#این_ره_که_تو_میروی_به_ترکستان_است!
⭕ استدلال ظریف به نمایندگی از دولت و همچنین آراء مثبت مجلس برای توجیه و تصویب #FATF نه تضمین و تعهد به رفع تحریمها ست، بلکه گرفتن #بهانه آمریکایی ها برای فشار بین المللی علیه ماست!
👈اما چند نکته در این باره ضروری است:
🌹قرآن کریم در توصیه ای می فرماید: ولن ترضي عنك اليهود والنصاري حتي تتبع ملتهم؛ یعنی اینها از تو راضی نمی شوند مگر از آنها پیروی کنی! یعنی سیاست تنش زدایی و شفافیت زایی و همراهی با آنها برای اخذ رضایتشان طی مسیری برای افتادن در قهقرای پیروی از آنهاست
۲.این که معروف است قوم بنی اسرائیل به دنبال #بهانه_تراشی برای گریز از زیر بار مسئولیت و تکلیف بودند، و این هم می دانیم که کشورهای استکباری و استعماری برای چپاول سرزمین ها #بهانه_تراشی می کنند، یعنی بهانه ابزار است یا برای برون رفت از تکلیف یا برای سیطره! البته در صورتی که راه های دیگر اثر نکند،
مثلا برای حمله کردن و ویرانی که در سایر کشورها ایجاد کردند چه دست آویزی داشتند! که برای حمله بر سرزمینمان نتوانند از آن استفاده کنند؟
پس قطعا توان حمله نبوده این را برای تضعیف و شناخت نقاط حساس بهانه کردند؟
۳. برادر بزرگوار، راه جلوگیری از بهانه این نیست که هرچه گفتند بپذیری! بلکه راهش این است که دیپلماسی انقلابی و فعال داشته باشی تا راه را بر بهانه ببندی، که با این تشکیلات عریض و طویل پیر و فرتوت و فرسوده و سازشکار و غربزده ای که وجود دارد والله که تا خصوصی ترین مکانهای تک تک مردمت؟! را باید در منظر آنها قرار بدهی و آخر سر نه هیچ که بدتر از هیچ به ارمغان! می آوری چون #برجام!
به نظر #این_راه_که_میروی_به_ترکستان_است و باید نگاه و نگرش تغییر کند و تا آب در جوی خودش نیافتد آش همان آش و کاسه همان کاسه است.
#دلالان_دولتی
#دلالان_خیانت
#خائنان_مجلسی
#یکشنبه_سیاه
#کاسبان_ذلت
✍ محمود باقری
@masaf_raefipour
🔴پروندهای که اشک قاضی را در آورد
تو هم بخون و گریه کن 😵😭
💠مردی با تسلیم #شکایتی به #قاضی شورای حل اختلاف گفت: چندی قبل #خانه_محقر و #مخروبهای را در چند کیلومتری حاشیه یکی از #شهرکهای #مشهد خریدم اما چون #وضعیت مالی #مناسبی_نداشتم اتاقی را که گوشه حیاط بود #اجاره دادم. مدتی از اجاره منزل نگذشته بود که 😓😣
💠وقتی از سرکار به خانه می آمدم آنها از من #طلب «کباب» می کردند من که #توان_خرید «گوشت» را نداشتم هر بار با #بهانه ای آن ها را دست به سر می کردم تا این که #متوجه شدم هر چند روز یک بار از #اتاقی که به اجاره #واگذار کرده ام .....😓😭
🔰ادامه این داستان واقعی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2872311810C68bf4161f6
✔️داستانهایناب و تکاندهنده👆👆
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
🍖🍖🍖🍖🍖🍖🍖🍖🍖🍖🍖🍖
🔴پروندهای که اشک قاضی را در آورد
تو هم بخون و گریه کن 😵😭
💠مردی با تسلیم #شکایتی به #قاضی شورای حل اختلاف گفت چندی قبل اتاقی را که گوشه حیاط خانه مخروبه و محقرم بود #اجاره دادم. مدتی از اجاره منزل نگذشته بود که 😓😣
💠وقتی از سرکار به خانه می آمدم آنها از من #طلب «کباب» می کردند من که #توان_خرید «گوشت» را نداشتم هر بار با #بهانه ای آن ها را دست به سر می کردم تا این که #متوجه شدم هر چند روز یک بار از #اتاقی که به اجاره #واگذار کرده ام .....😳😓😭
🔰ادامه این داستان واقعی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2872311810C68bf4161f6
✔️داستانهایناب و تکاندهنده👆👆
🔴پروندهای که اشک قاضی را در آورد
تو هم بخون و گریه کن 😵😭
💠مردی با تسلیم #شکایتی به #قاضی شورای حل اختلاف گفت: چندی قبل #خانه_محقر و #مخروبهای را در چند کیلومتری حاشیه یکی از #شهرکهای #مشهد خریدم اما چون #وضعیت مالی #مناسبی_نداشتم اتاقی را که گوشه حیاط بود #اجاره دادم. مدتی از اجاره منزل نگذشته بود که 😓😣
💠وقتی از سرکار به خانه می آمدم آنها از من #طلب «کباب» می کردند من که #توان_خرید «گوشت» را نداشتم هر بار با #بهانه ای آن ها را دست به سر می کردم تا این که #متوجه شدم هر چند روز یک بار از #اتاقی که به اجاره #واگذار کرده ام .....😓😭
🔰ادامه این داستان واقعی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2872311810C68bf4161f6
✔️داستانهایناب و تکاندهنده👆👆
🔴پروندهای که اشک قاضی را در آورد
تو هم بخون و گریه کن 😵😭
💠مردی با تسلیم #شکایتی به #قاضی شورای حل اختلاف گفت: چندی قبل #خانه_محقر و #مخروبهای را در چند کیلومتری حاشیه یکی از #شهرکهای #مشهد خریدم اما چون #وضعیت مالی #مناسبی_نداشتم اتاقی را که گوشه حیاط بود #اجاره دادم. مدتی از اجاره منزل نگذشته بود که 😓😣
💠وقتی از سرکار به خانه می آمدم آنها از من #طلب «کباب» می کردند من که #توان_خرید «گوشت» را نداشتم هر بار با #بهانه ای آن ها را دست به سر می کردم تا این که #متوجه شدم هر چند روز یک بار از #اتاقی که به اجاره #واگذار کرده ام .....😓😭
🔰ادامه این داستان واقعی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2872311810C68bf4161f6
✔️داستانهایناب و تکاندهنده👆👆
🔴پروندهای که اشک قاضی را در آورد
تو هم بخون و گریه کن 😵😭
💠مردی با تسلیم #شکایتی به #قاضی شورای حل اختلاف گفت: چندی قبل #خانه_محقر و #مخروبهای را در چند کیلومتری حاشیه یکی از #شهرکهای #مشهد خریدم اما چون #وضعیت مالی #مناسبی_نداشتم اتاقی را که گوشه حیاط بود #اجاره دادم. مدتی از اجاره منزل نگذشته بود که 😓😣
💠وقتی از سرکار به خانه می آمدم آنها از من #طلب «کباب» می کردند من که #توان_خرید «گوشت» را نداشتم هر بار با #بهانه ای آن ها را دست به سر می کردم تا این که #متوجه شدم هر چند روز یک بار از #اتاقی که به اجاره #واگذار کرده ام .....😓😭
🔰ادامه این داستان واقعی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2872311810C68bf4161f6
✔️داستانهایناب و تکاندهنده👆👆
🔴پروندهای که اشک قاضی را در آورد
تو هم بخون و گریه کن 😵😭
💠مردی با تسلیم #شکایتی به #قاضی شورای حل اختلاف گفت: چندی قبل #خانه_محقر و #مخروبهای را در چند کیلومتری حاشیه یکی از #شهرکهای #مشهد خریدم اما چون #وضعیت مالی #مناسبی_نداشتم اتاقی را که گوشه حیاط بود #اجاره دادم. مدتی از اجاره منزل نگذشته بود که 😓😣
💠وقتی از سرکار به خانه می آمدم آنها از من #طلب «کباب» می کردند من که #توان_خرید «گوشت» را نداشتم هر بار با #بهانه ای آن ها را دست به سر می کردم تا این که #متوجه شدم هر چند روز یک بار از #اتاقی که به اجاره #واگذار کرده ام .....😓😭
🔰ادامه این داستان واقعی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/906493966Cd2582ceabf
✔️داستانهایناب و تکاندهنده👆👆
🔴پروندهای که اشک قاضی را در آورد
تو هم بخون و گریه کن 😵😭
💠مردی با تسلیم #شکایتی به #قاضی شورای حل اختلاف گفت: چندی قبل #خانه_محقر و #مخروبهای را در چند کیلومتری حاشیه یکی از #شهرکهای #مشهد خریدم اما چون #وضعیت مالی #مناسبی_نداشتم اتاقی را که گوشه حیاط بود #اجاره دادم. مدتی از اجاره منزل نگذشته بود که 😓😣
💠وقتی از سرکار به خانه می آمدم آنها از من #طلب «کباب» می کردند من که #توان_خرید «گوشت» را نداشتم هر بار با #بهانه ای آن ها را دست به سر می کردم تا این که #متوجه شدم هر چند روز یک بار از #اتاقی که به اجاره #واگذار کرده ام .....😓😭
🔰ادامه این داستان واقعی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4018274322C110439200b
✔️داستانهایناب و تکاندهنده👆👆
🔴پروندهای که اشک قاضی را در آورد
تو هم بخون و گریه کن 😵😭
💠مردی با تسلیم #شکایتی به #قاضی شورای حل اختلاف گفت: چندی قبل #خانه_محقر و #مخروبهای را در چند کیلومتری حاشیه یکی از #شهرکهای #مشهد خریدم اما چون #وضعیت مالی #مناسبی_نداشتم اتاقی را که گوشه حیاط بود #اجاره دادم. مدتی از اجاره منزل نگذشته بود که 😓😣
💠وقتی از سرکار به خانه می آمدم آنها از من #طلب «کباب» می کردند من که #توان_خرید «گوشت» را نداشتم هر بار با #بهانه ای آن ها را دست به سر می کردم تا این که #متوجه شدم هر چند روز یک بار از #اتاقی که به اجاره #واگذار کرده ام .....😓😭
🔰ادامه این داستان واقعی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/906493966Cd2582ceabf
✔️داستانهایناب و تکاندهنده👆👆