وجود نداشت ناچار دوباره برخواست و کار را ادامه داد.
چند دقیقه بعد یک گلوله توپ به کنار دستگاه لودر خورده و آن را به آتش کشید. راننده لودر نیز زخمی شده و به عقب منتقل شد.
در همین لحظات چند دستگاه مهندسی با راننده از راه رسیدند و با وجود شهید شدن چند نفر، خاکریزها به هم وصل شد و نزدیکیهای ظهر کار تمام شد.
در حقیقت خاک ریزی را که تقریباً ده کیلومتر بود، در طول هشت ساعت شب احداث کرده بودند. در طول روز که دشمن به مقابله برخواسته بود، یک صد متر باقی مانده را حدوداً در طول پنج ساعت ایجاد کردند.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴🕊🌹
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴
#شهیدانه
#سیره_شهدا
#شهید_والامقام
#علی_امرایی
#شهید مدافع حرمی که ۸ یتیم را سرپرستی میکرد ...
کارمند کمیته امداد توضیح داده بود که ۲ خانواده و ۳ یتیم تحت پوشش و حمایت مالی #علی آقا بودند.
یعنی #علی مجموعاً ۸ یتیم را سرپرستی میکرده.
تازه بعد از یک عمر زندگی با #علی فهمیدم که درآمدهایش را کجا خرج می کرده و من که مادرش بودم نفهمیدم علی چه کار میکرد!
یک خیّر به تمام معنا
#پدر_شهید مدافع حرم #علی_امرایی میگوید پس از #شهادت فرزندم کمکم متوجه کارهای خیر او شدیم و حتی فهمیدم سرپرستی چند کودک را برعهده داشته و از او به عنوان «کمسنترین خیّر» تقدیر شدهبود.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🌹🕊
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#مثل_شهدا
#شجاعت
#شهامت
#شهادت
#شهید_مدافع_حرم
#جبار_عراقی
#شهیدی که یه تنه 6 ساعت جلوی داعش ایستاد
#شهید_عراقی یکی از فرماندهان تیپ استان حماء بود. که در تاریخ سوم آبان سال 1394 در استان حماء به #شهادت رسید.
نزدیک ساعت 12/30 شب به آنها حمله میشود و پدرم به همراه دو نیروی ایرانی و حدود 400 نیروی سوری بودند که بعد از آن حمله تمام نیروهای سوری فرار میکنند.
همرزم پدرم همان ساعت اول زخمی میشود و تا ساعت 6 صبح بیهوش بود . وقتی به هوش میآید متوجه میشود که پدرم در تمام این مدت به تنهایی جنگیده است.
همرزم پدرم تعریف میکند که پدر، او را کول میکند تا از معرکه نجات دهد، در همین حین پدر را هم میزنند و به #شهادت می رسانند .
راوی :
#فرزند_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#خاطرات_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#حمید_سیاهکلی_مرادی
#وضو_قبل_از_خواب
قرار بود روز جمعه حمید با یکی از دوستانش برود قم. داشتم توی آشپزخانه برایش کتلت درست می کردم. ساکش را که بستم از فرط خستگی کنار پذیرایی دراز کشیدم. حمید داشت قرآنش را می خواند. وقتی دید آنجا خوابم گرفته، آمد بالای سرم و گفت: «تنبل نشو. بلند شو #وضو بگیر راحت بخواب.»
با خنده و شوخی می خواست بلندم کند. گفت: به نفع خودت است که بلند شوی و با وضو بخوابی وگرنه باید سر و صدای مرا تحمل کنی. شاید هم مجبور شوم پارچ آبی را روی سرت خالی کنم. حدیث داریم بستر کسی که بی وضو می خوابد مثل قبرستان مردار و بستر آنکه با وضو بخوابد همچون مسجد است و تا صبح برایش ثواب می نویسند.
آنقدر گفت و سرو صدا کرد که به وضو گرفتن رضایت دادم
📚 کتاب یادت باشد
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🕊🌹