🍃🌺 #نذر_سالروز_ازدواج_آسمانی
#حضرت_علی_ع_با_حضرت_زهرا_س 🌺🍃
عرش را با ماه و با خورشید روشن کرده اند
آسمانی ها لباس نور بر تن کرده اند
عالم افلاک را گلزار و گلشن کرده اند
با حریرِ ابرها راهی معیّن کرده اند
شد خدا بانی و عاقد حضرت پیغمبر(ص) است
لحظۀ پیوستن نادعلی و کوثر است
سر به زیر و عشق دارد در نگاهش انعکاس
با وقاری فاطمی، محجوب! با احساسِ خاص
می درخشد بر سرش یک تاج گل از جنس یاس
کوری چشمانِ بدخواهان بخوان توحید و ناس
گفت پیغمبر(ص) برای من همین شد افتخار
لافتی الّا علی(ع) لا سیف الّا ذوالفقار
زیر لب میگفت زهرا(س): هست همتایم علی(ع)
شد ولیُ ألله و یار هر دو دنیایم علی(ع)
قامتش ألله اکبر دارد آقایم علی(ع)
رخت دامادی چه می آید به مولایم علی(ع)
خواند أنکحتُ و زوّجتُ پیمبر(ص) خطبه را
حضرت زهرا(س) بلی را گفت به شیرخدا
لحظۀ دیدار بود و عشق، نابِ ناب شد
دست پیغمبر(ص) وساطت کرد و فتح الباب شد
مصحف و نهج البلاغه عاشق و بیتاب شد
قندِ عالم در دلِ زهرا(س) و حیدر آب شد
دست در دست هم آوردند و شد حبل المتین
حضرتِ أمّ أبیها(س) با أمیرالمؤمنین(ع)
در زمین پیچید عطر عود و اسپند و گلاب
در نخستین لحظۀ پیوند غیرت با حجاب
چشم زهرا(س) خیره شد بر چشم های بوتراب
شد جهازش آینه، مهریه اش قران و آب
دست خالی آمدم! آمد خدا عیدی به دست
یک نخ از چادر عروسش را بگیرم کافی است!
#سالروز_ازدواج_حضرت_علی_ع
#و_حضرت_زهرا_س_مبارکباد
#أللهم_صلعلی_محمد_وآل_محمدوعجل_فرجهم
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🏴🍃 نذر شهادت مظلومانۂ
#غریب_بقیع_امام_محمدباقر_علیه_السلام🍃🏴
یک عمر داغ کربلا یادش نمیرفت
دلشوره هایِ عمّه را یادش نمیرفت
درس و حدیثش مانعِ روضه نمیشد
برپاییِ بزم عزا یادش نمیرفت
بر دوش ِ دل، بار مصیبت داشت عمری
جان دادن خون خدا یادش نمیرفت
بالاسرِ هر پیکر بر خاک خفته
لبخندِ شمرِ(لع) بی حیا یادش نمیرفت
بردند بی صبرانه بعد از گوشواره-
گهواره را بینِ عبا... یادش نمیرفت
تب داشت بابا! سوخت خیمه! زجر(لع) آمد!
زد تازیانه بیهوا! یادش نمیرفت
هنگام غارت بود و در بین شلوغی...
افتاد زیر دست و پا یادش نمیرفت
لعنت بر آن دستی که هجده نیزه آورد
سرهای روی نیزه ها یادش نمیرفت
کنج خرابه...زیر نور ماه...آرام...
شب-گریه هایِ بیصدا یادش نمیرفت
¤
در کنج حجره، داشت جان میداد امّا
کهنه حصیر و بوریا یادش نمیرفت!
#ألسلام_علیک_یاباقرالعلوم_أدرکني
#دلم_گرفته_برای_امام_بی_حرمم
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان_عج
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر رأفت بیکران
#حضرت_امام_رضا_علیه_السلام 🌺🍃
طلبیدی و به پابوس رسیدم با اشک
چشم خود را وسط صحن تو دیدم با اشک
خیره بر آینه کاری شدم و آب شدم
از خجالت! که چرا دیر رسیدم با اشک
سخت دلتنگ نجف هستم و هنگام اذان
زیر ایوان طلا آه کشیدم با اشک
تو غریب الغربایی و به یادت عمری-
زندگی را چه غریبانه چشیدم با اشک
باز هم تا که ببندم به ضریحِ تو دخیل
تکّه ای پارچۂ سبز بُریدم با اشک
حاجتم شوقِ برآورده شدن داشت اگر-
طرف ِ پنجره فولاد دویدم با اشک
تا که از لطف تو بی واسطه دعبل بشوم
باز از بوتۂ دل قافیه چیدم با اشک
لحظۂ ذکر توسل شد و ابیاتم را...
نه که با گوش! که اینبار شنیدم با اشک
جملۂ «یأبن شبیبِ» تو پُر است از گریه
تا که روشن بشود شمعِ امیدم با اشک
روضۂ جدّ تو را در حرمت ضجّه زدم
آبرومند شدم تا که خریدم با اشک!
#ألسلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا
#یا_غریب_الغربا_أدرکني
#دلتنگ_حرمتم_آقا
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
ندارد راهِ عشقش هیچ برگشت
طوافش کرد حتی برکه و دشت
پیمبر(ص)خطبه رامیخواند و خورشید-
به دورِ مرتضی(ع) میگشت و میگشت!
#أشهد_أن_علی_ولی_الله
#دو_روز_تاعیدغدیرخم
#مرضیه_عاطفی
@marziyehatefi
🌺🍃 نذر عیدسعیدغدیر و ولایت برحقّ
#مولاناأمیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام 🌺🍃
زمین لبخند زد صد شاخه گل از خار بالا رفت
کنار برکه وقتی از بلندی یار بالا رفت
خودش را باخت خورشید از خجالت آب شد وقتی
علی(ع) با نور فوق العاده و سرشار بالا رفت
جهازِ خوش سرانجام شترها منبرش میشد
وقار آورده! با زیباییِ بسیار بالا رفت
به دستش آیۀ «ألیوم أکملتُ لکُم» گل داد
عیار شیعه از آن روز در بازار بالا رفت
چنان ماهی که حتی منکرش طاقت نیاورد و
برای دیدنش رندانه از دیوار بالا رفت
پر از«مَن کُنت»مولا شد تمام دشت و سمت کوه
نوای تهنیت یا حیدر کرار بالا رفت
یقین دارم نبی خود جانشینش را معمّم کرد
گمانم از همانجا حرمت دستار بالا رفت
¤
الهی بشکند دستی که دل دل کرد و با کینه-
برای بیعتِ با او کمی دشوار بالا رفت!
#عیدسعیدغدیرمبارکباد
#أشهد_أن_علی_ولی_الله
#عرض_تبریک
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🌺🍃 نذر میلاد باسعادت باب الحوائج
#حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام 🌺🍃
حاجتش را خواست و یکبارِ دیگر نذر کرد
با دلی آشفته و با حالِ مضطر نذر کرد
بردمش با خود حرم، یک لحظه گنبد را که دید
با سلامش زیر لب چندین کبوتر نذر کرد
خیره شد بر دست هایش! گفت: میخواهم چکار؟!
شک ندارم که النگوی گرانتر نذر کرد
خونِ دل خورد و برایِ من خودش را پیر کرد
تا زمین خوردم فقط «والعصر» و «کوثر» نذر کرد
حاجتم را بر تمام حاجتش ترجیح داد
سال ها اوّل دعایم کرد و آخر نذر کرد
چونکه در چشمم هوایِ استجابت را ندید
بغض کرد و ربّنا گفت و مکرّر نذر کرد
زد ورق با اشک قران را...نمیشد ناامید...
پس برای هفتمین عشقِ پیمبر(ص) نذر کرد
بی تعلّل باز شد از هم گره پشتِ گره
تا که مادر سفرۂ موسی بن جعفر(ع) نذر کرد!
#یاباب_الحوائج_یاموسی_بن_جعفر_ع_دخیلک
#میلاد_هفتمین_عشق_پیمبرمبارکباد
#التماس_دعای_فرج
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅