eitaa logo
اشعار مرضیه عاطفی
430 دنبال‌کننده
251 عکس
18 ویدیو
0 فایل
💌 شما به دعوت #مادر_سادات اینجایید 💌 نذر شادی دل حضرت زهرا(س)👇 ⚘️ سلامتی و فرج امام زمان(عج)،سلامتی رهبرعزیزمان صلوات ⚘️ لینک کانال تلگرام: @marziyehatefi لینک صفحه اینستاگرام: @marziyeh.atefi.313 لینک ویراستی: https://virasty.com/MarziyehAtefi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺 غزل دلتنگی به قصد آمرزش 🌺🍃 دلم آشوبِ محض است و غم انگیز است تقدیرم از این دنیایِ بی تو، از منِ دور از تو دلگیرم دوباره غربت و حسرت، دوباره حالِ نامعلوم کجایی حضرت موعود؟! دارم بی تو می میرم از این مصرع به آن مصرع دویدم تا که برگردی نمیایی! که من شعری سراسر عیب و تقصیرم به قران میخورم سوگند اگر چشمم شود نذرت نگاهم میکنی! زیباست در چشم تو تصویرم نمی فهمد کسی حال مرا... امّا تو میدانی؛ به عشق جذبۂ لبخند تو درگیرِ تغییرم بسوزان! پاره کن پرونده ام را لحظۂ افطار بگو بخشیدمت! دست ِ تو را در دست میگیرم قبولم کن! که در ماهِ خدا با توبه برگشتم ببخش آقا اگر ناراحتت کرده ست تأخیرم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر وفات حامی اسلام، مادر مؤمنین 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- شد أنیسَ المصطفی میگفت از دینش سخن عشق هم دارد برای خود هزاران فوت و فن کیست همکفو محمد(ص)؟ گفت جبرییلِ امین هست أم المؤمنین! درّ رکابِ پنج تن عاشقانه پای اسلام و پیمبر(ص) ایستاد مرد و مردانه ولی در قالب یک شیر-زن مادرِ زهرا(س) شدن تنها به او می آید و بُرد کرده هر که دارد بر خدیجه(س) حُسن ظن از خدیجه(س) کینه اش لبریز شد روزِ جمل شد حسادتهای آن مکاره پاپیچِ حسن(ع) شک ندارم مریم و هاجر گرفتند از ازل حاجت از مادربزرگِ حضرتِ اربابِ من ثروتش را خرج دین کرد و به جایش از نبی(ص) وقت مردن خواست تنها یک عبا جای کفن کاش میدانست؛ در کرب و بلا با تشنگی میدهد جان زینت دوش نبی(ص) دور از وطن دوره اش کردند در گودال با بغض علی(ع) تیرها و نیزه ها و عده ای شمشیرزن خوب شد رفت و ندید آن ساعتی را که حسین(ع) شد رها بر خاک...بی سر، غرق خون، بی پیرهن پیکر صدپاره نعلِ تازه میخواهد چکار؟! ای بمیرم من! نمی مانَد که چیزی از بدن! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 نجوای عاشقانه به امید آمرزش 🌺🍃 یارب نظر کن و کرم ِ لم یزل بده خیر کثیر بر دل من از ازل بده در را به روی این بدِ بی آبرو نبند أمن یجیب های گدا را محل بده سیر و سلوکِ من شده لبریز ادّعا حرف ِ مرا بگیر و به جایش عمل بده حال عبادتم همه شب با کسالت است امشب به حالِ شبزده طعم عسل بده مجبور کن به جبر! که اینگونه راضی ام از نفْس، اختیار بگیر و خلل بده در کوره راهِ بندگی ام گم شدم بیا... راه نجات را برسان، راه حل بده یکروز اگر فنا شده قید تو را زدم قید مرا بزن! به وجودم اجل بده این چند حاجتِ من اگر که روا نشد رزق شهادتی به دلم لااقل بده! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذرمیلاد با سعادت کریم اهل بیت(ع) 🌺🍃 ریسه بندان کن، علیِ مرتضی(ع) بابا شده نیمۂ ماهِ خدا شیرخدا بابا شده میرسد امشب رطب از دستهای جبرییل روزه داران! حیدرِ آل کسا، بابا شده حُسنِ مطلق رونمایی شد؛ حسن(ع) لبخند زد چون أمیرالمؤمنینِ شیعه ها بابا شده گفت امشب قلعۂ خیبر به تیغِ ذوالفقار باخبر هستی که شاهِ لافتی بابا شده؟! سفرۂ افطار با ذکر«حسن(ع)جان» پهن شد جانِ عالم؛ حضرت مشکل گشا بابا شده در فضیلت نیست امشب کمتر از شبهای قدر چون به یُمنِ مجتبی(ع) بابایِ ما بابا شده هست ذکر «یاعلیُ و یاعظیم ِ» اهل بیت(ع) سائلان خواندند او را «یاکریم اهل بیت(ع)» کوثر امشب صاحب دردانۂ أطهر شده حضرت أم أبیها حضرتِ مادر شده عرشیان و خاکیان و سائلان و عاصیان در کنار دست های کوچکش محشر شده چشم و ابرویش به حیدر رفته و دل می برَد قلبِ زهرا(س) بیقرارِ دومین حیدر شده شد نبی(ص) غرق سرور و شادمانی پدر- باعث آرامش ِ روز و شبِ دختر شده قوم و خویشیِ پیمبر(ص) باعلی(ع) شد بیشتر حالِ اصحابِ سقیفه بیشتر مضطر شده جاهلی هم سنگ آورده برای امتحان دید اما وقت رفتن صاحبِ گوهر شده هست آقایم کریم إبن کریم و تا ابد از تمام دست و دل بازانِ عالم سر شده دید دستِ خالی ام را داد عیدیِ مرا از میانِ جمعیت؛ زهرا(س) صدایم زد بیا... آمدم! نوکر شدم از برکت نام ِ حسن(ع) دام را انداخت؛ دل افتاد در دام حسن(ع) ابر و باد و ماه و خورشیدش تماشایی تر است فرق دارد آسمانِ آبیِ بام حسن(ع) با جزامی هیچکس دمخور نشد جز مجتبی(ع) همنشینی با ضعیفان هست پیغام حسن(ع) مرد شامی را به جای ناسزا لبخند گفت عاشقم! دیوانه ام کرده ست اسلام حسن(ع) نام او کام مرا طعم عسل داده ست و کاش... لحظه ای شیرین شود از نام من کام حسن(ع) در خیالاتم صدایش را تصور میکنم نسخۂ آرامشم شد لحن آرام حسن(ع) میشود صحن و سرایش بازسازی با ظهور میشوم در آستانش جزء خدام حسن(ع) شک نکن یکروز میگیرم برات کربلا از کنار پنجره فولادِ باب المجتبی(ع)! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
زمین حال غم و غربت گرفته زمان را حسرت و وحشت گرفته ألا یا أیهالمنجی أغثنا بیا که فتنه ها شدت گرفته! @marziyehatefi
🍃🏴 نذر ضربت خوردن قرآن ناطق 🏴🍃 شمشیر از اهل عبادت خورد حیدر بر ساحتش تیرِ جهالت خورد حیدر از کینه های کهنه آخر جان به لب شد صد پشت پا، جای محبت خورد حیدر خاری به چشمش بود! عمری خون دل ها از دست قومی بی لیاقت خورد حیدر بیعت گرفتند و ضررها کرد اسلام با جهلِ یک عده خسارت خورد حیدر یک ضربۂ کاری فرود آمد به فرقش یک ضربۂ کاری به شدت خورد حیدر در رکعت دوم به عشقِ رستگاری غرقِ به خون رزقِ شهادت خورد حیدر زخمی عمیق افتاد بر پهنای تاریخ این زخم ِ بد را از حسادت خورد حیدر والله ارکانِ هدایت منهدم شد تا در دل محراب ضربت خورد حیدر دیگر همان یک ظرف شیرِ مختصر را با دست لرزان و به زحمت خورد حیدر! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 زبانحال حضرت زینب(س) نذر شهادت 🏴🍃 بوسیده ام چشم ترت را جای مادر مرهم شدم بال و پرت را جای مادر أمّ أبیهایت شدم! احساس کردی- دلشوره های دخترت را جای مادر با بغض ِ سنگین خانه داری کردم و خوب جارو زدم دور و برت را جای مادر مضطر شدم با لرزش دستان سردت دیدم نگاهِ مضطرت را جایِ مادر بابای مظلومَم شکستم تا که بستم وقت سحر زخم سرت را جایِ مادر دادی سلام ِ آخرت را با اشاره دادم جوابِ آخرت را جایِ مادر تا چشم هایت بسته شد قلبم تکان خورد دیدم غم ِ شعله ورت را جایِ مادر بوسید دستم را حسن(ع) با گریه آرام تا جمع کردم بسترت را جایِ مادر! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 به امید آمرزش و ظهورامام عصر(عج) 🌺🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- باز هم کم شد ثوابم، شد گناهانم زیاد ذوق و شوقم کور شد، دارم به دل ماتم زیاد آمدم اینبار هم با کوله بارِ تازه ای- از گناهانی که شد رسوایی اش هر دم زیاد عفو کن! چون در جهنم میزنم فریاد که... «یاکریم الصفح...یارب» دوستت دارم زیاد* از نگاه ناروا پرهیز کردم تا که شد در میان روضه اشک چشم من کم کم زیاد زیر دیْنم! دیگران را که نمیدانم ولی من که حاجت ها گرفتم زیر این پرچم زیاد پرچمی که حک شده بر آن: «علی(ع)مظلوم بود» مانده داغش بر دلِ ماه خدا قطعاً زیاد در شبِ قدرِ یتیمی، در شب بیست و یکم ثبت شد در طالع و تقدیرِ زینب(س) غم زیاد سایۂ روی سرش در کربلا از «سر» گذشت بر تنش تا بارش ِ سرنیزه شد نم نم زیاد بغض کرد و خیره شد با آه سمت قتلگاه دست و بالش بسته شد، غم دید از عالم زیاد عصر عاشورا به جای آن حرامی-زاده ها کاش بود از شیعیان دور و برش آدم زیاد ای زبانم لال! دورِ ناقۂ بی محملش پرسه میزد در مسیرِ شام نامحرم زیاد! *فرازی از دعای أبوحمزه ثمالی: «و إن أدخلتَ النار اعلمت أهلها إنّي أُحبّک» «خدای من! اگر مرا وارد آتش کنی اهل دوزخ را با خبر میکنم که دوستت دارم» ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
داریم به وعده های دیرینه یقین شد جملۂ «ألقدسُ لَنا» نقش نگین نابود شود رژیم نحس ِ صهیون منظور از است همین! @marziyehatefi
فراق و اشک های دانه دانه یتیمی، داغِ دل، آوارِ خانه برای شهر کابل دستِ تقدیر نوشته ضجّه های کودکانه! @marziyehatefi
🍃🌺 وداع با رمضان و عرض حاجتِ هرساله 🌺🍃 بگذار دلیلِ هر ثوابم برسد نگذار به چشم ِ خسته خوابم برسد باید به گدایی بنِشینم بیدار تا خیرِ کثیر در کتابم برسد تا در سکَرات و قبر و پایِ میزان آن عشقِ قسم خوردۂ نابم برسد بیتاب ترینم! برِسانش! تا که... قدری به من و حالِ خرابم برسد ایکاش نجاتم بدهد، نگذارد- پیش همه مأمورِ عذابم برسد پیشِ همه داد میزنم: «کاری کن» ایکاش به محضرش خطابم برسد یارب نگذار عاقبت با دستِ دربانِ جهنّمت طنابم برسد میترسم و بگذار که هنگام سؤال در حشر به دادِ هر جوابم برسد عمریست که با هم سر و سرّی داریم بگذار حسین(ع) به حسابم برسد! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
شرمنده ام ای خدا از این غم چه کنم؟! با معصیت و بندگیِ کم چه کنم؟! ماه رمضان رفت و اگر عصیان را- بخشیده نباشی؛ دم ِ مرگم چه کنم؟! @marziyehatefi
🍃🌺به شکرانۂ بندگی و به شادباش عیدفطر 🌺🍃 شکرِ خدا قلبم شد از زنگارها خالی حالِ خوشی دارم از این حسّ سبکبالی طی شد خدا را شکر دورانِ زمینگیری دارم از آمرزش به روی دوش ِ خود، بالی پرواز یادم داده استغفار در سجده خوشحالم از این بندگی و این خوش اقبالی «العفو» گفتم با خجالت! گفت با لبخند حالا که برگشتی ندارد هیچ اشکالی حاجتروایم کرد و شد آخر خریدارم در بینِ خوبانش مرا با قیمتی عالی قران گرفتم بر سرم گفتم: خداوندا جانِ خودت دورم کن از هر گونه إغفالی کبر و حسد، خشم و غضب را ریشه کن کردم آرام ِ آرامَم! بدونِ هیچ جنجالی شوال آمد! شوق «اهل الکبریا» دارم الحق که عید فطر دارد خوب أعمالی در هر فرازِ ندبه گفتم عیدِ من برگرد... تو! مزدِ روزه داریِ امسال و هر سالی! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر حقِ مطلق؛ مولانا أمیرالمؤمنین 🌺🍃 بانیِ دارالشفای حضرت عیسی؛ علیست(ع) در کنار نیل، تنها ناجیِ موسی علیست(ع) شد قسیم النّار والجنه، خدایا در بهشت- همنشینش کن مرا، چون جنّة الأعلی علیست(ع) حک شده در هر ورق از نامۂ اعمال من صاحب مُهرِ شفاعت؛ صاحبِ امضا علیست(ع) هست حبّ فاطمه(س) برگ تردد از صراط بهترین برگ امان در دست مولانا علیست(ع) حرف هایش وحیِ مُنزل، سیره اش تفسیرِ نور اصلِ قران است! حمد و قدر و أنزلنا علیست(ع) وصف حالش هست «أکملتُ لکم» تا «هَل أتی» سوره سوره آیه آیه خط به خط حق با علیست(ع) شیعۂ اهل غدیرِ خم! تو خاطر جمع باش چون که میزانِ خدا در حشر، ذکر یاعلیست(ع) در دو دنیا دم به دم دارد هوایت را، نترس... غم نخور هرگز أمیرالمؤمنینت تا علیست(ع)! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 در عزای سالروز تخریب بقیع 🏴🍃 دل شعله ور شد! از غمی دیرینه شد ویران از اتفاقی شوم بغض ِ سینه شد ویران با کینه ای که داشتند از حضرت حیدر(ع) آن سرپناه محکم و دیرینه شد ویران اشکی چکید از داغِ تخریب حرم وقتی گلدسته تکه تکه شد، آئینه شد ویران دلشوره های مادر سادات شد آباد وقتی بقیعِ مجتبی(ع) با کینه شد ویران سجاده و عِلم و صداقت مثل خورشیدی- هرگز نشد خاموش اگر گنجینه شد ویران از دیدنِ چندین مزار خاکی و خلوت قلبی که بین روضه خورده پینه؛ شد ویران در آرزوی بازسازی حرم یک عمر... حال امام عصر(عج) هر آدینه شد ویران! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 شب جمعه به امید آمرزش، شفاعت، ظهور امام عصر(عج) 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- آمدم بی پناه، یاألله خسته ام از گناه، یاألله با تو این حالِ مبهم و آشوب میشود روبراه...یاألله غرق کفرانِ نعمتم، گاهی... عذرِ من را بخواه! یاألله گم شدم! باز میروم انگار- راه را اشتباه...یاألله دست من را بگیر و برگردان تا نیفتم به چاه، یاألله مثل «حر» عاقبت بخیرم کن با همان یک نگاه، یاألله می کِشد سمت روضه شعرم را مادری غرقِ آه، یاألله... مادر افتاد! تا که خورد حسین(ع) نیزۂ گاهگاه، یاألله چه کنم؟! آب خورد و وارد شد شمر(لع) در قتلگاه، یاألله خنجر کند و حنجر تشنه چکمه های سیاه، یاألله روی تل رویِ صورتش میزد زینبِ(س) بیگناه یاألله بیهوا ریختند در گودال یک تن و یک سپاه، یاألله! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
نگاهی کن به حال زارم آقا اگر چه مایۂ آزارم آقا تمام سال از هر عصرِ جمعه ظهورت را توقع دارم آقا! @marziyehatefi
🍃🌺 به امید عنایت، شهادت، شفاعت 🌺🍃 یارِ امروزِ من و یاورِ فردا؛ مادر پدرم شد علی(ع) و حضرت زهرا(س) مادر آبروی همه عالم، شده مهریه اش آب هست بی شک به خدا معنیِ دریا مادر عزتم داده، همه عمر نمک گیرم کرد شأنِ ناچیزِ مرا برده به بالا مادر گرۂ کور نیفتاده به کارم هرگز قدر یک ثانیه شد واسطه هر جا مادر شده ذریۂ من فاطمی از روزی که شد برای پدرم أم أبیها مادر مادرم هست کنیزش! به من از اول گفت: فاطمه(س) هست برای همۂ ما مادر ذکر خیر شهدا این شده که هست فقط- باعث و بانیِ گمنام شدن ها مادر دوست دارم وسطِ روضه بپرسم که مرا- دوست داری؟! باب میلت شدم آیا مادر؟! جانِ حیدر؛ پدرِ خاک بیا و نگذار در دلِ خاک، بمانم تک و تنها مادر کم کن از وحشتم و زود خودت را برسان میگذارند همینکه لحدم را مادر! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 به امید نگاهی کریمانه 🍃🏴 می تپد هر لحظه قلبم در هوایِ شهرری زائرم! عمریست هستم آشنایِ شهرری حاجتم را بی برو برگرد میگیرم سریع از دو دست حضرت مشکل گشایِ شهرری دست-خالی رد نخواهد کرد مانند حسن(ع) سائلم بر آستانِ مجتبایِ شهرری خواندمش عبدالعظیم(ع) و پیش او تعظیم کرد پا به پایم، رو به صحنش جای جایِ شهرری أشهدُ أنّ حسن(ع) را دوست دارم بشنوم در اذانِ صبح از گلدسته هایِ شهرری پرچم مشکی به روی گنبدش گریان شده نیمۂ شوّال شد روز عزایِ شهرری داغدارش شد امام هادی(ع) و با حال زار اشک جاری میشود از سامرایِ شهرری خوانده ام از قبرهای غرقِ در خاکِ بقیع نیمه شب ها گوشۂ صحن و سرایِ شهرری سال های سال؛ گریان! روضه خوان ها خوانده اند از شهید تشنه لب در کربلای شهرری! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
شد قلب حسن(ع) از غم سختی آگاه زل زد به حسین(ع)مثلِ زینب(س) با آه در بسترِ احتضار گریان شد و گفت: «لایوم، کیومکَ أباعبدالله(ع)» @marziyehatefi
🍃🌺 نذر رأفت بی انتها 🌺🍃 همین که ضامن آهو شدی؛ شد بخت یارِ من ضمانت کردی و هستی همیشه در کنارِ من به دوشَت میکشی بارِ گناهم را ببخش آقا که سنگین میشود هر روز حجم کوله بارِ من چه میشد زائرت باشم؟ چه میشد زیر ایوانت- طلا باران شود، روشن شود شب های تارِ من دگرگون کرده حالم را هوای پنجره فولاد بخوان دلتنگی ام را از نگاه اشکبارِ من برای آن «أمین الله» خواندن ها چه دلتنگم برای هر فرازش؛ ای پناه قلب زارِ من برات کربلایم را گرفتم سال ها از آن اگر باب الجوادت شد همه دار و ندارِ من تمام عمر تنها تو به رویم باز کردی «در» تمام عمر با تو بسته شد قول و قرارِ من تعهد داده ام دورت بگردم تا نفس دارم به دور گنبدت تنظیم شد دورِ مدارِ من پَرم را چیده ای تا که فقط جَلد حرم باشم همین پرپر زدن ها در حرم شد افتخارِ من امام هشتمی و هفت پشتم شد بدهکارت رساندی آب و نان بر سفرۂ ایل و تبارِ من تو خیلی مهربانی! ذکر خیرت در توانم نیست بگو دعبل بیاید! وصف شأنت نیست کارِ من! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 به امید عنایت خاص 🌺🍃 اگر چه بسته شده راه و پیش ِ پا، سنگ است ولی هنوز دلم با حرم هماهنگ است چه امتحان بدی! چه تقاص سنگینی دلم شکسته تر از وضعِ شیشه و سنگ است تو سیدالشهدا(ع)، من همان که یکسال است نیامدم حرمَت! این برای من ننگ است وجودم از غم دوری دچار ویرانیست کلافه ام، بطلب! سخت در دلم جنگ است تمام دلخوشی ام در فراق تو اشک و نوای روضه برایم فقط خوش-آهنگ است چقدر نقشه کشیدم برای آمدنم نشد بیایم و پایم هنوز هم لنگ است دلم گرفته عزیزم بگو چه کار کنم؟!- برای فاصله ای که هزار فرسنگ است برای گریۂ آهسته کنج شش گوشه برای نیمه شبِ کربلا دلم تنگ است! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
محبوبِ امام و شهدا یعنی تو یک پرتویی از نور خدا یعنی تو خورشیدِ جمارانی ما روح الله خورشیدِ خراسانی ما یعنی تو! @marziyehatefi
🍃🏴 غزل زبانحال غربت 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- رنگش پرید و رفت پریشان، کشان کشان آخر رسید روی لبش جان، کشان کشان سِنّی گذشته بود از او و توان نداشت میرفت پابرهنه، شتابان، کشان کشان مانند مادرش چقدَر خورد بر زمین با زانوان خسته و لرزان، کشان کشان در کوچه بُرده شد به روی سنگ های سخت با ریسمان؛ تشیّع و عرفان...کشان کشان در پشتِ سر برای دو دستان زخمی اش خون گریه کرد عالم امکان، کشان کشان میرفت زیر پا و دلم تکه تکه شد پایِ عبایِ مشکیِ ایشان، کشان کشان... پشتِ امام ِ صادقمان(ع) تازیانه خورد افتاد لرزه بر تنِ قران، کشان کشان شیخ الائمه(ع) را شبِ تاریک، روی خاک بردند پشت مرکبِ عریان، کشان کشان جانم فدای جدّ غریبش که نیزه خورد افتاد از دهان دو سه دندان، کشان کشان آمد نفس زنان، نه که با پا! به دست شمر(لع)... در قتلگاه! سیدالعطشان کشان کشان! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
کنار همت و عباس ِ دوران شبیه حاج قاسم، با شهیدان دوباره با همین رأیِ به أصلح حفاظت میکنم از خاک ایران! @marziyehatefi