محمدِ عربی آبروی هر دو سراست کسی که خاکِ درش نیست خاک بر سر او... #هلالی_جغتایی @mashaar🌱

گويند طبيبان كه بگو درد ِ خود، اما... دردى كه گذشته است ز درمان به كه گويم؟ #هلالى_جغتايی @mashaar🌱

از بهر گرفتاری ما ، زلف میارای ما بسته ی دامیم ، تو فکر دگری کن #هلالی_جغتایی @mashaar🌱

وه! که رفت آن شوخ و بر ما کرد بیداد از فراق از فراق او به فریادیم، فریاد از فراق! یار با اغیار و ما محروم، کی باشد روا؟ دشمنان شاد از وصال و دوست ناشاد از فراق در فراقت حالم از هر مشکلی مشکل‌ترست هیچ کس را این‌چنین مشکل نیافتاد از فراق آن که روزم را سیه کرد از فراقت همچو شب روز او چون روزگار من سیه باد از فراق! در بهار از نكهت گل، بوی وصلت یافتم وه! که می‌آید خزان و می‌دهد یاد از فراق داد و فریاد هلالی گفته‌ای: از دست کیست؟ این تغافل چیست؟ فریاد از تو و داد از فراق! #هلالی_جغتایی @mashaar🌱

زین پیش صبر بود دلم را، قرار نیز یا رب کجا شد آن همه صبر و قرار من؟ #هلالی_جغتایی @mashaar🌱

می‌روم بر سر راهش به امید نظری آه اگر بگذرد آن شوخ و نگاهی نکند.. #هلالی_جغتایی @mashaar🌱

مکن، ای دل هوس گوشهٔ آن چشم، بترس زان بلاها که در آن گوشه نهان ساخته‌اند #هلالی_جغتایی @mashaar🌱

تو از طریقه‌ی یاری همیشه فارغ و من نشسته‌ام به امیدی که یار خواهی شد #هلالی_جغتایی @mashaar🌱

دلا، صبری کن و زین سان مرو هر دم بکوی او کزین بی طاقتی آخر تو رسوا می شوی، من هم #هلالی_جغتایی @mashaar🌱

مُرده‌ام عیسی دمی خواهم که یابم زندگی .. #هلالی_جغتایی @mashaar🌱

می‌روم بر سر راهش به امید نظری آه اگر بگذرد آن شوخ و نگاهی نکند... #هلالی_جغتایی @mashaar🌱

از جنون من و حسن تو سخن بسیارست قصهٔ ما و تو از لیلی و مجنون کم نیست #هلالی_جغتایی ‌ ‌‌‌@mashaar🌱