به دستهایش که رسید،
مداد رنگی را محکمتر فشار داد
و زیر لب گفت :
«دیگه هیشکیِ هیشکی
نمیتونه دستهات رو بِبُره.»
متن از مریم کمالینژاد
دبیر تحریریه رضا پیران
پوستر تصویرسازی #روضهخانگی
اثر سرکار خانم فاطمه هاشمی
منتخب بخش تصویرسازی
دهمین سوگواره عاشورایی
پوستر هیأت
جهت دانلود فایل باکیفیت اثر
به سایت هنرهیأت مراجعه کنید.
Honareheyat.com
#روضهخانگی #روضههایخانگی
#هیأت #پوستر #تصویرسازی
#پوستر_روضه_خانگی
#صندوقچهروضههایخانگی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#جامعه_ایمانی_مشعر_استان_یزد 🇮🇷
https://eitaa.com/mashar_yazd
به نام خدا
تابستان خود را چگونه گذراندید؟
امسال چون کرونا بود، باباجون اَباس تکیه نداشت. برای همین، مامانی دلش ناراحت بود که روظه نمیرود. برای همین، من و سارا با چادر بیرونی مامان تکیه درست کردیم. من روظه را تعریف کردم. مامانی و خرسی و عروسک سارا گوش دادند. سارا برای مهمانها چای گرفت. مامان گریه کرد. مامان میگفت خرسی و عروسک سارا هم توی دلشان گریه میکنند.
متن از فاطمه اکبری
دبیر تحریریه رضا پیران
پوستر تصویرسازی #روضهخانگی
اثر آقای سیدمحمدرضا موسوی
منتخب بخش تصویرسازی
دهمین سوگواره عاشورایی
پوستر هیأت
جهت دانلود فایل باکیفیت اثر
به سایت هنرهیأت مراجعه کنید.
Honareheyat.com
#روضهخانگی #روضههایخانگی
#هیأت #پوستر #تصویرسازی
#پوستر_روضه_خانگی
#صندوقچهروضههایخانگی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#جامعه_ایمانی_مشعر_استان_یزد 🇮🇷
https://eitaa.com/mashar_yazd