#والپیـپر
#خـاص😍🌹
🌸🌺🍃💛
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
[•🌱🦋•]
محبــــوبِمَݩ
مَجنـونِزینَـ❤️ـب(س)
سَروَرَمبـــود:)🥀
#بانـوےعشق🌸🌙
#دمشقشھࢪعشق💞
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#راز_شهـآدت💌
میگفت:
من یڪ¹ چیزے فهمیدهام!
خُـدا شہادت را🍃
همیشه به آدمهایے داده
ڪه در ڪار،
سختڪوش بودهاند..|✌️🏻
#شهیدمحمودرضابیضائے
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#بیو_
دلتنگکهباشی...دیوانهخطابتمیکنند(:💔
#کربلا...
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
[•⚡️💣•]
•
#اســتــوری | #story
•
•
| یـــادٺبــــاشھ :) . . . |
•
•
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
روے قبࢪم بنویسید بھ یڪ خط درشت
دورے از شاࢪع بیناݪحࢪمین اوࢪا ڪشت
#دلتنگحࢪمشاهکࢪبݪا
#شبتونحسینے ♥️✨
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
+✨🌃↓
شبچھصبوراسٺ
چہدلِبزرگےدارد ...!
ڪھپاےِدلتنگےِعاشقاݩ
ټـاصبحبیـداراسٺ:)...!
「 #لیلامقربے👤 」
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مینِویسَم اِمضا میڪُنَم
تَموم میشهِ این غُربَتــــِـت :))
💚💚💚
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
پرچم به دستـ توستـ ،
جمع استـ خاطرم
با تو مهم کـه نیستـ ،
حــــرف و حدیــث ها🌸🍃
#مقاممعظـمدلبــرے♥️
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#هوالعشق❥
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_نود_و_سه
❥••●❥●••❥
💠 از چشمانشان به پای حال خرابم خنده میبارید و تنها حضور حرم حضرت زینب (علیهاالسلام) دست دلم را گرفته بود تا از وحشت اینهمه نامحرمِ تشنه به خونم جان ندهم که در حلقه تنگ محاصرهشان سرم پایین بود و بیصدا گریه میکردم.
ایکاش به مبادلهام راضی شده بودند و هوس تحویلم به ابوجعده بیتابشان کرده بود که همان لحظه با کسی تماس گرفتند و مژده به دام افتادنم را دادند.
💠 احساس میکردم از زمین به سمت آسمان آتش میپاشد که رگبار گلوله لحظهای قطع نمیشد و ترس رسیدن نیروهای مقاومت به جانشان افتاده بود که پشت موبایل به کسی اصرار میکردند :«ما میخوایم بریم سمت بیمارستان، زودتر بیا تحویلش بگیر!»
صدایش را نمیشنیدم اما حدس میزدم چه کسی پشت این تماس برای به چنگ آوردنم نرخ تعیین میکند و به چند دقیقه نکشید که خودش را رساند.
💠 پیکرم را در زمین فشار میدادم بلکه این سنگها پناهم دهند و پناهی نبود که دوباره شانهام را با تمام قدرت کشید و تن بیتوانم را با یک تکان از جا کَند.
با فشار دستش شانهام را هل میداد تا جلو بیفتم، میدیدم دهانشان از بریدن سرم آب افتاده و باید ابتدا زبانم را به صلّابه میکشیدند که عجالتاً خنجرهایشان غلاف بود.
💠 پاشنه درِ پشت بام مقداری از سطح زمین بالاتر بود و طوری هلم میدادند که چشمم ندید، پایم به لبه پاشنه پیچید و با تمام قامتم روی سنگ راهپله زمین خوردم.
احساس کردم تمام استخوانهایم در هم شکست و دیگر ذکری جز نام حضرت زینب (علیهاالسلام) به لبهایم نمیآمد که حضرت را با نفسهایم صدا میزدم و میدیدم خون دهانم روی زمین خط انداخته است.
💠 دلم میخواست خودم از جا بلند شوم و امانم نمیدادند که از پشت پیراهنم را کشیدند و بلندم کردند. شانهام را وحشیانه فشار میدادند تا زودتر پایین روم، برای دیدن هر پله به چشمانم التماس میکردم و باز پایم برای رفتن به حجله ابوجعده پیش نمیرفت که از پیچ پله دیدم روی مبل کنار اتاق نشسته و با موبایلش با کسی حرف میزند.
مسیر حمله به سمت حرم را بررسی میکردند و تا نگاهش به من افتاد، چشمانش مثل دو چاه از آتش شعله کشید و از جا بلند شد.
💠 کریهتر از آن شب نگاهم میکرد و به گمانم در همین یک سال بهقدری خون خورده بود که صورتش از پشت همان ریش و سبیل خاکستری مثل سگ شده بود.
#ادامه_دارد...
❥••●❥●••❥
به قلـ✍️ـم
#فاطمه_ولی_نژاد
💞با ما همراه باشید...💞
•❖•◇•❖•❣•❖•◇•❖•
@mashgh_eshgh_313💖
#هوالعشق❥
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_نود_و_چهار
❥••●❥●••❥
تماسش را قطع کرد و انگار برای جویدن حنجرهام آماده میشد که دندانهایش را به هم میسایید و با نعرهای سرم خراب شد :«پس ازوهابیهای افغانستانی؟!»
💠 جریان خون به زحمت خودش را در رگهایم میکشاند، قلبم از تپش ایستاده و نفسم بیصدا در سینه مانده بود و او طوری عربده کشید که روح از بدنم رفت :«یا حرف میزنی یا همینجا ریز ریزت میکنم!»
و همان تهدیدش برای کشتن دل من کافی بود که چاقوی کوچکی را از جیب شلوارش بیرون کشید، هنوز چند پله مانده بود تا به قتلگاهم برسم و او از همانجا با تیزی زبان جهنمیاش جانم را گرفت :«آخرین جایی که میبرّم زبونته! کاری باهات میکنم به حرف بیای!»
💠 قلبم از وحشت به خودش میپیچید و آنها از پشت هلم میدادند تا زودتر حرکت کنم که شلیک گلوله پرده گوشم را پاره کرد و پیشانی ابوجعده را از هم شکافت.
از شدت وحشت رمقی به قدمهایم نمانده و با همان ضربی که به کتفم خورده بود، از پله آخر روی زمین افتادم. حس میکردم زمین زیر تنم میلرزد و انگار عدهای میدویدند که کسی روی کمرم خیمه زد و زیر پیکرش پنهانم کرد.
💠 رگبار گلوله خانه را پُر کرده و دست و بازویی تلاش میکرد سر و صورتم را بپوشاند، تکانهای قفسه سینهاش را روی شانهام حس میکردم و میشنیدم با هر تکان زیر لب ناله میزند :«یاحسین!» که دلم از سوز صدای مظلومش آتش گرفت.
گرمای بدنش روی کمرم هر لحظه بیشتر میشد، پیراهنم از پشت خیس و داغ شده و دیگر نالهای هم نمیزد که فقط خسخس نفسهایش را پشت گوشم میشنیدم.
💠 بین برزخی از مرگ و زندگی، از هیاهوی اطرافم جز داد و بیدادی مبهم و تیراندازی بیوقفه، چیزی نمیفهمیدم که گلوله باران تمام شد.
صورتم در فرش اتاق فرو رفته بود، چیزی نمیدیدم و تنها بوی خون و باروت مشامم را میسوزاند که زمزمه مصطفی در گوشم نشست و با یک تکان، کمرم سبک شد.
💠 گردنم از شدت درد به سختی تکان میخورد، بهزحمت سرم را چرخاندم و پیکر پارهپارهاش دلم را زیر و رو کرد. ابوالفضل روی دستان مصطفی از نفس افتاده بود، از تمام بدنش خون میچکید و پاهایش را روی زمین از شدت درد تکان میداد...
#ادامه_دارد...
❥••●❥●••❥
به قلـ✍️ـم
#فاطمه_ولی_نژاد
💞با ما همراه باشید...💞
•❖•◇•❖•❣•❖•◇•❖•
@mashgh_eshgh_313💖
#لطفاردنشید🙃❗️
رفقا،ممبرهاےعزیز✋🏻
بارها گفتیم و بازهم میگیم...
لطفا اول شرایط رو بخونید بعد بیاین پیوۍ🙄
@sharayet_mashgh_eshgh_313
اگر سوالے توے پیوۍ بپرسیݩ ڪھ توےشرایط گفتہباشیم با ڪمال احترام پاسخ داده نمیشه...🙂🖐🏻🌱
#امیدوارمبارآخرباشھڪہتذکرمیدیم:)🌸
#التماسدعا | #یاعلے♥️
🔴قسمتی از وصیت نامه حاج قاسم:
🔹من حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم
✍ حواس همه به #فتنه_اکبر باشه. در این فتنه همه حملات به سمت رهبری هست خود را سپر بلای سپهسالار امام زمان عج کنید
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
مَشْــقِعـِشـْـ❤ــق
🔴قسمتی از وصیت نامه حاج قاسم: 🔹من حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم ✍ حوا
نه آمریکا و نه بزرگتر از آمریکا قادر نیستند حادثه ای مثل حادثهی صلح امام حسن(ع)را بردنیای اسلام تحمیل کنند.
اینجا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد،حادثهی کربلا اتفاق خواهد افتاد!
#سیاسےطورے
#آقاتنهانیست
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
بهـ قول#سید_رضا_نریمانی
بۍ خیال غم عالم..
تو رو دارم
خوبهـ حالم❤️😌🍃
#ارباب_خوبم
#صلی_الله_علیڪ_یا_اباعبدالله
#پنجاهوچهارروز
#ماندهبهماهعاشقی
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
[•🖤🌱•]
بیـچارھهااَزمِلَّتےمۍڪُشند
ڪہدُعاےِبَعدازنَمـازِشاݩشَھادَٺاست..:)
#شھادټ💔
#اللھمالرزقنـاشهادٺفےسبیلڪ🤲🏻💞
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
°•| #برمیگردند....
همسر شهید:
بالاخره شهدای خانطومان برمیگردن؟!
حاج قاسم چند لحظه سکوت کرد و بعد سه مرتبه گفت:
میان، میان، میان.
مادر شهید:
پسرم دوست داشت گمنام باشد، شاید برای همین برنمی گردد.
سردار گفت:
آقا سعید به خاطر دل همسرش هم شده برمی گرده
#شهیدمدافعحرمسعیدکمالی
#خوشآمدیمسافرمن
#خستهنباشیپهلوان
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
قصـــــه دلبـــ❤️ـــــــرے
از تیپش خوشم نمی آمد🙄. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می انداخت روی شلوار. در فصل سرمابا اورکت سپاهی اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک وری می انداخت روی شانه اش.
شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ. وقتی راه می رفت کفش هایش را روی زمین می کشید.
ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد. از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد, بیشتر می دیدمش. به دوستانم می گفتم:« این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهه شصت پیاده شده و همون جا مونده!
به خودش هم گفتم. آمد اتاق بسیج خواهران و پشت به ما و رو به دیوار نشست😅 .....
بخشـــــے از کِتـابِ قصـــــہ دِلبَرے🍃
عاشــــــ❤️ــــقانہ هاێِ شُهَـــــدا
#شـــــهید_محمدحســـــینِ_محمدخانی🍃
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
{•🌈🌸•}
مَݩبھراهَمادامہمیدم👀
بہسَمتِاوج🙃❣
#تصویربازشود✔️
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#تڪحرف 📌💌
گناھ،از اون جھت خطرناڪہ؛
ڪه قلب رو تاریڪ مۍکنہ !🖤
و قلب تاریک؛
هرگز رنگ آرامش رو نمےبینھ!
اَللهُمَّ! قَلبی بِحُبِّکَ مُتَیَّماً❤️
خداوندا! دلم را اسیر عـشق ومُحبتت گردان.
{دعاےکمیل}
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
♥️^:)
|-حاجےبینخودمون بمونهها،
ولےبعدِپرواز شما،دیگههیچےمثلِقبلنشد|
#علمدار💔
#شهیدحاجقاسمسلیمانے🌱
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
+🍎↓
"لا نهاياتللحُب،
الحُبالذيينتهيلميڪنحبا..."
عشـ💗ـقرا پایانےنیست
عشقےڪھ پایاݩپَذیرد،
عِشقنبودھاست...
「 #أحمدخالدتوفيق 👤 」
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
🥀مَن دلَم لَڪ زَده
🥀تاکُنج حَرَم گریـہ ڪنم😭
🥀دو قَدَم روضـہ بخونَم
🥀دو قَدَم گریـہ ڪنم😔😢
#شبتونحسینے ♥️✨
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#پیاممعنوے
گࢪمابخشتࢪینامید✨🔥
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3