eitaa logo
مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
61.9هزار دنبال‌کننده
54.8هزار عکس
84هزار ویدیو
346 فایل
🇮🇷 مصاف آخر هم تحلیل هم اخبار روز✔️ 💡همراه با اساتید برتر عرصه سوادرسانه✔️ کانالهای دیگر ما ⬇️⬇️⬇️ 💠 مذهبی عرفانی @masafe_akhar2 اطلاعات جنی میخوای کلیک کن👇 🔞 @jen_media 📵 تعرفه تبلیغات 👇 @masaf_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 به جای مشهد؛ روایتی متفاوت از سفر غیر منتظره آیت الله رئیسی به خوزستان! 🔸غروب پنج شنبه اطلاع دادند برنامه فردای را پوشش دهم. طبق روال 4 نفر را بعنوان تیم تصویربرداری و فنی معرفی کردم، گفتند فقط یک نفر کفایت می‌کند. از برنامه پرسیدم، پاسخ دادند بازدیدی . 🔹خوشحالم که احتمالا دولت طبق رویه سابق، در روز اول کاری می‌خواهد مشهد برود و در ایام محدودیت تردد، توفیق زیارت دارم! قاعدتا جدا از رئیس جمهور پرواز می‌کنیم. در هواپیمای کوچک جاگیر شدیم که آقای رئیس هم آمد و برصندلی ردیف نخست نشست. 🔸"با سلام خدمت مسافران محترم، مقصد ما و مدت سفر یک ساعت است" خلبان بالاخره تیم خبری را از جهالت خارج کرد و فهمیدیم صبح یک روز تابستانی عازم خوزستانیم. 🔹 جمعه، استاندار و 4،5 نفر عضو اصلی شورای تامین ساعت 9 و نیم پنج شنبه شب به جلسه محرمانه‌ای دعوت شده بودن که تا 12 شب طول کشیده بود و آنجا از سفر رئیس جمهور مطلع شده بودند؛ با این شرط که به احدی سفر رئیس جمهور را اطلاع ندهند. اما فراهم کردن برخی مقدمات، ضروری بود. 🔸نخستین دقایق جمعه، استاندار به معاونینش خبر می‌دهد ساعاتی دیگر به اهواز می‌آید، به مدیرکل بهداشت نیز گفته می‌شود وزیر بهداشت برای سرکشی از بیمارستانها عازم اهواز است. 🔹آقای رئیسی بدون وقفه عازم طرح جمع آوری شد. کارگاه جمعه‌ها تعطیل است و شب قبل به مدیران و مهندسانش گفته‌اند فردا فرمانده سپاه برای بازدید می‌آید و چند نفری حضورداشته باشند. 🔸برنامه بعدی حضور در رازی است، مرکز اصلی رسیدگی به بیماران کرونایی اهواز. پیشتر وزیر بهداشت به آنجا رفته و رئیس بیمارستان بی خبر از حضور رئیس جمهور مشغول ارائه توضیحات است. خودرو آقای رئیسی که وارد حیاط بیمارستان می‌شود مردم و کادر درمان متعجب خود را به رئیس می‌رسانند. مردی که همسرش را دقایقی قبل از دست داده در تلاش برای گفتگو با وزیر بهداشت، ناگهان رئیس جمهور را مقابل خود می‌بیند. 5 دقیقه ای با حرارت و عصبانیت با رئیس جمهور درددل کرد. آقای رئیسی ایستاد؛ حرف‌های مرد داغدیده را تمام و کمال شنید بعد وارد بخش بیمارستان شد. 🔹رئیس بیمارستان گفت وارد این بخش نشوید، آلوده است! جواب شنید برای همینها آمده‌ایم. البته 2 تا ماسک هم زده‌ایم. بر خلاف شایعات نه کسی از حضور او خبر داشت و نه بازدیدی از بخش اورژانس پیش بینی شده بود که بخواهند آنجا را مرتب و خالی از بیمار کنند. 🔸از بیمارستان راهی فرودگاه شدیم، اینبار مقصد را می‌دانیم، روستای در اطراف هویزه. ساعت 10 صبح است اما از آسمان آتش می‌بارد، گرمای داخل بالگرد بدتر از بیرون. 40 _50 نفر از شیوخ و جوانان منطقه جمع شده‌اند. منتظر فرمانده سپاه خوزستان. 🔹گفته شده برای افتتاح طرح می‌آید! اما ناباورانه برگرد رئیس جمهور حلقه می‌زنند. برخی فارسی حرف نمی‌زنند اما خوشحالی خود را را با اشعار عربی فریاد می‌زنند. 🔸 حاضر در برنامه که دل پری داشتند و گوش شنوایی یافته بودند، یکی پس از دیگری در آن آفتاب سوزان پشت میکروفون رفتند و بی پرده و بدون لکنت با رئیس جمهور حرف می‌زنند. ما که در آنجا سایه‌ای گیر آورده بودیم و بطری خنک آب معدنی! اما آقای رئیس در صف اول روی صندلی زیر آفتاب. 🔹مسیر بازگشت با بالگرد بیشتر طول کشید! آقای رئیسی از مناطق ، رفیع و دشت آزادگان که تنش آبی داشتند بازدید کرد. بالاخره می‌رسیم به استانداری. ظهر از سر تیم حفاظت نقل می‌کنند که رئیس جمهور از برنامه‌های سفر نا راضی است و می‌گوید چرا اجازه حضور بیشتر درمیان مردم را نمی‌دهید؟ 🔸عصر 2 جلسه فشرده تنظیم شده؛ یکی با سران و دیگری شورای مدیران استان، مهمانانی که صبح امروز بعد از رسانه‌ای شدن سفر، به این جلسه دعوت شده‌اند. جلسات 5 ساعت طول می‌کشد و نزدیک اذان مغرب است که می‌گویند حرکت کنید، نماز را در فرودگاه می‌خوانیم. 🔹به فرودگاه شهید سلیمانی اهواز می‌رسیم اما خبری از آقای رئیس نیست. مطلع می‌شویم که در مسیر به یکی از محلات محروم اهواز رفته تا نماز را در جمع مردم بخواند. با اصرار به یکی از راننده‌ها، پس از نماز، خود را به محله می‌رسانیم. 🔸مردم در اطراف و داخل مسجد جمع شده‌اند، اگر چه محرومیت در منطقه مشهود است، اما مشهودتر از آن در چشمان مردمی است که رئیس جمهوری با انگیزه را میان خود دیده‌اند که از حل واقعی مشکلات سخن می‌گوید. 🔹ساعت 10 شب، در حالی که ماسک صورتمان از شدت گرما و تعریق مچاله شده، از مهماندار پرواز آب خوردن طلب می‌کنم. آنقدر گرم است که همراهان دنبال چای کیسه‌ای می‌گردن بلکه یک روز چای نخوردن را در هواپیما جبران کنند، بعد شام را می‌آورند. یک تی تاپ، مقداری مغز آجیل و یک آبمیوه ! ✍️امیر شایانمهر @masafe_akhar
✖️حاشیه های خواندنی امیر شایانمهر خبرنگار همراه رئیس جمهور در سفر به / بخش دوم 🔺از بیمارستان سریعا راهی فرودگاه شدیم، اینبار مقصد را میدانم، روستای در اطراف هویزه. ساعت 10 صبح است اما از آسمان آتش می بارد، گرمای داخل بالگرد بدتر از بیرون است و 40 دقیقه پرواز. نزدیک روستا فرود می آییم. 40-50 نفر از شیوخ و جوانان منطقه جمع شده اند و منتظر فرمانده سپاه خوزستان 🔺گفته شده فرمانده برای افتتاح طرح آبرسانی می آید! اما ناباورانه برگرد رئیس جمهور حلقه میزنند و با مهمان نوازی همیشگی شان، اشعار زیبای عربی را میخوانند.گرمای 45 درجه و حضور در حیاط حسینیه بدون سایه بان در کنار کثرت استفاده از تلفن باعث شده تا گوشی مدام هشدار بدهد که امکان فعالیت ندارد! 🔺جوانان حاضر در برنامه که دل پری داشتند و گوش شنوایی یافته بودند، یکی پس از دیگری در آن آفتاب سوزان پشت میکروفون رفتند و بی پرده و بدون لکنت با رئیس جمهور حرف زدند. ما که در آنجا سایه ای گیر آورده بودیم و بطری خنک آب معدنی! اما آقای رئیس در صف اول روی صندلی زیر آفتاب. 🔺مسیر بازگشت با بالگرد بیشتر طول کشید! آقای رئیسی از مناطق هورالعظیم، رفیع و دشت آزادگان که مشکلات آبی داشتند، بازدید کرد. بالاخره می رسیم به استانداری. ظهر از سرتیم حفاظت نقل میکنند که رئیس جمهور از برنامه های سفر ناراضی است و میگوید چرا اجازه حضور بیشتر میان مردم را نمیدهید؟ 🔺عصر 2 جلسه فشرده تنظیم شده یکی با سران عشایر و دیگری شورای مدیران استان، مهمانانی که صبح امروز و بعد از رسانه ای شدن سفر، به این جلسه دعوت شده اند. جلسات 5 ساعت طول میکشد و نزدیک اذان مغرب است که میگویند حرکت کنید، نماز را در فرودگاه خواهیم خواند. 🔺به فرودگاه شهید سلیمانی اهواز میرسیم اما خبری از آقای رئیسی نیست. مطلع میشویم که در مسیر به یکی از محلات محروم اهواز رفته تا نماز را در جمع مردم بخواند. با اصرار به یکی از راننده ها، پس از نماز، خود را به محله منبع آب میرسانیم. 🔺مردم در اطراف و داخل مسجد جمع شده اند، اگرچه محرومیت در منطقه مشهود است، اما مشهودتر از آن امید در چشمان مردمی است که رئیس جمهوری با انگیزه را میان خود دیده اند که از حل واقعی مشکلات سخن میگوید. 🔺ساعت 10 شب، در حالیکه ماسک صورتمان از شدت گرما و تعریق مچاله شده، از مهماندار پرواز آب خوردن طلب میکنم. آنقدر گرم است که همراهان دنبال چای لیپتون میگردن بلکه یک روز چای نخوردن را در هواپیما جبران کنند! کمی بعد شام را می آورند؛ یک تی تاپ، مقداری مغز آجیل و یک آبمیوه داغ! @Masafe_akhar