برادر جان، ببین در خون و آتش مام میهن را
تفاوتهای بغض دوستان و بغض دشمن را
جهان بازیچهی لبخند و تزویر است، باور کن
که گاهی پنبه راحت میبُرد حلقوم آهن را
بپرس از دختران مرده، تاریخ جهالت را
تپشها در سکوت گورها، هنگام مردن را
بپرس "آزادی زن در نگاه غرب" یعنی چه؟
نخواهی یافت در انبارهای کاه، سوزن را
مپندارند ایران برکهی آب گل آلودی ست!
که اقیانوس آرام است طوفانهای دشمن را
مگو بید است، بلکه سَروی از جنس شهیدان است
درختی که به زانو در میآرد هر تبرزن را
جگرسوز است اما سختتر از کوه خواهد کرد
غم سهراب اگر از پا نیندازد تهمتن را
برای عزت ایران و این خاک غرورانگیز
بیا تا واژه های "ما" بگیرد جای هر "من" را
برای عزت "جمهوری اسلامی ایران"
سزاوار است فروردین کنی هر سال بهمن را
#احمد_ایرانی_نسب
#ایران
💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ 💠
@ahmadiraninasab
@mashar2mazandaran
جامعه ایمانی مشعر مازندران
هدایت شده از مشام
#وفات_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
اگر در سرنوشتت نیست تا "ام البنین" باشی
فقط زهرای تو کافیست "ام المؤمنین" باشی
شده دامان تو شأن نزول سوره ی کوثر
خدا میخواست بانوجان، تو زهرا آفرین باشی
زنی بالاتر از حوّا ، زنی همسایه ی مریم
یقینا آمدی همکُفو ختم المرسلین باشی
تو قبل از هر زنی اسلام آوردی و پس باید
برای خاتمِ "پیغمبرِ خاتم" نگین باشی
فقط میخواستی از دوش پیغمبر عبایش را
که در آغوش مهر رحمة للعالمین باشی
همیشه نیمه ی ماه خدا از عرش میایی
برای تک تک جامانده ها حبل المتین باشی
#احمد_ایرانی_نسب
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#شهید_آیتالله_سلیمانی
سرها به روی نیزه و عمامه ها در خون
جانها شود پامال فتنه، جامه ها در خون
حتی علی اصغر، حبیب ابن مظاهر ها
گهواره در آتش، وصیتنامه ها در خون
یک روز دعوتنامه و یک روز امان نامه
هم نامه ها در خون و هم برنامه ها در خون
تاریخ شیعه، صفحه صفحه با شهادت بود
محراب و منبر شاهد و علامه ها در خون
شیعه اگر سردار باشد باز سرباز است
حتی سرش بر دار باشد باز سرباز است
چون قطرهی اشکی که از چشمِ تر افتادیم
بر پای داغ غربت تو با سر افتادیم
ما لحظهی پرواز تو تا عرش را دیدیم
تا بی هوا زد، باز یاد مادر افتادیم
تو روضهخوان بودی، زبان روضهخوان اشک است
پس اهل غم هستیم اگر با غم در افتادیم
ما سالها با روضه هایت گریه میکردیم
ای روضهخوان برخیز، پای منبر افتادیم
آری بخوان غم های مولای غریبت را
یکبار دیگر نالهی یابن الشبیبات را
صفحه به صفحه روضهی فرزند زهرا را...
قطره به قطره اشک نه، امواج دریا را
نوکر سرش بر زانوی مولاست، اما حیف
با بوریا باید مرتب کرد مولا را
نوکر کفن دارد ولی در کربلا چیدند
روی عبا جسم علیِ ارباً اربا را
مقتل در آتش سوخت آن روزی که زینب دید
سرهای روی نیزه و تن های تنها را
ای پیکر غلتیده بین خون خداحافظ
ای نوکر غلتیده بین خون خداحافظ
#احمد_ایرانی_نسب
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
هدایت شده از مشام
#شهید_آیتالله_سلیمانی
سرها به روی نیزه و عمامه ها در خون
جانها شود پامال فتنه، جامه ها در خون
حتی علی اصغر، حبیب ابن مظاهر ها
گهواره در آتش، وصیتنامه ها در خون
یک روز دعوتنامه و یک روز امان نامه
هم نامه ها در خون و هم برنامه ها در خون
تاریخ شیعه، صفحه صفحه با شهادت بود
محراب و منبر شاهد و علامه ها در خون
شیعه اگر سردار باشد باز سرباز است
حتی سرش بر دار باشد باز سرباز است
چون قطرهی اشکی که از چشمِ تر افتادیم
بر پای داغ غربت تو با سر افتادیم
ما لحظهی پرواز تو تا عرش را دیدیم
تا بی هوا زد، باز یاد مادر افتادیم
تو روضهخوان بودی، زبان روضهخوان اشک است
پس اهل غم هستیم اگر با غم در افتادیم
ما سالها با روضه هایت گریه میکردیم
ای روضهخوان برخیز، پای منبر افتادیم
آری بخوان غم های مولای غریبت را
یکبار دیگر نالهی یابن الشبیبات را
صفحه به صفحه روضهی فرزند زهرا را...
قطره به قطره اشک نه، امواج دریا را
نوکر سرش بر زانوی مولاست، اما حیف
با بوریا باید مرتب کرد مولا را
نوکر کفن دارد ولی در کربلا چیدند
روی عبا جسم علیِ ارباً اربا را
مقتل در آتش سوخت آن روزی که زینب دید
سرهای روی نیزه و تن های تنها را
ای پیکر غلتیده بین خون خداحافظ
ای نوکر غلتیده بین خون خداحافظ
#احمد_ایرانی_نسب
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14