13.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میراث ما خون است و شمشیر قیامی
شعرخوانی #حسن_خسروی_وقار
در آیین اختتامیه یازدهمین کنگره شعر فرهنگیاران سپاه
شیراز ، حرم حضرت #احمد_بن_موسی_علیه_السلام
اسفند ۱۴۰۱
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
هدایت شده از حلقه شعر ولایی فرات
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر خوانی #حسن_خسروی_وقار
شاعر برگزیده کنگره در
آیین پایانی کنگره شعر حماسه غزه مظلوم
#هم_سنگ_طوفان
پنج شنبه ۲۸ دی ماه ۱۴۰۲
تهران - حوزه هنری
🔸حلقهشعرولاییفرات
@foratpoem
اسیر سردی مرگیم، کاش برگردی
نهال زیر تگرگیم، کاش برگردی
شبیه قدس در آوار بی کسی ماندیم
به این امید که یک روز می رسی، ماندیم
گلوی شهر گرفته ست و خانه تب کرده ست
بدون هرم نفس های تو هوا سرد است
سرشک دهقان در مزرعی ملخ زده ایم
نگاه بی ثمری بر درخت یخ زده ایم
هنوز هم سر همسایه در گریبان است
کسی نگفته سلامی به ما، زمستان است...
بگو که سردی دل های سنگ را چه کنیم؟
به سوی باغ پدر سوز جنگ را چه کنیم؟
به دست پرچمی از صلح داشت لشکر ما
نماند جز دو سه انگشت از برادر ما
یکی به خون زد و امضاش پای قطع شده ست
بیا ببین! سندش دست های قطع شده ست
یکی به گوش جهان رفت، اگر شنید مرا
غریب ماندم و مردم، کسی ندید مرا
یکی به رنج مسلمانی ام اشاره نکرد
برای کشتن من شیخی استخاره نکرد
برای کشتن من یک فشنگ کافی بود
نه انفجار، که شیپور جنگ کافی بود
شب شکست می آمد سیاهه ی سکرات
یهود سایه می انداخت بر سر عرفات
از آسمان پی هم مرگ باغ می بارید
به روی شاخه ی زیتون کلاغ می بارید
به سوی پرچم تسلیم باد می آمد
شبی که ما می مردیم، باد می آمد
به زور مرگ شکستیم، تکّه تکّه شدیم
شب تگرگ نشستیم، تکّه تکّه شدیم
یکی کرانه شد، از دور ناپدید ولی
منم یکی، یم دور از حصار دید ولی
به تشنگان یم بی آب را نشان ندهید
به خستگان قفس قول آسمان ندهید!
اگر که با پدرم نوحه ی هبوط نبود
نوار من پر موسیقی سکوت نبود
منم که مویه شدم خط به خط عزايم را!
چرا نمی شنود هیچ کس صدایم را؟
به رغم بی کسی خانه سوز، می شنوم
خودم صدای خودم را هنوز می شنوم
خودم برای خودم باز خانه می سازم
زمان اگرچه ندارم، زمانه می سازم
برون می آورم از خاک تکّه هایم را
برای گریه ی یک شهر شانه می سازم
به اشک می شویم شعر جنگ را، آن گاه
به شوق او غزلی عاشقانه می سازم
نوار من پر آهنگ شاد خواهد شد
به ساز او می رقصم، ترانه می سازم
به خنده گفت: «دل خوش بهانه می خواهد»
برای دلخوشی او بهانه می سازم
هنوز عطر شب فتح در هوای من است!
هنوز در نفس صبح های های من است
ببین که خون وطن در تن من است هنوز
هنوز میهن من... میهن من است هنوز!
جدا نمی کنم از سینه ام هوایش را
شهید داده ام ای دوست! جای جایش را
بگو اگر به تن من ردای مرگ کند
دوباره صبح و شبم را پر از تگرگ کند...
بگو به مرگ زبان تفنگ را بلدم
که خط به خط ادبیّات جنگ را بلدم
قشون نیاید، با پای لنگ خواهم رفت
اگرچه تنها، امّا به جنگ خواهم رفت
اگرچه زخمی ام و برنگشته منجی من
گمان مکن از خونم گذشته منجی من!
گمان مکن در خون مانده را سپاهی نیست
که گفته است دل خسته را پناهی نیست؟
به دست خسته تفنگ است، یا علی مددی
«زمانه بر سر جنگ است، یا علی مددی
مدد ز غير تو ننگ است، یا علی مددی»
به دست خسته تفنگ است، یا علی مددی
#حسن_خسروی_وقار
#طوفان_الاقصی
#فلسطین_واحد
#انقلاب_اسلامی
.🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
25.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به دست خسته تفنگ است، یا علی مددی
«زمانه بر سر جنگ است، یا علی مددی
مدد ز غير تو ننگ است، یا علی مددی»
به دست خسته تفنگ است، یا علی مددی
.
خوانش شعر #غربت ۲ در یادواره ی شهدای #طریق_القدس از #حسن_خسروی_وقار
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
هوالشّهید
دنبال تو بود کودکی در شب برف
از تو جز بخش کوچکی در شب برف....
در غربت جنگل خبر داغی بود
از سوختن چکاوکی در شب برف
#حسن_خسروی_وقار
صبح ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
#رییس_جمهور_شهید
#آیت_الله_رئیسی
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
به رود رود شهادت که هانی است قتیل
همیشه در جریان است مسلم بن عقیل
ببین که از سر دارالاماره ی کوفه
هنوز خون خدا می چکد به روی سَبیل
هنوز چک چک شمشیر و چاک چاک لباس
برای کوچ از این خاک می زنند رحیل
قدم قدم همه از جور حاکمان گفتند
نمی رسد مگر اندوهشان به گوش دلیل؟
برادران که سواران اسب مرگ شدید!
مگر نه جان شما را قبیله اند کفیل؟
ولی به درهمی از حقّ خون کنار کشند!
که در تعبّد دنیا شدند عبد ذلیل
پری گشوده، ز دام تعلّق آزادید!
به پیشواز شما آسمان شده ست گسیل
یزید، ابرهگی را به گور خواهد برد
حسین، کعبه و امسال، سال عام الفیل
#حضرت_مسلم_بن_عقیل علیه السلام
#حسن_خسروی_وقار
برگرفته از #مقتل_ابومخنف
@hasankhosravivaghar
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
مثل همیشه از همه سرها سری حسین
بر نیزه دیدمت، چقدر محشری حسین
«کهف الرّقیم...» نغمه ی داوودی است این!
قرآن بخوان که از همه دل می بری حسین
از هرکجای دشت شمیم تو می وزد
عطر گل محمّدی پرپری حسین
تو قبل قتله گاه علی اکبری، ولی
تو بعد قتله گاه علی اصغری حسین
تا گفت: «یا أخا...» به خدا مطمئن شدم
عبّاس را به خیمه نمی آوری حسین!
من که هنوز هم کمرم درد می کند!
حالا بگو تو از کمرت... بهتری حسین؟
چشمم به توست ای سر بی تن که سال هاست
تنها پناه بی کسی خواهری حسین
حتّی به شمر و عاقبتش فکر می کنی!
تو جلوه گاه رحمت پیغمبری حسین
از اشک ما بنای قیامت شود خراب
از قاتلان خویش اگر بگذری حسین
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسن_خسروی_وقار
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
تمام دشت روایت از آب می کردند
به هر شراره دلی را کباب می کردند
شبیه ماهی افتاده در کناره ی رود
رقیّه های حرم آب آب می کردند
به پیشواز حسین ابرهای خونباری
قبای سرخ تن آفتاب می کردند
عصا و سنگ و سه شعبه... خدا قبول کند!
به هر طریق که می شد، ثواب می کردند
سه ساعت است که گودال...لااقل ای کاش
برای کشتن مولا شتاب می کردند!
سر و هرآنچه که شد از تنش به غارت رفت
چقدر روی تن او حساب می کردند!
تو را اگرچه سر صبر کشته اند، امّا
به وقت غارت خیمه شتاب می کردند
و هرکه گفته... دروغ است! من که می دانم
مخدّرات به هر رو حجاب می کردند
ولی بمیر مسلمان که مست ها با دست
به آیه های نجابت عتاب می کردند
شبی به خاک نشستند آسمانی ها
که اقتدا به غم بوتراب می کردند
#امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_عاشورایی
#حسن_خسروی_وقار
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase