eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
13.8هزار دنبال‌کننده
25.6هزار عکس
36.7هزار ویدیو
319 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
. ⚜اخلاق الهی یکی از فرزندان مرحوم شیخ مرتضی انصاری به واسطه نقل می کند که: مردی روی قبر شیخ افتاده بود وبا شدت گریه می کرد. وقتی علت گریه اش را پرسیدند، گفت: جماعتی مرا وادار کردند به این که شیخ را به قتل برسانم. من شمشیرم را برداشته نیمه شب به منزل شیخ رفتم . وقتی وارد اتاق شیخ شدم، دیدم روی سجاده در حال نماز است، چون نشست من دستم را با شمشیر بلند کردم که بزنم در همان حال دستم بی حرکت ماند وخودم هم قادر به حرکت نبودم به همان حال ماندم تا او از نماز فارغ شد بدون آن که بطرف من برگردد گفت: خداوند چه کرده ام که فلان کس را فرستاده اند که مرا بکشد ( اسم مرا برد ) . خدایا من آن ها را بخشیدم تو هم آن ها را ببخش . آن وقت من التماس کردم ، عرض کردم: آقا مرا ببخشید. فرمود : آهسته حرف بزن کسی نفهمد برو خانه ات صبح نزد من بیا . من رفتم تا صبح شد همه اش در فکر بودم که بروم یا نروم واگر نروم چه خواهد شد بالاخره بخودم جراءت داده رفتم . دیدم مردم در مسجد دور او را گرفته اند ، رفتم جلو وسلام کردم ، مخفیانه کیسه پولی به من داد و فرمود: برو با این پول کاسبی کن . من آن پول را آورده سرمایه خود قرار دادم وکاسبی کردم که از برکت آن پول امروز یکی از تجار بازار شدم وهر چه دارم از برکت صاحب این قبر دارم. 📙زندگانی شیخ مرتضی انصاری 📔داستان هایی از مقامات مردان خدا، ص۸ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اربعین ۱۴۰۰/تصاویر شهید حاج قاسم سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و دیگر شهدای ایرانی و عراقی در یکی از موکب‌های شهر بصره - ٢٢ شهریور ١۴٠٠ ☑️ @Masafe_akhar
1400-06-22(farahzad).mp3
12.97M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: سیره امام حسن مجتبی علیه‌السلام 🗓دوشنبه ببست و دوم شهریور ماه ۱۴۰۰ 🗂 حجم : ۱۲ مگابایت @Masafe_akhar
💠 هدیه پیامبر ▪️به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام ▪️ @Masafe_akhar
1400-06-23(rafiei).mp3
12.27M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: آشنایی با اصحاب حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام 🗓 سه شنبه بیست و سوم شهریور ماه ۱۴۰۰ 🗂 حجم : ۱۲ مگابایت @Masafe_akhar
✨﷽✨ ✍چند شب پيش عنکبوتی را كه گوشه‌ی اتاق خوابم تار تنيده بود، ديدم. خیلی آرام حركت می‌كرد. گويی مدتها بود كه آنجا گير كرده بود و نمی‌توانست برای خودش غذايی پيدا كند. با لحنی آرام و مهربان به او گفتم: «نگران نباش كوچولو، الان از اينجا نجاتت ميدم!» يک دستمال کاغذی در دست گرفتم و سعی كردم به آرامی عنكبوت را بلند كنم و در باغچه‌ی خانه‌مان بگذارمش. اما مطمئنم كه آن عنكبوت بيچاره خيال كرد من می‌خواهم به او حمله كنم! چون فرار كرد و لابه‌لای تارهايش پنهان شد. به او گفتم: «قول ميدم به تو آسيبی نزنم.» سپس سعی كردم او را بلند كنم. عنكبوت دوباره از دستم فرار كرد و با سرعت تمام مثل يک توپ جمع شد و سعی كرد لابه‌لای تارهايش پنهان شود. ناگهان متوجه شدم كه عنكبوت هيچ حركتی نمی‌كند. از نزديك به او نگاه كردم و ديدم آنقدر از خودش مقاومت نشان داد كه خودش را كشته است. بسيار غمگين شدم. عنكبوت را بيرون بردم و داخل باغچه كنار يك بوته گل سرخ گذاشتم. به نرمی زير لب زمزمه كردم: «من نمی‌خواستم به تو صدمه‌ای بزنم، می‌خواستم نجاتت بدهم. متاسفم كه اين را نفهميدی!» درست در همان لحظه فكری به ذهنم خطور كرد. از خودم پرسيدم آيا اين همان احساسی نيست كه خداوند نسبت به من و تمامی بندگانش دارد؟! از اينكه شاهد دست و پا زدن و دردها و رنج‌های ماست آزرده می‌شود و می‌خواهد مداخله كند و به ما كمك كند و ما را از خطر دور كند اما مقاومت می‌كنيم و دست و پا می‌زنيم و داد و فرياد سر می‌دهيم كه: «كه چرا اينقدر ما را مجبور ميکنی كه تغيير كنيم؟» 🔺 شايد هر كدام از ما مثل همان عنكبوت كوچك هستيم كه تلاش ديگران را برای نجات خودمان حمله تلقی می‌كنيم و متوجه نيستيم كه اگر تسليم خدا شده بوديم و اينقدر دست و پا نمی‌زديم تا چند لحظه‌ی ديگر خود را در باغچه‌ای زيبا می‌ديديم. ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌ @masafe_akhar
1400-06-22(farahzad).mp3
12.97M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: سیره امام حسن مجتبی علیه‌السلام 🗓دوشنبه ببست و دوم شهریور ماه ۱۴۰۰ 🗂 حجم : ۱۲ مگابایت @Masafe_akhar
10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 دوگانه‌های کاذب را کنار بگذاریم! 🔻دین و دنیا، دین و علم، علم و ایمان؛ آیا بین این مفاهیم دوگانگی وجود دارد؟ @Masafe_akhar
خداوند چقدر مهربان است؟ حضرت موسی ع برای عبادت در کوه میرفت فردی را دید پیر زنی فرتوت و سالخورده را بر پشت سوار کرده بالا میبرد حضرت مقداری پشت سر آنها به صورت نا محسوس راه افتاد میشنید که پیرزن مدام با خدا صحبت میکند و میگوید خدایا من چنین خواستم پسرم را عتاب و بازخواست نکنی حضرت از پسر پرسید این کیست و کجا میروی پسر گفت مادرم است خیلی پیر شده به اندازه ای که کنترل خود را از دست داده و زیر دست و پایش را خراب میکند از من خواسته او را به کوه ببرم و چند روز یکبار آب و غذایی نزدش بگذارم بلکه ملک الموت جانش را بگیرد و راحت شود موسی ع با تعجب به خدا گفت آیا کسی در دنیا مهربانتر ازین مادر وجود دارد؟ خدا فرمود ای موسی من به بندگان گنهکار خود هفتاد مرتبه مهربانتر هستم داستانهای عرفانی ┄┅═✼🍃🕌🍃✼═┅┄ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@masafe_akhar
💌 اندوه به خود راه مده خدا با ماست... 📖 توبه آیه ۴۰ : 🌷 @masafe_akhar