eitaa logo
دعوت‌نامه
272 دنبال‌کننده
13 عکس
1 ویدیو
0 فایل
اشعار و خوشنویسی های مریم کرباسی نجف آبادی
مشاهده در ایتا
دانلود
من شاعرم، حواس ندارم، پُر از غمم با من درست حرف بزن، من هم آدمم گاهی شبیه شعر سپیدی مشوّشم گاهی دو بیت مثل رباعی منظّمم گاهی دلم خوش است به مضمون ساده ای گاهی به فکر گفتن یک بیت محکمم شاید کنار شعر نباشم خودم ردیف در انتخاب قافیه امّا مصمّمم اغراق اگر نباشد، اقرار می‌کنم من شاعر تمام غزل‌های عالمم هرجا که صحبت از غزل عاشقانه ای است حس می‌کنم که شاعره آن غزل منم من مریمم که شعر برایش مقدّس است با چه زبان؟ چگونه بگویم که مریمم؟ https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
تقدیم به شهرم؛ برای خلبان شهید محسن دریانوش به یاد شهید محسن حججی تو نجف آبادی و همواره پُر آوازه ای شهر من! این‌بار هم داری شهید تازه ای تو گلستان شهیدانت پُر از گلواژه هاست گُل زدی امروز هم بر سردرِ دروازه ای شهر من! خوابت نبرد این چند شب از انتظار می‌کشیدی گاه‌ در بیداری ات خمیازه ای شهر من! از هم نمی‌پاشی تو با این داغ ها ای کتاب لاله ها! داری عجب شیرازه ای! مُحسنت بی‌سر که نه، این‌بار سردار آمده داغ محسن های تو دارد مگر اندازه ای؟ مُحسنت از آخرین پرواز خود برگشته است او ولی این‌بار با حسن ختام تازه ای ۳ خرداد ۱۴۰۳ https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
به‌ پیشگاه امام جواد علیه السلام لب به‌ سخن گشوده زمان ولادتش کم سن ترین امام به‌ وقت شهادتش چشم تمام منتظران بعد سال‌ها روشن شد از ولادت پر خیر و برکتش خورشید عاشقی که‌ طی الارض کرده تا در هشت سالگی برسد به‌ امامتش خورشید تابناک ولایت طلوع کرد تا آسمان دوباره ببالد به‌ ساحتش لبریز جود بود و جفا دید و دم نزد باید همیشه دم بزنیم از سخاوتش ما از جواد یاد گرفتیم جود را کل وجودمان شده مست از کرامتش ذی القعده وعده داده و بیدار کرده است‌ تاریخ را دوباره سرِ وقت و ساعتش آن ماه را جوان به‌ شهادت رسانده اند اين ماه را سیاه بپوشم به‌ حرمتش در اين شب عزیزِ شهادت دعا کنید يک روز قسمتم شده باشد زیارتش https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
مادرم کربلا ندید و نرفت در دلش تا همیشه حسرت داشت مادرم معتقد به حکمت بود اعتقادی اگر به قسمت داشت کربلا قسمتش نشد امّا طبق تقویم کربلایی شد رفتنش پنجم محرّم بود رفتنش هم عجیب حکمت داشت مادرم بین اعتقاداتش بیشتر از همه حسینی بود دیده بودم که او محرّم ها چشم‌هایش به گریه عادت داشت نذرهایش برای اصغر بود گاه نذر رقیّه هم می‌کرد شله زردش چقدر حرف نداشت روزهایی که باز حاجت داشت نقش می‌بست روی هر کاسه دارچین‌های خوشنویسیِ من می‌نوشتم حسین و می‌دیدم مشق نامش چقدر شوکت داشت پانزده سال می‌شود ما هم با محرّم سیاه می‌پوشیم تا بفهمیم زندگی با داغ غصّه تنها نداشت، زحمت داشت مادرم رفت و خوب فهمیدیم داغ هرگز نمی‌شود کهنه کربلا ماند و داغ هایی که قرن‌های زیاد قدمت داشت مادرم صبر زینبی هم داشت بود در زندگی همیشه صبور او ولی زود رفت و فهمیدیم مرگ انگار واقعیت داشت https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
ما تو را کشته نخوانیم که در صورت و معنی زنده اندر تن عشّاق چو ماهیّت جانی شعر؛ فؤاد کرمانی خط؛ مریم کرباسی نجف آبادی السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
هدایت شده از 🏴 🎧 آوایَم
🎧 کتاب شعر صوتی جمع مستان ▪️ اشعار اربعینی شاعران آیینی 📖 بازخوانی ۴۰ شعر آیینی به مناسبت اربعین 📎 دریافت رایگان 📢 @ Avayam_ir | آوایَم
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
🔹 گذرنامه ای کاش به دستش برسد نامه‌ی من هم بدجور به هم ریخته برنامه‌ی من هم! در شهر، مشام همه از بوی تو پر بود می‌میرم اگر وانشود شامه‌ی من هم جز در دل آغوش تو آرام نگیرد این نفسِ ملامتگرِ لوّامه‌ی من هم رفتند رفیقان همگی، کِی شود آیا مُهری بخورد روی گذرنامه‌ی من هم... @mehdi_jahandar
دل سرگشته ام کجایی بود؟ او که از اولش هوایی بود دل ايرانی ام هوس می‌کرد گاهی ای کاش نینوایی بود این دلِ تازه پر درآورده از ازل عاشق رهایی بود دل من مثل زائرانِ حرم مظهر عشق و باوفایی بود کار دل در حرم درست شده کار دل‌ها همه خدایی بود کاش این دل شناسنامه نداشت بی گذرنامه کربلایی بود... ۳ شهریور ۱۴۰۳ https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوباره زائری اندوهگینم که جای کربلا خانه نشینم زمین تا آسمان دلتنگم امّا نشد تا روی ماهت را ببینم هزاران بار دنبال تو گشتم هنوز آواره این سرزمینم برای دیدنت شکّی ندارم به این امّید سرشار از یقینم حسینم! یا حسینم! یا حسینم! به دیدار تو من تشنه ترینم برایت یک غزل گفتم دوباره که محتاج هزاران آفرینم مرا حتما به خاطر داری آقا من از جامانده های اربعینم ۵ شهریور ۱۴۰۳ https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
دلش سرشارِ شعر و روشنی بود به این خاطر غزل‌هایش غنی بود بهاری بود و فروردین شد آغاز ولی نام و نشانش بهمنی بود خداحافظ استاد غزل‌های بی بدیل نهم شهریور ۱۴۰۳ https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
به قدر یک غزل عاشقانه دلتنگم چقدر دورم و از این زمانه دلتنگم و باز هم منم و واژه‌های دلتنگی که قدر آمدن یک ترانه دلتنگم شب شهادت و مشهد شلوغ، امّا من میان خلوت خود کنج خانه دلتنگم کبوترانه کمی فکر کردم و دیدم برای خوردن از آن آب و دانه دلتنگم حرم کجاست که این‌قدر دوستش دارم! چرا همیشه و با هر بهانه دلتنگم! شبانه روزِ حرم غرقِ عشق و زیبایی ست برای دیدن روزش شبانه دلتنگم به من که عاشق چایم همیشه حق بدهید اگر برای صفِ چایخانه دلتنگم ۱۴۰۳/۶/۱۳ شب شهادت امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژه بانوان شاعر اصفهانی
ویترین شعر شهر را به متخصصان بسپارید! نظر شعرای اصفهانی درباره اشعار به‌نمایش‌گذاشته‌شده در فضای شهر به مناسبت ایام عزای اباعبدالله(ع) چیست؟ isfahanziba.ir/59964
تا تو را دارم کنارِ شعر با چای و نبات زندگی را دوست دارم با تمام مشکلات https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
برای مادرم مرده‌ای؟ نه زنده‌ای! انگار می‌بینی مرا داری از آن سوی گندمزار می‌بینی مرا گفت مادرها از آن دنیا به فکر بچّه‌ها_ بیشتر هستند و عاشق‌وار می‌بینی مرا گفت مادرها نمی‌میرند هرگز، راست گفت از بهشتِ بی در و دیوار می‌بینی مرا من زمینی ماندم و تو آسمانی‌تر شدی ماهتابا! شب به شب بسیار می‌بینی مرا بی تو من انگار در خواب عمیقی رفته‌ام در عوض تو مانده‌ای بیدار، می‌بینی مرا من تو را آن‌قدر که باید ندیدم مادرم! تو ولی تکرار در تکرار می‌بینی مرا مانده‌ام در حسرتِ یک‌بارِ دیگر دیدنت تو از آن دنیا هزاران بار می‌بینی مرا این اواخر چشم‌هایت نای دیدن را نداشت خوب می‌بینی مرا؟ یا تار می‌بینی مرا؟ ۱۴۰۳/۶/۲۶ https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
نذر آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها؛ دلم را می‌برد هر دم نسيمي مهربان تا قم خدا را شکر نزدیک است راه اصفهان تا قم اگر لازم شود کل جهان را دور خواهم زد بفهمم باز راهی نیست از نصف جهان تا قم و من هر وقت یاد حضرت معصومه س می‌افتم سوارم می کنند این ابرهای بی‌کران تا قم هوا ابری، زمین ابری و من ابری و می‌دانم بدون شک همین طور است حال آسمان تا قم بیابان های خشک و چشم های تر نمی‌دانند چه خواهد کرد با ما گریه های بی امان تا قم شنیدم شعر گاهي شاعرش را می‌برد مشهد همان شعری که خواهد برد او را همزمان تا قم شنیدم شاعران بین زیارت شعر می‌گویند گمانم خواندنی باشد مسیر جمکران تا قم https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
گفته بودم برای چشمانت هیچ کس راه حل نمی خواهد چشم هایت همیشه گيرايند، اینکه ضرب المثل نمی خواهد تا تو از دل نرفته ای هر روز ذوق گفتن درون من جاری ست شاعری زخم کهنه می خواهد، شعر جا و محل نمی خواهد آن قدر اعتبار داری که می توانم سپيد بنویسم طبع آسان پسند من دیگر فاعلاتن فعل نمی خواهد بی بهانه سرودنی هستی، از تو گفتن چه قدر شیرین است شعرهايم اگر در آن باشی، ذرّه ای هم عسل نمی خواهد می گذارم به حال خود باشی شاید از شاعری دلت تنگ است چشم هایت که شعرپرور بود دیگر از من غزل نمی خواهد از کتاب چهره‌ات را پیمبری باید از شعرهای قدیم الایام https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
🔻فراخوان چهارمین دوره جایزه ادبی مادرانه! 📬ارسال اثر به دبیرخانه چهارمین دوره فراخوان ملی جایزه ادبی مادرانه و دسترسی به کتب منبع: www.jafaribnalreza.com/madaraneh 🔻با محوریت: نام حضرت نجمه خاتون(س) مادر بزرگوار امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) 📆 آخرین مهلت ارسال آثار: 15 بهمن ماه 1403 🔸توجه: با عنایت به تغییرات فرایندی در برگزاری بخش داستان کوتاه، این بخش از فراخوان مادرانه حذف گردید. 👈لازم به ذکر است که فراخوان داستان متعاقبا به اطلاع علاقه مندان به شرکت در این بخش ادبی خواهد رسید. 🔻در ضمن شاعران گرانقدر در صورت بروز هر گونه مشکل در بخش ارسال آثار سایت می توانند مراتب را در ایتا از طریق شماره 09133691192 مربوط به دبیرخانه مادرانه با ما درمیان بگذارند. 🔹دبیرخانه جایزه ادبی مادرانه: eitaa.com/behesht_e_hashtom
غزلی تازه برای امام رضای مهربانم او که بیرون از حرم دل‌تنگ و کمتر شاد بود آمد و در صحن مانند کبوتر شاد بود زائرت این بار با چادرسفیدِ تازه ای... زائرت این‌بار با یک حس دیگر شاد بود لحظه‌ای خود را به‌جای مادر و خواهر گذاشت جای مادر غصّه خورد و جای خواهر شاد بود غم کجا و حال خوبِ صحن آزادی کجا در حرم تنها اگر می‌زد به هر در شاد بود راستی غیر از حرم در هیچ جای دیگری می‌شود این‌قدر بی‌حدّ و مکرر شاد بود؟ از میان خاطرات کودکی تا این زمان بهترینش خاطرات صحن گوهرشاد بود https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi