شهید صدر چه کتابهایی میخواند؟
📗استاد شهید آیتالله سید محمدباقر صدر افزونبر کتابهای فقهی، اصولی، فلسفی، کلامی و دیگر کتابهای تخصصی به مطالعۀ داستان علاقهمند بود و بهطور ویژه قصههای پلیسی را دوست داشت. او ادبیات مصری و لبنانی را بر ادبیات عراق ترجیح میداد و از آنها متأثر بود و خواندن «بینوایان» ویکتور هوگو را دوست داشت؛
📗به شاگردانش سفارش میکرد که تفسیر «المیزان» علامه محمدحسین طباطبایی را بخوانند. او معتقد بود «المیزان» از بهترین و برترین کتابهای دوران است و رکودی که تفسیر شیعه پس از طبرسی با آن مواجه شد، توسط علامه طباطبایی از میان رفت و او تفسیر شیعی را با «المیزان» دوباره احیا کرد؛
📗شهید صدر دیگران را به مطالعۀ سیره پیامبر صلیاللهعلیهوآله بسیار تشویق میکرد و میگفت: «اسلامِ فرد تنها با مطالعۀ سیرۀ پیامبر صلیاللهعلیهوآله کامل میشود»؛
📗او همچنین کتابهایی که در ایران چاپ میشد، بهویژه آثار علامه طباطبایی و شهید مطهری را پیگیری میکرد و مجلۀ «مکتب اسلام» را میخواند؛
📗از کتابهای «حسن البنا» و «سید قطب» خوشش میآمد و برای ارسطو، ابنسینا، جان مینارد کینز و لایب نیتس احترام خاصی قائل بود؛
📗شیخ نجیب سویدان به یاد دارد که رمان «الحي اللاتيني» را از شهید صدر امانت گرفته است؛
[الحي اللاتينی، رمانی عاشقانه است که ماجرای سفر جوانی لبنانی به فرانسه را روایت میکند؛ جوانی که میخواهد با سفر به غرب، زندگی تازهای را آغاز کند]
📗شیخ محمد فرحات نیز نقل میکند یک بار شهید صدر از او حال برادر کوچکترش، زید را میپرسد و او شکایت میکند که وی وقت خود را به خواندن کتابهای «آرسن لوپن» میگذراند، اما شهید صدر این اعتراض را نمیپذیرد و پاسخ میدهد: «من خودم هم این کتابها را میخوانم؛ اگر این کتابها را نخوانیم چطور میتوانیم بفهمیم که چهچیزهایی در این کتابها برای فرزندان ما منتشر میکنند؟!»؛
📗سید حسین موسی از اهالی دیوانیه که همواره تازههای نشر را پیگیری میکرده است به یاد دارد یک بار، دو کتاب جدید را پیدا میکند که گمان میکرده هیچکس آنها را ندیده است. آن دو کتاب را برای شهید صدر میبرد، اما او پاسخ میدهد که آنها را خوانده است و نیازی به دریافت آنها ندارد.
📚 به نقل از: السيرة و المسيرة في حقائق و وثائق، جلد٢، صفحه ۲۹۲
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
آنچه که طالبان باید بداند
✍️محمدعلی رنجبر
قبل از خواندن این یادداشت به پست های ذیل مراجعه فرمایید:
ایران پیروز نبرد هدایت ها در ارتباط با طالبان👇
https://eitaa.com/Binesh_Rahbordi/2818
گزارش راهبردی تحولات افغانستان👇
https://eitaa.com/Binesh_Rahbordi/2837
ملت سازی ضرورتی حیاتی برای افغانستان👇
https://eitaa.com/Binesh_Rahbordi/2903
1- طالبان دارای سه طیف است: طالبان مورد حمایت ما، طالبان مورد حمایت پاکستان و طالبان مورد حمایت آمریکا
طالبان مورد حمایت ما توانست طالبان مورد حمایت پاکستان را جذب و طالبان مورد حمایت آمریکا را دفع و بعد هم خود آمریکا را از افغانستان اخراج کند. اقدام بسیار مهم و راهبردی
2- در مرحله پسا خروج آمریکا از افغانستان تلاش ما این بود که اولا تا به تضمین های لازم نرسیدیم طالبان را به رسمیت نشناسیم ثانیا طالبان مورد حمایت ما بتواند در مرحله استقرار نیز طالبان مورد حمایت پاکستان را متقاعد کند که دست از افکار سلفی و متحجرانه خود بردارند و خیلی زود به سمت تاسیس یک نظام مردمی مبتنی بر قانون اساسی مدون بروند.
اما طالبان مورد حمایت پاکستان که سردسته آنها عبدالحکیم حقانی است ابتدا قبول نمی کرد و معتقد بود که امیر امارت اسلامی برای حکومت کردن نیاز به قانون مدونی ندارد و روی حکومت بر مبنای پیشرانی پشتون های حنفی تاکید داشتند. اما به تدریج قبول کرد که کتابی در این باره بنویسد که عنوانش این بود: الاماره الاسلامیه و نظامها
3- این کتاب را به ایران فرستادند و یک نسخه تحویل حقیر داده شد تا مدعیات و تجویزاتش را مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم.
کتاب خوب شروع کرده بود و مباحث مقدماتی بسیار خوب و حتی عالی بود اما هرچه پیش می رفتیم و به روبناها می رسیدیم کتاب از مسیر درست اسلام به خاطر توجیه آنچه در صدر اسلام اتفاق افتاده بود خارج می شد و سر آخر مدل خاصی جز همان ادعاهای همیشگی پیرامون حکومت نداشت
4- در گزارشی که خدمت بزرگواران ارائه کردیم اینگونه آمده بود که این کتاب و این نظام ادعایی امارت اسلامی چیز خاصی جز تجویزات دیکتاتورمآبانه ندارد و نمی توان پروژه ملت سازی و حق تعیین سرنوشت همه ی مردم و اقوام هزاره، تاجیک، ازبک و پشتون را با این تجویزات محقق کرد.
5- از طرفی طالبان مدام اصرار داشت که هر چه زودتر دولت ما را به رسمیت بشناسید چون سایر قدرتها مثل چین و روسیه و هند به رسمیت شناختن دولت طالبان را متوقف به اقدام ایران کرده اند لکن ما پیش شرط خود در تحقق دولتی قانون مند و برامده از رای مردم را کنار نگذاشتیم و اینها را به رسمت نشناختیم
6- لذا در این مرحله لازم است که طالبان را یک تهدید درست و حسابی و حتی لازم شود گوشمالی جدی بدهیم تا متوجه شوند که باید هر چه زودتر اصلاحات قانونی را انجام و قانون اساسی را مدون کنند. البته باید حواسمان باشد که آب هیرمند بهانه خوبی است برای این تهدید و گوشمالی چون هم عبدالحمید را به چالش می کشیم که چرا در برابر مطالبه مردم سیستان و بلوچستان سکوت کرده است هم طالبان را به چالش می کشیم که چرا به قوانین احترام نمی گذارد منتها باید بررسی شود که آیا آب به اندازه ای هست که وارد کشور ما شود یا خیر! (حواستان به بازی های رسانه ای باشد)
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
راهزنی فرهنگی
🔹اسطورهسازی ترکیه با اساطیر ایران
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
در اندیشه اسلامی عدالت رویهای مهمتر از عدالت توزیعی است
🎙گفتوگوی «فرهیختگان» با علی نعمتی درباره عدالت در منظومه فکری شهید صدر:
🔻عدالت در اسلام مورد اعتنا بوده و به آن پرداخته شده است و میخواهم پیشاپیش نتیجه گفتوگو را اینطور عرض کنم که عدالت در اندیشه اسلامی، چیزی جز فقه نیست؛ منتها یک فقه توسعهیافته مبتنیبر همان مبانی پارادایمی اصیل معارف اسلام. اصولا اگر منکر پرداختن اسلام به عدالت باشید، در واقع رسالت پیامبر اکرم(ص) را به نوعی زیر سوال بردهاید.
🔻اگر عدالت جدا از فقه جستوجو شود با خطر تحریف دین مواجه خواهیم بود و در واقع توصیهها و تجویزهایی را در ساحت اجتماعی مطرح میکنیم که اینها فاقد حجیت شرعی هستند. عدالت در منظومه معارف دینی بر خلاف برخی از نظریات عدالت موجود غربی، فرمولی طلایی و عصایی جادویی نیست که شما با زدن آن به مسالههای مختلف بتوانید پاسخ درخور و عادلانه را دریافت کنید. عدالت در فضاها و ساحتهای مختلف اقتضای خاص خودش را دارد و این یعنی شما احکام مختلف و قواعد فقهی مخالفی را در موضوعات مختلف فردی و اجتماعی دارید که باید مساله را به کمک آن قواعد موضوعی و تخصصی حل کنید.
🔻شهید صدر مذهب اقتصادی اسلام یا مرام و شیوه و مکتب اقتصادی اسلام را الگویی تصویر میکنند که شما به کمک آن میتوانید به جامعه عادلانه برسید و عدالت را محقق کنید. وقتی ایشان مذهب اقتصادی اسلام را مسیر و مجرای رسیدن به نظم عادلانه تصویر میکنند یعنی عدالت ایشان همین مجموعه توصیهها و تجویزهای اقتصاد اسلامی است که به تعبیری شاید بشود بهعنوان فقه الاقتصاد هم از آن یاد کرد.
🔻شهید صدر به دنبال کشف قواعد عامی است که شارع مقدس براساس آنها مسالههای فعلی را حل میکند.
🔻قطعا از نگاه شهید صدر عدالت بدون طی کردن این مسیری که شریعت معرفی میکند و ایشان به دنبالش هستند قابل تحقق نیست البته این به معنای آن نیست که در یک جامعه غیرمسلمان تحقق این اصول ممکن نباشد. اگر این اصول کشف شوند در هر جامعهای قابل پیاده کردن است و نیازمند انگیزه افراد و نیت آنها و تعبد آنها نسبت به این نظام تکالیف نیست.
🔻 اینطور نیست که تحقق عدالت در نگاه شهید صدر متوقف بر تحول فرهنگی و اصلاح جهتها و انگیزههای افراد و اجتماع باشد. البته ایشان برای استخراج و کشف «علم» اقتصاد اسلامی که طبق تعریف رایج از علم نیازمند مطالعه تجربی رفتارها و پدیدههای اقتصادی در جامعه اسلامی است، تحقق ارزشهای اسلامی در جامعه را لازم میشمارند.
http://fdn.ir/page/237433/
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
دوم خرداد؛ کوششی ناکام علیه حاکمیت دینی
✍️گزارش #روزنامه_ایران درباره تاریخ تجدیدنظرطلبی یک جریان سیاسی:
🔸بیراه نیست اگر فاصله سالهای ۱۳۶۸ تا دوم خرداد ۱۳۷۶ را مهمترین دوره حیات فکری جریان چپ سیاسی در ایران بدانیم.
🔸از آغاز دهه دوم انقلاب اسلامی، برخی رهبران جریان چپ به تدریج از قدرت کنار رفتند و با تشکیل حلقههای فکری و تأسیس مراکز مطبوعاتی، در صدد تئوریزه کردن تجدید نظرطلبی در مبانی انقلاب و حاکمیت دینی به نفع تجددخواهی برآمدند و طیفها و سلیقههای مختلف نیز با این رویکرد همراه شدند؛ یعنی تا سال ۱۳۷۶ و در یک بازه زمانی تقریباً هشت ساله، بتدریج نحوه خودآگاهی نسبت به مؤلفههای تجدیدنظرطلبانه در میان چپها پیدا شد.
🔸نظریهپردازان و تحلیلگران اصلاحطلب تقریباً متفقاند که در فاصله رحلت امام(ره) تا پیروزی جریان دوم خرداد، اندیشه و گفتار چپها عمدتاً در سه پایگاه «شاگردان سروش»، «مرکز مطالعات استراتژیک» و «دانشجویان مشغول به تحصیل در خارج از کشور» تولید میشد. حلقه «کیان» به عنوان مهمترین گعده فکری اصلاحطلبان، ترکیبی از این سه پایگاه عمده بود که طیفی از شاگردان سروش و برخی اعضای مرکز استراتژیک ریاست جمهوری مثل سعید حجاریان و عباس عبدی و برخی از دانشجویان مشغول به تحصیل خارج از کشور را دور هم جمع کرده بود. در واقع رهبر فکری چپها دست کم در مواجهه با مبانی معرفت دینی، عبدالکریم سروش بود که در اواخر دهه شصت با انتشار «قبض و بسط تئوریک شریعت» تحول نظری خود را آشکار کرد.
🔸مهمترین هدف حلقه کیان نقد معارف شیعه بر مبنای دو اصل «سکولاریسم» و «پلورالیسم دینی» بود. کیان در ابتدا تلاش کرد که میان مبانی دینی و اصول تجدد جمع کند و از این جهت ایده «قبض و بسط شریعت» را ایدهای مناسب برای این منظور یافت. این البته موضع آغازین حلقههای فکری اصلاحطلبان است و به تدریج موضع سکولاریستی این جریان ابعاد جدیتری پیدا کرد و مبانی دینی به زینت المجالس گعدههای روشنفکری تقلیل یافت. چنانکه عبدالکریم سروش در همین مجله کیان نوشت «در جهان جدید انسانها حق دارند و نه تکلیف که دین داشته باشند؛ یعنی اجازه دارند که متدین باشند. اما اگر نخواستند میتوانند دین دار هم نباشند.»(سروش، ۱۳۷۴، ص ۵) او پیش از این با طرح نظریه «دین حداقلی» در صدد برآمده بود که دست دین را از امور اجتماعی-سیاسی کوتاه کند و تأکید میکرد که «از اهم بارهایی که نباید بر دوش دین نهاد، بار حکومت دینی کامل است.»(سروش، ۱۳۷۳، ص ۱۶)
🔸در دوم خرداد ۱۳۷۶، چپها که یک دوره فعالیت تئوریک را پشت سر گذاشته بودند وارد فاز عملیاتی شدند. به نظر وقت آن رسیده بود آنچه در گعدهها و در محافل علمی و در پوشش روشنفکری دینی در لفافه و با کنایه و مجاز و استعاره مطرح میشد، عملیاتی شود و به قول سروش، «بار حکومت دینی از دوش دین برداشته شود.» طرح ایده «ولایت انتخابی مقیده فقیه» و تخطئه شأن ولایت فقیه، حضور لیدرهای دوم خردادی در نشستهای ضددینی مثل کنفرانس قبرس در سال ۷۸ و کنفرانس برلین در سال ۷۹، تحریک جامعه علیه مبانی دینی توسط روزنامههای زنجیرهای همچون حوادث سال ۷۸، بحرانسازی علیه جمهوری اسلامی با طرح مسائل ساختارشکنانه مثل لوایح دوقلو، طرح ایدههایی مثل جامعه مدنی و انبوهی از اقدامات و اظهارات ضد دینی و تجدیدنظرطلبانه، قرائنی است که نشان میدهد دوم خرداد در حقیقت شروع فاز عملیاتی طراحی چپها برای عبور از حاکمیت دینی بود.
🔸نظریهپردازان اصلاحطلب که تا دیروز در فکر جمع دین و تجدد بودند، در دوره دوم خرداد بیپروا نسخههای ضد دینی تجویز کرده رسماً حاکمیت دین را ناکارآمد و نامطلوب خواندند. رهبر فکری دوم خردادیها که تا پیش از این جانب احتیاط را مراعات میکرد، اعلان داشت که «امروز تمدن متجدد غرب، ما مسلمانان را دچار بحران هویت نموده و دین توان رویارویی با تمدن غربی را ندارد. تنها منجی، عقلانیت مستقل است.»(کیان، مهر و آذر ۷۸)
🔸به هر حال در دوره قدرت سیاسی دوم خرداد خدا و قرآن و پیغمبر و امام و عصمت و همه اصول و مبانی دینی به آسانی و بیپروا مورد حمله قرار گرفت و تلاش برای اعتبارزدایی از حکومت دینی به اوج رسید. با این حال، بر خلاف ادعای لیدرهای این جریان که دائماً از بدنه اجتماعی و اقبال عمومی میگویند و خود را نماینده آحاد ملت به حساب میآورند، طرحهای رِفُرمیستی آنها به دلیل ناهمسازی با روحیه دینی مردم ایران، هیچگاه مورد اقبال عمومی قرار نگرفت و بحرانسازیهای اصلاحطلبان هر بار و در هر برهه واکنش قاطع مردم را به دنبال داشت.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🖼 بهکلی از ذهنتان خارج کنید
در میان توصیههای دیروز رهبر انقلاب برای سال آخر مجلس، یک انذار را با تعبیر «بهکلی از ذهنتان خارج کنید» تاکید فرموده و تصریح داشتند برای رأی آوردن در انتخابات بعدی حرف نزنید و شعار ندهید! اما سال آخر باید چطور باشد؟
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
لایحه عفاف و حجاب؛ مهندسی معکوس بحران سازی دشمن
✍️محمدعلی رنجبر
🔹هر کشوری مخصوصا کشور ما با پدیده های متعدد اجتماعی مواجه است. پدیدۀ بیحجابی، فساد، تورم، کاهش رشد تولید، تبعیض، فقر، ناامنی، تروریسم، مسکن، اشتغال و هزاران مورد دیگر.. اما مدیریت این پدیده ها باید به دست حاکمیت باشد و نگذارد دشمن آنها را مدیریت کند.
🔸تمام تلاش دستگاه اسکتبار اینست که یک پدیده را تبدیل به مسالۀ اول، آن مساله را تبدیل به مشکل، آن مشکل را تبدیل به معضل و آن معضل را تبدیل به بحران کند!
🔹در واقع دشمن سعی می کند که مدیریت پدیده های ناهنجار کشور را به دست گیرد و با بحران سازی مداوم اجازۀ مدیریت حساب شده و گام به گام آن پدیده ها را ندهد..
🔴 حال باید چه کرد؟!
در چنین مواقعی باید مهندسی معکوس کرد
یعنی باید بحران را تبدیل به معضل، معضل را تبدیل به مشکل و مشکل را تبدیل به مساله و مساله را تبدیل به پدیده کرد.
و آنوقت پدیده ای مثل حجاب را مبتنی بر اولویت بندی و مساله سازی واقعی به سامان رساند.
🔸کاری که دشمن، با پدیدۀ بی حجابی کرده این است و متاسفانه برخی بزرگواران عنایت ندارند و به حکمرانی و تدبیر دستگاه عاقله نظام کمک نمی کنند و اجازه نمیدهند که مهندسی معکوس در باب پدیده حجاب شکل گیرد و آنوقت با اولویت بندی و مساله سازی خودمان پیش آییم.
🔸لایحه حجاب در راستای تدبیر نظام حکمرانی ماست اما متاسفانه برخی خودیها، متوجه این قصه نیستند و مدام با حرکات و گفتارشان، بحران سازی دشمن را زنده نگه می دارند!
قطعا انتقاداتی به این لایحه مثل هر لایحه دیگری وجود دارد اما بالاتر از آن حواسمان باشد به تعبیر رهبری حرف حقی که پازل دشمن را تکمیل میکند، نزنیم.
اجازه دهید مهندسی معکوس بحران سازی دشمن شکل گیرد!
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
هاشمی در انتخابات خرداد ۷۶ چگونه بیطرفی را زیر پا گذاشت؟
🔹محسن هاشمی میگوید: انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶، انتخاباتی درخور بود و آیتالله هاشمی، از این انتقال مسالمتآمیز قدرت احساس خوشحالی میکرد. او در روزنامه شرق نوشت:
🔻«در سال ۱۳۷۶، دوران سازندگی پایان یافت و دولت اصلاحات، سکان امور را در دست گرفت. آیتالله هاشمی رفسنجانی انتقال مسالمتآمیز قدرت را رقم زد و همواره از این اتفاق فرخنده، احساس خوشحالی میکرد.
🔻در انتخابات سالم، رقابتی و پرشور دوم خرداد ۱۳۷۶، سیاست آیتالله هاشمی، هماهنگ با رهبری، حفظ بیطرفی و پیشگیری از برگزاری انتخابات فرمایشی بود.
🔻برای ایشان همه نیروهای موجود، اعم از چپ و راست و میانه، ارزشمند بودند و تلاش میکرد حتیالمقدور کسی را از قطار انقلاب پیاده نکند.
🔻رابطه ایشان با آقای خاتمی، از همین سنخ بود. اگرچه به آقای ناطق نوری رأی داد؛ اما مصلحت بزرگتر را در آن میدید که رأی و نظر واقعی مردم بر کرسی بنشیند.
🔻ایراد خطبه و برحذر داشتن همه نیروها از خدشهدار کردن انتخابات، باعث پیروزی شگفتانگیز جبهه اصلاحات شد؛ در حالی که ارتباط ایشان با نیروهای جناح راست نیز به همان نسبت قوی و سازنده بود».
🔹درباره این تحلیل محسن هاشمی، چند نکته را باید یادآور شد.
🔻۱- برخی دولتمردان عضو کابینه مرحوم هاشمی، با جدیت دنبال تغییر قانون اساسی برای تمدید سهباره ریاستجمهوری وی بودند، اما نتوانستند از قانون اساسی عبور کنند.
🔻۲- به گفته آقای مرعشی، مرحوم هاشمی از شش ماه قبل از انتخابات دوم خرداد و درباره تکلیف حزب کارگزاران (حزب تشکیل شده در دولت هاشمی) گفته بود که بروید سراغ حمایت از آقای خاتمی. آقای هاشمی در انتخابات بیطرف نبود.
🔻۳- هاشمی و حزب دولت ساخته وی، در حالی از خاتمی حمایت کردند که در تقسیمبندی سنتی، آقای ناطق بهعنوان رئیس مجلس وقت و عضو برجسته جناح راست، ادامه دولت هاشمی، و آقای خاتمی بهعنوان نامزد جناح چپ و برحسب ظاهر منتقد دولت، جانمایی میشدند.
بدینترتیب، با توجه به نارضایتی مردم از عملکرد دولت، ناطق حامی آن دولت، و خاتمی، منتقد آن وانمود شد!
🔻4- ائتلاف اصلاحطلبان، متاسفانه امتحان خوبی در قبال التزام به جمهوریت و رای مردم پس ندادهاند. هرگاه- مثل خرداد ۱۳۷۶- برنده شدهاند، به تحسین و تمجید جمهوریت و انتخابات پرداختهاند و انتخاب مردم را "باکیفیت، سالم و از سر عقل و شعور و تشخیص مردم" معرفی کردهاند؛
اما هرجا مردم، انتخابی خارج از نامزدهای مدعیان اعتدال و اصلاحات کردهاند، این ائتلاف به توهین علیه شعور و انتخاب مردم پرداخته و فراتر از آن به آشوبافکنی علیه انتخابات یا دولت برآمده از آن پرداختهاند؛ چنانکه در سال ۸۸ و در دو سال اخیر مرتکب شدند.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd