علی از زبان علی
دریغا از اندوه هنگام مرگ! او را بر تابوتی مینهند و بر سر چهاردست بلند میکنند و بهسوی قبر میبرند و در گور میخوابانند: گوری تنگ و تاریک! تابوتوانش از دست رفته، رشتهٔ عمرش گسیخته، مهربانان او را رها کرده و به زندگی خود بازگشتهاند، دستهای نوازشگر از او دست برداشته و رفتهاند! دوستانش به او نزدیک نمیشوند، کسی از زیارتکنندگان قبرش نزد او نمیماند، دیگر اثری از او باقی نیست و گزارشی از وضعش داده نمیشود! بازماندگان بهدنبال تقسیم میراث او هستند؛ درحالیکه او گرفتار گناهان و درماندهٔ اعمال زشت خود است. اگر کار خیری از قبل به آنجا فرستاده است، برایش مفید خواهد بود و اگر کار بدی فرستاده باشد، سرانجامِ زیانباری خواهد داشت!
#شش_روز_تا_غدیر
🆔@masaf_kerman