⭕️ نقض مجدد آتش بس یمن توسط متجاوزان سعودی
🔻 ائتلاف متجاوز سعودی امروز جمعه مناطق مختلف استان صعده را هدف حملات توپخانهای قرار داد. طبق اعلام رسانههای یمنی، مناطق «الظاهر» و «شدا» در صعده به شدت توسط توپخانههای سعودی مورد هدف قرار گرفتند. شاهدان عینی اعلام کردند که به دنبال حملات توپخانهای مذکور، شماری از غیرنظامیان یمنی به شدت زخمی شدند.
🔻سعودیها با این حملات بار دیگر آتش بس یمن را نقض کردند.
@Masafe_akhar
⭕️عماد شرقی در صنایع نظامی ایران دنبال چه اطلاعاتی بوده است؟
🔻عماد ادوارد شرقی، سال ۲۰۱۶ با هدف فعالیت اقتصادی و در پوشش تاجر وارد ایران شد، اما فعالیت اقتصادی عملاً پوششی برای رفتارهای جاسوسی او در عرصه نظامی بهخصوص حوزه ترابری و جنگی هلیکوپتری بوده.
🔻درواقع این فرد با کمک همدستانش، اطلاعاتی درباره صنایع هلیکوپتری جمعآوری کرده که هیچ ارتباطی به عرصه اقتصادی نداشته و اسنادی که از او کشفشده حکایت از آن دارد که اقداماتش در حوزه جاسوسی نظامی بوده و احتمالاً هدف از این اقدامات، ضربهزدن به زنجیره تأمین قطعات برای تعمیرات هلیکوپتر بوده.
🔻عماد در ژانویه سال ۲۰۲۱ به اتهام جاسوسی و جمعآوری اطلاعات نظامی به ۱۰ سال زندان محکوم شد؛ شرقی نخستینبار اردیبهشت سال ۹۷ بازداشت شده و تا دی همان سال در زندان مانده و با قید وثیقه آزاد میشود، ولی قبل از برگزاری دادگاه تجدیدنظر، قصد فرار از ایران را داشته.
🔻در روزهای گذشته، وزیر خارجه آمریکا عماد را یک گروگان سیاسی توصیف کرد که ۴ سال در ایران زندانی است و خواسته که شهروند ایرانی-آمریکایی هرچه سریعتر آزاد شود.
@Masafe_akhar
⭕️درحالیکه طرف مقابل سعی دارد فتوای فقهی رهبری را نوعی فریب جا زده و با راه انداختن ایران هراسی، رفتارهای خصمانه اش علیه کشورمان را توجیه کند، تکرار صحبتهای منافقین از سوی جناب مطهری (آنهم بدون در نظر گرفتن جایگاه و موقعیتش) میتواند عاملی شود برای سندسازی مجدد علیه کشورمان (دقیقا به مانند صحبتهای برخی نمایندگان اصلاح طلب در مجلس ششم)؛ البته باید امیدوار بود که این صحبتها صرفا از روی ناآگاهی، ساده لوحی و نابخردی بوده باشد، نه آگاهانه، در بستر فعالیتهای حزبی و با اهداف سیاسی !
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️لحظه سقوط هواپیمای آموزشی در ترکیه
🔻 یک فروند هواپیمای آموزشی سبک تک موتوره در شهر بورسای ترکیه سقوط کرد که موجب وقوع آتش سوزی شد.
@Masafe_akhar
⭕️صندوق بین المللی پول پیش بینی کرده تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۲ با ۲۲٪ رشد به ۱۷۴۰ میلیارد دلار برسه بالاتر از سعودیها و ترکیه در منطقه
🔻از دیو تحریمها فقط بوی گند لاشه اش برای غرب موند
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️رضا رویگری: بعد از ۶٠ سال کار من را در خانه سالمندان کهریزک رها کرده اند؛ اینجا همانند زندان میماند؛ طرفدارانم به من کمک کنند.
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره ای متفاوت از لحظه شهادت حاج قاسم از زبان حاج مهدی رسولی
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهیدی که دعای مادرش را اجابت کرد
@Masafe_akhar
غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد
🔻سردار مدافع حرم «حاجمهدی نیساری» در شب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد.
سردار نیساری فردی بود که برای شناسایی پیکر «شهید حججی» به مقر داعش رفت و از «سیدحسن نصرالله» لقب پهلوان مقاومت را گرفت.
ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید محسن حججی
بعد از شهادت حججی تا مدتها، پیکر مطهرش در دست داعشیها بود تا اینکه قرار شد حزبالله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند. داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزبالله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزبالله را آزاد کند.
به من گفتند:
«میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟»
میدانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم. با یکی از بچههای سوری بهنام حاج سعید از مقر حزبالله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه ما را میپایید.
پیکری متلاشی و تکهتکه را نشانمان داد و گفت:
«این همان جسدی است که دنبالش هستید!»
میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه، خشک شدم.
رو کردم به حاج سعید و گفتم:
«من چهجوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده، این بدن قطعه قطعه شده!»
بیاختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت، اسلحهاش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم:
«پستفطرتا، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دستهاش؟!»
حاجسعید حرفهایم را تندتند برای آن داعشی ترجمه میکرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند، میگفت:
«این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.»
دوباره فریاد زدم:
«کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!»
داعشی به زبان آمد و گفت:
«تقصیر خودش بود. از بس حرصمون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند میزد!»
هرچه میکردم پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم:
«ما باید این پیکر رو برای شناسایی دقیق با خودمون ببریم.»
اجازه نداد. با صدای کلفت و خشدارش گفت:
«فقط همینجا.»
نمیدانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، پیکر محسن نبود و داعش میخواست فریبمان بدهد.
در دلم متوسل شدم به حضرت زهرا علیهاالسلام. گفتم:
«بیبی جان! خودتون کمکمون کنید، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.»
یکباره چشمم افتاد به تکهاستخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم بههم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاجسعید اشاره کردم که برویم.
نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزبالله. از ته دل خدا را شکر کردم که توانستم بیخبر از آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزبالله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردای آن روز حرکت کردم سمت دمشق. همان روز خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزبالله، پیکر محسن را تحویل گرفتهاند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بیبی حضرت زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها آمد و گفت:
«پدر و همسر شهید حججی به سوریه آمدهاند. الان هم همین جا هستن، توی حرم.»
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن میدانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم.
تا چشمش به من افتاد، جلو آمد و مرا در بغل گرفت و گفت:
«از محسن خبر آوردی.»
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
گفتم:
«حاجآقا، پیکر محسن مقر حزبالله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش.»
گفت:
«قَسَمَت میدم به بیبی که بگو.»
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش را انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیهاالسلام و گفت:
«من محسنم رو به این بیبی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تار مویش رو برام آوردی، راضیام.»
وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم:
«حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علیاکبر علیهالسلام اربا اربا کردن.»
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت:
«بیبی، این هدیه رو قبول کن.»
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای پیرزن هندی که تزیین خانهاش عکس کربلا و رهبر انقلاب بود
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 روغن خوراکی در انگلیس سهمیهبندی شد
🔹این کشور در ماههای اخیر با کمبود و گرانی سوخت و انرژی روبهرو است.
🔹منتقدان در انگلیس معتقدند برخلاف ادعای جانسون، این کمبودها مربوط به جنگ اوکراین نیست و به سیاستهای دولت ارتباط دارد.
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گاهی وقت ها که فکر میکنیم خیلی به خدا وصل هستیم، اتفاقا خیلی قطع هستیم
🔺 روایت جالب حجتالاسلام #عالی از غرور از عبادات
@Masafe_akhar
این جوان تازه مسلمان شده توی دانمارک داره نماز میخونه و چون عربی بلد نیست از برگه روبروش کمک میگیره؛ کلمات عربی رو به انگلیسی آوا نگاری کرده و میخونه ! ما برای بندگی چقدر تلاش میکنیم؟ #الهی_العفو
✍️ محمدرضا
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره ای متفاوت از لحظه شهادت حاج قاسم از زبان حاج مهدی رسولی
@Masafe_akhar
صندوق بین المللی پول پیش بینی کرده تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۲ با ۲۲٪ رشد به ۱۷۴۰ میلیارد دلار برسه بالاتر از سعودیها و ترکیه در منطقه
از دیو تحریمها فقط بوی گند لاشه اش برای غرب موند
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 الکساندر کورتز، نماینده ترقیخواه کنگره در تجمع کارگران آمازون در نیویورک:
"شما (جف بزوس) میتونید به فضا برید پس میتونید به کارگران (آمازون) هم وقت استراحت بدید. شما میتونید به فضا برید پس میتونید با کارگران خوب برخورد کنید و بهشون مزایای مراقبتهای بهداشتی بدید. خونهای که بتونن توش زندگی کنن و کارگرا مجبور نباشن برای کار کردن در آمازون، توی ماشینهاشون بخوابن. همه اینها بیعدالتی و ظلمه و هیچ جایی در نیویورک نداره. ما و این کارگرا این رو تغییر خواهیم داد."
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهیدی که دعای مادرش را اجابت کرد
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 این مساجد است که نهضت انقلاب را درست کرد
▪️اهمیت مساجد از دید امام انقلاب
▪️از عهد رسوله الله تا انقلاب اسلامی
▪️مساجد محل اجتماع هستند،اجتماع سیاسی،اجتماع فرهنگی، اجتماع اقتصادی و...
🇮🇷راه نجات کشور=حفظ مساجد
#به_سوی_مسجد_طراز_انقلاب_اسلامی
#غیرت_دینی
#جهاد_تبیین
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت عجیب عضو سابق گروهک منافقین از وضعیت پادگان اشرف: طی مدت 23 سال حضور در پادگان اشرف، فقط 2 بار برای درمان بیرون آمدیم/ تجمع حتی 2 نفر هم با هم ممنوع بود
@Masafe_akhar
#ثقلین
امیرالمؤمنین علیه السلام:
هر كه نهايت توان خود را به كار گيرد،
به نهايت خواست خود دست يابد
مَن بَذَلَ جُهدَ طاقَتِهِ بَلَغَ كُنهَ إرادَتِهِ
غررالحكم حدیث 8785
@Masafe_akhar
تحدیر(تندخوانی)جزء۲۴ قرآنکریم - <unknown>.mp3
3.94M
تندخوانی جزء بیست و چهارم قرآن کریم
با صدای استاد معتز آقایی.
•
@Masafe_akhar
🤲 دعای روز بیست و چهارم ماه رمضان
❇️ خدایا در این ماه آنچه تو را خشنود مىکند از تو درخواست میکنم و از آنچه تو را ناخشنود میکند به تو پناه مىآورم و از تو در این ماه توفیق اطاعت و ترک نافرمانىات را خواستارم، اى بخشنده به نیازمندان.
🆔 @Masafe_akhar
_سه دقیقه در قیامت 23.mp3
47.42M
#باز_نشر
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه بیست و سوم
* کدام گناه هرگز بخشیده نمیشود؟
* چگونه صدقه، دفع بلا میکند؟
* اثر گناه در فرد گناهکار
* معنا شناسی واژه "حبط"
* تقوا، مراقبت در برابر آسیب
* محبت امیرالمومنین، حسنهای که هیچ سیئهای بدان نمیرسد
* جزا دادن خدا به پرونده اعمال، به چه نحو است؟
* چگونه با منت گذاشتن، اثر صدقه را از بین میبریم؟
* عمل کافر و کاه در طوفان
* موانع اعتقادی و حبط اعمال
* ولایت، نخ اسکناس است
* موانع عملی و حبط اعمال
* راهکار خوش اخلاقی
* از توسل به ائمه غفلت نکنیم
* هر آنچه موجب قبولی اعمال میشود از جنس ولایت است
* چه کنیم که با نمازمان بهشتی شویم؟
* رد و بدل شدن سیئه و حسنه در پرونده اعمال
📅98/12/23
#مشهد
@Masafe_akhar
⭕️*غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد.*
🔹️ سردار مدافع حرم حاج مهدی نیساری درشب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد ، سردار نیساری فردی که برای شناسایی پیکر *شهیدحججی* به مقر داعش رفت وازطرف سیدحسن نصرالله لقب پهلوان مقاومت گرفت
🔹️ *ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید محسنحججی:*
◇ بعد از *شهادت حججی* تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شدحزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
◇ بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر *محسن و دو شهیدحزب الله* را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
◇ به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر *محسن* را شناسایی کنی؟"
◇ می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، *محسن* برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
◇ در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید.
◇ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
◇ رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟!
این بدن *اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!"
@Masafe_akhar
مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
⭕️*غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد.* 🔹️ سردار مدافع حرم حاج مهدی نیساری درشب
#ادامه
⭕️رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟!
این بدن *اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!"
◇ بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.داد زدم: *"پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"*
◇ حاج سعیدحرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت :"این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده."دوباره فریاد زدم : *"کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"*
◇ داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
◇ هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکررا برای شناسایی دقیقاباخودمون ببریم."
◇ اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر *محسن* نبود وداعش میخواست فریب مان بدهد.
🔹️ توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"* گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم.
◇ نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم.
◇ هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله ، پیکر *محسن* را تحویل گرفته اند.
🔹️ به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم *بی بی حضرت زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچهها اومد پیشم و گفت: *"پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن.توی حرم."*
◇ من را برد پیش *پدر محسن* که کنار ضریح ایستاده بود. *پدر محسن* می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: *"از محسن خبر آوردی"*
◇ نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟!
بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
◇ گفتم: "حاجآقا، پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتونببینیدش."
◇ گفت: "قَسَمَت میدم به بیبی که بگو."
◇ التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح *حضرت زینب علیها السلام* و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو.
تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی ،راضی ام."
◇ وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: *"حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان."*
🔹️ هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: *"بی بی جان ، این هدیه را از من قبول کن!*
@Masafe_akhar