eitaa logo
مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
72.2هزار دنبال‌کننده
65.7هزار عکس
102هزار ویدیو
376 فایل
🇮🇷 مصاف آخر هم تحلیل هم اخبار روز✔️ 💡همراه با اساتید برتر عرصه سوادرسانه✔️ کانالهای دیگر ما ⬇️⬇️⬇️ تعرفه تبلیغات 👇 @masaf_tabligh اطلاعات ظهور میخوای کلیک کن👇 🔞 @jen_media 📵 💠 کانال دوم ما👇 @masafe_akhar2
مشاهده در ایتا
دانلود
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 تعجب وزیر دربار از جمله عجیب 🔹 داستانی از کتاب به مناسبت 25 فروردین روز مرگ وزیر دربار پهلوی 🇮🇷 اینجاست 👇 http://eitaa.com/joinchat/2273312768C3a2be2e04f
❌ وضعیت اسفباری که شاهدش بود 🔻« سواری زیبایی بود. آرزو کردم ای کاش تنها نبودم. دو کامیون در جاده فرح آباد تصادف کرده بودند و ترافیک را حسابی بند آورده بودند. صبر کردم و در این فاصله نگاهی به زندگانی مردم این بخش تهران انداختم. تمام خیابان هایی که به بزرگراه می‌خورند کثیف و خاکی هستند... صبح زود بود و پلیس راهنمایی هنوز سر کار نیامده بود ولی یک پلیس تنها که پی در پی سیگار می کشید باد در غبغب انداخته بود و چنان با مردم رفتار می‌کرد که گویی پادشاهی است در حضور رعایایش. چند مرد و زن چادری با بغچه های زیر بغل از حمام عازم خانه بودند ... گروهی بچه دور هم جمع بودند. 🔻طبقات بالای جامعه ما هرگز چنین ساعتی از خواب بیدار نمی شوند،مردم دور چرخ لبوفروشی ازدحام کرده بودند. در گوشه‌ی خیابان چند سگ ولگرد و چند بچه لخت و عور لابلای زباله‌ها می‌لولیدند...سربازان وظیفه با سرهای تراشیده، شلوارهای بدقواره و پوتین های بی‌ریخت در کنار خیابان قدم می زدند و ظاهرا از تعطیل صبح جمعه شان لذت می بردند» 🔻علم پسر از تشریح کامل آن چه دیده است می‌نویسد « هم کسالت آور بود و هم غم انگیز؛ صحنه‌ای از جامعه رو به توسعه ...هیچ مقدار خوش‌بینی، زندگی را در این خیابان‌ها تغییر نمی‌دهد.» 📚منبع : گفت و گوهای من و شاه ، جلد یک ، صفحه ۱۷۸ و ۱۷۹ 🇵🇸🇮🇷 ⚔ اینجاست👇 http://eitaa.com/joinchat/2273312768C3a2be2e04f