سلیمانی چگونه سلیمانی شد
قسمت سیزدهم #فقط_برای_خدا
ضدلنقلاب شایعه کرده بودند فرمانده لشکر از ترس یک تونل زیر خانهاش ساخته که بتواند فرار کند، خاکهای جلوی خانه را دیده بودند.
گفته بود زیر زمین را طوری بسازیم که بشود داخلش روضهخوانی برگزار کرد، خودش هم هر وقت میآمد آنجا دست بنا را میبوسید که دارد حسینیه میسازد.
@Masafe_akhar
سلیمانی چگونه سلیمانی شد
قسمت چهاردهم #فقط_برای_خدا
وقتی جنگ به قسمت شهری کشیده شد برخی به ناچار وارد منازل مردم شدند.
ایستاد به سخنرانی برای نیروها: اگر به شهر شما حمله شود، دوست دارید وارد خانهتان شوند؟ خیلی باید مراقبت کنید از حقالناس؛ حتی اگر وسیلهای به اشتباه جابجا شده، بگذارید سرجایش.
خدا از شما امتحان میگیرد، از امتحان سربلند بیرون بیایید
@masafe_akhar
قسمت شانزدهم #فقط_برای_خدا
قبول کرده بود سخنران مراسم یادوارهی شهدای یک روستا باشد، وقتی متوجه شد برای مراسم مردم را بازرسی میکنند گفت با این وضعیت سخنرانی نمیکنم، مگر اینکه دست از بازرسی مردم بردارید
@masafe_akhar
قسمت هفدهم #فقط_برای_خدا
با ابومهدی المهندس و بچههای حشدالشعبی آمده بود شادگان کمک سیلزدهها، برایشان سفره انداختیم.
تک تک نیروها و محافظ ها به اسم صدا زد که بیایند سر سفره، برایشان لقمه میگرفت و میگذاشت دهنشان؛ مثل مادر
@masafe_akhar