#رمان
سه دقیقه تا قیامت! (قسمت اول)
توضیح اولیه:
کتاب #سه_دقیقه_تا_قیامت داستان زندگی یک مدافع و جانباز حرم هست که طی یک عمل جراحی که داشته به مدت سه دقیقه از دنیا می رود و سپس با شوک ایجاد شده در اتاق عمل دوباره به زندگی برمی گردد.
🔴اما در همین زمان کوتاه چیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی خیلی سخت است...
🔆در ادامه بقیه ماجرا را از زبان خود این جانباز عزیز می خوانیم:
💠پسری بودم که در مسجد و پای منبر منبرها بزرگ شده بودم.
🍃در خانوادهای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم.
♻️سالهای آخر دفاع مقدس شب و روز ما حضور در مسجد بود.
💠 با اصرار و التماس و دعا و ناله به جبهه اعزام شدم.
من در یکی از شهرهای کوچک اصفهان زندگی می کردم. دوران جبهه خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند..
🌷اما دست از تلاش و انجام معنویات بر نمی داشتم و میدانستم که #شهدا قبل از جهاد اصغر در جهاد اکبر موفق بودند
♦️ به همین خاطر در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم ...وقتی به #مسجد میرفتم سرم پایین بود که نگاهم با #نامحرم برخورد نداشته باشد.
💠یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم...
در همان حال و هوای ۱۷ سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیای زشتیها و گناهان نشوم و به حضرت #عزرائیل التماس میکردم که جان مرا زودتر بگیرد...!
@farhangi_beytozahra
معرفی کتاب با بابا
🔺 #با_بابا اثر جدیدی از انتشارات شهید ابراهیم هادی با موضوع #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ و پیرامون زندگی شهید حاج محمد طاهری و فرزند ایشان نگارش شده است.
🔺 پیش از این کتابهای #سه_دقیقه_در_قیامت، #بازگشت و #شنود پیرامون این موضوع منتشر شده بود.
🔺 فرزند شهیدی که دانشجوی سال آخر پزشکی بود، در جریان یک سانحه رانندگی دچار مرگ مغزی شد. هجده روز در کما بود و همه میگفتند اعضای بدنش را اهدا کنید. اما یکباره این جوان به هوش آمد… او تجربه نزدیک به مرگ عجیبی داشت. پس از مدتها که شرایط طبیعی پیدا کرد معلوم شد هجده روز در بهشت پروردگار مهمان پدرش بود و با خاطرات زیبایی از همنشینی با #شهدا به میان ما بازگشته… . مشاهدات او توصیف کاملی از نعمتهای بهشت برزخی است.
اطلاعات بیشتر ⬅️ 🌐«با بابا»؛ روایت ۱۸ روز همنشینی پسری با پدرش در بهشت | ایبنا
«با بابا» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/107861