eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
14.1هزار دنبال‌کننده
24.2هزار عکس
34هزار ویدیو
306 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
4_5787473074219650377.MP3
15.68M
🔈 📣 جلسه بیست و نهم 🔻 عبدالرحمان بن عَبدِ رَبّه انصاری خَزرَجی * از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله * رفاقت با حبیب * از شاهدان غدیر * غربت تا به کجا؟ * ماجرای "رُحْبَه" و غربت و مظلومیت امیرالمومنین * چه کسانی شهادت به غدیر دادند؟ * رمزگذاری برای صحبت کردن درباره امیرالمومنین علیه السلام * در حمله اول به شهادت رسید * غضب خدا از این واقعه آغاز شد 🔻 وَهب بن وهب * ملاقات با امام حسین علیه السلام و اسلام آوردن * نقل‌های متعدد درباره ایشان * شمشیرزن قوی * عجایب مادران شهدا * چه وقت مادر وهب راضی شد؟ * هر دو دستش بریده شد * مادر وهب به میدان رفت * دستور اباعبدالله علیه السلام به مادر وهب * بیست و چهارنفر پیاده و هجده نفر سواره را کشت * بشارت امام حسین علیه السلام به مادر وهب * شهادت مادر وهب ⏰ مدت زمان: ۳۶:۳۴ 📆1401/06/04 https://aminikhaah.ir/?p=6701 @Masafe_akhar
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 زماني كه مهدي تازه زبان باز كرده بود از اولين كلمه هايي كه گفت اين بود : ... خيلي برايم عجيب بود . بزرگتر كه شد، مي گفت مامان، اين دنيا با همه قشنگي هايش تمام مي شود . بستگي به ما دارد كه چطور انتخاب كنيم . مامان زنده اند . سر نمازهايش به مدت طولاني دستش بالا بود و گردنش كج! من هم به خدا مي گفتم : خدايا ! من كه نمي دانم چه مي خواهد هر چي مي خواهد به او بده . مي دانستم دنبال بود . هيچ گاه هم زير بار ازدواج نرفت . مهدي همه زندگي ام بود . شب هاي جمعه مي رفت بهشت زهرا . صبح هاي جمعه دعاي ندبه اش در بهشت زهرا ترك نمي شد . مي گفتم خسته مي شي بخواب . مي گفت مامان آدم با صفا مي كند . به ما هم مي گفت هر چه مي خواهيد از بگيريد . من مريض بودم، دستانش را بالا مي گرفت و مي گفت : خدايا شفاي مامان را بده ! من جبران مي كنم. آخر هم جبران كرد ... هميشه كه از در خانه داخل مي آمد صدا مي زد سلام سردار ... سلام مولا ... 🌷 ━━━◈❖✿❖◈━━━━ 👇👇👇 @masafe_akhar 🥀 🕊🌹
🌦... از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم!😭 تمام شد... . 🥀🕊از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌✉️
🛑 فشار قبر از چه زمانی شروع میشود؟ از زمانی که انسان در حالت احتضار هست فشار قبرش شروع میشه: ‌ ‌قبر در روایات منظور هست نه این حفره ی مادی که بدن میت رو توش دفن میکنن! این که یه حفره ی دنیاییه! ‌‌ ‌‌قبری که‌ میگن همون عالم برزخه! وگرنه این قبر دنیایی رو بشکافی نه پرونده ای هست نه نکیر و منکرن و... ‌‌ ‌‌اون ترس شب اول قبر هم که میگن مال جسم نیست،چون جسم که بی حرکت و بی حس هست، هیچی براش مهم نیست که بخواد بترسه یا نه! ‌‌ ‌‌ پس ترس شب_اول_قبر برای روح برزخیه میت هست. ‌‌ ‌خلاصه از همون لحظه احتضار مومنین لذتهاشون شروع میشه: اهل بیت میان سراغش و بشارت شروع میشه، فرشته ها میان استقبال .. ‌ ‌اونایی هم که فاسق و کافرن از همون موقع قبل از مرگ فرشته ها هولشون میدن که برید گمشید از دنیا که اینجا رو آلوده کردید.. ‌ ‌ و از اون ور هم فرشته های برزخ توی سر و صورتشون میزنن که کجا میایید با این آلودگی و نامه سیاه! ‌ مشاهده خود هم انقدر وحشتناکه که برای ۷ پشتشون بسه! ‌‌ ‌برای هم عزرائیل به قدری زیبا و لذتبخش محسوب میشه که در روایت هست اگر مومن هفتاد سال عبادت کنه که فقط چهره عزرائیل رو یک لحظه ببینه،براش میرزه! ‌ ‌اینکه چقدر مدت طول بکشه این حالت، بستگی به میزان‌ گناه مومن داره.بعضیا توی همون حالت احتضار پاک میشن از گناهاشون و بعد فرشته ها میان بهشون بشارت میدن. ‌ ‌فشار قبر به میزان گناهان بستگی داره هرچقدر بیشتر باشه کیفیت و زمانش هم بیشتره... ‌ ‌یکی از موارد بعد مرگ، پرسش قبر هست! ‌ سوال شب اول قبر رو از همه نمیپرسن،از اکثر آدمها میپرسن به جز و و .. ‌ ‌چون مقام پرسشگر باید بالاتر از پرسش شونده باشه! مثلا از بپرسن من نبیک؟ بگه خودمم؟ نه دیگه،معقول نیست این سوال جواب! ‌ ‌حالا سوال کننده ها یا بشیر و مبشرن که میان به انسان مومن مژده بدن و قبرشو وسیع کنن و... ‌ ‌یا نکیر و منکرن که میان سراغ انسان تا بهش زشتی های کارشو تفهیم و به بفرستنشون! ‌. ‌‌از و و و و سوال میپرسن. ‌ ولایت به اون ۴ تای دیگه میگه هرجا شما نقصی داشتید من کاملش میکنم نگران نباشید. ‌‌‌پس از همه اعمال سوال نمیشه ‌حالا مگه فرشته های الهی نمیدونن هرکی چه کارس که ازش میپرسن؟ ‌ ‌ببینید خود این سوال و جوابا برای مومن بهترین لذت و ثوابه چون جوابا رو بلده،لذت میبره. اما برای یه نوع عذاب محسوب میشه چون جوابارو بلد نیستن! ثانیا اتمام حجت میشه که از هرکس اعتراف بگیرن برای پروندش! 📕 سخنان حجت الاسلام محمدی 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه خوب گفت حضرت امام خمینی ره جنگ ما جنگ عقیده است. 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان واقعی سنگ قبری که همیشه عطر خوبی از خود دارد ⁉️ 🌹مزار شهید سید احمد پلارک در میان سی هزار شهید آرمیده در گلزار از ویژگی بارزی برخوردار است. تربت پاک این بسیجی شهید همیشه معطر به رایحه مشک است و این عطر همواره از مرقد او به مشام می‌رسد. شهید سید احمد پلارک در زمان جنگ در یکی از پایگاه های پشت خط به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد. او همیشه مشغول نظافت توالت های آن پایگاه بوده و همواره بوی بدی بدن او را فرا میگرفت. تا اینکه در یک حمله هوایی هنگامی‌که او در حال نظافت بوده، موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود. بعد از بمب باران، هنگامی‌که امداد گران در حال جمع آوری زخمی‌ها و شهیدان بودند، با تعجب متوجه می‌شوند که بوی گلاب از زیر آوار می‌آید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود. هنگامی‌که پیکر آن شهید را در بهشت زهرای تهران، در قطعه 26 به خاک می‌سپارند، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس می‌شود و نیز اگه سنگ قبر این شهید رو خشك كنید، دوباره سنگ نمناك می‌شود و عطر گلاب هیچ گاه از بین نمیرود. كسایی كه زیاد بهشت زهرا می‌روند به این شهید والا مقام میگویند شهید عطری. شهیدی که زائرینش با برمیگردن خیلی‌ها سر مزار شهید سید احمد پلارك نذر و نیاز می‌كنن و از خدای او حاجت و شفاعت می‌خوان او معجزه خداست. آدرس: بهشت زهرای تهران قطعه 26 ، ردیف 32 ، شماره 22 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🖤 من شهید می شوم ❤️‍🔥 ◆شهیدی که اهل بیت علیهم السلام شهادت نامه آن را امضا کردند.🕊 ◆دختری که شهادت را در خواب دید.🥀 شهیده: نجمه قاسم پور محل شهادت: کانون رهپویان وصال تاریخ شهادت: بهار 1387 محل دفن: دارالرحمه شیراز از نامحرم فراری بود. هیچ وقت کسی او را بدون کامل و چادر ندید. روزی در دارالرحمه شیراز سر مزار بودیم به من گفت: آبجی زمانی که من را در قبر می گذارند، می خواهم نامحرمی بالای سرم نباشد! همه اقوام می گفتند: نجمه آخر شهید می شود. همیشه نماز شب می خواند. نه خودش غیبت می کرد نه کسی در حضور او غیبت می کرد. به درس خیلی اهمیت می داد و مهربان بود. بعضی اوقات در خانه می نشست و برای آنهای که مومن نبودند دعا و گریه می کرد و از خدا می خواست که هدایت شوند. ابتدای اذان صبح یکی یکی همه را بیدار می کرد و می گفت نماز اول وقتش خوب است. اوایل سال 87 با کاروان رهپویان عازم مشهد بودیم اتوبوس در سربالایی خراب شد و داشت عقب عقب برمی گشت همه بچه ها ترسیده بودند. نجمه آرام بود و گفت بچه ها میشه در راه امام رضا علیه السلام شهید شویم؟ بچه ها خندیدند و گفتند: بابا شهادت کجا بود؟ دلت خوش است ها! گفت اگه خدا بخواهد می شود. مسئول انتظامات بود چند نفر از بچه ها برای خرید رفته بودند و دیر امدند ایشان از آنها پرسید: چرا دیر آمدید؟ انها در جواب برخورد بدی کرند و قاسم پور سرش را پایین انداخت و ساکت شد. بعد از مدتی ایشان با خوش رویی آمد و گفت بچه ها مرا حلال کنید. شما زائر آقا هستید یک وقت از من دلگیر نباشید من باید وظیفه ام را انجام می دادم. در رواق دارالهدایه ی مشهد بودیم. بعد از مراسم هر کس یه آرزوی کرد و نوبت به نجمه رسید و دعایی کرد که آرزوی همیشگی اش بود؛ شهادت در رکاب پسر فاطمه علیها سلام. خواهرش می گفت: مدتی قبل، خواب دیدم در حرم امام رضا علیه السلام هستم. شخصی به من و نجمه گفت: شما دو خواهر چهل روز دیگر از دنیا می روید! برای نجمه تعریف کردم. گفت: خدا نکند تو بمیری؛ تو سه تا بچه داری، من بمیرم. چند روز قبل پرسید: آبجی چهل روز تمام شد؟ گفتم: نه، هنوز ده روز دیگه مانده. روز شنبه بود. می گفت: خواب عجیبی دیدم. شهیدی به نام شکاری، اصرار داشت قبرش را برایش پیدا کنم! می خواهم بروم گلزار شهدای دارالرحمه بلکه قبرش را پیدا کنم. منافقین ضد بشریت که با رشد معنوی جوانان این کشور مخالف بودند، بار دیگر دست به کار شدند. حسینیه ی سید الشهدای شیراز یکی از پایگاه های معنوی برای جوانان مومن و انقلابی شده بود. گروهک تروریستی و سلطنت طلب تُندر بهار 87 را برای انجام کارهای تروریستی خود انتخاب کردند. فراموش نمی کنم جلوی درب دوم حسینیه دیدمش. دو شاخه گل رُز قرمز دستش بود! حالم را پرسید و گفت: این دو شاخه گل را به نیت بچه های کانون خریدم. این یکی مال تو. بعد گفت: حلالم کن دیگر نمی بینمت! ناراحت شدم و گفتم: یعنی چی؟ مگر کانون نمی آیی؟ گفت: چرا، اما به دلم افتاده دیگر بچه های کانون را نمی بینم. اما ما دیگر او را ندیدیم... انفجار مهیبی بود. ضربه ی شدیدی به سرش خورد. صورتش رو پر از خون کرده بود. وقتی احساس کرد دکتر بالا سرش اومده با عجله چادرش را روی بدنش کشید. و این اولین و آخرین حرکتش بعد از انفجار بود. و آن روز چهل روز از خواب خواهر گذشته بود. آخرین نوشته ی شهیده نجمه قاسم پور در دفتر یکی از بچه ها: دوست عزیزم! خوشبختی را نه بر تخت پادشاهی، بلکه در نمازهای عاشقانه و عارفانه باید جست وجو کرد.💚 منبع: کتاب کبوتران حرم با اندکی تغییر🕊📚 💔 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم 🖤 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آخرین پیام شهید حجت الاسلام محمد کیهانی در محاصره داعش: ولایی بمونید ، حزب اللهی ، بسیجی بمونید ظاهرا و باطنا ... ،حجاب اسلامی... 🌹 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ما در آشوب های اخیر این همه شهید ندادیم که در حوزه مسئولین دچار انفعال شوند....مسئولین باید جوابگوی خون باشند 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این هم خبر خوب، برای کسانی که عکس شهدا را به در و دیوار می زنند، یادواره شهدا می گیرند، به خانواده های شهدا سر کشی می کنند، را یاد می کنند و راه شان را ادامه می دهند. 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 : چه سعادتی از این بالاتر که ما فدا شویم، مردم دنیا بیدار بشوند، عدالت در دنیا اجرا بشود و زمینه‌ساز حکومت امام زمان (عج) بشود. در آخر هم که اگر مشیت الهی شامل این بشود که امت ما فدا شوند تا مردم دنیا بیدار شوند، زهی سعادت؛ ما حکومت نمی‌خواهیم بکنیم و اگر حکومت نمی‌خواهیم بکنیم، این دو روز دنیا به ماندن نمی‌ارزد. چه سعادتی از این بالاتر که ما فدا شویم، مردم دنیا بیدار شوند، عدالت در دنیا اجرا بشود و زمینه‌ساز حکومت امام زمان (عج) شود. 🎙 🌷 را با یاد کنیم . 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌رود اکبر به میدان می‌رود دامن کشان 💔🥀 را یاد کنیم با ذکر 🌷 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🌹صادق آهنگران تو یه تیکه از شعرش می‌خونه: "شمعِ شبهای دوعیجی می‌شدیم" میدونید این مصرع یعنی چی؟! عراق تو منطقه دوعیجی بمبِ فسفری مینداخت. فسفر وقتی با اکسیژن هوا ترکیب بشه شعله‌ور میشه، رزمنده ها که زیر این بمب ها گیر میکردن، فسفر به تن‌شون می‌چسبید، و با هیچ وسیله ای دیگه خاموش نمیشد و اونا می‌سوختن و می‌سوختن و می‌سوختن... و صبح، باد خاکستر هاشون رو می‌برد... به خدا قسم که ما خیلی مدیونیم! چه خون هایی ریخته شد تا ماها شاید بیدار بشیم، تا شاید بیایم پایِ کار.. 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
شهید حاج قاسم سلیمانی: هر کس از خدا ترسید،خدا همه چیز را از او میترساند... و هر کس از خدا نترسید، خدا او را از همه چیز میترساند.. 🌷 را با یاد کنیم . 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
خوشبخت‌تر از آسمان نبود، آنگاه که هر صبح و شام چشم مےگشود بر این ... پس خرده مگیر، غبار روزهای پساجنگ را.. شاید دل‌تنگ لباسهای خاکی شده! 🌷 را با یاد کنیم . 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
هدایت شده از استوری
کتاب انگاه شیعه شدم مرتضی صلواتی.pdf
41.62M
📚کتاب (آنگاه شیعه شدم) تألیف شهید مرتضی صلواتی شامل 262 صفحه است. 📎 📎 📎 📎 کتاب جالبیه حتتتما بخونید💖 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 @aliakbar_raefipur_fans
اگر از دست کسی ناراحت هستید ، دو رکعت نماز بخوانید و بگویید : خدایا ، این بنده ی تو حواسش نبود ، من از او گذشتم ، تو هم بگذر ... 🌷 را با یاد کنیم . 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
02 Shabneshinihaye Shohadaee(1403-08-04)Mojtamae Daneshgahi Shahid Sadrzade.mp3
23.78M
🔈 🌹 محفل دوم؛ * از مسجد تا میدان جنگ؛ بی‌قراری که تا لحظه شهادت آرام نگرفت [1:54] * نذر تاسوعا؛ از کودکی تا شهادت در سایه حضرت اباالفضل (علیه‌السلام) [4:16] * ناامیدی ممنوع! رهبر انقلاب: هزاران مصطفی صدرزاده در این کشورند [6:48] * یک ضرب‌المثل، یک خاطره و یک نام ماندگار؛ ماجرای انتخاب نام [7:56] * خط‌شکنی که ترس را شکست و میدان فرهنگ را به تسخیر درآورد [10:14] * زرنگ واقعی کیست؟ برای رفتن به سوریه افغانی شد! [12:30] * مانع برایش مفهومی نداشت؛ شهید صدرزاده، پیشتازِ بی‌مرز [14:45] * فرماندهی از شش سالگی؛ دسته عزاداری راهش ندادند؛ خودش دسته راه انداخت [16:59] * "می‌خوام نمک‌گیر امام حسین بشن"؛ شهید صدرزاده و هیئت پرشور مستضعفین [19:55] * مسجد یا سنگر فرهنگی؟؛ شهید صدرزاده و استفاده از ظرفیت مسجد برای نجات بزهکاران [26:03] * شوخی‌های مصطفی؛ شهیدی با قلبی سرشار از خنده و زندگی [33:20] * مردی که برای خدا به سوریه رفت، نه برای شهادت [41:28] * در جستجوی همسنگر؛ شهیدی که زندگی روزمره را میدان جهاد می‌دید [43:13] * "بسم رب الشهدا و الصدیقین"؛ نگاهی به وصیت‌نامه شهید صدرزاده [47:43] * ماهواره و فرهنگ غربی مقصدی جز آتش ندارد؛ از ما گفتن، ما که رفتیم [53:14] ⏰ مدت زمان: ۵۷:۵۶ 📅 ۱۴۰۳/۰۸/۰۴ 🇵🇸🇮🇷 اینجاست↙️ ⚔ @masafe_akhar
🔴 💠 گاهی در زندگیِ زن و شوهری حال نداریم. و انگیزه‌ای برای تحرّک و تلاش وجود ندارد. 💠 یکی‌از مهارتهایی که می‌تواند فضای بی‌روح خانه را دهد شنیدن یا دیدن چیزی است که نقش آن ایجاد و زدن است. 💠 لذا گاهی در فضای خانه، پخش صدای زیبا و ملایم ، مناجات، روضه‌ای یا کلیپی زیبا از و یا سخنان کوتاه ، جرّقه‌ای می‌شود تا فضای سرد خانه را گرم و با انگیزه کند. 💠 اتصال همسران به عامل ازدیاد و گرمابخش زندگی خواهد شد.