eitaa logo
نجوا (واحد سیاسی موسسه مصاف)
12.7هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
8.2هزار ویدیو
71 فایل
📣نجوا در صدد است تا با آگاه نمودن مردم عزیز ایران و تسهیل دسترسی آنها به اخبار و تحلیل‌های موثر، حق‌خواهان را در اتخاذ تصمیمات صحیح و مطالبه‌گری دقیق یاری رساند. 💎واحد سیاسی(نجوا)💎 ارتباط با ما👇 🗣 my.masaf.ir/r/eitaa ☎️ 02175098000
مشاهده در ایتا
دانلود
📚💡📚سواد سیاسی📚💡📚 📙❓سیاست انزواگرایانه آمریکا(دکترین مونروئه) در قرن۱۹ چه بود؟ 📝آمریکا پس از جنگ های طولانی بخصوص با انگلستان بالأخره در سال ۱۷۷۶میلادی اعلام استقلال نمود. 📝غالب کشورها در چنین وضعیتی برای فائق آمدن بر مشکلات و چالش های خود بیشتر نگاه به درون را در پیش میگیرند. اما آمریکایی ها ۵۷سال بعد به این نتیجه رسیدند. 📝در ۲ دسامبر ۱۸۲۳ "جیمز مونروئه"(رئیس‌جمهور وقت آمریکا) در جلسه مشترک مجلس نمایندگان و سنا چهارچوب سیاست خارجی آمریکا را اعلام نمود که به دکترین مونروئه مشهور شد.(البته تفکر اصلی این دکترین متعلق به وزیر امور خارجه او یعنی کوئینسی آدامز بود.) 📝 "دکترین مونروئه" بر ۲اصل استوار بود: 1️⃣از اروپاییان خواسته شد که در امور آمریکا دخالت نکنند. 2️⃣از آمریکاییان هم خواسته شد تا در امور اروپا دخالت نکند. 📝این اقدام مونروئه، به "سیاست انزواطلبانه آمریکا" مشهور شده است. 📝 این دکترین مخالف استعمار یا دخالت قدرتهای اروپایی در کشورهای تازه استقلال یافتهٔ قاره آمریکا بود. 📝بر این اساس آمریکا تصمیم گرفت که از دخالت در جنگ‌های بین قدرت‌های اروپایی و مستعمرات آن‌ها خودداری کند و همچنین وقوع جنگ یا فعالیت استعماری در قاره آمریکا را به عنوان حرکتی خصمانه تلقی کند. 📝درنهایت "وودرو ویلسون"(دیگر رئیس جمهور آمریکا) با وارد شدن به جنگ جهانی اول خط بطلانی بر دکترین مونروئه(سیاست انزواگرایانه آمریکا) کشید. @najva_net
🇺🇸 حکومت امریکا 🇺🇸 🔘تاریخ برقراری روابط رسمی بین ایران و آمریکا به سال ۱۲۶۱هجری شمسی برمیگردد. 🔘در آن زمان که مصادف با سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بود، دو قدرت بزرگ آن زمان یعنی انگلستان و روسیه درواقع بسیاری از امور را در ایران قبضه کرده بودند و سلطه استعماری خود را گسترانیده بودند. 🔘حکومت آمریکا که در آن زمان با اعزام میسیونرهای مذهبی و گروه های آموزشی و نیز ارائه خدمات پزشکی_درمانی سعی داشت چهره ای انسانی از خود به نمایش بگذارد، کم کم به فکر افتاد که از قافله "امتیازگیری" در ایران عقب نیفتد و از حاکمیت قاجار بر ایران نهایت بهره برداری را داشته باشد. 🔘لذا یکی از اولین سفرای آمریکا در ایران به نام "وینستون" امتیاز ساخت راه آهن تهران_بوشهر را که محل کنسولگری آمریکا از سال ۱۲۶۳ بود را از ناصرالدین شاه گرفت. 🔘سپس "ادوارد اسپنسر پرات" در راستای اخذ امتیازات از ایران کوشید و توانست که امتیاز تأسیسات سدسازی، استخراج معادن، ساخت راه آهن و تأسیس یک بانک را از قاجار بگیرد. 🔘هرچند آمریکا در آن دوران، سیاست معروف به انزواطلبی(دکترین مونروئه) را درپیش گرفته بود و در فراز و نشیب های سیاسی و نظامی آن زمان تمام تلاش خود را داشت تا چهره خوبی از خود نزد ایرانیان ارائه دهد ولی در عین حال هرگز از گرفتن امتیازات ویژه در بزنگاه ها غافل نمیشد و به قول معروف در زمان مقتضی به خوبی ایران را میدوشید. البته با قدرت و نفوذی که انگلستان و روسیه در آن زمان برای خود قائل بودند سبب میشد که آنها نتوانند ظهور قدرت دیگری(مثل آمریکا) در منطقه را تحمل نمایند. #حکومت_آمریکا @najva_ne
نجوا (واحد سیاسی موسسه مصاف)
🇺🇸 حکومت امریکا 🇺🇸 🔘تاریخ برقراری روابط رسمی بین ایران و آمریکا به سال ۱۲۶۱هجری شمسی برمیگردد. 🔘در آن زمان که مصادف با سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بود، دو قدرت بزرگ آن زمان یعنی انگلستان و روسیه درواقع بسیاری از امور را در ایران قبضه کرده بودند و سلطه استعماری خود را گسترانیده بودند. 🔘حکومت آمریکا که در آن زمان با اعزام میسیونرهای مذهبی و گروه های آموزشی و نیز ارائه خدمات پزشکی_درمانی سعی داشت چهره ای انسانی از خود به نمایش بگذارد، کم کم به فکر افتاد که از قافله "امتیازگیری" در ایران عقب نیفتد و از حاکمیت قاجار بر ایران نهایت بهره برداری را داشته باشد. 🔘لذا یکی از اولین سفرای آمریکا در ایران به نام "وینستون" امتیاز ساخت راه آهن تهران_بوشهر را که محل کنسولگری آمریکا از سال ۱۲۶۳ بود را از ناصرالدین شاه گرفت. 🔘سپس "ادوارد اسپنسر پرات" در راستای اخذ امتیازات از ایران کوشید و توانست که امتیاز تأسیسات سدسازی، استخراج معادن، ساخت راه آهن و تأسیس یک بانک را از قاجار بگیرد. 🔘هرچند آمریکا در آن دوران، سیاست معروف به انزواطلبی(دکترین مونروئه) را درپیش گرفته بود و در فراز و نشیب های سیاسی و نظامی آن زمان تمام تلاش خود را داشت تا چهره خوبی از خود نزد ایرانیان ارائه دهد ولی در عین حال هرگز از گرفتن امتیازات ویژه در بزنگاه ها غافل نمیشد و به قول معروف در زمان مقتضی به خوبی ایران را میدوشید. البته با قدرت و نفوذی که انگلستان و روسیه در آن زمان برای خود قائل بودند سبب میشد که آنها نتوانند ظهور قدرت دیگری(مثل آمریکا) در منطقه را تحمل نمایند. @najva_net
نجوا (واحد سیاسی موسسه مصاف)
[In reply to نجوا] 🇺🇸 حکومت آمریکا 🇺🇸 🔘پس از پایان جنگ جهانی دوم، ایران که سال ها طعم تلخ استعمار و غارتگری انگلیس ها و روس ها را چشیده بود، درجستجوی نیروی سومی(مثل آمریکا) برای خنثی کردن تعرضات آن دو کشور برآمد. 🔘پس از ملی شدن صنعت نفت در ایران، آمریکایی ها در ابتدا نظر موافق خود با ملی شدن صنعت نفت در ایران را به انگلستان اعلام کرده بودند، اما انگلیس ها(که به عوامل نفوذ داده شده خود در دولت مصدق دلگرم بودند و از ضربه پذیری دولت مصدق مطمئن بودند) از آمریکا خواستند تا برای سرنگونی دولت قانونی مصدق به اتفاق هم تلاش کنند. 🔘هرچند مصدق کمونیست نبود و اتفاقاً رابطه بسیار صمیمانه ای با آمریکایی ها تعریف کرده بود، اما آمریکا همراهی با انگلستان برای سرنگونی دولت مصدق را انتخاب نمود. مقامات آمریکا و انگلستان در بهمن۱۳۳۱ باهم دیدار کردند تا وضع را مورد بررسی قراردهند. در این دیدار تصمیم گرفته شد که طرحی را برای سرنگونی دولت مصدق و روی کارآوردن زاهدی(وزیرجنگ در دولت مصدق!) در مقام نخست وزیری ایران تهیه و به اجرا درآورند. 🔘"کرمیت روزولت"رییس بخش خاورمیانه سازمان "سیا" طی ماه های بعد بارها به ایران سفر کرده و زمینه کودتا را فراهم آورد. وی همراه با یکی دیگر از مأموران سیا چندین بار با سرلشکر زاهدی وزیر جنگ مصدق(و نخست وزیر دولت کودتا) دیدار کرده و به او کمک مالی میدادند. 🔘فارغ از خیانتی که آمریکا به روابط صمیمانه مصدق و نگاه خوشبین مردم ایران به خود نمود، نکته ای که جا دارد در اینجا به آن اشاره شود چینش عجیبی است که دکتر مصدق برای کابینه خود درنظرگرفت! ازجمله انتخاب همین سرلشکر زاهدی بعنوان وزیر جنگ کابینه خودش! و عجیب تر آنجایی است که علی رغم تذکرات فراوان راجع به وجود عناصر نفوذی(از جمله شخص زاهدی) در کابینه مصدق و اشتباه در اعتماد به آمریکایی ها، ولی باز هم دکترمصدق بر حفظ عناصر مسئله دار در کابینه خود و نیز روابط صمیمانه با آمریکا اصرار نمود! 🔘در ادامه به انگیزه های مقامات آمریکایی برای شرکت در کودتا خواهیم پرداخت. @najva_net
نجوا (واحد سیاسی موسسه مصاف)
[In reply to نجوا] 🇺🇸 حکومت آمریکا 🇺🇸 🔘دولت آمریکا برای کودتا در ایران انگیزه جدی داشت. 🔘"جان فاستر دالس" وزیر خارجه آمریکا، از آبان۱۳۳۱ طرح هایی را برای کودتا در ایران به برادرش "آلن دالس" که ریاست کل سازمان سیا را برعهده داشت، موردبحث قرارداده بود. 🔘برادران دالس با کمپانی های نفتی آمریکایی و انگلیسی وابستگی و همکاری داشتند. همچنین هر دو برادر از وکلای دادگستری بوده و برای شرکت حقوقی قدرتمند"سولیوان و کرامول" در نیویورک کار میکردند که "شرکت نفت ایران و انگلیس" نیز جزء مشتریان آنها قرارداشت. لذا از میان برداشتن دولت مصدق(که با حمایت مردم و باهدف حمایت از صنعت نفت بر سر کار آمده بود) خاصه برای برادران دالس بعنوان مقامات ارشد آمریکایی جزء مهمترین اهداف بود. 🔘طرح کودتایی که توسط انگلستان مطرح شده بود، توسط مقامات رده بالای آمریکایی پیگیری شد و در جلسه ای باحضور وزیر خارجه آمریکا، سفیر آمریکا در ایران، رییس سازمان سیا و وزیر جنگ آمریکا تصویب شد و نام "عملیات آژاکس" بر روی کودتای۲۸مرداد گذاشته شد. 🔘مسئولیت اجرایی این طرح برعهده روزولت قرار گرفت و او با هویت جعلی وارد ایران شد و کودتا را از محل اختفای خود در تهران هماهنگ کرد و درنهایت هم با خیانت برخی اعضای کابینه مصدق، ریختن اراذل اجاره ای به خیابان، ... حمایت همه جانبه آمریکا و انگلستان کودتا انجام شد و سرلشکر زاهدی در جایگاه نخست وزیری نشانده شد. 🔘به فاصله کوتاهی پس از کودتا در ایران، آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا پیام تبریک برای شاه ایران(بخاطر سرنگون شدن دولت قانونی مصدق) فرستاد و از تسریع در مساعدت های مالی نسبت به ایران خبر داد. 🔘کمپانی های نفتی آمریکا سهم عظیمی از تولیدات نفتی ایران را پس از کودتا به خود اختصاص دادند. 🔘به عنوان نمونه طی توافق نهایی در سال۱۳۳۳ با دولت سرلشکر زاهدی، شرکت های نفتی آمریکایی توانستند ۴۰درصد سهم تولید نفت ایران را به کنترل خود درآورند. 🔘روشن شدن مردم نسبت به مقاصد واقعی آمریکا، سبب شد فضای آن روزها به سمتی برود که دیگر ایرانی ها به آمریکا نه به عنوان یک نیروی خارجیِ آزادی بخش بلکه به عنوان یک قدرتِ موذیِ استثمارگر و فرصت طلب نگاه میکردند و اعتبار آمریکا نزد ایرانی ها لطمه شدیدی خورد. 🔘به اعتراف آلبرایت(وزیر خارجه اسبق آمریکا) مقامات وقت حکومت آمریکا دلایل استراتژیک و بخصوص منافع اقتصادی حاصل از قراردادهای نفتی را به عنوان توجیه کودتا در ایران مطرح کردند. 🔘تنفّر نسبت به آمریکا در حدّی شده بود که وقتی خبر سفر(۱۷آذر۳۲)نیکسون(معاون رییس جمهور آمریکا) به ایران منتشر شد اعتراضات مردم و بخصوص دانشجویان بالا گرفت. از جمله اعتراضات به سفر مقامات آمریکایی در۱۶آذر۱۳۳۲ بود که گارد شاهنشاهی دانشجویان و اساتید دانشگاه تهران را به رگبار بست. 🔘۱۶آذر همان روزی است که امروزه با عنوان روز دانشجو از آن یاد میشود. @najva_net
🗓"دوآیت آیزنهاور" در تاریخ۷مهر۱۳۳۲(۴۱روز بعداز کودتای ۲۸مرداد۳۲) گفت: گمان نميكنم منطقه ای مهمتر از ايران روي نقشه جغرافيايی جهان وجود داشته باشد؛ ايران هم دارای نفت است و هم در چهار راه جهان واقع شده است، نباید وضعیتی پیش آید که ایران به گذشته خود بازگردد و یک قدرت نظامی شود. وای بر ما وقتیکه میلیتاریسم ایرانی زنده شود؛ بروید تاریخ این کشور را بخوانید تا متوجه حرف من بشوید! #دشمن_شناسی @najva_net
📮 تا حالا دقت کردین... 📨مرده خورهای مستقر در داخل ایران بعده سیل باز از هرفرصتی استفاده کردن واسه تخریب روابط ایران با متحدانش؛ مدام علیه یمن و سوریه و لبنان و... جَو دادن جَو دادن جَو دادن تا اینکه خبرهای تلاش مردم این کشورها(علی رغم مشکلاتی که خودشون دارن) برای کمک به سیل زده ها منتشر شد. ✅ از حالا به بعد نوبت به پادوهای آمریکا تو سوریه ، عراق ، یمن، لبنان و ... میرسه، احتمالا ازچندروز دیگه هم شروع میکنن گفتن که چرا پول های مارو ورداشتین میبرین خرج ایرانی ها میکنین!!؟! نه شیراز نه ایران جانم فدای لبنان! نه آق قلا نه ایران جانم فدای غزه!! ✅خلاصه پادوها، بخصوص سلبریتی های اجاره ای، بصورت شیفتی توهرکدوم از این کشورها سخت فعالّن. @najva_net
📸سرلشکر زاهدی نخست وزیر دولت کودتا پس از سرنگونی دولت مصدق همراه با تیمور بختیار اولین رئیس ساواک @najva_net
نجوا (واحد سیاسی موسسه مصاف)
📸سرلشکر زاهدی نخست وزیر دولت کودتا پس از سرنگونی دولت مصدق همراه با تیمور بختیار اولین رئیس ساواک @n
🇺🇸 حکومت آمریکا 🇺🇸 🔘"دوآیت آیزنهاور" رئیس جمهور وقت آمریکا، در راستای نگاه استراتژیک خود به منطقه ما، دست به تلاش گسترده ای برای آموزش و تجهیز نیروهای شبه نظامی، پلیس و سازمان های اطلاعاتی در کشورهای دوست آمریکا ازجمله ایران زد. 🔘پس از كودتای۲۸مرداد۱۳۳۲ هم که آمريكا، فضا و شرايط را به‌منظور حضور و حاكميت بلامانع خويش در ايران مساعد يافت و درصدد برآمد تا در تمام شئون ايران دخالت كرده و جايگزين انگليس شود. يكي از زمينه‌هاي موردنظر، بخش امنيتي و اطلاعاتي بود. 🔘تا پيش از اين مقطع‌، انگليس از حضوري پررنگ‌تر برخوردار بود و آمريكا نيز به‌منظور كسب جايگاه مناسب تلاش مي‌كرد، ولي نتايج جنگ جهاني دوم و توافقات جديد در تعيين حوزه‌هاي نفوذ و همچنين كمک مؤثر و مستقيم آمريكا در پيروزي كودتا و بازگرداندن محمدرضا به ايران در سال۱۳۳۲، آزادي عمل بيشتري را براي آمريكا فراهم كرد و از اين تاريخ بود كه آمريكايي‌ها، با تمام امكانات وارد عرصه‌های مختلف شدند و حاكميت بلامنازع خود را تثبيت كردند. 🔘در اين راستا، هدايت و كنترل دو پايگاه بيش از ديگر پايگاه‌ها موردنظر آنها بود: ارتش و راه‌اندازي سازمان اطلاعات و امنيت داخلي‌. 🔘ارتش ایران به‌منظور حفاظت و حراست از مهره‌اي كه توسط آمریکا مجدداً در ايران روي كار آمده بود، در مقابل هجوم بيگانگان و ايجاد نقش ژاندارمي در منطقه خاورميانه براي سركوب هرگونه نهضتی که برخلاف منافع آمریکا باشد. دوم، نهاد اطلاعاتی ایران، به‌منظور حمايت و پشتيباني و حفظ او در مقابل نيروهاي داخلي‌. 🔘البته بايد توجه داشت كه اين دو، هدف اصلي و غايی آمريكا نبود، بلكه اهداف اصلي‌تر ديگری نيز مدنظر بوده‌اند که ارتشبد فردوست در خاطرات خود به آن ها اشاره کرده است: "... پس از ۲۸مرداد۱۳۳۲، كه آمريكايي‌ها با قدرت تمام وارد صحنه شدند و تصميم گرفتند كه ايران را به‌عنوان پايگاه اصلي خود در منطقه حفظ كنند، در درجه اول به ايجاد دستگاه ضداطلاعات ارتش و تقويت آن و در درجه دوم به تأسيس سازمان امنيت كشور (ساواک) پرداختند. طبيعي بود كه اگر ايران مي‌بايست پايگاه اصلي آمريكا در منطقه باشد، به يك سيستم اطلاعاتي و امنيتي قوي نياز داشت‌. مضافاً اينكه در شمال آن رقيب اصلي آمريكا، يعني شوروی كمونيستی، با حضور خود اين پايگاه غرب را تهديد مي‌كرد. به علاوه تأسيس دستگاه اطلاعاتي و امنيتي ايران توسط آمريكا به او اين امكان را مي‌داد تا تسلط كامل خود را تأمين كند و نفوذ خود را در ايران عمق بخشد..." 🔘وقتی کتاب "خاطرات دو سفير، اسراري از سقوط شاه..." نوشته "سوليوان" آخرين سفير آمريكا در ايران‌ و "پارسونز" سفير سابق انگليس در ايران را میخوانیم به خوبی متوجه میشویم که مباحث اطلاعاتی و امنیتی ایران و نقاط ضعف آن برای انگلیس و بخصوص آمریکا اهمیت ویژه داشته است: "...پس از بركناری رضاشاه كه با از هم پاشيدگی و تضعيف ارتش همراه بود، جانشين او نه يک پليس مخفي قوی و نه يك ارتش قابل اتكا در اختيار داشت‌. ازطرف ديگر كشور در اشغال نيروهای بيگانه بود و محمدرضاشاه در سالهای نخستين سلطنت در واقع فاقد چشم و گوش‌[سازمانها و تشكيلات جاسوسي و امنيتي] پشتيبان خود بود. بعد از خروج نيروهاي بيگانه از ايران كشمكش‌هاي داخلي و درگيري با مصدق او را از فكر تشكيل يك سازمان اطلاعاتي بازداشت تا اينكه پس از سقوط مصدق‌، كشف يك شبكه وسيع جاسوسي از طرف روس ها در ارتش ايران شاه را به سختي تكان داد. اين شبكه كه به وسيله حزب توده سازمان داده شده بود صدها افسر را تا بالاترين رده‌هاي فرماندهي شامل مي‌شد. پس از كشف و متلاشي شدن اين شبكه‌، شاه برای تشكيل يك سازمان اطلاعاتي مجهز و مدرن به دوستان آمريكايي خود متوسل شد. در سال۱۹۵۷[۱۳۳۵شمسی] سازمان سيا طرح و چارچوب تشكيلاتي يك سازمان جديد اطلاعاتي را به شاه داد و خود در تأسيس و سازمان دادن آن مشاركت كرد. اين تشكيلات كه به نام سازمان اطلاعات و امنيت كشور ناميده مي‌شد به زودي به نام مخفف آن يعني ساواک شهرت يافت‌..." 🔘به همين منظور، ساواک با هدايت آمريكايي‌ها و با ساختاری مشابه سازمان‌های جاسوسي سيا و اف.بی.آی در دو زمينه فعاليت اطلاعاتي و امنيتي تأسيس و شروع به كار كرد. 🔘"ویلیام شوکراس" در کتاب"آخرين سفر شاه‌، سرنوشت يك متحد آمريكا" آورده: "...ساواک درسال۱۹۵۷[۱۳۳۲شمسی] «به منظور حفظ امنيت كشور و جلوگيري از هرگونه توطئه زيان‌آور عليه منافع عمومي‌» تأسيس شد...قرار بود ساواک، آميزه‌اي از سيا و «اف‌.بي‌.آي‌» و سازمان امنيت ملي باشد..." @najva_net