eitaa logo
مصابیح
749 دنبال‌کننده
31هزار عکس
15.8هزار ویدیو
634 فایل
کانال خبری،تحلیلی،بصیرتی مصابیح ویژه قشر نخبه جامعه با ما بروز باشید. ارتباط با مدیر: @Masabihmodir
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️آیا « قانون جذب » در آموزه‌های اسلامی وجود دارد ⁉️ ♦️ طرفداران این قانون در بسیاری از مباحث صورت گرفته مدعی هستند که قانون جذب موجود در آموزه‌های اسلامی نیز وجود داشته و در روایات معصومین قانون جذب مورد تاکید قرار گرفته است. 🔷 آنان از آیاتی چون (62 یونس، 38 بقره، 62 بقره، 153 آل‌عمران و176 آل عمران) و روایاتی هم‌چون روایت «اذا دعوت فظن ان حاجتک بالباب[1]؛ هنگامی که خدا را می‌خوانی چنان بیندیش که دعایت برآورده شده و خواسته‌ات آماده است.» برای اثبات قانون جذب مورد استناد قرار می‌دهند. 🔶 مدعیان قانون جذب بدون در نظر گرفتن سخنان و ادعاهای بزرگان و لیدرهای قانون جذب، که در حال حاضر کتاب‌های آنان در بازار موجود است، صرفاً با استناد به معنی عمومی برخی آیات به دنبال اثبات قانون جذب هستند. 🔷 غافل از این‌که آیات و روایات اسلامی، به هیچ وجه تایید کننده ادعاها و سفارشات مروجان اصلی قانون جذب نبوده، بلکه در نهایت ایمان به خدا و عقلانیت الهی است. 🔶 (قانون جذب) یا (قانون راز) که در حال حاضر برخی به ترویج آن می‌پردازند، برخواسته‌ی از تفکرات اومانیستی و مادی‌گرایانه برخی رهبران به اصطلاح معنوی غرب است. 🔷 در کشور ایران نیز این فرضیه، در قالب گفت‌وگوهایی مانند (کارگاه‌های موفقیت)، (خانواده خلاق) و ... مطرح ‌شده و طرفدارانی نیز پیدا کرده است. 🔶 آن‌چه مشخص است این‌که در قانون جذب تنها تأثیر ذهن بر انسان و یا حتی تأثیر عادی ذهن بر نحوه به وجود آمدن سایرپدیده‌ها مطرح نیست: 🔷 بلکه بالاتر از آن، مروجان این قانون ادعای خَلق و آفرینندگی ذهن نسبت به وقایع دنیای خارج را مطرح می‌کنند؛ و تنها ابزاری که برای خلق و به وجود آوردن به شدت بر آن تاکید می‌کنند، عملی ذهنی به نام تمرکز و تجسم ذهنی است[2]، که برخواسته از خواسته‌ها و اراده‌های انسان است. ♦️ یعنی انسان این قدرت را دارد که خالق خواسته‌های خود بوده و به تنهایی حوائج خود را برآورده کند. 🔷 در این قانون گفته می‌شود: «عمل تجسم، تو را به هر چه بخواهی، متصل می‌کند. تجسم خواسته‌ات، نیروی مغناطیسی ایجاد می‌کند و این نیرو، خواسته‌ات را به سوی تو جذب‌ می‌کند‌.»[3] 🔶 یا همین طور در آثار مدعیان قانون جذب آمده است: «تو همه چیز را به طرف خود جذب می‌کنی: مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که بر‌ آن‌ سوار می‌شوی و اجتماعی که در آن زندگی می‌کنی. 🔷 مثل آهن‌ربا همه این‌ها را به طرف خویش جذب می‌کنی. به هر چه فکر کنی، همان اتفاق می‌افتد. کل زندگی تو‌ تجلی‌ افکاری‌ است که در ذهنت جریان‌ دارند‌.»[4] 🔶 تمام ادعای قانون جذب را می‌توان در این جمله خلاصه کرد، تمام چیزهایی‌ که‌ انسان می‌تواند تصور کند، به سوی او جذب خواهند شد؛ و این جذب صرفاً توسط انسان و به صورت مستقل صورت می‌گیرد. 🔷 جالب این‌جاست که مدعیان قانون جذب در کشور ما، بیشترین تمرکز خود را بر خلق ثروت و و رسیدن به لذات و آرزوهای مادی انسان آن‌هم در حد فوق تصور گذاشته و غالب مخاطبان خود را از این طریق به سمت کارگاه‌ها و سمینارهای خود می‌کشانند. ♦️ سوالی که در این‌جا ذهن انسان را درگیر می‌کند این‌که، این همه کتاب و سمینارهایی که برگزار شده است، صرفاً سرکردگان و برگزار کنندگان آن را به نان و نوایی رسانده است. 🔷 آیا این قبیل افراد بدون اخذ مبالغ هنگفت، می‌توانند به ثروت‌های کلانی که فقط خودشان از وجود آن لذت می‌برند برسند❓ آیا آنان به آرزوهای خود، فقط با خلق ذهنی و بدون تلاش رسیده‌اند❓ 🔶 البته مباحثی از قبیل امید داشتن در راه رسیدن به هدف، اصرار بر خواسته‌ی مشروع و عقلانی خود، (منظور از عقلانی سنجیدن زمینه‌ها و وضعیت موجود است)، دارای شعور دانستن کائنات، در قرآن و روایات اسلامی مورد اشاره و حتی تاکید هم قرار گرفته است. 🔷 ولی موضوع اصلی این است که تفکرات و دیدگاه بزرگان قانون جذب این قبیل مباحث نیست، بلکه در سخنان آنان به صراحت، خلق آرزوها و خواسته‌ها صرفاً توسط ذهن انسان بوده و رسیدن به خواسته‌ها بدون کمترین تلاش و کوششی قابلیت تحقق دارد. ♦️بنابراین قانون جذبی که مدعیان و برخی پیروان از آن سخن می‌گویند، هرگز مورد تایید قرآن و آموزه‌های دینی نبوده، بلکه در تناقض و تضاد با آن‌ها قرار دارد. 🔻پی‌نوشت: [1]. محمدی ری شهری، میزان‌الاحکمة، جلد2، ص857 [2]. شریفی دوست، حمزه، قانون جذب، مجله مطالعات معنوی، بهار 1391 - شماره 3، ص 151. [3]. راندا برن، قدرت، ترجمه نفیسه معتکف، ص 68. [4]. راندا برن، راز، ترجمه نفیسه معتکف ،ص 32.
🕉حقیقت یوگا چیست ⁉️ ♦️ یوگا هرچند دارای سابقه هزاران ساله است، به جهت رویکرد جدید و بازتولید نوین آن، می‌‏تواند مورد مداقه قرار گیرد. 🔷 مکتب یوگا خدا را به عنوان نفسی متعالی می‌شناسد که از همه‌ی نفوس متمایز بوده و در جایگاه قدسیت قرار دارد. 🔶 یوگا در لغت به معنای کار و عمل معنوی و در اصطلاح، به معنای ایستادن یا متوقف ساختن دخل و تصرف‌ها و معلوم‌سازی ذهنی است. ♦️ بنابراین، برخلاف تصور عامه، واژه‌ی مزبور به معنای ارتباط و پیوند نفس انسان با یک واقعیت متعالی دیگر، همچون خدا و حقایق مطلق نیست.[1] ♦️ بنیان‌گذار این مکتب شخصی به نام «پَتَنجَلی»[2] می‌باشد که هدف یوگا را چنین بیان می‌کند: «یوگا، حذف مراتب ذهنی و نفسانی و عقلانی است.»[3] 🔷 مکتب یوگا خدا را به عنوان نفسی متعالی می‌شناسد که از همه‌ی نفوس متمایز بوده و در جایگاه قدسیت قرار دارد. این مکتب مانند دیگر مکتب‌های هند معتقد است: «راه نیل به رهایی و آزادی، کسب معرفت مستقیم و بی‌واسطه درباره‌ی ماهیت نفس است.»[4] 🔶 این معرفت خاص به ما می‌آموزد که ماهیت نفس از تمام چیزهای دیگر جهان متمایز و مستقل است و چیزی غیر از عالم ماده، از جمله بدن، ذهن و نفس می‌باشد. 🔷 اما رسیدن به این دانش مستلزم این است که کارهای ویژه بدن، حواس، ذهن و عقل و همچنین نفس، محدود و سرکوب گردد و نادیده انگاشته شود.[5] 🔻 سیستم معنوی یوگا دارای انواع گوناگونی است: 1️⃣ مِنترِه یوگا مربوط به راهبه‌‏هایی است که در معبدهای تبتی به خواندن اوراد مشغول هستند. اساس این شبه‏‌آیین،‏ بر بصیرت و آگاهی درونی است که با بیان اصوات و کلمات به دست می‌‏آید. 2️⃣ کِرمه یوگا بر اساس تفکر شکل گرفته است. بر اساس این تفکر آرامش و سکوت و نیز بی‏‌برنامگی و بی‏‌نظمی، مهم‏‌ترین راه‏‌های کسب معنویّت است. 3️⃣ بهکتی یوگا به تمرکز بر مفهوم ماورایی تکیه دارد و برخی به اشتباه آن را یوگای عبادت می‌‏خوانند درحالی که از عبادت در آن خبری نیست. 4️⃣ در یوگای پاتانچلی(پتنجلی) هشت مرحله شمرده شده است که یوگیست باید یک به یک آن‌‏ها را طی کند. 5️⃣ در سیستم یوگا برای کالبد انسان، بدن‏‌ها، نادی‌‏ها و چاکراهایی ترسیم می‌‏شود که می‏‌تواند انرژی‌زایی کرده، معنویّت را بارور سازد.[6] 🔶 بنابر تفاسیر و مبانی گفته شده در بالا یوگا یک طریقت معنوی و عرفانی می‌باشد و آن‌چه که در اذهان مردم نسبت به یوگا وجود دارد که یوگا یک ورزش است، درست نیست. 🔷 پس قبول این‌که یوگا فقط یک ورزش بدنی است که به‌کار چاقی و لاغری یا بدن‌سازی می‌خورد کوته‌نظری می‌باشد. ♦️ درست است که یوگا در وهله اول ورزش به‌نظر می‌رسد، ولی در حقیقت مقدمه ورود به موضوعات دیگری است که هدف اصلی یوگا را باید در آن‌جا جستجو کرد. 🔻 پی‌نوشت: [1]. معرفی مکتب‌های فلسفی هند، موهان‌داتا دریندرا، ساتیش‌چاندرا چاترچی، فرناز ناظرزاده‌کرمانی، چاپ 1، 1384 ، انتشارات مرکز مطالعات‌ ادیان و مذاهب، ص 556. [2]. فرهنگ ادیان جهان، جان‌راسل هینلز، عسکری پاشایی، 1389، انتشارات ادیان و مذاهب، ص 692. [3]. ادیان و مکتب‌های فلسفی هند، داریوش شایگان، 1394 ، انتشارات امیرکبیر، ج2، ص 652. [4]. معرفی مکتب‌های فلسفی هند، ساتیش چاندرا چاترجی، ترجمه فرناز ناظرزاده کرمانی، ص 547. [5]. نقد و بررسی جریان‌های مدعی معنویت، علی محمدی، نشر ذکری، قم، ص 135. [6]. آفتاب و سایه‏‌ها، محمد تقی فعالی، نگرشی بر جریان‌‏های نوظهور معنویّت‌‏گرا، تهران، انتشارات نجم‏‌الهدی، 1388، ص 84- 111.
⛔️اختلالات شخصیتی مدعیان دروغین معنویت ♦️ همه انسانها دچار مشکلاتی در زندگی خود هستند و با تحمل سختی و صبر و خود سازی به زندگی معنوی دست می یابند اما نکته اینجا است که هیچ وقت اساتید معنوی واقعی در مقابل مشکلات شکست نمی خورند. 🔷 آن ها سختی های زندگی را پله های رشد معنوی قرار می دهند ولی اکثر پدیدآورندگان شبه معنویت های جدید در سختی های زندگی شکست خورده و دچار یأس و نامیدی شده اند و مشکلات روحی و روانی برایشان پیش آمده است. 🔶 برای تشخیص اساتید معنوی واقعی از مدعیان دروغین ملاک هایی وجود دارد. یکی از این ملاک ها بررسی شخصیت این افراد و سلوک اجتماعی آنان است. ♦️ فردی که صفات بارز شخصیت او نابهنجار باشد و یا آسیب های روحی و روانی داشته باشد قطعاً فرد مناسبی برای الگو قرار دادن و تبعیت نخواهد بود. ♦️ یکی از ملاک های سنجش صحت یک مکتب، توجه به شخصیت پدیدآورنده آن است. 🔷 مانند اینکه پدیدآورنده دین مسیحیت، شخصیتی فداکار، مردم دوست، زاهد و معنوی بود. 🔶 یا اگر شخصیت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را بررسی کنیم می بینیم شخصیتی متواضع، بی توجه به ثروت و مقام های دنیوی، راستگو(مُلقب به محمد امین)، امانت دار و... داشته است. با اینکه فردی «اُمی» بود مکتبش را مکتب دانش و علم معرفی کرده است. زندگی فردی و اجتماعی کاملاً متعادل داشته است تا بدانجا که الگوی رفتاری بسیاری از مردم شده است. 🔷 در عرفان های نوظهور که مدعی ارائه راهکارهای معنوی و جایگزین ادیان هستند نکته بارزی که قابل توجه است، شخصیت خاص پدید آورنده آنان می باشد. 🔶 بدین بیان که خیلی از اوقات، این افراد تعادل روحی و روانی نداشته اند. مثلا «پائولوکوئلیو» یکی از افرادی است که شبه معنویت جدیدی را در قالب رمان ترویج می کند و در بیمارستان روانی بستری شده است: 🔷 «او(کوئلیو) زمانی در یک آسایشگاه یا بهتر بگوئیم در یک بیمارستان روانی بستری بود. و این مسئله نه فقط یک بار بلکه سه بار در سال های 1965، 1966 و 1967 میلادی اتفاق افتاده بود. محل بستری شدنش، آسایشگاه دکتر ایراس در (شهر) «ریو دوژانیرو» بود.»[1] 🔶 یا اینکه این مدعیان دروغین معنویت دنبال ثروت و جایگاه های دنیایی هستند. مثلا «اوشو» یکی دیگر از سردمداران شبه معنویت های جدید در کودکی اوضاع نابسامانی از لحاظ خانوادگی و روانی داشت و در دوران کودکی زندگی فقیرانه ای را طی کرده است . 🔷 اوشو بعد از اینکه فرقه خود را تأسیس می کند و اقبال به او پیدا می شود ثروت زیادی جمع می کند و زندگی اشرافی برای خود مهیا می کند. 🔶 خلأ روحی و شخصیتی که بخاطر بی پولی و فقر ایام کودکی و جوانی در او شکل گرفته بود را با زندگی اشرافی می خواست جبران کند. 🔷 «دبی فورد» یکی دیگر از مدعیان و نویسندگان کسب موفقیت و زندگی معنوی است که در سیزده سالگی بخاطر طلاق پدر و مادر ضربه روحی شدیدی به او وارد می شود و ده سال طول می کشد که این رنج را فراموش کند؛ آنگاه بعد از سال ها ازدواج می کند و سپس طلاق می گیرد. 🔶 وی همچنین سیزده سال به مصرف دارو و مواد مخدر پرداخته است.(link is external)همه انسانها دچار مشکلات و سختی هایی در زندگی خود هستند و با تحمل سختی و صبر و ایثار به خودسازی و زندگی معنوی دست می یابند. 🔷 اما نکته اینجا است که هیچ وقت اساتید معنوی واقعی در مقابل مشکلات شکست نمی خورند. آنها سختی های زندگی را پله های رشد معنوی قرار می دهند. 🔶 ولی اکثر پدیدآورندگان شبه معنویت های جدید در سختی های زندگی شکست خورده و دچار یأس و نامیدی شده اند و مشکلات روحی و روانی برایشان پیش آمده است. 🔷 بعضی به مواد مخدر و مشروبات الکلی و روابط نامشروع پناه برده اند و حتی به خودکشی دست زده اند(محمد علی طاهری در هنگامی که زندان بود، دست به خودکشی ناموفق زد) 🔶 مسئله اینجا است که بعداً همین افراد، این سبک زندگی ناموجه را به عنوان بخشی از زندگی هر فردی به رسمیت می شناسند و آن را نه تنها قبیح نمی دانند بلکه بعضی اوقات، رفتارهای نابهنجار را مقدس می شمارند. 🔷 آیا کسی که شخصیت نامتعادل و ناهنجار داشته است و الان رفتارهای گذشته را رد نمی کند و آموزه هایش بر همان شخصیت غلط است، قابل تأیید است❓ 🔶 اگر بپذیریم که اشتباهات گذشته را هم کنار گذاشته اند، نمی شود تاثیر این سبک زندگی غلط را بر روح و اندیشه و آموزه های فعلی آنان منکر شد.قطعاً انسان عاقل چنین افرادی را به عنوان الگو نمی پذیرد. ♦️ در حالی که افراد دیگری که شخصیتی سالم و نمونه دارند آموزه های عقلانی و اخلاقی برای مردم ارایه می دهند و ترجیح با این افراد است. 🔻پی‌نوشت:1. پائولو کوئلیو، ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد، ترجمه میترا میر شکار سیاهکل، انتشارات افراز، تهران، ص 25
⚠️ پائولو کوئیلیو نویسنده روان پریش ✍️ 🔶 پائولو کوئلیو (paulo coelho) در سال‌ 1947، به‌ دنیا آمد. کوئیلو کتاب های گوناگونی نوشته است، و سبک خاصی دارد و قلم خوب، که کتاب هایش به زبان های مختلف ترجمه شده است وی در کتاب اعترافات یک سالک کتاب هایش را بازتاب افکار و زندگیش می شمارد . 🔹 اما بخوانید برخی از ابعاد زندگی وی را که تا 17 سالگی‌، سه بار در بیمارستان‌ روانی‌ بستری‌ شده و اذعان می کند که کتاب «ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد» را در بیمارستان روانی به نگارش در آورده است. وی که اقدام به خودکشی در اعمال او دیده شده در این کتاب نسخه خود کشی کردن را به خوانندگانش تجویز می کند. 🔸 وی تا به حال سه ازدواج ناموفق را در کارنامه ی خود ثبت کرده است. 🔹 در کارنامه او تجربه ی فرقه های همچون کریشنا، بودا، هندو، و حتی بی دینی و الحاد به چشم می خورد.او که از مواد مخدر نصیب ها برده است، با طرح مسئله ی سحر و جادو به مصاف با رنج های معنوی بشر می رود. 🔸 به زعم وی، اگر بُعد جادو و سحر آمیزی به زندگی اضافه کنیم، مشکل ارزش و معنای زندگی حل شده، شور و نشاط به زندگی پوچ غم زدگان تمدن غرب باز می گردد. 🔹 پیشینه ی اخلاقی و اجتماعی وی بسیار منفی و تاریک است. وی در تئاترهای ضد اخلاقی و مستهجن نقش ایفا می کرد. 🔻یک کتابی را که داستان های ضد اخلاقی بود، به نام «کرینگ ها» را منتشر کرد. این کتاب بقدری برای افراد مُضر بود که دولت برزیل آن را به حال فرهنگ عمومی مردم مضر دانسته و کوئیلو را به خاطر آن زندانی نمود. 🔸 کوئیلو برای جهان های تشنه ی معنویت و سیر به سوی خداوند، دنیایی را می گشاید که در تخیل و توهم آنها تحقق دارد. و سفرهای تخیلی رمان هایش را نه به عنوان نمونه ای از یک سیر معنوی بلکه جایگزین سیر حقیقی مردم می کند.هیچ کس با خواندن آثار کوئیلو نمی تواند گامی به سوی خداوند بر دارد. و خوانندگان آثار او حتی نمی توانند زندگی خود را تغییر دهند، زیرا او اصلاً چنین پیشنهادی طرح نمی کند. 🔹 وی می گوید: عادی باشید و در همین عادی بودن راز زندگی را بجوید. او می کوشد از لحظات زندگی حتی ساعات افسردگی و پریشانی شاهدی دلربا بسازد و سر خوشی موهمی جایگزین رنج هایی سازد که اگر با استفاده از داروهای مخدر و توهم زا یا مشروبات همراه شود، بهتر نتیجه می دهد. 🔸حداکثر تحولی که وی برای زندگی پیشنهاد می کند این است که در برابر دیگران بایستید و کاری که دوست دارید انجام دهید، از خطا کردن، سرزنش شدن، گناه و آبروریزی نهراسید.(پائولو كوئیلو، افتتاحیه نمایشگاه كتاب فرانكفورت) 🔹 کوئیلو خدایی خطاکار را باور دارد که با وجود او آسوده تر با ناملایمات زندگی و گناه کاری خود کنار می آید؛ در حالی که شناختن خدای کامل و حکیم بسیار آرامش بخش تر و در رنج های زندگی گوارا کننده تر است. 🔻منابع جهت مطالعه ی بیشتر و نقد پائولو ؛ جریان شناسی انتقادی عرفان های نوظهور/ حمید رضا مظاهری سیف/ پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی. پائولو کوئیلیو - حمید رضا مظاهری سیف بررسی افکار پائولو-دکتر فعالی عرفان حقیقی و کاذب - احمد حسین شریفی نقد اندیشه های معنوی کوئیلیو - حمزه شریفی دوست نگاهی متفاوت به پائولو -شریفی دوست، مظاهری
♦️ اعتقادات به تناسخ نیز در بین ین عرفان‌ها به عنوان یک حرکت مهم جلوه‌گر است و بر این امر دلالت دارد که همان‌طور که روح دیگران در ما حلول کرده، ما نیز باید با ساختن روح خود و پرورش آن نگذاریم این روح مثلا به حیوانات یا افراد بد حلول کند. 🔷 این گروه‌ها یا به صورت فردی حرکت می‌کنند یا به نحو تشکیلاتی، سازندۀ عرفان‌های نوظهور دهه‌های اخیر هستند البته برای مثال عرفان پائولو کوئلیو که مربوط به عرفان آمریکای جنوبی است، سنخ فردی این عرفان‌هاست و عرفانی است که اصالت را به فواحش می‌دهد و راه رسیدن به معنویت را در آن می‌جوید. 🔻 او می‌گوید خود را آزاد بگذارید، شهوت خود را سرکوب نکنید و آزادانه به هرکار که می‌خواهید دست بزنید تا بتوانید خوب فکر کنید. 🔷 عرفان «پال توئیچل» نیز افراد را به انزوای خاص می‌کشاند و بیشتر به سفر روح می‌اندیشد. در حال حاضر این عرفان که ملقب «اکنکار» نیز هست و افراد آن به عنوان «اکیست» شناخته می‌شوند، خطرناک‌ترین عرفانی است که ظهور یافته و تا به حال در جامعه ما آثار نامطلوبی را هم برجای گذاشته است. ♦️ اکیست‌ها با دوره‌هایی که طی می‌کنند گاه به مباحثی مانند شیطان‌پرستی می‌غلطند. ق 🔷 یا عرفان «TSM» که در دهه‌ی اخیر بروز یافته، دوره‌هایی در این عرفان وجود دارد به نام دورۀ «آینه» که در این دوره‌ها رهسپاران آینه‌ی یک‌دیگر شده، به طوری که به «ازدواج‌های معنوی» گرایش پیدا می‌کنند. 🔶 ازدواج معنوی و داشتن زوج معرفتی یکی از خطراتی است که جوانان را به ورطۀ سقوط می‌کشاند، آن‌ها این توجیه را هم ساخته‌اند که اگر کسی زوج معرفتی نداشته باشد، فردی عقده‌ای است و آماده‌‌ی زندگی نیست و از روح و روان خود و دیگران درکی ندارد و جهان را نمی‌فهمد. 🔷 در بررسی علل شیوع این فرقه‌ها کارشناسان، سرخوردگی از امور سیاسی و روی‌گردانی از سیاست را نیز از دیگر عوامل گسترش چنین گروه‌هایی برشمرده‌اند. 🔶 یکی از راه‌های تهاجم بیگانه برای گرفتن نیروی جوان جوامعی مانند جامعه دینی ما، جذب افراد به این گروه‌ها و فرقه‌هاست که این امر آن‌ها را از پرداختن به امور مهم اجتماعی‌شان باز می‎دارد. 🔷 از سویی تعداد این فرقه‌ها می‌تواند موجب اختلاف و نزاع و درگیری میان فرقه‌ها شده و آن‌ها را از پرداختن به امور سیاسی باز دارد. ♦️ سرگرم شدن بخشی از نیروی جوان جامعه به امور غیرسیاسی و حتی تولید انزجار از سیاست در آنان فرصت مغتنمی برای سیاست‌مداران سکولار و امپریالیسم فراهم می‌آورد، تا برای انحراف سیاسی جامعه و فاصله گرفتن مردم از مشارکت سیاسی، و در نتیجه آماده شدن زمینه برای کسانی که شایسته نیستند، تصمیم‌گیری نمایند.[2] 🔻 پی‌نوشت: [1]. آفتاب سایه‌ها، محمد تقی فعالی، نشر نجم الهدی، چاپ سوم، 1386. [2]. برای اطلاع بیشتر: قبیله حیله، محمد مهدی کافی، نشر علیون، تهران، 1389، ص 84.
⚠️ پائولو کوئیلیو نویسنده روان پریش ✍️ 🔶 پائولو کوئلیو (paulo coelho) در سال‌ 1947، به‌ دنیا آمد. کوئیلو کتاب های گوناگونی نوشته است، و سبک خاصی دارد و قلم خوب، که کتاب هایش به زبان های مختلف ترجمه شده است وی در کتاب اعترافات یک سالک کتاب هایش را بازتاب افکار و زندگیش می شمارد . 🔹 اما بخوانید برخی از ابعاد زندگی وی را که تا 17 سالگی‌، سه بار در بیمارستان‌ روانی‌ بستری‌ شده و اذعان می کند که کتاب «ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد» را در بیمارستان روانی به نگارش در آورده است. وی که اقدام به خودکشی در اعمال او دیده شده در این کتاب نسخه خود کشی کردن را به خوانندگانش تجویز می کند. 🔸 وی تا به حال سه ازدواج ناموفق را در کارنامه ی خود ثبت کرده است. 🔹 در کارنامه او تجربه ی فرقه های همچون کریشنا، بودا، هندو، و حتی بی دینی و الحاد به چشم می خورد.او که از مواد مخدر نصیب ها برده است، با طرح مسئله ی سحر و جادو به مصاف با رنج های معنوی بشر می رود. 🔸 به زعم وی، اگر بُعد جادو و سحر آمیزی به زندگی اضافه کنیم، مشکل ارزش و معنای زندگی حل شده، شور و نشاط به زندگی پوچ غم زدگان تمدن غرب باز می گردد. 🔹 پیشینه ی اخلاقی و اجتماعی وی بسیار منفی و تاریک است. وی در تئاترهای ضد اخلاقی و مستهجن نقش ایفا می کرد. 🔻یک کتابی را که داستان های ضد اخلاقی بود، به نام «کرینگ ها» را منتشر کرد. این کتاب بقدری برای افراد مُضر بود که دولت برزیل آن را به حال فرهنگ عمومی مردم مضر دانسته و کوئیلو را به خاطر آن زندانی نمود. 🔸 کوئیلو برای جهان های تشنه ی معنویت و سیر به سوی خداوند، دنیایی را می گشاید که در تخیل و توهم آنها تحقق دارد. و سفرهای تخیلی رمان هایش را نه به عنوان نمونه ای از یک سیر معنوی بلکه جایگزین سیر حقیقی مردم می کند.هیچ کس با خواندن آثار کوئیلو نمی تواند گامی به سوی خداوند بر دارد. و خوانندگان آثار او حتی نمی توانند زندگی خود را تغییر دهند، زیرا او اصلاً چنین پیشنهادی طرح نمی کند. 🔹 وی می گوید: عادی باشید و در همین عادی بودن راز زندگی را بجوید. او می کوشد از لحظات زندگی حتی ساعات افسردگی و پریشانی شاهدی دلربا بسازد و سر خوشی موهمی جایگزین رنج هایی سازد که اگر با استفاده از داروهای مخدر و توهم زا یا مشروبات همراه شود، بهتر نتیجه می دهد. 🔸حداکثر تحولی که وی برای زندگی پیشنهاد می کند این است که در برابر دیگران بایستید و کاری که دوست دارید انجام دهید، از خطا کردن، سرزنش شدن، گناه و آبروریزی نهراسید.(پائولو كوئیلو، افتتاحیه نمایشگاه كتاب فرانكفورت) 🔹 کوئیلو خدایی خطاکار را باور دارد که با وجود او آسوده تر با ناملایمات زندگی و گناه کاری خود کنار می آید؛ در حالی که شناختن خدای کامل و حکیم بسیار آرامش بخش تر و در رنج های زندگی گوارا کننده تر است. 🔻منابع جهت مطالعه ی بیشتر و نقد پائولو ؛ جریان شناسی انتقادی عرفان های نوظهور/ حمید رضا مظاهری سیف/ پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی. پائولو کوئیلیو - حمید رضا مظاهری سیف بررسی افکار پائولو-دکتر فعالی عرفان حقیقی و کاذب - احمد حسین شریفی نقد اندیشه های معنوی کوئیلیو - حمزه شریفی دوسته نگاهی متفاوت به پائولو -شریفی دوست، مظاهری