eitaa logo
یادداشت‌ها | مرتضی توکلی
232 دنبال‌کننده
182 عکس
77 ویدیو
0 فایل
مرتضی توکلی @talabezanjani مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی #صراط_زنجان
مشاهده در ایتا
دانلود
تبلیغ، R&D حوزه‌هاست بازکاوی چرایی تاکید و اولویت اول بودگی تبلیغ در تاکیدات رهبر انقلاب ✍️یحیی جهانگیری 🔸رهبر انقلاب[در دیدار اخیر] دغدغه و نگرانی خود را از فضای تبلیغ در حوزه‌های علمیه بیان داشتند، بی‌شک دلایل مختلف اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگزاری‌های نادرست در حوزه، سبب کاهش توجه به تبلیغ شده است. دیگر طلبه، اولویت خود را تبلیغ نمی‌داند و عنوان مبلغ بودگی را یک عنوان اولی برای خود نمی‌پسندد. دکتر یا استاد دانشگاه بودن، نویسنده یا دارای پست اجرایی داشتن، اول است. 🔸اینک دنبال این مساله نیستم. در گفتگوی ویدیویی با رسانیوز در سال گذشته، دگردیسی اجتماعی کنشگری طلاب را در سده اخیر گفتم که یکی از آنها، کاهش توجه به تبلیغ در میان طلاب است. 🔸یادمان باشد، پدیده‌ها، ایزوله از فکت‌های تاریخی نیستند، و حتما معلول عوامل مختلفند. امیدوارم سیاستگزاران حوزوی، با چند بخشنامه، به دنبال راه حل نباشند. تاکید می‌کنم گاه برای حل مساله باید از همین حالا اقدام کرد و دهه‌ها بعد محصول چید. اما آنچه وادار کرد این یادداشت را بنويسم، تاکید رهبر انقلاب بر اولویت اول بودن آن است. راستی چرا تبلیغ اولویت اول است؟ 🔸ابتدا باید انگاره ذهنی خودمان را از تبلیغ تغییر دهیم. ما همیشه تبلیغ را یک مونولوگ وعظ‌آمیز دانستیم. اما حقیقت آن است که تبلیغ، R&D حوزه است. روزگاری که در دانشگاه‌های غرب جایی برای آر اند دی ها نبود، حوزه ما با ظرفیت تبلیغی خود، حلقه اتصال علم و عین و ساحت اندیشه و عرصه نیاز بودند. 🔸مبلغان با تبلیغ، حوزه را از حجره‌ها با کف جامعه پیوند می‌زنند. تبلیغ سبب می‌شود طلبه دردهای میدان را بچشد و در مدرس‌های علمی به راه حل آن بیاندیشد. حوزه‌ای که تبلیغ ندارد، در عالم ایزوله‌ی ذهنی خود در حجره‌های خود، می‌خواند و می‌نویسید ولی از جامعه بی‌خبر است. تبلیغ، حوزه را از جنس مردم می‌کند، رسول_من_انفسکم، آن وقت، صدای حوزه، صدای نه دردهای فیک، که دردهای اصلی مردم می‌شود، عزیز_علیه_ماعنتّم، حوزه بیش و پیش از اینکه مردم در فلان بحران یا چالش بیافتند، تشخصی می‌دهد و عمل می کند. 🔸به تعبیر آینده‌پژوهان سناریونویس، بیایید سناریو معکوس را فرض کنیم. یعنی تبلیغ اولویت اول نباشد. حالا بیایید این حوزه را تصویر کنیم: ۱. حوزه‌ای است که کتاب تولید می‌کند، ولی تیراژش، به اندازه رمان‌های درجه چندم غربی ترجمه شده، فروش نمی‌رود. ۲. حوزه‌ای که کلی نیروی انسانی برای ترویج دین تربیت کرده است، ولی به اندازه یک دهم یک موتیو سپکیر، مستمع ندارد. و... 🔸آری اگر تبلیغ در حوزه نباشد، حتی تدریس و تحقیق هم، بی‌فایده و بدون ناظر به نیازهای جامعه و جهان خواهد بود. لذا باید "نسبت به تبلیغ نگران" بود و "تبلیغ در نگاه حوزه علمیه باید در مرتبه اول باشد". 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
کم کاری تان در تبیین، با تجمع های مطالبه گری جبران نخواهد شد. 🔻دو تصویر از دو نوع مواجهه با مقوله کشف حجاب که اخیرا در فضای مجازی بازتاب داشته نشانگر اینست که عناصر فرهنگی هنوز اولویت خودش را پیدا نکرده است. 🔹دغدغه مندان فرهنگی، هنوز هم که هنوز است متوجه نشده اند که بر باد رفتن روسری ها تابع خلأ معارفی است که به مرور از ذهن جامعه ما به انزوا کشیده شده است. عامل اصلی اش هم عدم تبیین درست و زمینه سازی هوشمندانه بوده است. 🔹ضدفرهنگ هایی که طی یک فرایند شناختی و ترکیبی توسط دشمن شیوع پیدا کرده و آمیخته با سبک زندگی جوان و نوجوان امروزی شده است با مطالبه برخورد قهری جبران نخواهد شد. 🔸این افراد، به جای اینکه با برنامه ریزی دقیق و اقدامات هوشمندانه، ترتیب یک نوع مواجهه شناختی را بدهد تا از این فرایند بصورت نرم جلوگیری کند، دنبال ساده ترین کارها رفته و بار مسئولیت خود را روی دوش دستگاه امنیتی می گذارد. 🔸باید گفت مطالبه از دستگاه ها به جای خود ولی از این، آبی برای مشکل حجاب گرم نمی شود. 🔻 تصویر دوم اما گویای مواجهه درست با یک مقوله شناختی است که اتفاقا اثر آن خیلی نافذتر و دائمی تر خواهد بود. قدری تامل.. ✍️ مرتضی توکلی 🔻 را دنبال کنید. ┈┄┅═✾ serat ✾═┅┄┈
🌀 چگونه حوزه می تواند تبلیغ را در اولویت اول خودش قرار دهد؟ 👤 علیرضا پناهیان 🔸 جریان تبلیغ در کشور یک جریان مظلوم و مهجور است. اخیراً رهبر انقلاب مطالبی را درباره اهمیت تبلیغ صریحاً بیان کردند و فرمودند که درباره تبلیغ نگران هستند و تبلیغ در حوزه در درجه اول اولویت قرار ندارد و این وضعیت باید تغییر کند و اولویت اول حوزه کار تبلیغ باشد. 🔺 اگر حوزه بخواهد تبلیغ را در اولویت اول قرار دهد، باید تغییراتی در فصل‌های دورس حوزه انجام شود. صرف آشنایی با فقه به معنای خاص، برای امر تبلیغ کافی نیست. 🔻 ما در حوزه، به فقه به معنای اخص کلمه می‌پردازیم و با فقه می‌خواهیم مکلف را از مقام حیرت خارج کنیم. ✅ اما در تبلیغ، رکن اساسی این است که بتوانیم دانشمندانه به مخاطب انگیزه بدهیم درحالی‌که شاید در طول تحصیل در حوزه علمیه، حتی دو واحد هم در این‌باره درس نخوانیم. ♨️ مبلغ لازم است «اسلام‌شناس» باشد. تا زمانی که در حوزه علمیه، تبلیغ را محتاج دانش ندانیم، در تبلیغ موفق نخواهیم بود. 🔺 عالمان دینی در مساجد و محافل مذهبی از شخصیت خوب خود بیش از هر چیز دیگری بهره می‌برند و این در تبلیغ بسیار مؤثر است و از طرف دیگر نیز تعداد زیادی از مخاطبان، فطرت خود را شکفته کرده‌اند و به شایستگی متأثر می‌شوند؛ ♨️ اما باید برای دل‌هایی که آماده نیستند و به عالمان دینی مراجعه نمی‌کنند فکری کرد و امروز بسیاری از جوانان ما رجوعی به دین ندارند. 🔻 تأثیر مبلّغ به عنوان برانگیزاننده مخاطب یک امر مهم است. فقه نمی‌گوید چگونه در مخاطب انگیزه ایجاد کنیم، مبلغ، هم باید اسلام‌شناس باشد و هم باید مخاطب را برای دین‌داری انگیزمند کند و برای انگیزمند کردن، انسان‌شناسی و روان‌شناسی دینی لازم است و ما در این زمینه کم کار کرده‌ایم. ✅ شناخت مخاطب برای امر تبلیغ مهم است. ما برای مخاطب‌شناسی گاهی باید فرد فرد مخاطبین را بشناسیم و بلکه باید به مخاطب‌شناسی از حیث جامعه‌شناسی توجه داشته باشیم و باید ببینیم در جامعه چگونه می‌زند. ✅ ما باید جامعه، فرهنگ و ادبیات آن را بشناسیم. ما می‌خواهیم با مردمی صحبت کنیم که اخلاق را یک رفتار فردی می‌دانند، لذا باید جامعه را شناخت تا وقتی کلمه‌ای می‌گوییم، دریابیم جامعه چه برداشتی از آن می‌کند. ♨️ اما طلبه در حوزه علمیه چنین درس‌هایی نمی‌خواند. ✅ ما برای تبلیغ، نیاز به دانش داریم و نباید تبلیغ را به ذوق، نفس، شخصیت و منش مبلغ واگذار کرد و نباید تبلیغ را به دانش‌های موجود در حوزه واگذار کرد و مبلغ نباید خودش را از دانش مستغنی ببیند. ✅ اکثر آیات قرآن، تبلیغی است ولی این آیات را باید طبقه‌بندی کرد و در تبلیغ، از آنها بهره گرفت. ما برای تبلیغ نیازمند دانش هستیم؛ دانشی گسترده‌تر از فقه به معنای خاص و نیازمند مجاهدت علمی هستیم، مجاهدتی بیشتر از آنچه یک فقیه در موضوعات رایج نیاز دارد. فقه می‌خواهد مکلف را از حیرت در مقام عمل خارج کند، اما تبلیغ می‌خواهد در انگیزه‌های مخاطب وارد شود و تصویر صحیحی از دین، در ذهن او ایجاد کند. 🔻 باید تأسف خورد از اینکه برخی تبلیغ و منبر را برای افراد بی‌سواد می‌دانند. رهبر انقلاب درباره هیچ موضوعی به این سادگی ابراز نگرانی نکردند؛ حتی پیرامون فتنه‌های اخیر و مسائل خارجی و… این درحالی است که برخی از ما تبلیغ را نشناخته‌ایم. 🔻وقتی می‌خواهیم به تبلیغ دین بپردازیم باید محتوایی تولید کنیم و این محتوا باید عالمانه باشد و به بخش‌هایی از دین که به آن پرداخته نشده و اصلی‌ترین، مهم‌ترین و زیربنایی‌ترین بخش‌ها هستند بپردازیم؛ بخش‌هایی که با ما نیز همراه باشد. 🔻باید در یک پدید بیاید. مردمی که غیردینی رفتار می‌کنند، اکثراً دچار سوءتفاهم هستند، باید تحولی در ادبیات دینی ایجاد کنیم که نتیجه‌اش این بشود که وقتی عالم دینی دیدند، بگویند «این فرد، متخصص سلامت فکری، تمرکز و قدرت ذهنی در انسان است و استقلال روحی و فکری برای آدم‌ها مسئله اول اوست». 🕌 مجمع بزرگ مبلغان ماه محرم اصفهان - ۱۴۰۲/۰۴/۲۴ 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نصیری را زندان نکنید ✍️ علی مهدیان بگذارید جلوی چشم باشد، باید انقلابیهای سوپر انقلابی خوب تماشا کنند. آنانکه «نظام» را متهم میکنند تا بگویند ما خیلی آرمانگراییم، تماشا کنند. این عاقبت را ببینند. نصیری را زندان نکنید، او بودنش مفید است. بگذارید طعم تلخ عدالتخواهی خوارجی به ذائقه ها بنشیند. عدالتخواهی بدون اخلاق بدون عقل. نصیری را شماتت نکنید. از او عبرت بگیریم. این عاقبت همه کسانی است که پشت ریش و پشم و ادا و اطوارهای انقلابی ، فکری به حال بیمار دلیشان نمیکنند. این عاقبت عقده ای بازی و لجاجت است. لج بازهای زیادی را دیده ایم، منتظری و میرحسین و کروبی و امجد و بیا جلو تا امروز نصیری خوب است. بگذارید رفیق بازهای عالم سیاست ببینند کوتاه آمدنهایشان مقابل رفقایشان چگونه آنها را حفظ میکند. وقتی در مجالس خصوصی میدیدند چطور اندیشه های امام را تمسخر میکند و خفه خون گرفته بودند و بلکه به او تریبون میدادند و کرسی داوری میدادند و حلوا حلوایش میکردند همینها که ادعای شفافیت و صراحت و عدالتجوییشان گوش فلک را کر کرده. وقتی مبانی کج و معوجش را میدیدند پروژه های آنچنانی ترجمه بحار و امثالهم به او نسپرند. نصیری باید بماند که آخوندها بفهمند درس خارج و فقه و اصول کسی را نجات نمیدهد اگر خودخواهانه مقابل نظام ولایی بایستد، چه شریعتمداری باشی چه منتظری چه جوجه طلبه ای مثل این. همانطور که درس اخلاق هم شیخ علی تهرانی ها و امجدها را نجات نداد. نصیری مفید است تا ببینید جاهل متنسک و عالم متهتک دو روی یک سکه اند. آرمانجویی خالی از نظام و محافظه کاری خالی از انقلاب دو روی یک سکه اند. تا ببینند مارهای خوش خط و خال و لیبرالیسم و اسلام آمریکایی با چه فرآیندی از دل انقلابی بازی بیرون میآید. تا بفهمیم آنانکه اندیشه امام را تا عمیق ترین لایه هایش نپذیرفته اند حق ندارند پرچمدار انقلابی گری باشند. نصیری خوب است بگذارید ادامه دهد بگذارید تاویل والله و الله گفتن حاج قاسم را همه مشاهده کنیم. تا برای عاقبتمان بترسیم و نگران باشیم. آن زمان که برای این نظام و رهبر حکیمش کم میگذاریم حتی با سکوت و انفعالهایمان. ببینیم ماجرا جدی تر از این حرفها است و شوخی ندارد. خدایا به همه ما رحم کن.... 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
چرا پذیرش قطعنامه 598 به نوشیدن جام زهر تعبیر شد؟ ✍️علی ستاری قسمت_اول 🔸27 تیر مصادف با سالروز پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت از سوی جمهوری اسلامی ایران است که در سال 1367 انجام شد. این موضوع یکی از بحث برانگیزترین رخدادهای تاریخ انقلاب اسلامی است چرا که عارف دلسوخته قرن حضرت آیت الله امام خمینی(ره) پذیرش این قطعنامه را به عنوان نوشیدن جام زهر تعبیر کردند و از این حیث لازم است که این موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم. 🔸سال 66 حاوی تحولات بسیاری در جبهه ها از سوی جمهوری اسلامی ایران بود؛ رزمندگان اسلام تمرکز مبارزات خود را از جنوب کشور به سمت جبهه های غرب متمایل کرده بودند و عملیات های بسیاری را با پیروزی پشت سر گذاشتند؛ طی عملیاتهای سال 66 شهرهای حلبچه، ماووت، سیدصادق و حند قریبه از خاک عراق به تصرف نیروهای ایرانی درآمده بود و رزمندگان توانسته بودند بر بسیاری از ارتفاعات استراتژیک تسلط پیدا کنند؛ سال 66 ما شاهد بودیم که ایرانی ها عملیات های بیشتری انجام می دهند و به طور کل موازنه قدرت در جنگ تغییر کرد. 🔸در چنین شرایطی بود که آمریکایی ها که صدام را در حال سقوط به دست ایرانی ها می دیدند وارد رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی ایران شدند و اصطلاحا جنگ نفتکش ها آغاز شد. از طرفی دیگر همزمان با تحولات سال 66 برای نجات صدام از مخمصه ای که در آن گیر کرده بود تلاش ابرقدرت‌ها برای افزایش تسلیحات صدام نیز بیشتر شد به طوری که هواپیماهای پیشرفته میگ 31 در این سال توسط اتحاد جماهیر شوروی در اختیار ارتش بعث عراق قرار گرفت. 🔸بلوک شرق و غرب در سال 66 از هیچ حمایتی برای نجات صدام دریغ نکردند و از تجهیزات زمینی و هوایی گرفته تا سلاح های شیمیایی و میکروبی را در اختیار صدام قرار دادند و با وجود دست برتر بعثی ها از نظر تسلیحاتی اما صدام باز هم نتوانست خود را در برابر ایرانی ها جلو بکشاند. 🔸صدام به حدی مستاصل شده بود در عملی شنیع و غیرانسانی در 7 تیر سال 66 شهر سردشت از توابع استان آذربایجان غربی را بمباران شیمیایی کرد و 110 تن از ساکنان غیر نظامی این شهر را به شهادت رسانده و 8 هزار تن دیگر را در معرض عوارض گازهای شیمیایی قرار داد. بعثی ها حتی به اهالی کشور خود نیز رحم نکرده و در 25 اسفند 66 حلبچه را بمباران شیمیایی کردند و 5 هزار غیرنظامی را به کام مرگ کشاندند. 🔸همه چیز در سال 66 به نفع ایران پیش می رفت؛ با توجه به پیروزی های عظیم رزمندگان اسلام در جبهه های نبرد حق علیه باطل و شکست ها و استیصال صدام، جامعه جهانی به این نتیجه رسید که باید ادبیات خود را با ایران تغییر دهد. 🔸29 تیرماه سال 66 شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه 598 را برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر کرد و در آن زمان جمهوری اسلامی ایران در موضع قدرتمندانه ای نسبت به عراق قرار داشت و به تازگی عملیات غرورآورین کربلای 5 به اتمام رسیده بود. فاو در دست ایران بود و همانطور که قبلا توضیح دادیم سال 66 سال پیروزی‌های ایرانی‌ها بود. 🔸بند اول قطعنامه 598 تاکید داشت که ایران و عراق ذیل یک آتش بس فوری کلیه عملیات ها را خاتمه داده و به مرزهای بین المللی برگردند و عراق نیز آن را پذیرفته بود چرا که این قطعنامه بعد از سال‌ها دفاع ایرانی ها نتیجه اش عقب نشینی و تقدیم کردن مواضع به عراق بود. 🔸نکته بعدی که حائز اهمیت بود اجرای بندهای قطعنامه 598 به صورت ترتیبی لحاظ شده بود یعنی ابتدا باید بند اول که توقف حملات و بازگشتن به مرزهای بین المللی است اجرایی شود بعد روی بندهای دیگر که تعیین متجاوز و پرداخت غرامت است بحث و تصمیم گیری شود و مانند روز روشن بود که عراق به محض اینکه خاکش را پس بگیرد زیر بار غرامت نخواهد رفت و حتی ممکن است حملاتش را با توجه به تسلیحاتی که در دست دارد افزایش دهد؛ لذا جمهوری اسلامی ایران تاکید داشت که بند اول قطعنامه باید به تعیین متجاوز اختصاص داده شود با بی توجهی سازمان ملل و عراق به خواسته های ایران، جمهوری اسلامی سال 66 قطعنامه 598 را نپذیرفت و جنگ ادامه پیدا کرد. 🔸قطعنامه 598 یک سال بعد از صدور توسط ایران پذیرفته شد و امام از آن به عنوان نوشیدن جام زهر تعبیر کرد که البته پیش بینی‌ها هم درست از آب درآمد و در سال 67 زمانی که نیروها به مرزهای بین المللی بازگشتند صدام دوباره به ایران حمله کرد. ⬇️ادامه مطلب 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
چرا پذیرش قطعنامه 598 به نوشیدن جام زهر تعبیر شد؟ قسمت_دوم 🔸بسیاری از روایت ها مبنی بر این است که سال 67 سالی بود که نیروهای ایرانی با ضعف شدیدی در جبهه ها روبرو شده بودند و جریانی در کشور این موضوع را القا می کرد که مردم و نیروها دیگر حاضر به ادامه جنگ نیستند و به دنبال پایان دادن جنگ و مجبور کردن پذیرش قطعنامه بودند؛ موضوعی که بعد از پذیرش قطعنامه و حمله مجدد عراق و حضور پرشور مردم برای دفاع از خاک کشور مشخص شد اشتباه است و سر آن برای تاریخ ماندگار شد. ▪️در بحث پذیرش قطعنامه 598 ذکر چند نکته لازم است. 🔸یکی از رویارویی های آن روزها در کشور رویارویی 2 تفکر بود؛ تفکر اول که امام خمینی(ره) محور آن بود تحت عنوان" جنگ جنگ تا رفع فتنه" و تفکر دوم که مرحوم هاشمی رفسنجانی از آن پیروی می کرد تحت عنوان "جنگ جنگ تا یک پیروزی" بود. 🔸امام و فرماندهان تحت امرش معتقد بودند باید جنگ را تا جایی ادامه داد که فتنه به صورت کامل از بین برود؛ به این معنا که اگر جنگ به پایان رسید و طرفین درگیر با پذیرش صلح سر مرزهای بین المللی برگشتند کشور متخاصم نتواند تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران باشد و دوباره به آن حمله کند اما مدیریت سیاسی کشور یعنی مرحوم هاشمی رفسنجانی با القای تفکر جنگ جنگ تا یک پیروزی به دنبال این بود که با کسب پیروزهایی قدرت سیاسی خود را در مذاکرات برای چانه زنی بالا ببرد و سریعا جنگ را خاتمه دهد. 🔸سردار رحیم صفوی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه پاسداران، طی گفتگویی با «رمز عبور» در ارتباط با اینکه چرا مرحوم هاشمی به دنبال پایان دادن سریع به جنگ بود، با اشاره به هماهنگ نبودن مرحوم هاشمی با امام خمینی(ره) در پیشبرد مسائل جنگ، گفت: رهبری سیاسی جنگ، یعنی آقای هاشمی، با حضرت امام و رهبری نظامی جنگ هماهنگ نبود. به نظر من آقای هاشمی بعد از امام بود و می خواست بعد از امام کشور را اداره کند. لذا می خواست قدرت را در دست داشته باشد و شاید پیش خود فکر می کرد در این جنگ نباید همه چیز از بین برود. این برای حفظ قدرت خود و ادامه حکومت خودش بود که نمی خواست همه منابع کشور از بین برود. آقای هاشمی نگاهش به آینده و قدرت و حکومت بود و به همین دلیل تن به همکاری کامل با نیروهای نظامی نمی‌داد. 🔸البته ناگفته نماند این تلاش ها منوط به سال آخر جنگ نبود بلکه در سال 64 مجمعی تشکیل شد که به مجمع عقلا معروف شد و دکتر حسن روحانی ریاست آن را برعهده داشت؛ بدون اطلاع امام در این مجمع سعی در اتخاذ تصمیماتی برای اتمام جنگ داشتند؛ 🔸چند دستگی در کشور که منشا آن در دست سیاسیون کشور بود موجب می شد که در جبهه ها با تضعیف مواجه شویم به عنوان مثال محسن رضایی که فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آن زمان بود از یک جایی به بعد می گوید؛ راضی شدیم فرماندهی جنگ بر دوش سیاسیون کشور بیفتد تا شاید از جبهه ها بیشتر حمایت شود. 🔸از سال 65 تلاش سیاسیون برای خاتمه دادن جنگ افزایش پیدا کرد. سردار رشید از فرماندهان ارشد سپاه در دفاع مقدس در خصوص تلاش هاشمی در این راستا پیش از اجرای عملیات کربلای 5 در دی ماه سال 65 می‌گوید: هاشمی گویی می‌خواست با نظرخواهی مکرر و زیاد و با ایجاد فضای تردید، از زبان فرماندهان بشنود که نمی‌توان جنگید! و این را فرماندهان سپاه بروند خدمت حضرت امام اعلام کنند ولی فرماندهان سپاه هرگز راضی به این کار نمی‌شدند. 🔸در رابطه با پذیرش قطعنامه 598 یک واقعیت تلخ وجود دارد و آن را امام خمینی(ره) در نامه ای که پس از پذیرش قطعنامه به مسئولان کشور نوشت علنی کرده است؛ امام در ابتدای نامه اش نوشته است؛ «حال که مسئولان نظامی ما، اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ می‌باشند، صریحاً اعتراف می‌کنند که ارتش اسلام به این زودی‌ها هیچ پیروزی به دست نخواهد آورد...» البته ناگفته نماند بعد از تلاش های مرحوم هاشمی رفسنجانی نقش نامه محسن رضایی فرمانده وقت سپاه تمام کننده بوده است و امام در نامه ای که دلایل پذیرش قطعنامه را ذکر می کند به نام محسن رضایی استناد می کند و نقل قول های بسیاری از آن می آورد. 🔸امام در بخشی از نامه خود می نویسد: مسئولین سیاسی می گویند از آنجا که مردم فهمیده اند پیروزی سریعی به دست نمی آید، شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است. شما عزیزان از هر کس بهتر می دانید که این تصمیم برای من چون زهر کشنده است ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی اگر آبرویی داشته باشیم خرج می کنیم. ⬅️قسمت_اول ⬇️ادامه_مطلب 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
چرا پذیرش قطعنامه 598 به نوشیدن جام زهر تعبیر شد؟ قسمت_سوم 🔸این نامه امام در 25 تیر 67 یعنی 2 روز قبل از پذیرش قطعنامه 598 خطاب به مسئولین نوشته شده است و امام امت 2 روز بعد از پذیرش قطع نامه در پیامی خطاب به ملت ایران می نویسد: 🔸خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‌های معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‌ام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می‌کنم… 🔸بعد از پذیرش قطعنامه عراق که پذیرش قطعنامه را ناشی از ضعف ایران می پنداشت تنها 4 روز پس از پذیرش قطعنامه 598 دوباره به ایران حمله کرد و توانستند دوباره وارد خاک ایران شده و محور اهواز خرمشهر را در دست بگیرند اما نیروهایی که در جبهه ها باقی مانده بودند با اجرای عملیات دفاع سراسری و الغدیر بعثی‌ها را به پشت مرزهای بین المللی بازگردانند. 🔸عهد شکنی صدام به همین جا منحصر نشد و 3 روز بعد حمله گسترده تری با حضور منافقین از غرب کشور انجام شد و توانستند از سر پل ذهاب هم عبور کنند اما با عملیات مرصاد دوباره شکست خورده و به سر جای خود نشستند. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
برنامه محرم جریانات اسلام انحرافی چیست؟ ✍️سعید صلح میرزایی 🔸محرّم و صفر بود که نهضت امام خمینی (ره) را به اوج رساند و مرحله‌ اوّل انقلاب یعنی سرنگونی رژیم طاغوت را رقم زد. در طول 44 سال انقلاب اسلامی نیز خطّ عاشورا نگهبان اسلام اصیل و ناب محمّدی و در نتیجه انقلاب اسلامی بوده است. 🔸جریان روشنفکر متمایل به غرب که این کارکرد را از محرّم حسینی دید، در سال‌های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش کرد تا مجالس حسینی را از قالب سنّتی خود تهی کند. به گونه‌ای که عالی‌ترین مقام انقلاب یعنی حضرت امام را به واکنش واداشت. ایشان در 14 آبان سال 59 با اشاره به وسوسه‌های این جریان فرمودند: ▪️«[اینکه برخی گفته‌اند:] «امروز دیگر ما انقلاب کرده‌ایم، روضه دیگر لازم نیست» از غلط‌هایی است که تو دهن‌ها انداخته‌اند؛ مثل این است که بگوییم امروز ما انقلاب کرده‌ایم، دیگر لازم نیست که نماز بخوانیم. انقلاب برای این است. انقلاب کردیم که شعائر اسلام را زنده کنیم، نه انقلاب کردیم که شعائر اسلام را بمیرانیم. زنده نگه داشتن عاشورا یک مسأله بسیار مهم سیاسی- عبادی است.» 🔸پس از شکست جریان متمایل به غرب در این طرح، تلاش مذبوحانه‌ای را آغاز کرد که با بهره‌گیری از مفاهیم عالی نهضت حسینی و با تحریف معنوی آرمان‌ها و اهداف و شعائر حسینی و گاه با تحریف لفظی، اهداف غربگرایانه و یا سازشکارانه خود را پیگیری کند. گاه امام حسین (علیه‌السّلام) را امام مذاکره نامیدند، گاه با تطبیق نادرست بیانات انتقادی قهرمانان کربلا بر مسئولان عالی انقلاب اسلامی و همچنین بر نظام اسلامی، کینه‌های خود را از انقلاب اسلامی بگشایند. عجیب اینکه جریان متحجّر که قاعدتاً باید با جریان غربگرا مرزبندی داشته باشد در این سوءاستفاده‌ با آنها همراهی کرده و به آنها دست یاری می‌دهد. 🔸پس از جنگ ترکیبی‌ای که از مهر سال 1401 آغاز گردید، دو جریان و ، رفتار خود را متناسب با حس و خیال تمام‌شدگی نظام، تنظیم کرد. دیری نگذشت با آرام شدن اوضاع و شکست طراحی‌های سخت دشمن، جریان غربگرا ناامیدانه، برنامه‌های خود را در فاز نرم با استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ای و تریبونی دنبال کرد. 🔸شرایط محرّم سال 1402 به گونه‌ای است که آنها را وامی‌دارد تا با حداکثر توان به میدان آمده و پیش‌بینی می‌شود با قشربندی زیر دست به طراحی عملیاتی بزند: الف) روشنفکران غرب‌زده: این گروه با سوءاستفاده از بیانات امام حسین (علیه‌السّلام) و تحریف معنوی آن کلمات گهربار، به دنبال فروکاستن حرکت حضرت به یک مطالبه و اصلاح اجتماعی و خالی کردن آن از روح حماسی برای حاکمیت اسلام در همه‌ی عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... خواهند بود. این جریان از قدیم به دنبال جایگزین کردن اسلام اجتماعی با کارکرد محدود به جای اسلام حقیقی با رویکرد حداکثری هستند. ب) روحانی‌نماهای زُهری‌مسلک: این عدّه که جمعیت بسیار اندکی را نسبت به جریان روحانیت اصیل شیعی تشکیل می‌دهند معمولاً وابسته به بیت منتظری یا شیرازی یا برخی دیگر از بیوت زاویه‌دار و البته دارای امکانات مالی و رسانه‌ای هستند. خطّی که این جریان دنبال می‌کند رخنه در میان جریان مذهبی با هدف تغییر گفتمان انقلابی مجالس حسینی است. در کنار قرائت‌های جهت‌دار و مخالف جریان عظیم مردمی، گامی نیز با طعنه و کنایه به حرکت انقلاب اسلامی و راهبردهای اساسی آن در تقابل با نظام سلطه، مورد استقبال رسانه‌های غربگرا و بعضاً رسانه‌های ضدّ انقلاب قرار می‌گیرند. ج) ورشکستگان سیاسی با ظاهر مذهبی: امثال مهدی نصیری و حائری شیرازی را در این دسته می‌توان دید. این افراد که بیشتر به بلندگوی دو دسته‌ی قبلی تبدیل شده‌اند و نقش مزدور و بازارسال‌کننده و تکرارکننده‌ آنها را دارند. این افراد با ژست مصلح اجتماعی، هدفی جز دیدن و پررنگ کردن ضعفهای نظام و همچنین بازنمایی مصنوعی نقاط قوّت غرب و بزک تمدّن منحط غربی ندارند. د) اهالی شهوت: این جریان که با همه شعائر اسلامی مخالف است و از حاکمیت اخلاق اسلامی بیزار است با همه‌ی شعائر حسینی، عزاداری، اطعام، راهپیمایی اربعین، سیاهپوشی و ... تعارض دارد. و البته سطح اندیشه‌ی خاصّی ندارد و در کسب طرفدار از جریان متدیّن و همچنین اهل فکر، ناتوان است. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایدیولوژی صورتی 🔸اینروزها با یک مقوله خطرناکی از جریان مذهبی مواجه هستیم که برداشت ها و سلایق شخصی خود را تعمیم داده و آنرا بعنوان ایدئولوژی دینی معرفی می کنند. 🔹همانقدر که اسلام رادیکال و داعشی خطرناک است به همان اندازه فضای صورتی در تبیین دین آسیب زاست. 🔸فارغ از قضاوت درباره اصل برنامه و اینکه چه اشخاصی و با چه معیاری دعوت شده اند بحث سر این موضوع است که نباید برداشت هایی که مبتنی بر قواعد دینی نیست و صرفا یک بنیه ذوقی دارد در مقام ایدئولوژی دینی بیان شود. 🔹کارشناس برنامه، حرف های بظاهر زیبا و احساسی اما بی مبنا مطرح کرده و برای تربیت و مدیریت اجتماعی نسخه می پیچد و مجری هم که با ادبیات دینی چندان آشنا نیست به آن مهر تایید می زند. 🔻آیا واقعا نقش حاکم همان گسترش یافته نقش والد است؟! 🔻محبتی که از آن دم میزنیم در حیطه حکومتی اش چگونه است؟ اینکه از اجرای قانون صرف نظر کنیم؟! 🔻آیا تعهد به قانون یک کشور مغایر با احترام به آراء عمومی و محبت به آن هاست؟! 🔻ادعاهای شما مبتنی بر کدامیک از اصول و قواعد اجتماعی سیاسی اسلام است؟! خواهر بزرگوار! ذوقیات و نظرات شاذ من و شما برای دیگران حجت نیست که بشود سرنوشت یک جامعه را با آنها رقم زد. ✍️ مرتضی توکلی 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🔸برنامه «مهلا»، دو لایه دارد: یکی ستایش حسین و دیگری نکوهش انقلاب.. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
درباب برنامه‌ی "مهلا" 🔻 دعوای امام‌حسین'ع' نه بر سر نماز بوده و نه بر سرِ ادب در جامعه؛ چراکه مردمِ زمانه‌ی حسین'ع' عابد بودند و اهل مستحبّات‌. آنچه امام را از مدینه برای قیام مضطر می‌کند، "دین‌داریِ گزینشی" مردم است که آنقدر دچار "تناقض" شده‌اند که حسین'ع' را دوست می‌دارند و هنگام ذبح او اشک چشم می‌ریزند! این جماعت حتی پشت ِ سر ولیدِ ملعون نماز صیح را ۴ رکعت اقامه می‌کنند و از متدین بودن خود مسرورند. مردم زمانه‌ی امام مردمی متناقض هستند. و چرا نمردند از آن‌همه تناقض؟! و چرا نمی‌میریم با این‌همه تناقضاتی که در دین‌داری خود داریم؟ به‌راستی مردم، مستِ کدام دین بودند که نمازِ صبح را ۴رکعت خواندند و ککشان هم نگزید؟! پس وقتی "گزینش" و "سلیقه" جایگزین "تکلیف" می‌شود، دیگر "ادبِ ظاهری" هم راهی از پیش نمی‌برد و "انسان" را غرق در "توهمِ دین‌داری" ساخته و موجودی "متکبر" و "خودخواه" می‌سازد. 🔻 امام می‌داند این مردم بنده‌ی دنیا شده‌اند و دین را در زندگی آنها "لَعِق" توصیف می‌کند. لعق، به معنای لقلقه‌ی زبان نیست؛ بلکه به‌معنای شیرینی اولیه‌ی آن آدامسی است که بعد از مزمزه کردن مابقی آن‌را دور می‌ریزیم. این یعنی ما از دین و امام، آنچه را که با منافع ما سازگار باشد قبول می‌کنیم و لاغیر. و با عنوان "امام برای همه‌ست"، روتوشی برای گناهان خود دست‌وپا می‌کنیم. 🔻 این‌‌که‌ در برنامه‌ی "مهلا" با سلبریتی‌هایی مواجه می‌شویم که از "ادبِ متوهمِ" عده‌ای سخن می‌گویند، دقیقا همان "ادبِ گزینشی" است که این انسان متکبر دوست دارد شرابش را بنوشد و در اسقاطیل کنسرتش را نیز برگزار کرده، اما نمازش را نیز قبل کنسرتش "قرائت" کند! و جای تعجب است مجری برنامه که هرچه دارد از امام‌حسین'ع' دارد، درقبال این سخن‌های "مبتذل" و "بی‌مبنا" به‌نشانه‌ی تایید سر تکان می‌دهد! آقای پویانفر، "ادب" را "آدابی" است که انسان "ادیب" درهر موضعی "موظّف" به رعایت آنهاست. نه در مجلس عزا می‌شود رقصید و نه در مجلس شادی می‌توان گریست. و آنکه یک گوشه از پازل شخصیتی امام‌ را بنابر منفعت‌ش قبول می‌کند، کاری جز ذبح "شخصیت" امام نمی‌کند. و باید سعی کنیم یک امام قلابی به مخاطب غالب نکنید؛ که امام برای شخص "تائب"، رئوف است و آغوشش باز، و شمشیرش برای تحریف کنندگان دین برّنده‌تر از رعد. و نه هرکه اشکی ریخت یقینا قلندری می‌داند و می‌شود تاج سرِ ما. میزان و سنجش ما تنها یک نماز و گریه نیست. آنکه وارد این خیمه شد و ادعای "محبّت" کرد، باید محبتش رنگ‌وبوی "سنخیّت" بدهد، وگرنه ادبی "مقطعی" دارد و این همان "دینِ گزینشی" است که امام با او "مبارزه" می‌کند. امیرحسن‌اوصالی 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd