﷽
➿✴کلام استاد✴➿
#استاد_رائفى_پور
یکی از این سردارها تو #فکه برام تعریف میکرد
میگفت زمان جنگ ،تو اصفهان یه خانواده ای همسایه مون بودکه پدر مُرده، مادر کلفتی میکنه و بچه بزرگ میکنه، حالا این بچه ١٣ ساله گیرداده که بیاد منطقه...
مادره اومد گفت ببین ما همسایه ایم این بچه که دیر یا زود میره جبهه، بیا خودت ببرش منتها اون عقبا که بلایی سرش نیاد...
می گفت منم اینو اوردم گذاشتم جایی که پنجاه کیلومتر تا خط فاصله داشت یه کاریم همین جوری بهش دادیم... می گفت تو همون فکه عملیات شد ،این بچه هی دور و بر ما می چرخید، آب میاورد برامون، فهمیدم میخواد اذن به میدان رفتن بگیره...اومد گفت من میخوام برم خط!
هی گریه میکرد التماس میکرد گفتم نه ، دلمم براش می سوخت ولی وقتی مادرش یادم میفتاد که دار و ندارش رو خرج کرده با سختی اینو بزرگ کرده میگفتم نه...
پسره گفت عیبی نداره باشه، گفت یه چیزی میگم بنویس امضا کن بده من برمی گردم خونه مون کلاً...!
گفت بنویس " بسم الله الرحمن الرحیم این جانب فلانی گواهی و شهادت میدهم که قاسم بن حسن در کربلا حضور نداشته است" گفت امضا کن بده من میرم...
می گفت من پام سُر خورد افتادم زمین گفتم پناه بر خدا بگم قاسم نبود؟ پس کی بود بدنش کِش میومد نمی تونستن برش گردونن؟
"کلُّ یومٍ عاشورا كلُ ارضٍ كربلا" یعنی همین!
تو همون عملیات اون بچه پرپر شد.
کربلا برای همه الگو داره، برا حبیب نود ساله الگو داره
تو این صحنه تئاتر نقشِت تعریف شده، بگرد پیدا کن خودتو!
#کلام_استاد
#شب_ششم_محرم
#شب_قاسم (ع)
🔲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🔲
@masaf_raefipour