مشقِ عشق ٬ دمشق
#خاطرات_شهید
قسمتی از خاطرات شهید مدافع حرم حاج محمود هاشمی که در اعزام اولشان به سوریه نوشتند...
روز های اول استقرار در یکی از پادگان های سوریه اکثر بچه ها برای اصلاح سر و صورت خود در صف سلمانی می ایستادند یک روز برای شوخی و روحیه دادن به بچه ها بدون توجه به افرادی که در صف انتظار بودند، جلو رفتم و روی پای یکی از دوستان که زیر دست استاد سلمانی بود نشستم همه نگاه میکردند، یکی میگفت لابد اومده آب بخوره، ؟یکی میگفت آمده دور موهاش رو هم کچل کنه؟اما خودم با صدای بلند گفتم:بی زحمت یک تی بکش! کار دارم دیر شد! (آخه من از جمله روشن سران بودم) 😂😂
#شهید_محمود_هاشمی
#صلوات
مشقِ عشق ٬ دمشق
شهید مدافع حرم «سید جاسم نوری» در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۴۶ در حمیدیه چشم به جهان گشود. وی در روزهای نخست
#خاطرات_شهید
سیدجاسم انسانی متواضع و خندهرو بود، ایشان خیلی روی اعتقاداتش حساسیت داشت، خیلی هم اجتماعی بود همیشه کارگشای دوستان بود و در عوض از آنها میخواست که برای شهادتش دعا کنند، تقریباً همه همدورهایهایش در زمان جنگ شهید شده بودند و ایشان از قافله شهدا جا مانده بود بغض دوستان شهیدش را داشت.
شجاعت و بیباکیاش مثال زدنی بود شهرتش ضدگلوله بود، پاک و دوست داشتنی بود، سید جاسم پسرعموی دو شهید بود، شهید ناصر و شهید فرج. هر سه با هم در قرارگاه سری نصرت سمت اطلاعاتی و عملیاتی بالایی داشتند.
بنیانگذار اطلاعات برونمرزی بودند آنها در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وارد پادگانها و مقرهای نظامی عراق میشدند و بعد از کسب اطلاعات دقیق و جامع بر میگشتند. سید جاسم همه زیرو بم منطقه عملیاتی جنوب را مثل کف دست میشناخت شهید ناصر، شهید فرج و شهید جاسم در عملیات فتح فاو نقش کلیدی و اساسیای ایفا کردند.
سید ناصر در جنگ یک اسطوره بود، هر سه چون برادر بودند که بارها در زمان جنگ تحمیلی برای زیارت به نجف وکربلا رفته بودند و تا عمق خاک عراق پیشروی داشتند، سید ناصر در خیبر و سید فرج در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید.
راوی: همرزم شهید
پ ن: شهیدی که به پاس مشاوره وی در آزادسازیِ
شهر دجیل لقب "سبع الدجیل" شیرمرد دجیل را به خود اختصاص داد .
ولادت: ۱۳٤٦ حمیدیه، خوزستان
شهادت: ۱۳۹٤ سامرا، عراق
رزمنده دیروز مدافع امروز
#شهید_سیدجاسم_نوری ❤️
#سالروز_شهادت 🌹
مشق عشق دمشق