✅ رفع شبهات، ماموریت مهم امام حسن عسکری علیهالسلام (۲)
#اختصاصی_داناب | @dastanak_ir
«ابن شهر اشوب» مى نویسد: «اسحاق کِنْدى» که از فلاسفه اسلامو عرب به شمار مى رفت و در عراق اقامت داشت، کتابى تالیف نمود به نام «تناقضهاى قرآن»! او مدتهاى زیادى در منزل نشسته و گوشه نشینى اختیار کرده و خود را به نگارش آن کتاب مشغول ساخته بود. روزى یکى از شاگردان او به محضر امام عسکرى(علیه السلام) شرفیاب شد. هنگامى که چشم حضرت به او افتاد، فرمود:
آیا در میان شما مردى رشیدوجود ندارد که گفته هاى استادتان «کندى» را پاسخ گوید؟ شاگرد عرض کرد: ما همگى از شاگردان او هستیم و نمى توانیم به اشتباه استاد اعتراض کنیم. امام فرمود: اگر مطالبى به شما تلقین و تفهیم شود مى توانید آن را براى استاد نقل کنید؟
شاگرد گفت: آرى، امام فرمود:
از اینجا که برگشتى به حضور استاد برو و با او به گرمى و محبت رفتار نما و سعى کن با او انس و الفت پیدا کنى. هنگامى که کاملاً انس و آشنایى به عمل آمد، به او بگو: مسئله اى براى من پیش آمده است که غیر از شما کسى شایستگى پاسخ آن را ندارد و آن مسئله این است که: آیا ممکن است گوینده قرآناز گفتار خود معانى اى غیر از آنچه شما حدس مى زنید اراده کرده باشد؟
او در پاسخ خواهد گفت: بلى، ممکن است چنین منظورى داشته باشد. در این هنگام بگو شما چه مى دانید، شاید گوینده قرآنمعانى دیگرى غیر از آنچه شما حدس مى زنید، اراده کرده باشد و شما الفاظ او را در غیر معناى خود به کار برده اید؟ امام در اینجا اضافه کرد: او آدم باهوشى است، طرح این نکته کافى است که او را متوجه اشتباه خود کند.
شاگرد به حضور استاد رسید و طبق دستور امام رفتار نمود تا آنکه زمینه براى طرح مطلب مساعد گردید. سپس سوال امام را به این نحو مطرح ساخت:
آیا ممکن است گویندهاى سخنى بگوید و از آن مطلبى اراده کند که به ذهن خواننده نیاید؟ و به دیگر سخن: مقصود گوینده چیزى باشد مغایر با آنچه در ذهن مخاطب است؟ فیلسوف عراقى با کمال دقت به سوال شاگرد گوش داد و گفت: سوال خود را تکرار کن. شاگرد سوال را تکرار نمود. استاد تاملى کرد و گفت: آرى، هیچ بعید نیست امکان دارد که چیزى در ذهن گوینده سخن باشد که به ذهن مخاطب نیاید و شنونده از ظاهر کلام گوینده چیزى بفهمد که وى خلاف آن را اراده کرده باشد.
استاد که مى دانست شاگرد او چنین سوالى را از پیش خود نمىتواند مطرح نماید و در حدّ اندیشه او نیست، رو به شاگرد کرد و گفت: تو را قسم مى دهم که حقیقت را به من بگویى، چنین سوالى از کجا به فکر تو خطور کرد؟
شاگرد: چه ایرادى دارد که چنین سوالى به ذهن خود من آمده باشد؟ استاد: نه، تو هنوز زود است که به چنین مسائلى رسیده باشى، به من بگو این سوال را از کجا یاد گرفتهاى؟
شاگرد: حقیقت این است که، «ابو محمد» (امام حسن عسکرى (علیه السلام)) مرا با این سوال آشنا نمود.
استاد: اکنون واقع امر را گفتى. سپس افزود: چنین سوال هایى تنها زیبنده این خاندان است.
آنگاه استاد با درک واقعیت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشى روشن کردند و آنچه را که به عقیده خود درباره «تناقضهاى قرآن» نوشته بود تماماً سوزاند! (سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390ه.ش، ص 628.)
#اختصاصی_داناب
🌺۲۴ ذیالحجة روز نزول سه آیه مهم در وصف اهلبیت علیهمالسلام است:
1⃣آیه مباهله
فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَللَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ
هرگاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.(سوره آل عمران،۶۱)
2⃣آیه تطهیر
إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً
بیگمان، خدا اراده کرده است تا آلودگی را از شما اهل بیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند (احزاب آیه ۳۳)
3⃣آیه ولایت
إِنّما وَلیکُمُ اللهُ و رَسولُهُ والّذینَ ءَامَنوا الَّذینَ یقِیمُونَ الصَّلوةَ و یؤتُونَ الزَّکوة و هُم راکِعونَ؛ ولیِّ شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا داشته، در رکوع زکات میدهند.» (مائده آیه ۵۵)
🔹 فردا نیز سالروز نزول سوره انسان (هل اتی) و نزول آیه «یطعمون الطعام» است.
✅ به تأسی از امیرالمومنین و حضرت زهرا علیهما السلام امروز و فردا #صدقه فراموش نشود
چگونه جوک و لطیفه را خوب تعریف کنیم؟
#اختصاصی_داناب
حتما شنیده اید که جوک خوبوبد نداریم، جوکگوی خوب و بد داریم
بهترین لطیفهها با اجرای بد بیمزه جلوه میکنند و بدترین و تکراریترین جوکها با یک اجرای جالب، شیرین و خندهدار میشوند.
مثلث طلایی جوک| قبل از تعریف کردن جوک، باید مثلث طلایی شرایط جوک گفتن را بررسی کنید. یعنی زمان مناسب، مکان مناسب و آدم مناسب. یعنی لحظهای باید جوک را بگویید که جمع آمادگی داشته باشد، وسط مجلس ختم، وقتی همه در حال خوردن هستند، زمانی که بازی دو تیم فوتبال به ضربات پنالتی کشیده و... زمان مناسبی نیست. مکان مناسب هم چیزی شبیه زمان مناسب است. وقتی داخل ماشین هستید و صدای موزیک بلند است، وقتی همسرتان در حال جاروبرقی کشیدن است و خیلی مثالهای دیگر، شما اگر جوک خوب را با تکنیک خوبی تعریف کنید اما زمان و مکانش مناسب نباشد خرابکاری کردهاید، اما آدمهای مناسب ضلع سوم است، یعنی مخاطب شما یکدست باشد، جوکی نگویید که مناسب بچهها نیست یا برای بچهها جالب است و بزرگ ترها را نمیخنداند. یا از ذخیره ذهنی مخاطب دور است و منظورتان را نمیفهمد. بهطور مثال نمیشود برای مادربزرگتان جوک بگویید و حین آن به لیونل مسی ارجاع بدهید.
زور نزنید| اشتباه بزرگ این است که هی جو بدهید و بگویید: «یک جوک میگم روده بر بشین» یا وسط جوک خودتان بخندید. جوک خوب نیازی به این کارها ندارد.
جوک سخت| اگر مسلط نیستید، اگر جوک و ارجاعاتش نیاز به تقلید صدا دارد یا تکنیک خاصی میطلبد به گفتن یک لطیفه ساده بسنده کنید.
شعور مخاطب را دست کم نگیرید| شما باید جوک را تعریف کنید و بعد ضربه پایانی را بزنید و مابقی چیزها را به مخاطب واگذار کنید. نمیشود جوک و تفسیرش را با هم برایش ارائه کنید. مدام جوک را توضیح ندهید و نگویید: «فهمیدی چی شد؟ منظورش این بود که...»
جدی باشید| اگر خندهتان گرفت بخندید اما بهزور نخندید؛ سرد و ساده و جدی جوک را بگویید و در ضربه نهایی خوب مکث کنید تا مخاطب غافلگیر شود.
مرور کنید| قبل از بیان جوک، یکبار آنرا در ذهنتان مرور کنید، از جمعهای کوچک مثل همسر و برادر شروع کنید بعد جوک را در جمع بزرگ اجرا کنید. بدترین اتفاق آن است که جوکی را بگویید و وسطش مکث کنید تا ادامهاش را بهیاد بیاورید. سعی کنید در تمرینها جوک را کوتاهتر کنید و از تصویرسازی استفاده کنید تا ملموستر باشد.
هیچ کار دیگری نکنید| همانطور که لازم است جو و جمع برای جوک گفتن شما آماده باشد خود شما هم نباید وسط جوک گفتن تلفن را چک کنید، تخمه بخورید، با کنترل تلویزیون ور بروید و...
نترسید| نگران بازخورد منفی، نخندیدن و متلک دیگران نباشید. هدف جوک گفتن این است که دورهمی شما شیرین شود. حتی با خودتان شوخی کنید و اسم خودتان را بهجای شخصیت اصلی جوک بگویید تا دیگران بدانند از متلک و بازخورد منفی نمیترسید.
جمع را تخریب نکنید| بدترین کار این است وقتی یک نفر در جمع سوتی میدهد شما بگویید یاد فلان جوک افتادم! بدتر اینکه بپرسید: «اون جوکه رو شنیدین طرف میره جنگل خرس میاد جلوش، اونم میگه فلان» نمیشود یک جوک را کامل تعریف کرد تا بپرسید بقیه آنرا شنیدند یا نه. یا جوک را بگویید یا نگویید. اما سوال نکنید.