eitaa logo
یادداشت‌ها
259 دنبال‌کننده
150 عکس
61 ویدیو
0 فایل
مرتضی توکلی @talabezanjani مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی #صراط_زنجان
مشاهده در ایتا
دانلود
روحانیت و افول جایگاه مردمی! ✍️احمدحسین شریفی 🔸یکی از روحانیان دغدغه‌مند نسبت به جایگاه روحانیت! با اشاره به حادثه‌ای که اخیراً‌ در قم برای طلبه‌ای مظلوم رخ داده بود، گفته‌اند: «این فاصله‌ای که بین روحانیت و مردم افتاده، باید ترمیم شود. راه اشتباه بوده. ... ما چنین روزگاری نداشتیم که در قم، مرکز حوزۀ علمیه، در خیابانی که تمام دفاتر مراجع و بزرگان در آنجاست، طلبه را با ماشین زیر بگیرند.» 🔸اولاً، هر چند حادثه‌ای دقیقاً با این مختصات و در چنان خیابانی و به چنان شکلی بی‌سابقه بوده است، اما شبیه به آن و بلکه بدتر از آن فراوان سابقه داشته است؛ حتی در زمان مرجعیت آیت‌الله بروجردی رضوان الله علیه؛ 🔸ثانیاً، گویا فراموش کرده‌اید که در دوران غربت روحانیت، نیروهای ساواک در نوروز سال ۱۳۴۲ چگونه به فیضیه مرکز اصلی روحانیت شیعه، حمله کردند و چه جسارت‌ها و اهانت‌ها که به روحانیت نکردند و چه خون‌های پاکی را که مظلومانه نریختند. (البته گویا از نظر اینان روحانیت در آن روزگار و روزگار رضاخان پهلوی از جایگاه و عزت اجتماعی برخوردار بوده‌اند! اما پس از انقلاب جایگاه خودشان را از دست داده‌اند!) 🔸ثالثاً، چرا همیشه توقع دارید مردم به دست‌بوسی شما بیایند و به شما احترام بگذارند؟! توصیه می‌کنم یک بار هم پیامبرگونه عمل کنید و شما بر دستان مردم بوسه بزنید. یا دست‌کم طرح و برنامه‌ای مدون و عالمانه برای حل مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مردم ارائه دهید؛ نشستن و دل‌نگران جایگاه و حرمت روحانیت بودن «راه حل» نیست. دوران جهاد علمی و عملی است؛ انقلاب جهانی خمینی و خامنه‌ای، جهادگران واقعی میدان عمل را می‌خواهد. شما هم گوشه‌ای را بگیرید و به سهم خود باری را بردارید. 🔸رابعاً، انصاف دهید آیا در طول تاریخ، سراغ دارید که همچون امروز، «قدرت فرهنگی» و «منطق علمی» و «حکمرانی عملی» روحانیت در مواجهه با همه قدرت‌های شیطانی به میدان آمده باشد و این چنین درخشیده باشد؟ آیا غیر از قدرت و اقتدار می‌توانست ایران را در میان این همه گرگ‌های چنگ و دندان تیز کرده محافظت کند؟ اگر نگاهی صادقانه و منصفانه به وضعیت «کشورهای بی‌ولایت» اطراف خود بیاندازید، آنگاه گمان می‌کنم در بذل جان خود و اطرافیانتان برای دفاع از ولایت فقیه دریغ نخواهید کرد. مدیریت ولایت فقیه نه تنها توانسته‌ است همه تهدیدهای متنوع و پرشمار و بی‌سابقه علیه ملت را خنثی کند؛ که ایران اسلامی را در حوزه‌های مختلف علمی و بهداشتی و رفاهی و خدماتی و نظامی به یک ابرقدرت جهانی تبدیل کرده است و انقلاب اسلامی را به عنوان مبدأی برای گرایش جهانیان به معنویت و ارزش‌های الهی تبدیل کند. چرا اینها را نمی‌بینید؟ 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
درنگی در اقدام در مواجهه با بی‌حجابی یکم جزئیات ماجرای رشت اصلا دقیق و درست منعکس نشده است و اکنون روایت کاملی از ماجرا در دست نیست و این نوشتار نیز در پی طرح جزئیات نیست اما اجمالا ناگفته نماند که جلسه مربوط به تجلیل از شهدا و ایثارگران بوده است و آقای فلاحتی هم در همان جلسه سخنرانی کرده و.... به نظر می‌رسد جناب آقای فلاحتی و برای حضور در این مراسم نداشته‌اند و لذا با اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی مواجه شده‌اند و نتیجه‌اش شده یک ! دوم و در صحنه، حتی اگر خوب و پخته باشد، قابل تعمیم و توصیه نیست زیرا محصول موقعیت است و ممکن است در جای دیگر به تناسب اقتضائات، نتوان همان برخورد را تجویز کرد. اما اگر برخورد یک روحانی و مدیر فرهنگی ناقص و نادرست هم باشد، نمی‌توان و نباید آن را ملاک قضاوت صفر و صدی در مورد عملکرد فرد قرار داد. کارنامه افراد را باید ملاک قرار داد تا صرف یک اقدام، موجب نابودی فرد نشود. ابتکار عمل و جرأت اقدام بهنگام نباید از مدیران گرفته شود. قطعا درست آن بود بجای ، مطرح می‌شد. سوم و و ، آثارش را در این طور مواقع نشان می‌دهد! فعلا خاکریز عفاف و حجاب به درون سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی خودمان کشیده شده است! اگر برای برنامه ندارند، لااقل اقل نهادهای زیرمجموعه خودشان و جلسات رسمی خودشان را که مدیریت کنند. چرا باید کار به جایی برسد که در یک مراسم رسمی، آن‌هم با حضور نماینده ولی‌فقیه، کشف حجاب مسئله شود؟! آیا این قبیل بی‌تدبیری‌ها و ولنگاری‌های فرهنگی زمینه‌ساز رسمیت بخشیدن به کشف حجاب در کشور نیست؟ اگر در مسئله حجاب کار از دست برود و به نقطه برگشت‌ناپذیر برسد، همه آنها که مسئولیت دارند مقصراند و در دنیا و آخرت باید پاسخگو باشند. چهارم ائمه محترم جمعه، مسئول شورای فرهنگ عمومی استان‌ها هستند و اداره امر فرهنگ مستقیما به دست آنهاست لذا اگر وضع فرهنگی در یک منطقه وخیم شود، نخستین فردی که باید پاسخگو باشد ائمه جمعه اند! پنجم قرائن نشان می‌دهد که ساختارهای فرهنگی کشور در وقایع مرتبط با حجاب نه تنها برنامه کلانی برای مواجهه با نقشه دشمن ندارند، بلکه حتی از مدیریت صحیح جلسات رسمی خود نیز ناتوان‌اند. قبلا جلسات دیگری نیز در برخی شهرها از جمله سراغ داریم که در آن وضعیت حجاب برخی حضار، نامناسب بوده و تدبیری برای آن نشده بود. وقتی در موقع خودش، مسئولان عالی استانی (از امام جمعه و استان‌دار تا مسئولان ارشاد و تبلیغات و صدا و سیما) به تکالیف خود به نحو بایسته و شایسته عمل نکنند، کار از دست در می‌رود و رویه‌های غلط شکل می‌گیرد و آنوقت است که جلوگیری از مواجهه‌های ناگهانی حساب نشده، چندان ممکن نیست. ششم مثل همیشه یک عده از (!) بعضا شدیدتر از رسانه‌های معاند به آقای فلاحتی هجوم برده‌اند و دارند به آن بنده خدا درس اخلاق می‌دهند که چنین باید می‌گفتی و چنان باید می‌کردی! آقای خودش نماد برخوردهای اخلاقی مواجهه نرم و است و به همین خاطر همواره مورد نقد طیفی از فعالان فرهنگی جبهه انقلاب در استان بوده‌اند؛ در ماه‌های اخیر هم نهایت احتیاط را در مدیریت فضا به کار برده است و شاید همین ملاحظه‌کاری حداکثری در اینکه کار به این نقطه برسد مؤثر بوده است. لذا به منتقدان محترم که اغلب از عمق و عقبه وقایع رشت مطلع نیستند، توصیه می‌شود ماجرا را دقیق تر بررسی کنند و از موضع‌گیری تهاجمی و هیجانی پرهیز کنند؛ زیرا اولا خود ایشان هم احتمالا همه این تحلیل‌ها و نقدها را قبول دارند اما دچار چالش تصمیم در لحظه شده است. ثانیا هجمه بدون پشتوانه تحلیلی به یک امام جمعه، مشکلی را حل نمی‌کند. نقد اصلی آن است که در ماه‌های گذشته امر فرهنگ رها شده است و این مواجهه‌ها تنها یکی از نتایج تلخ آن است و به احتمال زیاد در شهرهای مختلف نیز ادامه خواهد یافت. هفتم بارها گفته‌ایم؛ اگر نهادهای فرهنگی در فهم مسئله و مواجهه هوشمندانه و بهنگام با آن، برنامه داشته باشند،از حجم برخوردهای سخت و حاشیه‌ساز کم خواهد شد وگرنه با رها کردن کار، دوقطبی‌سازی طبیعی‌ست! هشتم مواجهه با نقشه دشمن در مسئله حجاب، امری "سهل و ممتنع" است؛ طبق تصریحات رهبری معظم، علاوه بر حرمت شرعی، است لذا باید حفظ شود. از سوی دیگر در این مقابله، باید طوری رفتار شود که از نقشه دشمن را در پی داشته باشد و به نیز منجر نشود. برای این مهم، هم لازم است، هم ، هم و پیوست رسانه‌ای! @rozaneebefarda 🔻یادداشت های برگزیده @masir110
در جهت سیره سلف صالح یا در خلاف آن ✍️ اصغر زمانی 🔻 متاسفانه در مقام عمل شاهد اقداماتی از آقای علوی بروجردی هستیم که کاملا بر خلاف سیره علمای با تقوای سلف می باشد! 🔻بعنوان نمونه بارها آقای علوی بروجردی از تقوای فوق العاده و مرجعیت گریزی فقهای بزرگ شیعه تمجید نموده اند؛ ولی خودشان در کمال ناباوری در زمان حیات مراجع بزرگ فعلی اقدام به نشر رساله عملیه و زمینه سازی برای مرجعیت نموده اند! 🔻آقای علوی بروجردی آیا مرجعیت گریزی شیخ اعظم انصاری و سایر فقهای بزرگ شیعه نیز مانند مرجعیت گریزی حضرتعالی بود؟! 🔻نمونه دیگر از این موارد خلاف سیره؛ مواضع سیاسی_اجتماعی جهت دار و استکبار پسند آقای علوی بروجردی است. 🔸آقای علوی بروجردی بعد از رحلت آیت‌الله سید رسول موسوی تهرانی(ره) به تمجید از شخصیت علمی و اخلاقی ایشان پرداخته و طلاب و خودشان را به الگوگیری از سیره ایشان تشویق کرده و فرمودند: "در این روزهای اخیر، یکی از شخصیت‌های بسیار مؤثر و از اساتید بسیار متبحر حوزه را از دست دادیم...نکات بسیاری هست که ما باید از ایشان بیاموزیم. فراوان از ایشان آموخته‌ایم و باید از ایشان بیاموزیم. مصداق همان فرمایش مرحوم آیت الله گلپایگانی بود که ایشان وجودش درس اخلاق بود."(درس خارج فقه مورخ 10/02/1402) 🔻همه می دانیم که سیره قطعی مرحوم آیت الله موسوی تهرانی(ره) انتقاد دلسوزانه در مواقع لزوم و سکوت و عدم تهیه خوراک برای رسانه های استکباری بود. 🔻آیت الله موسوی تهرانی هنگامیکه یک موضع انتقادی گرفته بودند و این موضع موجب سوء استفاده رسانه های استکباری قرار گرفته بود؛چنین فرموده بودند: 🔸 " او(جبهه استکبار) فقط مطلوبش این است که من پرخاش کنم به آقای خامنه‌ای،همین را می‌خواهد! وقتی فهمیدم که ما داریم دشمن می‌شویم. گفتم من دیگر حرف نمی‌زنم.خدا عاقبت‌مان را به خیر کند!" 🔻آقای علوی بروجردی!تقریبا اکثر مواضع حضرتعالی مورد استقبال رسانه های معاند استکباری قرار گرفته و مورد بازنشر گسترده در آن رسانه ها جهت ضربه به نظام و رهبری و ملت ایران قرار میگیرد! 🔻آیا درسی که حضرتعالی از سیره دشمن ستیزانه مرحوم آیت الله موسوی گرفتید؛ اتخاذ مواضع همسو با استکبار و تهیه خوراک رسانه ای برای آنها بود؟! 🔻آقای علوی بروجردی به حضرتعالی توصیه ای از سر خیرخواهی و دلسوزی دارم. نگذارید از مقام و موقعیتی که به برکت مرجع بزرگ شیعه حضرت ایت الله بروجردی و نظام اسلامی بدست آورده اید؛دشمنان سوء استفاده کنند و الا تجربه نشان داده که هر عمامه به سری که خواسته با دشمنان نظام همراهی کرده و به نظام اسلامی ضربه وارد کند به نگون بختی دچار شده است. 🔻و چه زیبا و حکیمانه است توصیه سردار رشید اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی خطاب به بزرگان حوزه: 🔸"من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علما مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (ره) هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات معظّم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود! (فرازی از وصیتنامه شهید سلیمانی) 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🖇 حاشیۀ توضیحی: ۱. این روش را «نقد طولی» نام نهادم. در این روش، به سیر/ حرکت/ شدن می‌نگریم. مسأله در اینجا، پویایی‌شناسی است نه ایستایی‌شناسی. لحظه و نقطه در چنین «بافت کلّی‌»ای معنا می‌یابد. باید آغاز و انجام را دید و تحوّل را دریافت. ۲. تحوّل، گاهی «تکامل» و «تعمیق» است و گاهی «انحطاط» و «تذبذب». باید نشان داد که ما با شخصیّتی مواجه هستیم که یک و دو دارد و دچار نوسان‌های غیرمنطقی و چرخش‌های نامعقول است. باید تناقض را از متن حیاتش بیرون کشید و آشکارسازی کرد. این امکان در «واسازیِ شدن‌»ش بیشتر است تا در «واسازیِ بودن‌»ش. ۳. آن‌گاه باید در کنار این بیراهه‌ها، «راه» را نیز نمایان کرد تا ملاک و مناط قضاوت، روشن شود. در «جدل» متوقف‌ماندن، خطاست؛ باید مخاطب را به ساحل امن رسانید. ساخت‌شکنی ذهنی، مرحلۀ نخست است و پس از آن باید یک «نقطۀ ثبات» در اختیار او نهاد. ۴. از قضا، چشم اسفندیارِ نصیری نیز همین است؛ او گمان می‌کند که با گفتن «تاریخ تطور»ش، گره از ذهن مخاطب می‌گشاید، در حالی که برعکس، نشان می‌دهد که نه چرخش‌هایش، زادۀ دلیل منطقی هستند و نه شخصیتش یکپارچه است. او نه‌فقط گرفتار «نامعقولیّت نظری» است، بلکه «چندشخصیتی» است؛ یک مجموعۀ چندپاره و متشتّت است. ۵. اما جریان چپ مذهبی (اصلاح‌طلب)، سال‌ها یا با زیرکی، «تاریخ دهه شصتی‌اش» را پنهان نگاه داشته بود و حتی انکار می‌کرد. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
مجازی‌دیدگی؛ پدیده‌ای مخاطره‌آمیز برای خانواده ✍️ یحیی جهانگیری ‌سهروردی 🔹ما داریم به سمت دنیایی که رسانه حاکم است و سنخ‌شان سنخ رسانه‌های مجازی و رسانه‌های پست‌مدرن است، می‌رویم؛ به دنیایی که همه چیز آن مجازی و پست‌مدرن است. 🔹خانواده‌ها در این دوران تغییر می‌کنند و اگر زمانی خانواده، یک رکن و خانه، رکن اصلی آن بود، اما امروز ما بیوت داریم ولی اسره نداریم. 🔹یعنی مردم به بیت می‌آیند، در جمع هستند ولی با جمع نیستند. 🔹در نتیجه خانواده در دنیای امروز دچار مجازی‌دیدگی شده یعنی یکی از ارکان اصلی خانواده که خانه بوده نمی‌تواند مفهوم خود را در قالب دوران قدیم نمایان کند و فقط بیت است و مفهومی به نام اسره ندارد. 🔹در دنیای جدید رسانه توانسته مفهوم خانواده را تغییر دهد و روابط را ژله‌ای کند. 🔹هر کدام از اعضای خانواده در دنیای مجازی به دنبال چیزی هستند که دارند؛ مثل همسر و فرزند، پدر و مادر و این یعنی دنیای مجازی تمام ساختارهای لازم در یک خانواده را بریده است. 🔹در بحث آینده‌پژوهی اگر می‌خواهیم ببینیم در آینده چه رخ می‌دهد باید ببینیم درام‌‌نویسان و رمان‌نویسان چه می‌گویند، چرا که رمان‌ها و فیلم‌ها بخشی از واقعیت آینده را می‌نگارند. 🔹در واقع رمان‌نویسان پیشگویی نمی‌کنند، بلکه پلان‌ریزی می‌کنند و ما در این پازل بازی خواهیم کرد. 🔹رسانه‌های امروز رسانه‌ای نیستند که آینده را پیش‌بینی کنند، بلکه رسانه‌ای هستند که تجویز کرده و در کل دنیا صحبت می‌کنند و این مطلب از روی فیلم و کارتون‌ها مشهود است؛ آن هم در دنیایی که خانواده به سوی مجازی‌دیدگی می‌رود و مفهوم اسره از دست می‌رود. ادامه مطلب 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
کاپیتولاسیون جدید روشنفکران ✍️ دکتر مظفر نامدار، سردبیر فصلنامه‌ی تخصصی- تاریخی ۱۵خرداد غربی‌ها وقتی به دوره‌ی رنسانس رسیدند، فهمیدند عقب‌مانده هستند. در جنگ‌های صلیبی هم فهمیده بودند خیلی عقب‌مانده هستند. چه کار کردند؟ آیا گفتند ما تمام فرهنگ و تمدن خود را دور می‌ریزیم و از متجددترین کشورها (که در آن دوره مسلمانان بودند) تقلید می‌کنیم؟ ابداً چنین چیزی را نگفتند. هیچ‌جای تاریخ چنین چیزی نیامده است. اصلاً رنسانس یعنی بازگشت به اصول اولیه‌ی دوره‌های تاریخی. منظور دوره‌های آرمانی تاریخی و بازگشت به یونان و روم است. هیچ متفکر رنسانسی را ندارید که در باب علل و عظمت امپراتوری روم و یونان متن ننوشته باشد. یعنی موضع دگرگونی در آن‌ها، بازگشت به ذخایر و سرمایه‌های اولیه بود، ولی جالب اینجاست که همین جریانی که ( جریان روشفکری) در ایران دنباله‌رو آن‌هاست، برعکس به ما می‌گوید. نمی‌گوید اگر می‌خواهید متحول شوید، به سرمایه‌ها و ذخایر اولیه‌ی خودتان برگردید، بلکه ما را ارجاع می‌دهد به وام گرفتن از بیرون! روشن‌فکران می‌گویند جهان زیر سیطره‌ی دو سه قدرت برتر است و آن‌ها تعیین‌کننده هستند. شما تعیین‌کننده نیستید، چون پیشرفته نیستید و نمی‌توانید مناسبات را تعیین کنید. بنابراین هیچ راهی ندارید جز اینکه مناسبات آن‌ها را بپذیرید. ما می‌گوییم این مفهوم به‌نوعی کاپیتولاسیون جدیدی است؛ یعنی قواعدی را به شما تحمیل می‌کند، منتها اسمش کاپیتولاسیون نیست و تحت عنوان «جهانی شدن» شناخته می‌شود. شما وقتی بخواهید تولید کنید، برای تولید نیاز به سرمایه دارید. این سرمایه یا باید از ذخایر شما به دست آید، یا باید آن را وام بگیرید و یا تلفیقی از این دو است. غیر از این، راه دیگری ندارید. اگر سرمایه برای خودتان باشد، هرچه تولید کنید سودش برای خودتان خواهد بود. اگر وام بگیرید، بخش اعظمی از سودتان را باید صرف بازپرداخت آن وام کنید و این مصیبت است. اختلاف بین علمای اسلامی با منورالفکرها همین‌جاست. اینکه برخی می‌گویند عده‌ای تحصیل‌کرده‌ی فرهنگ، طرفدار تجدد، تحول، پیشرفت، دگرگونی، قانون، آزادی و حقوق بشر و... بودند که با عنوان منورالفکر شناخته می‌شدند و عده‌ای دیگر افراد مذهبی عقب‌مانده‌ی سنتی بودند که پیشرفت، ترقی، تحول و تجدد را نمی‌خواستند، حرف غلطی است. اصلاً اختلاف این نبود که عده‌ای ترقی را نمی‌خواستند. هر دو طرف می‌گفتند ما این‌ها را می‌خواهیم، منتها عده‌ای می‌گفتند برای اینکه این اتفاق بیفتد باید همه را از غربی‌ها وام بگیریم و طرف مقابل معتقد بود ما بخش زیادی از ذخایر را داریم که شناسایی نشده‌اند و باید این ذخایر را شناسایی و استخراج کنیم. بعد از اینکه استخراج کردیم، این ذخایر تبدیل به سرمایه می‌شوند، اما اگر وام بگیریم، هرچه تولید کنیم باید به غربی‌ها بدهیم. این مطلب را اگر متوجه شویم، بقیه‌ی داستان جریان وابستگی مشخص می‌شود. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
تربیت دولتی و اقتصاد خصوصی ✍️ علی مهدیان 🔹در دو ساحت مختلف دو راهبرد متفاوت از رهبری میبینیم. در تعلیم و تربیت راهبرد دولتی بودن و در اقتصاد راهبرد مردمی سازی. آیا این دو با هم تعارض دارد؟ 🔹البته این سخنان نشان میدهد که در ساحت تربیت، ایشان مدتها درگیر جریانی بوده است که قائل به برون سپاری یا خصوصی سازی تعلیم و تربیت بوده اند. این جریان البته مساله اش مردمسالاری در ساحت تعلیم و تربیت نیست بلکه یا دغدغه کم کردن مخارج دولت داشته چنانکه در اقتصاد هم با فروش شرکتهای مولد به ثمن بخس به سوداگران، دنبال کسب درآمد برای دولت بود و نه تولید. یا اینکه دنبال سیاست هضم ایران در ساختارهای استکباری مدرن جهانی به سودای کسب درآمد توهمی یا پیگیری طرح دشمن در داخل بوده است که خروجی اش اجرای پنهانکارانه بیست سی بود. 🔹کسانی که معتقدند علم باید خالی از تربیت و پرورش، آموزش داده شود. امور پرورشی را تعطیل کردند، معلمها را از داشتن رویکرد پرورشی دور کردند و کتابها را از هویت دینی و ملی خالی نمودند و مثلا سالها مانع ورود اسناد دشمنی و جاسوسی آمریکا در کتابها شدند، در واقع دست هویت و حکومت را در مدیریت و عهده گیری تعلیم و تربیت کوتاه نمودند. داستان بیست سی دو لبه داشت که به یک لبه آن توجه کردیم. سپردن مدیریت تعلیم و تربیت به دشمن، اما لبه دیگرش قطع مدیریت کشور در این ساحت بود که هم تئوریزه میشد و هم در عمل نتیجه اش را در وضع ناعادلانه تعلیم و تربیت امروز مشاهده میکنیم. 🔹اما ما از پایگاه فکری رهبری باید بپرسیم، چرا رهبری در اقتصاد راهبرد برون سپاری را دنبال میکند و در تعلیم و تربیت راهبرد دولتی سازی؟ چرا یک جا بر نقش مردم تاکید میکند یک جا بر نقش حاکمان؟ شبیه این پرسش را در مقوله صدا و سیما و فرهنگ و رسانه هم میتوان داشت؟ 🔹پاسخ را در بحث مبانی «جامعه بی طبقه توحیدی» در اندیشه ایشان باید دید. حاکمیت باید شرایط و ظرفیت مشترک برای رشد آحاد جامعه فراهم کند. این همان نکته ای است که در اصول قانون اساسی به آن اشاره شده. همه آحاد هم در تعلیم و تربیت و هم در معیشت و رفاه باید بتوانند حداقل هایی را در جامعه توحیدی داشته باشند. هم در ساحت سیاسی هم اقتصادی و هم فرهنگی. اگر این حداقلهای لازم برای رشد وجود نداشته باشد عملا جامعه دچار گسلهای جدی خواهد شد که ویژگی جوامع غیر توحیدی اند. همین امروز هم به اندازه ای که از این گسلها رنج میبریم با فرم جامعه توحیدی فاصله داریم و باید درمان کنیم و میبینیم که اندیشه تبعیت از غرب چطور این فاصله را شکل داده و تئوریزه میکند. 🔹این جا بحث از حداقلها است. اما این به غیر از ورود مردم در تربیت و رشد و آموزش است. بر این بستر کلی و لازم البته شکل گیری مدارس غیر انتفاعی و شکل گیری تجربه و اندیشه های تربیتی جدید مفید است. همانطور که سوق دادن بچه ها به مساجد و هیاتها و بسیج و چه و چه لازم است. 🔹در فراهم کردن حداقلهای زندگی و امکانات رشد البته هم تعلیم و تربیت و هم امکانات اقتصادی هر دو لازمند و هر دو نیز بر هم موثرند. اما روشن است که حساسیت در تربیت و رشد چقدر جدی تر باید باشد چرا که آنچه صحنه را ویرایش میکند انسان است. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
ما طرفدار ملت افغانستان هستیم. ✍️الهام عابدینی ‏۱. سال هاست ایران میزبان مهاجران و پناهجویان افغانستانی است. در این سال ها با وجود برخی نامهربانی ها و کج سلیقگی ها، نگاه کلی به حضور مهاجران افغانستان در کشورمان مثبت بوده و این موضوع بیش از هرچیزی مدیون نگاه امامین انقلاب است.‏ ۲‌. امام خمینی(ره) در یکی از سخنرانی‌های معروف خود در جمع بازاری‌های تهران در سال 1361 مهاجران افغان را میهمان ایرانی‌ها خواند و گفتند: «ما مسلمانیم، آنها هم مسلمانند، ما باید از آنها پذیرایی کنیم، خدمت کنیم به آنها و....».‏ ۳. من بارها از رزمندگان افغانستانی که در دفاع مقدس دوشادوش ایرانیان مقابل رژیم بعث جنگیدند شنیدم که گفتند اصلی‌ترین دلیل آنکه با برای دفاع از خاک ایران وارد جبهه‌های جنگ شدیم، شخص امام خمینی«ره» و محبوبیت و تأثیر صحبت‌های ایشان بود.‏ ۴. یکی از مهمترین نقاط عطف در تاریخ حضور مهاجران افغانستانی در ایران مربوط به سال 1394 است که مقام معظم رهبری دستور دادند همه کودکان افغانستانی، چه آنها که دارای شرایط قانونی حضور در ایران هستند و چه آنها که مدارک قانونی حضور در ایران ندارند باید در مدارس دولتی ثبت‌نام شوند.‏ ۵. همه اینها را نوشتم تا به تقریظ اخیر رهبری بر کتاب «خاتون و قوماندان» برسم. این کتاب روایت زندگی ام‌‌البنین حسینی، همسر شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) فرمانده لشکر فاطمیون است که در نبرد با تروریست‌های جبهه النصره در سوریه شهید شد.‏ ۶. در این کتاب به مشکلات مهاجران افغانستانی در ایران هم اشاره و در تقریظ رهبری هم این نکته ذکر شده است: «حوادث مربوط به مهاجران افغان را که در این کتاب آمده است از هیچ منبع دیگری که به این اندازه بتوان به آن اطمینان داشت دریافت نکرده‌ام. برخی از آنها جداً تأثرانگیز است»‏ ۷. در شرایطی که برخی آگاهانه یا بدون داشتن اطلاعات و دانش کافی ظرفیت درخشان حضور مهاجران را در کشور هیچ می‌انگارند و حتی مهاجرستیزی را ترویج می‌کنند، رهبر انقلاب بار دیگر با همین تقریظ مهر دیگری بر سند دوستی و برادری میان مردم ایران و افغانستان زدند.‏ ۸. کاش روایت توسعه کشورهای دیگر را بخوانیم و ببینیم در اغلب کشورهای توسعه یافته، مهاجران چه نقش ارزشمندی برای میزبان ایفا کردند. راه شکوفایی این ظرفیت، سیاستگذاری و قانونگذاری صحیح کشور میزبان در حوزه مهاجرین است.‏ ۹. امید که با مهاجرستیزی و بعضاً نژادپرستی بی‌بنیان برخی، خاطره خوش این همه سال میزبانی از عزیزان افغانستانی ، تلخ نشود. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
شهید صدر چه کتاب‌هایی می‌خواند؟ 📗استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر افزون‌بر کتاب‌های فقهی، اصولی، فلسفی، کلامی و دیگر کتاب‌های تخصصی به مطالعۀ داستان‌ علاقه‌مند بود و به‌طور ویژه قصه‌های پلیسی را دوست داشت. او ادبیات مصری و لبنانی را بر ادبیات عراق ترجیح می‌‌داد و از آنها متأثر بود و خواندن «بینوایان» ویکتور هوگو را دوست داشت؛ 📗به شاگردانش سفارش می‌کرد که تفسیر «المیزان» علامه محمدحسین طباطبایی را بخوانند. او معتقد بود «المیزان» از بهترین و برترین کتاب‌های دوران است و رکودی که تفسیر شیعه پس از طبرسی با آن مواجه شد،‌ توسط علامه طباطبایی از میان رفت و او تفسیر شیعی را با «المیزان» دوباره احیا کرد؛ 📗شهید صدر دیگران را به مطالعۀ سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ بسیار تشویق می‌کرد و می‌گفت: «اسلامِ فرد تنها با مطالعۀ سیرۀ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ کامل می‌شود»؛ 📗او همچنین کتاب‌هایی که در ایران چاپ می‌شد، به‌‌ویژه آثار علامه طباطبایی و شهید مطهری را پیگیری می‌کرد و مجلۀ «مکتب اسلام» را می‌خواند؛ 📗از کتاب‌های «حسن البنا» و «سید قطب» خوشش می‌آمد و برای ارسطو، ابن‌سینا، جان مینارد کینز و لایب نیتس احترام خاصی قائل بود؛ 📗شیخ نجیب سویدان به یاد دارد که رمان «الحي اللاتيني» را از شهید صدر امانت گرفته است؛ [الحي اللاتينی، رمانی عاشقانه است که ماجرای سفر جوانی لبنانی به فرانسه را روایت می‌کند؛ جوانی که می‌خواهد با سفر به غرب، زندگی تازه‌ای را آغاز کند] 📗شیخ محمد فرحات نیز نقل می‌کند یک بار شهید صدر از او حال برادر کوچک‌ترش، زید را می‌پرسد و او شکایت می‌کند که وی وقت خود را به خواندن کتاب‌های «آرسن لوپن» می‌گذراند، اما شهید صدر این اعتراض را نمی‌پذیرد و پاسخ می‌دهد: «من خودم هم این کتاب‌ها را می‌خوانم؛ اگر این کتاب‌ها را نخوانیم چطور می‌توانیم بفهمیم که چه‌چیزهایی در این کتاب‌ها برای فرزندان ما منتشر می‌کنند؟!»؛ 📗سید حسین موسی از اهالی دیوانیه که همواره تازه‌های نشر را پیگیری می‌کرده است به یاد دارد یک بار، دو کتاب جدید را پیدا می‌کند که گمان می‌کرده هیچ‌کس آنها را ندیده است. آن دو کتاب را برای شهید صدر می‌برد، اما او پاسخ می‌دهد که آنها را خوانده است و نیازی به دریافت آنها ندارد. 📚 به نقل از: السيرة و المسيرة في حقائق و وثائق، جلد٢، صفحه ۲۹۲ 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
آنچه که طالبان باید بداند ✍️محمدعلی رنجبر قبل از خواندن این یادداشت به پست های ذیل مراجعه فرمایید: ایران پیروز نبرد هدایت ها در ارتباط با طالبان👇 https://eitaa.com/Binesh_Rahbordi/2818 گزارش راهبردی تحولات افغانستان👇 https://eitaa.com/Binesh_Rahbordi/2837 ملت سازی ضرورتی حیاتی برای افغانستان👇 https://eitaa.com/Binesh_Rahbordi/2903 1- طالبان دارای سه طیف است: طالبان مورد حمایت ما، طالبان مورد حمایت پاکستان و طالبان مورد حمایت آمریکا طالبان مورد حمایت ما توانست طالبان مورد حمایت پاکستان را جذب و طالبان مورد حمایت آمریکا را دفع و بعد هم خود آمریکا را از افغانستان اخراج کند. اقدام بسیار مهم و راهبردی 2- در مرحله پسا خروج آمریکا از افغانستان تلاش ما این بود که اولا تا به تضمین های لازم نرسیدیم طالبان را به رسمیت نشناسیم ثانیا طالبان مورد حمایت ما بتواند در مرحله استقرار نیز طالبان مورد حمایت پاکستان را متقاعد کند که دست از افکار سلفی و متحجرانه خود بردارند و خیلی زود به سمت تاسیس یک نظام مردمی مبتنی بر قانون اساسی مدون بروند. اما طالبان مورد حمایت پاکستان که سردسته آنها عبدالحکیم حقانی است ابتدا قبول نمی کرد و معتقد بود که امیر امارت اسلامی برای حکومت کردن نیاز به قانون مدونی ندارد و روی حکومت بر مبنای پیشرانی پشتون های حنفی تاکید داشتند. اما به تدریج قبول کرد که کتابی در این باره بنویسد که عنوانش این بود: الاماره الاسلامیه و نظامها 3- این کتاب را به ایران فرستادند و یک نسخه تحویل حقیر داده شد تا مدعیات و تجویزاتش را مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم. کتاب خوب شروع کرده بود و مباحث مقدماتی بسیار خوب و حتی عالی بود اما هرچه پیش می رفتیم و به روبناها می رسیدیم کتاب از مسیر درست اسلام به خاطر توجیه آنچه در صدر اسلام اتفاق افتاده بود خارج می شد و سر آخر مدل خاصی جز همان ادعاهای همیشگی پیرامون حکومت نداشت 4- در گزارشی که خدمت بزرگواران ارائه کردیم اینگونه آمده بود که این کتاب و این نظام ادعایی امارت اسلامی چیز خاصی جز تجویزات دیکتاتورمآبانه ندارد و نمی توان پروژه ملت سازی و حق تعیین سرنوشت همه ی مردم و اقوام هزاره، تاجیک، ازبک و پشتون را با این تجویزات محقق کرد. 5- از طرفی طالبان مدام اصرار داشت که هر چه زودتر دولت ما را به رسمیت بشناسید چون سایر قدرتها مثل چین و روسیه و هند به رسمیت شناختن دولت طالبان را متوقف به اقدام ایران کرده اند لکن ما پیش شرط خود در تحقق دولتی قانون مند و برامده از رای مردم را کنار نگذاشتیم و اینها را به رسمت نشناختیم 6- لذا در این مرحله لازم است که طالبان را یک تهدید درست و حسابی و حتی لازم شود گوشمالی جدی بدهیم تا متوجه شوند که باید هر چه زودتر اصلاحات قانونی را انجام و قانون اساسی را مدون کنند. البته باید حواسمان باشد که آب هیرمند بهانه خوبی است برای این تهدید و گوشمالی چون هم عبدالحمید را به چالش می کشیم که چرا در برابر مطالبه مردم سیستان و بلوچستان سکوت کرده است هم طالبان را به چالش می کشیم که چرا به قوانین احترام نمی گذارد منتها باید بررسی شود که آیا آب به اندازه ای هست که وارد کشور ما شود یا خیر! (حواستان به بازی های رسانه ای باشد) 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
راهزنی فرهنگی 🔹اسطوره‌سازی ترکیه با اساطیر ایران 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
در اندیشه اسلامی عدالت رویه‌ای مهم‌تر از عدالت توزیعی است 🎙گفت‌و‌گوی «فرهیختگان» با علی نعمتی درباره عدالت در منظومه فکری شهید صدر: 🔻عدالت در اسلام مورد اعتنا بوده و به آن پرداخته شده است و می‌خواهم پیشاپیش نتیجه گفت‌وگو را این‌طور عرض کنم که عدالت در اندیشه اسلامی، چیزی جز فقه نیست؛ منتها یک فقه توسعه‌یافته مبتنی‌بر همان مبانی پارادایمی اصیل معارف اسلام. اصولا اگر منکر پرداختن اسلام به عدالت باشید، در واقع رسالت پیامبر اکرم‌(ص) را به نوعی زیر سوال برده‌اید. 🔻اگر عدالت جدا از فقه جست‌وجو شود با خطر تحریف دین مواجه خواهیم بود و در واقع توصیه‌ها و تجویز‌هایی را در ساحت اجتماعی مطرح می‌کنیم که اینها فاقد حجیت شرعی هستند. عدالت در منظومه معارف دینی بر خلاف برخی از نظریات عدالت موجود غربی، فرمولی طلایی و عصایی جادویی نیست که شما با زدن آن به مساله‌های مختلف بتوانید پاسخ درخور و عادلانه را دریافت کنید. عدالت در فضا‌ها و ساحت‌های مختلف اقتضای خاص خودش را دارد و این یعنی شما احکام مختلف و قواعد فقهی مخالفی را در موضوعات مختلف فردی و اجتماعی دارید که باید مساله را به کمک آن قواعد موضوعی و تخصصی حل کنید. 🔻شهید صدر مذهب اقتصادی اسلام یا مرام و شیوه و مکتب اقتصادی اسلام را الگویی تصویر می‌کنند که شما به کمک آن می‌توانید به جامعه عادلانه برسید و عدالت را محقق کنید. وقتی ایشان مذهب اقتصادی اسلام را مسیر و مجرای رسیدن به نظم عادلانه تصویر می‌کنند یعنی عدالت ایشان همین مجموعه توصیه‌ها و تجویز‌های اقتصاد اسلامی است که به تعبیری شاید بشود به‌عنوان فقه الاقتصاد هم از آن یاد کرد. 🔻شهید صدر به دنبال کشف قواعد عامی است که شارع مقدس براساس آنها مساله‌های فعلی را حل می‌کند. 🔻قطعا از نگاه شهید صدر عدالت بدون طی کردن این مسیری که شریعت معرفی می‌کند و ایشان به دنبالش هستند قابل تحقق نیست البته این به معنای آن نیست که در یک جامعه غیرمسلمان تحقق این اصول ممکن نباشد. اگر این اصول کشف شوند در هر جامعه‌ای قابل پیاده کردن است و نیازمند ‌انگیزه افراد و نیت آنها و تعبد آنها نسبت به این نظام تکالیف نیست. 🔻 اینطور نیست که تحقق عدالت در نگاه شهید صدر متوقف بر تحول فرهنگی و اصلاح جهت‌ها و ‌انگیزه‌های افراد و اجتماع باشد. البته ایشان برای استخراج و کشف «علم» اقتصاد اسلامی که طبق تعریف رایج از علم نیازمند مطالعه تجربی رفتار‌ها و پدیده‌های اقتصادی در جامعه اسلامی است، تحقق ارزش‌های اسلامی در جامعه را لازم می‌شمارند. http://fdn.ir/page/237433/ 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
دوم خرداد؛ کوششی ناکام علیه حاکمیت دینی ✍️گزارش درباره تاریخ تجدیدنظرطلبی یک جریان سیاسی: 🔸بیراه نیست اگر فاصله‌ سال‌های ۱۳۶۸ تا دوم خرداد ۱۳۷۶ را مهم‌ترین دوره حیات فکری جریان چپ سیاسی در ایران بدانیم. 🔸از آغاز دهه دوم انقلاب اسلامی، برخی رهبران جریان چپ به تدریج از قدرت کنار رفتند و با تشکیل حلقه‌های فکری و تأسیس مراکز مطبوعاتی، در صدد تئوریزه کردن تجدید نظرطلبی در مبانی انقلاب و حاکمیت دینی به نفع تجددخواهی برآمدند و طیف‌ها و سلیقه‌های مختلف نیز با این رویکرد همراه شدند؛ یعنی تا سال ۱۳۷۶ و در یک بازه زمانی تقریباً هشت ساله، بتدریج نحوه خودآگاهی نسبت به مؤلفه‌های تجدیدنظرطلبانه در میان چپ‌ها پیدا شد. 🔸نظریه‌پردازان و تحلیلگران اصلاح‌طلب تقریباً متفق‌اند که در فاصله رحلت امام(ره) تا پیروزی جریان دوم خرداد، اندیشه و گفتار چپ‌ها عمدتاً در سه پایگاه «شاگردان سروش»، «مرکز مطالعات استراتژیک» و «دانشجویان مشغول به تحصیل در خارج از کشور» تولید می‌شد. حلقه «کیان» به عنوان مهمترین گعده‌ فکری اصلاح‌طلبان، ترکیبی از این سه پایگاه عمده بود که طیفی از شاگردان سروش و برخی اعضای مرکز استراتژیک ریاست جمهوری مثل سعید حجاریان و عباس عبدی و برخی از دانشجویان مشغول به تحصیل خارج از کشور را دور هم جمع کرده بود. در واقع رهبر فکری چپ‌ها دست کم در مواجهه با مبانی معرفت دینی، عبدالکریم سروش بود که در اواخر دهه شصت با انتشار «قبض و بسط تئوریک شریعت» تحول نظری خود را آشکار کرد. 🔸مهمترین هدف حلقه کیان نقد معارف شیعه بر مبنای دو اصل «سکولاریسم» و «پلورالیسم دینی» بود. کیان در ابتدا تلاش کرد که میان مبانی دینی و اصول تجدد جمع کند و از این جهت ایده «قبض و بسط شریعت» را ایده‌ای مناسب برای این منظور یافت. این البته موضع آغازین حلقه‌های فکری اصلاح‌طلبان است و به تدریج موضع سکولاریستی این جریان ابعاد جدی‌تری پیدا کرد و مبانی دینی به زینت المجالس گعده‌های روشنفکری تقلیل یافت. چنانکه عبدالکریم سروش در همین مجله کیان نوشت «در جهان جدید انسان‌ها حق دارند و نه تکلیف که دین داشته باشند؛ یعنی اجازه دارند که متدین باشند. اما اگر نخواستند می‌توانند دین دار هم نباشند.»(سروش، ۱۳۷۴، ص ۵) او پیش از این با طرح نظریه «دین حداقلی» در صدد برآمده بود که دست دین را از امور اجتماعی-سیاسی کوتاه کند و تأکید می‌کرد که «از اهم بارهایی که نباید بر دوش دین نهاد، بار حکومت دینی کامل است.»(سروش، ۱۳۷۳، ص ۱۶) 🔸در دوم خرداد ۱۳۷۶، چپ‌ها که یک دوره فعالیت تئوریک را پشت سر گذاشته بودند وارد فاز عملیاتی شدند. به نظر وقت آن رسیده بود آنچه در گعده‌ها و در محافل علمی و در پوشش روشنفکری دینی در لفافه و با کنایه و مجاز و استعاره مطرح می‌شد، عملیاتی شود و به قول سروش، «بار حکومت دینی از دوش دین برداشته شود.» طرح ایده «ولایت انتخابی مقیده فقیه» و تخطئه شأن ولایت فقیه، حضور لیدرهای دوم خردادی در نشست‌های ضددینی مثل کنفرانس قبرس در سال ۷۸ و کنفرانس برلین در سال ۷۹، تحریک جامعه علیه مبانی دینی توسط روزنامه‌های زنجیره‌ای همچون حوادث سال ۷۸، بحران‌سازی علیه جمهوری اسلامی با طرح مسائل ساختارشکنانه مثل لوایح دوقلو، طرح ایده‌هایی مثل جامعه مدنی و انبوهی از اقدامات و اظهارات ضد دینی و تجدیدنظرطلبانه، قرائنی است که نشان می‌دهد دوم خرداد در حقیقت شروع فاز عملیاتی طراحی چپ‌ها برای عبور از حاکمیت دینی بود. 🔸نظریه‌پردازان اصلاح‌طلب که تا دیروز در فکر جمع دین و تجدد بودند، در دوره دوم خرداد بی‌پروا نسخه‌های ضد دینی تجویز کرده رسماً حاکمیت دین را ناکارآمد و نامطلوب خواندند. رهبر فکری دوم خردادی‌ها که تا پیش از این جانب احتیاط را مراعات می‌کرد، اعلان داشت که «امروز تمدن متجدد غرب، ما مسلمانان را دچار بحران هویت نموده و دین توان رویارویی با تمدن غربی را ندارد. تنها منجی، عقلانیت مستقل است.»(کیان، مهر و آذر ۷۸) 🔸به هر حال در دوره قدرت سیاسی دوم خرداد خدا و قرآن و پیغمبر و امام و عصمت و همه اصول و مبانی دینی به آسانی و بی‌پروا مورد حمله قرار گرفت و تلاش برای اعتبارزدایی از حکومت دینی به اوج رسید. با این حال، بر خلاف ادعای لیدرهای این جریان که دائماً از بدنه اجتماعی و اقبال عمومی می‌گویند و خود را نماینده آحاد ملت به حساب می‌آورند، طرح‌های رِفُرمیستی آنها به دلیل ناهمسازی با روحیه دینی مردم ایران، هیچگاه مورد اقبال عمومی قرار نگرفت و بحران‌سازی‌های اصلاح‌طلبان هر بار و در هر برهه واکنش قاطع مردم را به دنبال داشت. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd