شبِ فراق، در آن گیر و دارِ دل کندن
"اُمید" بود ، عذابی که زجرمان می داد ...
#سجادشهیدی
@mashaar🌱
این قلب شکسته را که ترمیم کنم
باید به شما دوباره تقدیم کنم
اصلا همه یک تکه از آن بردارید
سخت است که عادلانه تقسیم کنم..
#محمدعلینیکومنش
@mashaar🌱
لذت ماه مبارک سفر ڪرببلاست
میل شب هاے حرم میل زیارت ڪردم
#سیدپوریاهاشمی
@mashaar🌱
بعد از این شعر یکی خواست به پایان برسد!
پیش چشمان خدا به سر و سامان برسد...
”ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند”
مگذارند کمی آب به گلدان برسد!
آنقدر چاه عمیق است که باید فهمید
یوسف این بار بعید است به کنعان برسد...
فکر کن! حبس ابد باشی و یکبار فقط
به مشامت نَمی از بوی خیابان برسد
سال نفرین شده در قرن مصیبت یعنی
هی زمستان برود، باز زمستان برسد!
حال من مثل عروسی است که بختش مرده
پشت در منتظر است آینه قرآن برسد...
مرگ وقتی است که از عالم و آدم ببری
دلت این بار به گرگان بیابان برسد
یک نفر داشت از این خاطره ها رد میشد
آرزو کرد که این مرد... به پایان برسد!
#پویاجمشیدی
@mashaar🌱
گیرم این باغ، گلاگل بشکوفد رنگین
به چه کار آیدم ای گل! به چه کارم بی تو؟
#حسینمنزوی
@mashaar🌱
هر ڪه عاشق می شودمحتاج به اقرار نیست
قلب عاشق زود راز سینه را رو می ڪند
#الههمرتضایی
@mashaar🌱
یادت نرود با دلم از کینه چه گفتی!
زیر لب از آن کینه دیرینه چه گفتی؟
این دستِ وفا بود، نه دستِ طلب از دوست!
اما تو به این دست پر از پینه چه گفتی؟
دل، اهل مکدّر شدن از حرف کسی نیست...
ای آه جگرسوز! به آیینه چه گفتی؟
از بوسه ی گلگون تو خون میچکد ای تیر!
جان و جگرم سوخت! به این سینه چه گفتی؟
از رستم پیروز همین بس که بپرسند:
«از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی؟»
#فاضلنظری
@mashaar🌱
من این چشمی که رویت را نمیبیند
نمیخواهم
که یعقوبی که یوسف را نبیند، کورتر بهتر!
#حسینزحمتکش
@mashaar🌱