سرمقاله روزنامه الوفاق
دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲
https://newspaper.al-vefagh.ir/7427/2/9644
إيران.. السماح بعودة الفنانين المغتربين يفتح نقاشا واسعا
الخبير القانوني برهاني دعا إلى حلحلة بعض التفاصيل أولا كي لا يواجه أي من العائدين ملفا قضائيا عند عودته إلى البلاد (الجزيرة)
غزل أريحي
13/1/2024
احفظ المقالات لقراءتها لاحقا وأنشئ قائمة قراءتك
أثار تصريح وزير الثقافة والإرشاد الإسلامي في إيران محمد مهدي إسماعيلي الأسبوع الماضي، بشأن عودة المغني نصر الله معين المقيم في لوس أنجلوس إلى إيران، ردود فعل واسعة النطاق.
وأجاب إسماعيلي، على هامش اجتماع الوفد الحكومي، على سؤال عقب كلام رئيس السلطة القضائية، قائلا "إن في إطار القواعد والضوابط، لا مشكلة في عودة الفنانين، ومن أجل إقامة حفل موسيقي، مثل أي فنان آخر، يجب اتباع العملية القانونية".
الأبواب مفتوحة
وقال وزير السياحة عزت الله ضرغامي للصحفيين "إن البعض يثير الموضوع على أدنى مستوى عندما يتعلق الأمر بفتح الأبواب أمام الإيرانيين لدخول البلاد، ويتساءلون ماذا سيحدث لو جاؤوا؟ لن يحدث شيء، وستفتح الأبواب أمام الإيرانيين، وسيدخل ملايين الإيرانيين إلى البلاد بأمان وسهولة".
وكان قد أشار رئيس السلطة القضائية في إيران غلام حسين محسني إجئي، الثلاثاء الماضي، في اجتماع المجلس الأعلى لشؤون الإيرانيين في الخارج، إلى أن قوانين الجمهورية الإسلامية الإيرانية تشمل حال جميع الإيرانيين، وقال "إن كل إيراني، داخل البلاد وخارجها، تحت حماية القانون".
وتأتي هذه التصريحات في وقت تعلو فيه أصوات الإيرانيين المغتربين، حيث يقولون إنهم لن يعودوا خشية الاعتقال والسجن وحتى الإعدام.
وعلى مستوى الصراع بين الحكومات والتيارات، رد وزير الاتصالات السابق محمد جواد آذري جهرُمي على كلام وزير الإرشاد، وكتب عبر قناته على تيلغرام "في الأول لا تدفعوا المواطنين داخل البلاد بسياساتكم الخاطئة إلى الهجرة، ثم تحدثوا عن استعادة أمثال الفنان معين".
إجراءات صارمة
واعتبر أستاذ القانون في جامعة طهران محسن برهاني تصريح الوزير صحيحا من جانب واحد، وفي هذا الصدد، قال إنه وفقا للقوانين الإيرانية، لا يمكن منع أي من المواطنين الإيرانيين من دخول البلاد، لكن اعتقال شخص في المطار، أو حظر الخروج اللاحق، أو حظر العمل، وغيرها، لا علاقة له بالحرية في الدخول.
وأضاف برهاني في تدوينة على منصة إكس أنه وفق المواد 500 و508 و610 و639 و745 من الدستور الإيراني، ستنتظر هذا الفنان -نصر الله معين الذي صرح الوزير بأنه يمكنه العودة- مدة سجن إجمالية تصل إلى 28 عاما.
وأوضح برهاني -في حديثه للجزيرة نت- أن الغناء ليس جرما -للرجال والنساء- ولا يمكن تصنيفه جرما وفق قوانين إيران، لكن هناك فرقا بين التفسير الذي أعتمده أنا وأمثالي بناء على مبدأ البراءة، والتفسير الضيق للقوانين الجنائية وبين بعض الإجراءات الصارمة في نظر بعض الجهات الأمنية في رفع القضايا ومتابعتها في بعض المحاكم الخاصة، حيث إن هذه الإجراءات الصارمة هي التي قد تسبب بعض المشاكل أحيانا.
وتابع برهاني أن في التفاصيل الصعبة هناك عناوين يمكن تطبيقها على غناء فنان، على سبيل المثال، المادة 639 من قانون العقوبات الإسلامي في إيران التي أشرت لها، أي تشجيع الناس للفساد والفحشاء
محمد علي صنوبري: الجمهورية الإسلامية في إيران تتساهل وتتسامح مع المشاهير
تساهل وتسامح
قسّم رئيس تحرير مؤسسة الرؤية الجديدة للدراسات الإستراتيجية في طهران محمد علي صنوبري الفنانين الذين يتم الحديث عن عودتهم إلى فئتين، إذ قال إن هناك فئة من الفنانين خارج البلاد لم تكن عودتهم متاحة بسبب الأحكام القضائية أو الأعراف الاجتماعية في البلد، كما أن هناك فئة أخرى لم يُعلن قط أنهم ممنوعون من العودة، ولكنهم اعتبروا أنفسهم ممنوعين بسبب توقعهم بأنهم قد يخضعون للاعتقال عند عودتهم إلى البلد.
وتعقيبا على كلام الوزير، أكد صنوبري -في حديثه للجزيرة نت- أنه طالما صرح مسؤول رفيع المستوى، وتحدث عن إمكانية العودة للفنانين أو فنان ما، فإن هذا الكلام صحيح وصادق، ومن المؤكد أنه لن ينوي استدراجهم بهذه الطريقة، معتبرا الدعوة حقيقية.
وأضاف صنوبري أن نظام الجمهورية الإسلامية يتعامل مع الفنانين والمشاهير بتساهل وتسامح، كما أنهم معفون من دفع الضرائب، بينما أغلبهم منتقدون للحكومة، وهناك عدد قليل من الفنانين حرضوا الناس للفوضى والتمرد في أحداث مهسا أميني والتعامل القضائي الذي واجهوه هو الاستدعاء والتحذير ومنعهم من الظهور على التلفزيون الرسمي وهم لم يكونوا يتعاونون مع التلفزيون الرسمي من قبل إصدار القرار، وهناك عدد قليل أيضا منعوا من مغادرة البلد بسبب قضايا مرفوعة عليهم ولم يحضروا للجواب عليها.
المصدر: الجزيرة
https://www.aljazeera.net/politics/2024/1/13/%D8%B6%D9%88%D8%A1-%D8%A3%D8%AE%D8%B6%D8%B1-%D8%AD%D9%83%D9%88%D9%85%D9%8A-%D9%84%D8%B9%D9%88%D8%AF%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%8A%D9%86
⬅️ نتياهو وصل إلى نهاية الخط الديكتاتور المجرم في مزبلة التاريخ
🔘 د. محمد علي صنوبري- خبیر سیاسي
🔸تمرّ أكثر من ثلاثة أشهر على عملية طوفان الأقصى، هذه العملية التي نسفت أمن إسرائيل و أهبطت جميع معادلات الممانعة و أوهام السلطة الأمنية والاستخباراتية على قطاع غزة. منذ السابع من أكتوبر لم تشهد إسرائيل لحظة إجماع واحدة في صفوفها الداخلية فعلى الرغم من تشكيل مجلس الحرب إلا أن الإسرائيليين توصلوا إلى نتيجة مفادها أن الحرب على غزة هي حرب بنتنياهو الخاصة وذلك لتغطية أسباب فشله و لإطالة عمره السياسي في السلطة، فنتنياهو يدرك أن نهاية الحرب تعني بدء المحاكمات بقضايا الفساد والفشل و التباطئ في حماية مستوطنات قطاع غزة، بناء على ذلك، فقد قام نتنياهو برفع عتبة التوقعات ورسم أهداف مستحيلة لتبرير إطالة أمد الحرب، وبعد مرور الأيام اتضح بأنه غير قادر على تحقيق أي منها. لم یتمکن، هو من تدمیر البنى التحتية...
PDF 👇
https://newspaper.hamshahrionline.ir//img/newspaper_pages/1402/10-dey/20/cover/008.pdf
تابعونا علی التلغرام👇🔴
https://t.me/Hamshahriarabic
سرمقاله روزنامه جام جم ۲۰ دی ۱۴۰۲ به قلم محمدعلی صنوبری
https://jamejamdaily.ir/Newspaper/item/220120
سرمقاله روزنامه همشهری عربی ۲۰ دی ۱۴۰۲ به قلم محمدعلی صنوبری
https://newspaper.hamshahrionline.ir/topics/556/hamshahri-arabi.html
دوغين» في حديث مع " نگاه نو"؛
العالم متعدد الأقطاب یخالف تضافر الدول المعارضة للأحادية
أكد المحلل الروسي الشهير« ألكسندر دوغين»، في لقاءه مع رئيس مؤسسة " نگاه نو " للدراسات الاستراتيجية، على أهمية عالم متعدد الأقطاب بتضافر الدول المعارضة للأحادية.
للمزید:👇
https://ar.newvisiona.com/4087
صبح نو
صنوبری در گفتوگو با «صبح نو» عنوان کرد؛
با برگزاری انتخابات زودهنگام، دولت نتانیاهو سقوط میکند
محمدعلی صنوبری، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتوگو با «صبح نو» با اشاره به احتمال سقوط کابینه نتانیاهو، اظهارکرد: «موضوع انتخابات زودهنگام در رژیم اسرائیل مسأله جدیدی نیست و چندینبار در طول زمان جنگ مطرح شده است.
برای انجام این کار باید تعداد 61 نفر به این طرح در کنست رأی بدهند که با توجه به چینش کنونی احزاب اسرائیل، این امر دور از دسترس است، زیرا 64 نفر از احزاب فعلی با نتانیاهو همراهی میکنند.»
احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام
وی با اشاره به اینکه احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام کنست در رژیم اسرائیل بعید نیست، ادامه داد: «این اتفاق پیروزی بزرگی برای مقاومت و فلسطین به حساب میآید، زیرا با انتخابات زودهنگام، دولت سرنگون شده و احتمالا دولت جدید از باب صلح با فلسطینیان وارد عمل خواهد شد.»
این کارشناس مسائل فلسطین تصریح کرد: «از ابتدای جنگ چندینبار به بهانههای مختلف این طرح توسط اعضای مختلف و بهعنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود و تهدید نتانیاهو مطرح شده است. بهعنوان مثال بنگوین تهدید کرده بود اگر توافقی برای پایان جنگ صورت بپذیرد، از ائتلاف خارج
میشود.»
باجخواهی سیاسی نتانیاهو
این تحلیلگر ارشد مسائل غرب آسیا افزود: «اخیرا نیز با توجه به پایان مدت تعویق طرح سربازی خریدیها، دولت باید تصمیمی در این رابطه بگیرد که آیا خریدیها معافیت دارند یا باید به سربازی بروند. این تصمیم توسط وزیر جنگ گالانت در حال بررسی است که باعث شده احزاب تهدید به خروج از ائتلاف کنند.» صنوبری با اشاره به باجخواهی سیاسی نتانیاهو در عرصه سیاسی رژیم اسرائیل، ادامه داد: «این تهدید اما بیشتر یک فشار سیاسی است و احتمال اجرایی شدن این تصمیم توسط نتانیاهو در این زمان بسیار بعید به نظر میرسید و بیشتر یک نوع باجخواهی سیاسی است.»
https://sobhe-no.ir/newspaper/1832/5/66459
Dugin speaking with Negaheno said
The Multi -Polar World is Synergized by Countries that are against Unilateralism
In a meeting with the head of Negaheno strategic studies center, renowned Russian theoretician, Alexander Dugin emphasized on the importance of multilateral world that is synergized by countries that are against unilateralism.
More:
https://en.newvisiona.com/3159/
شوربختی ایرانی و تراژدی دوگانه سازی در فضای انتخاباتی| بخش اول
🔸🔹 خبرگزاری فارس - محمدعلی صنوبری - ۹ اسفند ۱۴۰۲
آیا انتشار بیانیه مصطفی تاجزاده درباره انتخابات میتواند نشانههایی از جامعه قوی، دولت قوی و اپوزیسیون قوی را باز تولید کند؟
محمدعلی صنوبری در یادداشتی نوشت: واقعیت ایرانی نشانههایی از دشواریهای ساخت سیاسی و حتی تعارض باسیاست بینالملل را منعکس میکند. رویکرد مسلط در فضای سیاسی و نخبگان حاشیه ایِ مجاور سیستمی یا حتی مخالفان مجاور براندازی، آن است که اعتراض بدون توجه به قالب های گفتمانی می تواند زمینه بهبود برخی از فرایندها را به وجود آورد. گفتمان زمانی شکل می گیرد که اندیشه دموکراتیک و نوساز وارد ساخت اجتماعی شود. در چنین شرایطی طبیعی به نظر می رسد که زمینه برای همبستگی ساخت اجتماعی، نیروهای سیاسی والگوهای کنش دموکراتیک به وجود آید.
واقعیت های دولت نوساز آن است که نشانه هایی از دولت قوی به وجود آید . "باری بوزان" نیز به این موضوع توجه و اشاره دارد که هر گونه سیاست سازنده مبتنی بر نشانههای از دولت قوی است. هرگاه دولت قوی باشد، نشانه هایی از انعطاف پذیری، توجه به انتظارات اجتماعی و چند جانبه گرایی سازنده را در دستور کار قرار میدهد.
به موازات دولت قوی لازم است تا نشانههای از جامعه قوی نیز در دستور کار قرار داشته باشد . جامعه قوی نیازمند نهادهای اجتماعی موثر، تحرک در فضای قانون گرایی، همکاریهای چند جانبه و مشارکت فراگیر خواهد بود .در این ارتباط لازم است تا اندیشه افرادی همانند "آلکس اینکلس" مورد توجه قرار گیرد.
این گونه از نظریه پردازان بر ضرورتهای انسان نوساز و جامعه نوساز توجه دارند. لازم است تا نخبگان نوساز نیز به عنوان یکی دیگر از نشانه های نوسازی و ساخت دموکراتیک مورد ارزیابی قرار گیرند، زیرا نخبگان نقش موثری در فضای رقابتهای انتخاباتی، نوسازی جامعه و مشارکت اجتماعی دارند. نخبگان میتوانند نقشهای مختلفی را در ساخت سیاسی و اجتماعی ایفا کنند.
داشتن اپوزیسیون قوی و نخبگان کارآمد به معنای اپوزیسیون پاسخگو است. پرسش آن است که آیا انتشار بیانیه مصطفی تاجزاده درباره انتخابات میتواند نشانههایی از جامعه قوی، دولت قوی و اپوزیسیون قوی را باز تولید کند.
آنچه در این بیانیه موج می زند مبتنی بر جدال و رویارویی ساختاری بوده که هیچ نسبتی با واقعیتهای توسعه در شرایط تهدیدات فراگیر جامعه ایران نخواهد داشت.
بیانیه منتشر شده با هدف تحریم انتخابات تنظیم شده است. در این بیانیه، نشانههایی از دوگانه سازی ساختار سیاسی و اجتماعی، سیاه نمایی و ناامیدی فضای اجتماعی در کشور، فردی گرایی و بی توجهی به عناصر اجتماعی و بینالمللی در شکلگیری و تداوم چالشهای محیط عمومی و در نهایت ارائه نگرش انتزاعی درباره انتخابات آزاد، رفراندوم و دوراندیشی اخلاقی نخبگان، ناراستانه ارائه شده است.
بیانیه مصطفی تاجزاده را میتوان به مثابه نقد گروههای اصلاح طلبی دانست که بیانیه مشهور به ۱۱۰ نفر در باب مشارکت در انتخابات را امضا کرده و تلاش دارند روزنه ای جدید برای بهینه سازی روندهای سیاسی کشور باز نمایند. توضیح آنکه دفاع از آزادی مدنی و اعتراضات اجتماعی صرفاً در شرایطی میتواند از پایداری و اثربخشی برخوردار باشد که ساخت اجتماعی و الگوی کنش نخبگان دارای جهت گیری و کنش دموکراتیک باشد. جامعه مدنی بدون توجه به نشانه هایی از خویشتنداری، همکاریهای ساختاری و پیوند با نخبگان امکانپذیر نبوده، اثربخشی و مطلوبیت چندانی نخواهد داشت.
بر این اساس چند محور اصلی در بازخوانی بیانیه تحریم انتخابات مورد توجه قرار میگیرد.
بازخوانی هر متن به نویسنده و طرفدارانش کمک می کند تا روایت های جدید هر موضوعی مورد توجه قرار گرفته، به گونه ای که درک جدید بتواند سنتز نوینی را در قالب های ادراکی جامعه، ساخت سیاسی و الگوی کنش دموکراتیک برای گذار از سکولاریسم را به وجود آورد.
https://farsnews.ir/Viewpoint_Plus/1709120387306896676
شوربختی ایرانی و تراژدی دوگانه سازی در فضای انتخاباتی| بخش دوم
🔸🔹 خبرگزاری فارس - محمدعلی صنوبری - ۹ اسفند ۱۴۰۲
تعارض فردی و تحلیل یک متغیره چالش های اجتماعی
اولین نشانه بیانیه را می توان در انگاره تقلیل گرایانه در ارتباط با چالش های محیطی دانست. مقصر دانستن یک فرد در شکل گیری چالشهای اقتصادی و اجتماعی در هیچ تحلیل علمی و منصفانهای معنا پیدا نمیکند. ای بسا نویسنده در فضای ژورنالیستیِ سطحی بیانیه صادر می کند هرچند مدعی روشنفکری باشد. اگرچه شرایط ادراکی و انگارههای ذهنی افرادی همانند تاجزاده ماهیت رادیکال و براندازانه داشته و از سازو کارهای قطبی کردن ساخت اجتماعی و نظام سیاسی بهره می گیرند، اما بر همگان مشخص است که شکل گیری هر چالش اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و راهبردی تحت تاثیر نشانه ها و مؤلفههای متنوعی به وجود میآید.
تاکید بر مولفههای فردی و یک متغیره برای تحلیل ساخت اجتماعی نمیتواند دقیق و موثر باشد مگر آنکه نویسنده در ورای آنچه که ادعا میکند، خواهان براندازی ساختاری باشد. شکلگیری هر حادثهای تحت تاثیر مولفهها و متغیرهای متنوعی حاصل میشود. در دوران موجود روش شناسی اثباتی کارکرد خود را از دست داده است.
درک دقیق مولفهها و چالشهای اجتماعی بدون توجه به سازوکارهای روش شناسی فازی و نسبی گرایانه حاصل نمیشود.
به این ترتیب لازم است تا هر تحلیلگر و نویسندهای که ادعای نگرش علمی به جامعه و سیاست را دارد، شناخت دقیقی در ارتباط با عوامل شکلگیری یک حادثه داشته باشند.
تقلیل گرایی و فردی سازی چالشهای اجتماعی و اقتصادی نمیتواند واقعیت محیط اجتماعی ایران را تبیین کند.
رهبری نظام در فضای سیاسی موجود از انگارههای کنش عملگرایانه متناسب با ساخت اجتماعی و سیاست بینالملل بهره گرفته است. در چنین شرایطی ممکن است برخی از دشواریها وجود داشته باشد که مبتنی بر قالبهای ادراکی و ذهنی برخی از افراد باشد، اما انگاره انتخاباتی مقام معظم رهبری را باید در نشانههایی همانند انتخابات رقابتی، مشارکت گسترش یابنده، سلامت انتخاباتی و امنیت محیطی در فضای انتخاباتی را مورد توجه قرار داد.
متهم سازی رهبری نظام از سوی اپوزیسیون آن هم اپوزیسیون درون نظام ماهیت منصفانهای ندارد مگر آنکه قبول کنیم ماهیت آنها به کنشگران برانداز بیشتر شباهت دارد که در اینصورت باید توجه داشته باشند در هیچ نظام دموکراتیکی به براندازان سیستم اجازه فعالیت آزادانه نمی دهند اما این حق برای اپوزیسیون درون سیستمی لحاظ شده است.
جامعه ایرانی از براندازان انتظاری ندارد اما انتظار از گروههای اپوزیسیون، انصاف، اخلاق حرفهای و درک تئوریک در ارتباط با موضوعات مبتلا به امنیت اجتماعی می باشد و در اینجا قبل از هر کسی لازم و ضروری است رهبران جریانات اپوزیسیونی مجاور سیستمی به بیانیه مصطفی تاجزاده واکنش مناسب نشان دهند. مسئولیت اجتماعی و راهبردی برای تمامی نخبگان در کشورهای در حال گذار مشترک میباشد. مسئولیت مشترک انتخاباتی به معنای درک شرایط عینی و ذهنی نخبگان سیاسی از ضرورت های راهبردی کشور در حال گذار تلقی میشود.
https://farsnews.ir/Viewpoint_Plus/1709120387306896676
شوربختی ایرانی و تراژدی دوگانه سازی در فضای انتخاباتی| بخش سوم
🔸🔹 خبرگزاری فارس - محمدعلی صنوبری - ۹ اسفند ۱۴۰۲
سیاه نمایی و نا امیدسازی
سیاه نمایی و نا امیدسازی را میتوان به عنوان دومین نشانه بیانیهای دانست که هدف خود را عبور و گذار از بنبستهای اجتماعی و ساختاری قرار داده است. در حالیکه همگان به این موضوع واقف هستند که عبور از چالشهای محیطی بدون توجه به ساز و کارهای سازنده و فرایند های الهام بخش حاصل نمیشود.
ساختار سیاسی و اجتماعی ایران با تمامی مسائل درونی خود، نیازمند راهنمایی و هدایت کارشناسان و نخبگانی است که علل برخی مسائل و مشکلات نظام سیاسی را در فضای اجتماعی درک نمایند. برخی از نشانهها برای تمامی تحلیلگران و شهروندان به عنوان موضوعی مشهود تلقی میشود.
ادبیات بکار رفته در این بیانیه تفاوتی با لحن و ادبیات افرادی همانند مصی علینژاد ندارد. اینگونه افراد تلاش می کنند تا فضای اجتماعی و ساختاری را بحرانی و تصاعدیابنده معرفی کنند، در حالیکه جامعه و ساخت سیاسی به هیچ وجه در حال حاضر در وضعیت بحرانی و متصاعد قرار ندارد.
البته منکر آن نباید بود که هر ساختاری به اپوزیسیون سازنده و منصف نیاز دارد به شرط آن اپوزیسیون مرز خود را با براندازی مشخص نماید.
بیان مفاهیمی همانند مجلس ناکارآمد یا بنبست در سبک زندگی و سیاست خارجی از نمونه ادبیات غیرمنصفانه در این بیانیه است.
هرگونه سیاستی به گونه اجتناب ناپذیر نیازمند حمایت ساخت سیاسی و نظام اجتماعی خواهد بود. اپوزیسیون بخشی از ساخت سیاسی بوده و می تواند از طریق سازگاری و اجماع، نقش موثری در شکل بندی و الگوی رفتاری کشورها ایفا نماید لذا می توان از این منظر می توان بیانیه مشهور به ۱۱۰ نفر را راهگشا دانست اما بلافاصله بیانیه مصطفی تاجزاده در مخالفت با این بیانیه نوشته شده و سعی در خنثی سازی اثرات مثبت آن دارد.
دوگانه سازی فضای عمومی و ساخت اجتماعی
سومین نشانه. هر بیانیه و رویکرد سیاسی در شرایطی از اهمیت، مطلوبیت و اثربخشی برخوردار است که ماهیت فراگیر و موسع داشته باشد. قالبهای تحلیلی که نشانههایی از تقلیل گرایی در آن موج بزند، طبعاً قادر نخواهد بود تا درک دقیقی از فضای اجتماعی و ساختاری را برای شهروندان منعکس سازد .
هرگونه تحلیل اجتماعی، ساختاری و بینالمللی صرفاً در شرایطی از اهمیت و اثربخشی برخوردار است که امکان بررسی چندین متغیر در تبیین علتهای شکلگیری یک حادثه را ارائه دهد. به کارگیری مفاهیمی همانند انتخابات در برابر انتصابات و جامعه در برابر رهبری، صرفا برای دوگانه سازی فضای عمومی و تخریب ساختار مطرح شده است.
ارائه هر مطلب و رویکردی بدون راه حل سازنده صرفا می تواند کدورت نویسنده و عصبانیتهای او را تخلیه کند. جامعه قوی بدون نخبگان ساختاری موثر و نقش آفرین شکل نمی گیرد. تقلیل گرایی آفت ساخت سیاسی و فضای اجتماعی برای گذار از مشکلات محسوب می شود.
https://farsnews.ir/Viewpoint_Plus/1709120387306896676
شوربختی ایرانی و تراژدی دوگانه سازی در فضای انتخاباتی| بخش چهارم
🔸🔹 خبرگزاری فارس - محمدعلی صنوبری - ۹ اسفند ۱۴۰۲
نتیجه
درباره بیانیه منتشر شده از سوی مصطفی تاجزاده رویکردهای مختلفی ارائه شده است. بیانیهای که با ادبیاتی رادیکال و براندازانه نسبت به ساخت اجتماعی، گروه های اپوزیسیون درون ساختاری و رهبری نظام تنظیم شده است.
به کار گیری چنین ادبیات و رویکردی نمیتواند جامعه در حال گذار ایران را در وضعیت ثبات قرار دهد. ساخت اجتماعی ایران در وضعیت تغییر نسلی قرار گرفته است. برخی از گروههای نسلی جدید موسوم به نسل Z انگاره متفاوتی نسبت به متولدین سالهای دهه ۱۳۵۰ و دهه ۱۳۶۰ دارند.
در چنین شرایط و فضایی تغییرات اجتماعی و ساختاری ایران نه تنها ماهیت اجتماعی و دموگرافیک پیدا کرده، بلکه نشانههایی از تغییرات بنیادین در انگارههای ذهنی و پارادایمهای تحلیلی برخی از آنان نسبت به انقلاب و ساخت سیاسی نیز مشاهده میشود.
در چنین شرایطی, اصلیترین وظیفه کارشناسان، نظریه پردازان، تحلیلگران، روزنامه نگاران و حتی گروه های اپوزیسیون درون ساختاری آن است که گزینه های سازنده و متفاوت برای عبور از مشکلات و مسائل محتمل را ارائه دهند و در اینجا لازم است، نخبگان سیاسی و اجتماعی با کنارگذاشتن انگارههای سیاستزدگی، پاسخ مناسب به بیانیه تاجزاده را ارائه نمایند. اینکه مدعیان نخبگی در قالب اپوزیسیون سخنان ساختارشکن و براندازانه را واگویه می کنند، این امر، نشانه هایی از شوربختی ایرانی را نیز منعکس می سازد.
هرگاه صحبت از شوربختی کشوری میشود به مفهوم آن است که براندازان خود را اپوزیسیون مجاور سیستمی جا زده و نخبگان در این رابطخ سکوت نمایند و به جای آنکه در کنار ساختار سیاسی قرار داشته باشند و یا اینکه ساختار به جای آنکه در کنار نخبگان قرار داشته باشد از ادبیات و الگوی کنش تعارضی بهره میگیرند.
واقعیت آن است که در ساخت موجود سیاسی، جریانات اجتماعی و گروههای اپوزیسیون درون ساختاری چارهای جز همکاری و پذیرش یکدیگر ندارند. عبور از ساختار و یا نادیده گرفتن نخبگان منتقد مجاور سیستمی نمیتواند ضریب امنیت ملی کشور را افزایش دهد. در شرایط امروزین اجتماعی و ساختاری، مهمترین رسالت همه ما ارتقاء ضریب همبستگی اجتماعی، حداکثرسازی ضریب امنیت ملی، ارتقاء سطح همکاریهای درون ساختاری برای ایجاد دولت قوی میباشد.
در چنین شرایط ساختاری، اپوزیسیون داخلی نیز می بایست در کنار ساخت اجتماعی، نظام سیاسی و رهبری، مسئولیت پذیر باشد. در این شرایط مسئولیت، ماهیت جمعی داشته و هر گروهی می تواند و می بایست از سازوکارهای سازنده برای عبور از چالشهای موجود تلاشگر باشند، در غیر این صورت شوربختی ایرانی نه تنها انقلاب اسلامی بلکه گروههای اجتماعی جدید و نسل نوظهور را در فضای ابهام تردید و آینده بیثبات قرار میدهد. نخبگان منتقد، کنشگران مرزی یا اپوزیسیون مجاور سیستمی بیش از هر کنشگر دیگری لازم از مرز خود را با ادبیات براندازانه افرادی مانند مصطفی تاجزاده مشخص نمایند.
#انتخابات_مجلس
#اپوزیسیون
پایان پیام/غ
https://farsnews.ir/Viewpoint_Plus/1709120387306896676
🌐 در دیدار رئیس مرکز مطالعات راهبر ی نگاه نو با الکساندر دوگین مطرح شد؛ جهان چند قطبی با هم افزایی کشورهای مخالف یکجانبه گرایی
در این دیدار کوتاه و دوستانه اما راهبردی که در حاشیه دومین اجلاس بین المللی حامیان جهان چند قطبی در مسکو صورت گرفت، محمدعلی صنوبری رئیس مرکز مطالعات راهبردی #نگاه_نو از تلاشهای پوتین و کرملین برای ایفای نقش مثبت و سازنده در وحدت و همکاری گروه های فلسطینی قدردانی کرد و گفت: آمریکا مدیریت سخت افزاری و نرم افزاری جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین را عهده دار بود و صلاحیت اخلاقی ادعای مدیریت جهانی و میزبانی سازمان های بشردوستانه و سازمان ملل متحد را ندارد.
الکساندر دوگین نیز اظهار داشت ایدهها و نظرات ما به شما بسیار نزدیک و تقریبا همسو هستیم. ما با قتل عام فلسطینیان در غزه توسط نتانیاهو مخالفیم، ما با تحمیل شرایط قحطی و گرسنگی اجباری در غزه مخالفیم. ما نیز متقابلاً شرایط فعلی مدیریت جهانی را نمی پذیریم.
📡 آخرین اخبار تحولات منطقه و بینالملل
🌐 @newvisiona
د. محمد علي صنوبري: روسيا ودورها في القضاء على الإمبريالية الأمريكية dlvr.it/T3KpZF
🌐 سردبیر نگاه نو عنوان کرد؛
با برگزاری انتخابات زودهنگام در رژیم صهیونیستی، کابینه نتانیاهو سقوط میکند
محمدعلی صنوبری، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتگو با «صبح نو» با اشاره به احتمال سقوط کابینه نتانیاهو، اظهار کرد: «موضوع انتخابات زودهنگام در رژیم اسرائیل مسأله جدیدی نیست و چندینبار در طول زمان جنگ مطرح شده است.
📱 مطالعه بیشتر 👇
https://newvisiona.com/17834
📡 آخرین اخبار تحولات منطقه و بین الملل
🌐 @newvisiona
⭕️Editor’s note
Netanyahu’s Cabinet Will Collapse with the Early Elections in the Zionist Regime
Expert on the West Asia Affairs Mohammad Ali Senobari, speaking with the “Sobheno daily” referring to the possibility of the fall of Netanyahu’s cabinet said: “The holding of an early elections in the Zionist regime is not a new issue and has taken place several times during the war.
https://en.newvisiona.com/3166/
صهیونیسم در بحران
سرمقاله روزنامه جام جم ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ - محمدعلی صنوبری
https://jamejamdaily.ir/
صهیونیسم در بحران
سرمقاله روزنامه جام جم- ۱۷ اسفند ۱۴۰۲
این روزها بیش از هر زمان دیگری منابع رسانهای در غرب و رژیم صهیونیستی از آسیبپذیری و حتی احتمال سقوط کابینه نتانیاهو خبر میدهند. موضوع انتخابات زودهنگام دررژیم صهیونیستی مسأله جدیدی نیست و چندینبار در طول زمان جنگ مطرح شده است. برای انجام این کار باید ۶۱نفر به این طرح در کنست رأی بدهند که با توجه به چینش کنونی احزاب اسرائیل این امر ظاهرا دور از دسترس است زیرا ۶۴نفر از احزاب فعلی با نتانیاهو همراهی میکنند.
با این حال فشارهای زیادی علیه کابینه ائتلافی این رژیم وجود دارد و نظرسنجیها بیانگر وخامت اوضاع داخلی، منطقهای و بینالمللی صهیونیستهاست. خروجی این روند به سود نتانیاهو نخواهد بود. به عبارت بهتر، احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام کنست در رژیم اسرائیل بعید نیست. این اتفاق، پیروزی بزرگی برای مقاومت و فلسطین به حساب میآید زیرا با انتخابات زودهنگام، کابینه نتانیاهو سرنگون شده و احتمالا کابینه جدید به واسطه بحرانی که در جنگ غزه مواجه شده، ناچار به پذیرش واقعیات و روی آوردن به پایان جنگ خواهد بود. صهیونیستها جز این گزینه دیگری نخواهند داشت زیرا حقایق متنی و فرامتنی جاری و آتی در جنگ غزه جایی برای انتخاب گزینههای دیگر برای آنها باقی نمیگذارد. از ابتدای جنگ چندینبار به بهانههای مختلف، طرح فروپاشی کابینه حتی از سوی برخی شرکای ائتلافی وی نیز به مثابه یک تهدید علیه او مطرح شد. بهعنوان مثال بنگویر، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی تهدید کرده بود اگر توافقی برای پایان جنگ صورت پذیرد، از ائتلاف خارج میشود.در این میان بحرانهای همزمان دیگری در ارتش، نهادهای اطلاعاتی و کابینه رژیم صهیونیستی وجود دارد که بر فرامتن جنگ غزه تاثیرگذاشته و صهیونیستها رابیش از پیش مستاصل و ناتوان ساخته است. اخیرا نیز با توجه به پایان مدت تعویق طرح سربازی خریدیها، کابینه باید تصمیمی در این رابطه بگیرد که آیا خریدیها معافیت دارند یا باید به سربازی بروند. این تصمیم توسط وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس یعنی گالانت در حال بررسی است که باعث شده برخی احزاب شرکتکننده در کابینه ائتلافی تهدید به خروج از ائتلاف کنند. درست در چنین شرایطی نتانیاهو به باجخواهیهای سیاسی خود ادامه میدهد و قدرت هضم شکست خود در این آوردگاه را ندارد. همان گونه که مسجل است، معادلات داخلی در اراضی اشغالی نیز همزمان با شکست این رژیم در جنگ غزه، مخدوش و بر هم ریخته شده و جایی برای تنفس نتانیاهو و کابینه ائتلافی وی باقی نگذاشته است. نتانیاهو تصور میکرد در مدت زمانی کوتاه با دستیابی به اهداف سهگانه اعلام شده توسط خود، یعنی اشغال نوار غزه،نابودی حماس وآزادی اسرای صهیونیست، این نبرد رابه پایان خواهد برد و موقعیت خود را نیز در تلآویو تثبیت خواهد کرد. اما اکنون شاهد شکست صهیونیستها در دستیابی به این اهداف و در نتیجه، تشدید شکاف و بحران داخلی در اراضی اشغالی هستیم.این بحران(شکافهای داخلی در رژیم صهیونیستی)را باید در آیندهپژوهی تحولات این رژیم اشغالگر به صورتی جدی مدنظر قرار داد. درچنین فضایی شاهد تصاعد بحران دراراضی اشغالی وبسط دامنه منازعات داخلی میان گروههای سیاسی در تلآویو خواهیم بود.
محمدعلی صنوبری / کارشناس مسائل غرب آسیا
https://jamejamdaily.ir/Newspaper/item/227810
Доктор МохаммадАли Санобари
Директор Центра стратегических исследований Новые перспективы (НЕГАХЕ НУВ)
*Россия и ее роль в уничтожении американского империализма*
В последние годы геополитическая динамика выявила глубокие изменения в балансе сил и стратегиях, используемых мировыми державами для оказания влияния и управления конфликтами. Главной осью этого развития является подрывная роль, которую Соединенные Штаты Америки играют в разжигании конфликтов. Америка движется к моральному и политическому коллапсу, который в конечном итоге приведет к краху гегемонии и империализма в течение короткого периода времени. В то время как Россия, возглавляемая Путиным, неуклонно пытается бросить вызов этому подходу и добиться нового мирового порядка, в котором нет места Соединенным Штатам, Израилю и их гнусным союзникам.
Между тем, Россия под руководством Путина неуклонно пытается бросить вызов этой позиции, выступая за новый мировой порядок, в котором Соединенные Штаты, Израиль и их союзники маргинализируются.
Ситуация в секторе Газа привлекла международное внимание: США и Россия заняли противоположные позиции. Соединенные Штаты критиковали за препятствование усилиям по обеспечению прекращения огня в гуманитарных целях, в то время как Россия позиционирует себя как сторонник планов прекращения огня и неоднократно предлагала проекты резолюций по прекращению наступления в Газе. Однако этим усилиям России помешал отказ Америки и неэтичное использование права вето для поддержки действий Израиля в секторе Газа. Это привело к политической изоляции американо-израильского альянса, поскольку подавляющее большинство поддержало резолюции о прекращении огня, а США единолично заблокировали три резолюции посредством своего вето. Это различие не просто теоретическое, оно подчеркивает фундаментальную разницу в подходах к разрешению конфликтов, подкрепленную историческими свидетельствами продолжающейся склонности Америки к эскалации преступлений, затягиванию конфликтов и разжиганию войны.
С 1945 года Соединенные Штаты использовали право вето в Совете Безопасности ООН в общей сложности 89 раз. Вето стало американской игрой по защите Израиля, и поэтому США наложили вето на более чем 46 (более 50%) резолюций ООН по защите Израиля и его преступлений. Впервые Соединенные Штаты использовали право вето для поддержки Израиля в сентябре 1972 года, когда они наложили вето на резолюцию, призывающую Израиль прекратить агрессию в Ливане. После этого США использовали свое право вето, чтобы неоднократно блокировать резолюции, критикующие Израиль. В период с 1982 по 1990 год Соединенные Штаты использовали свое право вето в поддержку Израиля 21 раз, а с 2001 года - 17 раз.
Большинство резолюций, на которые наложили вето Соединенные Штаты, были направлены на создание мирных рамок для длительного израильско-палестинского конфликта, требование соблюдения Израилем международного права, защиту палестинской автономии, осуждение Израиля за вытеснение палестинцев и строительство поселений на оккупированных палестинских территориях. и связанные с этим вопросы, такие как противодействие агрессии на юге Ливана или оккупации сирийских Голанских высот.
Использование Соединенными Штатами своего вето в Совете Безопасности для блокирования призывов к прекращению огня рассматривается как препятствие мирным усилиям, в то время как поддержка Россией прекращения военных действий соответствует ее более широкому призыву к палестинскому решению. Вопреки американо-европейской оси зла, президент России Владимир Путин не осудил нападение ХАМАС 7 октября, понимая, что после усилий Израиля и США по уничтожению палестинского вопроса и неоднократных нарушений прав палестинцев в Иерусалиме и Мечеть Аль-Акса. В западной части страны это нападение было последним вариантом, который имелся у ХАМАСа. Путин также лично настаивает на частом размещении палестинских групп в России. Последним из этих усилий стало приглашение России различным палестинским группировкам (Хамас, Фатх и Исламский джихад) провести диалог между палестинцами с целью достижения исторического примирения.
👇👇👇👇👇
Палестинские фракции выразили желание участвовать в этом диалоге и полностью уверены в том, что Путин и Россия сыграют эту важную роль. Вопреки позитивной роли России, США постоянно пытались активизировать внутренние конфликты в Палестине, например, Палата представителей США недавно приняла закон о продлении запрета на въезд должностных лиц Организации освобождения Палестины, поскольку а также члены Хамаса и Исламского Джихада.
Россия преуспела в выборе друзей и союзников. Союзы России, особенно с Ираном, существенно изменили динамику конфликта. Военная поддержка Ираном России, особенно в сфере разработки и экспорта передовых военных технологий, рассматривается как фундаментальный сдвиг в военном взаимодействии, который потенциально может изменить ход конфликта не только на Украине, но и в более широкой геополитике в борьбе с Ираном. США и их глобальные союзники.
На основе этого в Сирии произошло эффективное сотрудничество и союз России и Ирана против США и поддерживаемых этой страной экстремистских группировок, альянс, который был сформирован для свержения сирийского правительства и наказания сирийского народа благодаря его исторической поддержке. за палестинское дело. В то время как Россия и Иран в сотрудничестве с сирийской армией боролись с группировками такфиристов в Сирии, такими как Джабхат ан-Нусра, ИГИЛ и другими экстремистскими группировками, союзники Соединенных Штатов разделяли свою роль в этой войне: Соединенные Штаты и Европа предоставляли оружие и финансовая поддержка этих групп. Израиль предоставил логистическую помощь, такую как транспортировка раненых из этих групп на лечение в Израиль и организация атак на сирийскую армию, чтобы предотвратить разгром экстремистских группировок.
Предательство США союзников и друзей вынудило европейские и арабские страны, которые когда-то были союзниками Америки, переоценить свое доверие к этому ненадежному союзнику. Эта переоценка очевидна в позиции арабских стран. Эти страны бросили вызов позициям США по таким конфликтам, как война в Газе и война на Украине. Такие страны, как Испания, Бельгия, Швейцария и другие, пришли к выводу, что аморальный альянс Америки находится на пути к распаду, а баланс сил меняется в пользу развивающихся держав, таких как Иран, Россия и Китай.
В контексте превращения гуманитарной помощи в оружие американского давления необходимо сказать, что США решили коллективно наказать палестинский народ. Эта карательная стратегия США проявляется в первую очередь в приостановке финансовой помощи БАПОР. Кроме того, Соединенные Штаты оказали значительное давление на европейские страны, чтобы те прекратили свою финансовую поддержку. Эти действия США вызывают серьезную обеспокоенность, поскольку они напрямую влияют на способность БАПОР предоставлять базовые услуги и помощь палестинским беженцам. Более того, обоснование жестких мер, принятых Соединенными Штатами, основано на ряде ложных обвинений в адрес БАПОР.
Напротив, Россия, Китай и Иран приняли общий подход к увеличению помощи различным организациям ООН, которые активно участвуют в делах Палестины и сектора Газа. Их цель — уменьшить острый гуманитарный кризис в этих регионах. Это коллективное решение подтверждает приверженность активизации международных усилий по оказанию помощи и поддержки пострадавшему палестинскому населению.
В случае с Украиной Соединенные Штаты использовали ситуацию на Украине для продвижения своих стратегических интересов против России, особенно путем оказания военной и политической поддержки Украине, что приводит к эскалации напряженности в отношениях с Россией. В течение многих лет Соединенные Штаты настаивали на расширении НАТО к российской границе, что встретило противодействие со стороны России и президента Владимира Путина, поскольку это действие угрожает безопасности России.Россия призывает к мирному решению, включая сокращение присутствия НАТО на своих границах, и стремится к деэскалации напряженности, но Соединенные Штаты отвергают мирные решения.
👇👇👇👇👇
Чтобы понять всю сложность такого случая, мы должны проиллюстрировать эту ситуацию на практическом примере: позволят ли США России или Китаю осуществлять военный и политический контроль над Мексикой, которая соседствует с США?
Ветин провел ограниченные военные удары по неонацистам на Украине, операции, которые нанесли ущерб военному и политическому потенциалу США. Президент Украины Зеленский под давлением США отверг все планы мира и прекращения войны ради достижения интересов Запада и США. Похоже, что Соединенные Штаты оставили президента и народ Украины в одиночку сталкиваться с последствиями конфликта и войны, что указывает на прекращение поддержки или недостаточную помощь в противостоянии сильным и могущественным силам России.
Решение России начать специальную военную операцию по обеспечению безопасности своих границ совпало со строгими мерами по защите мирного населения на Украине и не причинению ему вреда, и это видно по цифрам, поскольку Хьюман Райтс Вотч ООН в Украине сообщила, что погибли 10 378 мирных жителей. , в том числе 579 детей и 2992 женщины, а также еще 19 632 человека получили ранения.
С начала конфликта в начале 2022 года на украинской земле было зарегистрировано в общей сложности 8095 жертв, что позволяет предположить, что неизбирательные бомбардировки Украиной территорий, находящихся под ее контролем, могли способствовать этим жертвам среди гражданского населения.
И это несмотря на то, что всего за четыре месяца количество женщин и детей, погибших в Газе из-за убийств Израиля и Америки, в шесть раз превышает количество женщин и детей, погибших в войне между Россией и Украиной за последние два года.
Израиль также использовал более 66 000 тонн взрывчатки в своих нападениях на сектор Газа, средний показатель составляет 183 тонны на квадратный километр. 1,9 миллиона палестинцев были вынуждены покинуть свои дома, поскольку Газа была опустошена жестокими нападениями Израиля. В результате израильских атак погибли 29 692 палестинца, в том числе по меньшей мере 12 660 детей и 8 570 женщин. Кроме того, еще около 70 тысяч человек получили ранения, более 70% раненых - женщины и дети.
После двух полных лет разжигания и участия в войне создается впечатление, что Европа и США совершенно бессильны против Путина и могущественной России, а потому с самого первого дня прибегли к экономическим санкциям и грязным колониальным методам, которые только влияют на людей. Несмотря на беспрецедентные санкции, путинское экономическое руководство особенно преуспело в создании новых рынков, таких как китайский рынок, борьбе с санкциями посредством экономической самостоятельности, оказании давления на Европу в области нефти и газа и укреплении сотрудничества с Ираном и рядом азиатских стран. Этот успех побудил США взорвать газопровод «Северный поток — 2», чтобы подчинить Европу американским требованиям и диктату. преподавали в европейских и американских университетах, а также распространялись ограничения свободы слова россиян среди многих других аморальных западных практик.