eitaa logo
یادداشت‌ها
273 دنبال‌کننده
141 عکس
48 ویدیو
0 فایل
مرتضی توکلی @talabezanjani مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی #صراط_زنجان
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کم کاری تان در تبیین، با تجمع های مطالبه گری جبران نخواهد شد. 🔻دو تصویر از دو نوع مواجهه با مقوله کشف حجاب که اخیرا در فضای مجازی بازتاب داشته نشانگر اینست که عناصر فرهنگی هنوز اولویت خودش را پیدا نکرده است. 🔹دغدغه مندان فرهنگی، هنوز هم که هنوز است متوجه نشده اند که بر باد رفتن روسری ها تابع خلأ معارفی است که به مرور از ذهن جامعه ما به انزوا کشیده شده است. عامل اصلی اش هم عدم تبیین درست و زمینه سازی هوشمندانه بوده است. 🔹ضدفرهنگ هایی که طی یک فرایند شناختی و ترکیبی توسط دشمن شیوع پیدا کرده و آمیخته با سبک زندگی جوان و نوجوان امروزی شده است با مطالبه برخورد قهری جبران نخواهد شد. 🔸این افراد، به جای اینکه با برنامه ریزی دقیق و اقدامات هوشمندانه، ترتیب یک نوع مواجهه شناختی را بدهد تا از این فرایند بصورت نرم جلوگیری کند، دنبال ساده ترین کارها رفته و بار مسئولیت خود را روی دوش دستگاه امنیتی می گذارد. 🔸باید گفت مطالبه از دستگاه ها به جای خود ولی از این، آبی برای مشکل حجاب گرم نمی شود. 🔻 تصویر دوم اما گویای مواجهه درست با یک مقوله شناختی است که اتفاقا اثر آن خیلی نافذتر و دائمی تر خواهد بود. قدری تامل.. ✍️ مرتضی توکلی 🔻 را دنبال کنید. ┈┄┅═✾ serat ✾═┅┄┈
🌀 چگونه حوزه می تواند تبلیغ را در اولویت اول خودش قرار دهد؟ 👤 علیرضا پناهیان 🔸 جریان تبلیغ در کشور یک جریان مظلوم و مهجور است. اخیراً رهبر انقلاب مطالبی را درباره اهمیت تبلیغ صریحاً بیان کردند و فرمودند که درباره تبلیغ نگران هستند و تبلیغ در حوزه در درجه اول اولویت قرار ندارد و این وضعیت باید تغییر کند و اولویت اول حوزه کار تبلیغ باشد. 🔺 اگر حوزه بخواهد تبلیغ را در اولویت اول قرار دهد، باید تغییراتی در فصل‌های دورس حوزه انجام شود. صرف آشنایی با فقه به معنای خاص، برای امر تبلیغ کافی نیست. 🔻 ما در حوزه، به فقه به معنای اخص کلمه می‌پردازیم و با فقه می‌خواهیم مکلف را از مقام حیرت خارج کنیم. ✅ اما در تبلیغ، رکن اساسی این است که بتوانیم دانشمندانه به مخاطب انگیزه بدهیم درحالی‌که شاید در طول تحصیل در حوزه علمیه، حتی دو واحد هم در این‌باره درس نخوانیم. ♨️ مبلغ لازم است «اسلام‌شناس» باشد. تا زمانی که در حوزه علمیه، تبلیغ را محتاج دانش ندانیم، در تبلیغ موفق نخواهیم بود. 🔺 عالمان دینی در مساجد و محافل مذهبی از شخصیت خوب خود بیش از هر چیز دیگری بهره می‌برند و این در تبلیغ بسیار مؤثر است و از طرف دیگر نیز تعداد زیادی از مخاطبان، فطرت خود را شکفته کرده‌اند و به شایستگی متأثر می‌شوند؛ ♨️ اما باید برای دل‌هایی که آماده نیستند و به عالمان دینی مراجعه نمی‌کنند فکری کرد و امروز بسیاری از جوانان ما رجوعی به دین ندارند. 🔻 تأثیر مبلّغ به عنوان برانگیزاننده مخاطب یک امر مهم است. فقه نمی‌گوید چگونه در مخاطب انگیزه ایجاد کنیم، مبلغ، هم باید اسلام‌شناس باشد و هم باید مخاطب را برای دین‌داری انگیزمند کند و برای انگیزمند کردن، انسان‌شناسی و روان‌شناسی دینی لازم است و ما در این زمینه کم کار کرده‌ایم. ✅ شناخت مخاطب برای امر تبلیغ مهم است. ما برای مخاطب‌شناسی گاهی باید فرد فرد مخاطبین را بشناسیم و بلکه باید به مخاطب‌شناسی از حیث جامعه‌شناسی توجه داشته باشیم و باید ببینیم در جامعه چگونه می‌زند. ✅ ما باید جامعه، فرهنگ و ادبیات آن را بشناسیم. ما می‌خواهیم با مردمی صحبت کنیم که اخلاق را یک رفتار فردی می‌دانند، لذا باید جامعه را شناخت تا وقتی کلمه‌ای می‌گوییم، دریابیم جامعه چه برداشتی از آن می‌کند. ♨️ اما طلبه در حوزه علمیه چنین درس‌هایی نمی‌خواند. ✅ ما برای تبلیغ، نیاز به دانش داریم و نباید تبلیغ را به ذوق، نفس، شخصیت و منش مبلغ واگذار کرد و نباید تبلیغ را به دانش‌های موجود در حوزه واگذار کرد و مبلغ نباید خودش را از دانش مستغنی ببیند. ✅ اکثر آیات قرآن، تبلیغی است ولی این آیات را باید طبقه‌بندی کرد و در تبلیغ، از آنها بهره گرفت. ما برای تبلیغ نیازمند دانش هستیم؛ دانشی گسترده‌تر از فقه به معنای خاص و نیازمند مجاهدت علمی هستیم، مجاهدتی بیشتر از آنچه یک فقیه در موضوعات رایج نیاز دارد. فقه می‌خواهد مکلف را از حیرت در مقام عمل خارج کند، اما تبلیغ می‌خواهد در انگیزه‌های مخاطب وارد شود و تصویر صحیحی از دین، در ذهن او ایجاد کند. 🔻 باید تأسف خورد از اینکه برخی تبلیغ و منبر را برای افراد بی‌سواد می‌دانند. رهبر انقلاب درباره هیچ موضوعی به این سادگی ابراز نگرانی نکردند؛ حتی پیرامون فتنه‌های اخیر و مسائل خارجی و… این درحالی است که برخی از ما تبلیغ را نشناخته‌ایم. 🔻وقتی می‌خواهیم به تبلیغ دین بپردازیم باید محتوایی تولید کنیم و این محتوا باید عالمانه باشد و به بخش‌هایی از دین که به آن پرداخته نشده و اصلی‌ترین، مهم‌ترین و زیربنایی‌ترین بخش‌ها هستند بپردازیم؛ بخش‌هایی که با ما نیز همراه باشد. 🔻باید در یک پدید بیاید. مردمی که غیردینی رفتار می‌کنند، اکثراً دچار سوءتفاهم هستند، باید تحولی در ادبیات دینی ایجاد کنیم که نتیجه‌اش این بشود که وقتی عالم دینی دیدند، بگویند «این فرد، متخصص سلامت فکری، تمرکز و قدرت ذهنی در انسان است و استقلال روحی و فکری برای آدم‌ها مسئله اول اوست». 🕌 مجمع بزرگ مبلغان ماه محرم اصفهان - ۱۴۰۲/۰۴/۲۴ 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نصیری را زندان نکنید ✍️ علی مهدیان بگذارید جلوی چشم باشد، باید انقلابیهای سوپر انقلابی خوب تماشا کنند. آنانکه «نظام» را متهم میکنند تا بگویند ما خیلی آرمانگراییم، تماشا کنند. این عاقبت را ببینند. نصیری را زندان نکنید، او بودنش مفید است. بگذارید طعم تلخ عدالتخواهی خوارجی به ذائقه ها بنشیند. عدالتخواهی بدون اخلاق بدون عقل. نصیری را شماتت نکنید. از او عبرت بگیریم. این عاقبت همه کسانی است که پشت ریش و پشم و ادا و اطوارهای انقلابی ، فکری به حال بیمار دلیشان نمیکنند. این عاقبت عقده ای بازی و لجاجت است. لج بازهای زیادی را دیده ایم، منتظری و میرحسین و کروبی و امجد و بیا جلو تا امروز نصیری خوب است. بگذارید رفیق بازهای عالم سیاست ببینند کوتاه آمدنهایشان مقابل رفقایشان چگونه آنها را حفظ میکند. وقتی در مجالس خصوصی میدیدند چطور اندیشه های امام را تمسخر میکند و خفه خون گرفته بودند و بلکه به او تریبون میدادند و کرسی داوری میدادند و حلوا حلوایش میکردند همینها که ادعای شفافیت و صراحت و عدالتجوییشان گوش فلک را کر کرده. وقتی مبانی کج و معوجش را میدیدند پروژه های آنچنانی ترجمه بحار و امثالهم به او نسپرند. نصیری باید بماند که آخوندها بفهمند درس خارج و فقه و اصول کسی را نجات نمیدهد اگر خودخواهانه مقابل نظام ولایی بایستد، چه شریعتمداری باشی چه منتظری چه جوجه طلبه ای مثل این. همانطور که درس اخلاق هم شیخ علی تهرانی ها و امجدها را نجات نداد. نصیری مفید است تا ببینید جاهل متنسک و عالم متهتک دو روی یک سکه اند. آرمانجویی خالی از نظام و محافظه کاری خالی از انقلاب دو روی یک سکه اند. تا ببینند مارهای خوش خط و خال و لیبرالیسم و اسلام آمریکایی با چه فرآیندی از دل انقلابی بازی بیرون میآید. تا بفهمیم آنانکه اندیشه امام را تا عمیق ترین لایه هایش نپذیرفته اند حق ندارند پرچمدار انقلابی گری باشند. نصیری خوب است بگذارید ادامه دهد بگذارید تاویل والله و الله گفتن حاج قاسم را همه مشاهده کنیم. تا برای عاقبتمان بترسیم و نگران باشیم. آن زمان که برای این نظام و رهبر حکیمش کم میگذاریم حتی با سکوت و انفعالهایمان. ببینیم ماجرا جدی تر از این حرفها است و شوخی ندارد. خدایا به همه ما رحم کن.... 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
چرا پذیرش قطعنامه 598 به نوشیدن جام زهر تعبیر شد؟ ✍️علی ستاری قسمت_اول 🔸27 تیر مصادف با سالروز پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت از سوی جمهوری اسلامی ایران است که در سال 1367 انجام شد. این موضوع یکی از بحث برانگیزترین رخدادهای تاریخ انقلاب اسلامی است چرا که عارف دلسوخته قرن حضرت آیت الله امام خمینی(ره) پذیرش این قطعنامه را به عنوان نوشیدن جام زهر تعبیر کردند و از این حیث لازم است که این موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم. 🔸سال 66 حاوی تحولات بسیاری در جبهه ها از سوی جمهوری اسلامی ایران بود؛ رزمندگان اسلام تمرکز مبارزات خود را از جنوب کشور به سمت جبهه های غرب متمایل کرده بودند و عملیات های بسیاری را با پیروزی پشت سر گذاشتند؛ طی عملیاتهای سال 66 شهرهای حلبچه، ماووت، سیدصادق و حند قریبه از خاک عراق به تصرف نیروهای ایرانی درآمده بود و رزمندگان توانسته بودند بر بسیاری از ارتفاعات استراتژیک تسلط پیدا کنند؛ سال 66 ما شاهد بودیم که ایرانی ها عملیات های بیشتری انجام می دهند و به طور کل موازنه قدرت در جنگ تغییر کرد. 🔸در چنین شرایطی بود که آمریکایی ها که صدام را در حال سقوط به دست ایرانی ها می دیدند وارد رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی ایران شدند و اصطلاحا جنگ نفتکش ها آغاز شد. از طرفی دیگر همزمان با تحولات سال 66 برای نجات صدام از مخمصه ای که در آن گیر کرده بود تلاش ابرقدرت‌ها برای افزایش تسلیحات صدام نیز بیشتر شد به طوری که هواپیماهای پیشرفته میگ 31 در این سال توسط اتحاد جماهیر شوروی در اختیار ارتش بعث عراق قرار گرفت. 🔸بلوک شرق و غرب در سال 66 از هیچ حمایتی برای نجات صدام دریغ نکردند و از تجهیزات زمینی و هوایی گرفته تا سلاح های شیمیایی و میکروبی را در اختیار صدام قرار دادند و با وجود دست برتر بعثی ها از نظر تسلیحاتی اما صدام باز هم نتوانست خود را در برابر ایرانی ها جلو بکشاند. 🔸صدام به حدی مستاصل شده بود در عملی شنیع و غیرانسانی در 7 تیر سال 66 شهر سردشت از توابع استان آذربایجان غربی را بمباران شیمیایی کرد و 110 تن از ساکنان غیر نظامی این شهر را به شهادت رسانده و 8 هزار تن دیگر را در معرض عوارض گازهای شیمیایی قرار داد. بعثی ها حتی به اهالی کشور خود نیز رحم نکرده و در 25 اسفند 66 حلبچه را بمباران شیمیایی کردند و 5 هزار غیرنظامی را به کام مرگ کشاندند. 🔸همه چیز در سال 66 به نفع ایران پیش می رفت؛ با توجه به پیروزی های عظیم رزمندگان اسلام در جبهه های نبرد حق علیه باطل و شکست ها و استیصال صدام، جامعه جهانی به این نتیجه رسید که باید ادبیات خود را با ایران تغییر دهد. 🔸29 تیرماه سال 66 شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه 598 را برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر کرد و در آن زمان جمهوری اسلامی ایران در موضع قدرتمندانه ای نسبت به عراق قرار داشت و به تازگی عملیات غرورآورین کربلای 5 به اتمام رسیده بود. فاو در دست ایران بود و همانطور که قبلا توضیح دادیم سال 66 سال پیروزی‌های ایرانی‌ها بود. 🔸بند اول قطعنامه 598 تاکید داشت که ایران و عراق ذیل یک آتش بس فوری کلیه عملیات ها را خاتمه داده و به مرزهای بین المللی برگردند و عراق نیز آن را پذیرفته بود چرا که این قطعنامه بعد از سال‌ها دفاع ایرانی ها نتیجه اش عقب نشینی و تقدیم کردن مواضع به عراق بود. 🔸نکته بعدی که حائز اهمیت بود اجرای بندهای قطعنامه 598 به صورت ترتیبی لحاظ شده بود یعنی ابتدا باید بند اول که توقف حملات و بازگشتن به مرزهای بین المللی است اجرایی شود بعد روی بندهای دیگر که تعیین متجاوز و پرداخت غرامت است بحث و تصمیم گیری شود و مانند روز روشن بود که عراق به محض اینکه خاکش را پس بگیرد زیر بار غرامت نخواهد رفت و حتی ممکن است حملاتش را با توجه به تسلیحاتی که در دست دارد افزایش دهد؛ لذا جمهوری اسلامی ایران تاکید داشت که بند اول قطعنامه باید به تعیین متجاوز اختصاص داده شود با بی توجهی سازمان ملل و عراق به خواسته های ایران، جمهوری اسلامی سال 66 قطعنامه 598 را نپذیرفت و جنگ ادامه پیدا کرد. 🔸قطعنامه 598 یک سال بعد از صدور توسط ایران پذیرفته شد و امام از آن به عنوان نوشیدن جام زهر تعبیر کرد که البته پیش بینی‌ها هم درست از آب درآمد و در سال 67 زمانی که نیروها به مرزهای بین المللی بازگشتند صدام دوباره به ایران حمله کرد. ⬇️ادامه مطلب 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
چرا پذیرش قطعنامه 598 به نوشیدن جام زهر تعبیر شد؟ قسمت_دوم 🔸بسیاری از روایت ها مبنی بر این است که سال 67 سالی بود که نیروهای ایرانی با ضعف شدیدی در جبهه ها روبرو شده بودند و جریانی در کشور این موضوع را القا می کرد که مردم و نیروها دیگر حاضر به ادامه جنگ نیستند و به دنبال پایان دادن جنگ و مجبور کردن پذیرش قطعنامه بودند؛ موضوعی که بعد از پذیرش قطعنامه و حمله مجدد عراق و حضور پرشور مردم برای دفاع از خاک کشور مشخص شد اشتباه است و سر آن برای تاریخ ماندگار شد. ▪️در بحث پذیرش قطعنامه 598 ذکر چند نکته لازم است. 🔸یکی از رویارویی های آن روزها در کشور رویارویی 2 تفکر بود؛ تفکر اول که امام خمینی(ره) محور آن بود تحت عنوان" جنگ جنگ تا رفع فتنه" و تفکر دوم که مرحوم هاشمی رفسنجانی از آن پیروی می کرد تحت عنوان "جنگ جنگ تا یک پیروزی" بود. 🔸امام و فرماندهان تحت امرش معتقد بودند باید جنگ را تا جایی ادامه داد که فتنه به صورت کامل از بین برود؛ به این معنا که اگر جنگ به پایان رسید و طرفین درگیر با پذیرش صلح سر مرزهای بین المللی برگشتند کشور متخاصم نتواند تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران باشد و دوباره به آن حمله کند اما مدیریت سیاسی کشور یعنی مرحوم هاشمی رفسنجانی با القای تفکر جنگ جنگ تا یک پیروزی به دنبال این بود که با کسب پیروزهایی قدرت سیاسی خود را در مذاکرات برای چانه زنی بالا ببرد و سریعا جنگ را خاتمه دهد. 🔸سردار رحیم صفوی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه پاسداران، طی گفتگویی با «رمز عبور» در ارتباط با اینکه چرا مرحوم هاشمی به دنبال پایان دادن سریع به جنگ بود، با اشاره به هماهنگ نبودن مرحوم هاشمی با امام خمینی(ره) در پیشبرد مسائل جنگ، گفت: رهبری سیاسی جنگ، یعنی آقای هاشمی، با حضرت امام و رهبری نظامی جنگ هماهنگ نبود. به نظر من آقای هاشمی بعد از امام بود و می خواست بعد از امام کشور را اداره کند. لذا می خواست قدرت را در دست داشته باشد و شاید پیش خود فکر می کرد در این جنگ نباید همه چیز از بین برود. این برای حفظ قدرت خود و ادامه حکومت خودش بود که نمی خواست همه منابع کشور از بین برود. آقای هاشمی نگاهش به آینده و قدرت و حکومت بود و به همین دلیل تن به همکاری کامل با نیروهای نظامی نمی‌داد. 🔸البته ناگفته نماند این تلاش ها منوط به سال آخر جنگ نبود بلکه در سال 64 مجمعی تشکیل شد که به مجمع عقلا معروف شد و دکتر حسن روحانی ریاست آن را برعهده داشت؛ بدون اطلاع امام در این مجمع سعی در اتخاذ تصمیماتی برای اتمام جنگ داشتند؛ 🔸چند دستگی در کشور که منشا آن در دست سیاسیون کشور بود موجب می شد که در جبهه ها با تضعیف مواجه شویم به عنوان مثال محسن رضایی که فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آن زمان بود از یک جایی به بعد می گوید؛ راضی شدیم فرماندهی جنگ بر دوش سیاسیون کشور بیفتد تا شاید از جبهه ها بیشتر حمایت شود. 🔸از سال 65 تلاش سیاسیون برای خاتمه دادن جنگ افزایش پیدا کرد. سردار رشید از فرماندهان ارشد سپاه در دفاع مقدس در خصوص تلاش هاشمی در این راستا پیش از اجرای عملیات کربلای 5 در دی ماه سال 65 می‌گوید: هاشمی گویی می‌خواست با نظرخواهی مکرر و زیاد و با ایجاد فضای تردید، از زبان فرماندهان بشنود که نمی‌توان جنگید! و این را فرماندهان سپاه بروند خدمت حضرت امام اعلام کنند ولی فرماندهان سپاه هرگز راضی به این کار نمی‌شدند. 🔸در رابطه با پذیرش قطعنامه 598 یک واقعیت تلخ وجود دارد و آن را امام خمینی(ره) در نامه ای که پس از پذیرش قطعنامه به مسئولان کشور نوشت علنی کرده است؛ امام در ابتدای نامه اش نوشته است؛ «حال که مسئولان نظامی ما، اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ می‌باشند، صریحاً اعتراف می‌کنند که ارتش اسلام به این زودی‌ها هیچ پیروزی به دست نخواهد آورد...» البته ناگفته نماند بعد از تلاش های مرحوم هاشمی رفسنجانی نقش نامه محسن رضایی فرمانده وقت سپاه تمام کننده بوده است و امام در نامه ای که دلایل پذیرش قطعنامه را ذکر می کند به نام محسن رضایی استناد می کند و نقل قول های بسیاری از آن می آورد. 🔸امام در بخشی از نامه خود می نویسد: مسئولین سیاسی می گویند از آنجا که مردم فهمیده اند پیروزی سریعی به دست نمی آید، شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است. شما عزیزان از هر کس بهتر می دانید که این تصمیم برای من چون زهر کشنده است ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی اگر آبرویی داشته باشیم خرج می کنیم. ⬅️قسمت_اول ⬇️ادامه_مطلب 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
چرا پذیرش قطعنامه 598 به نوشیدن جام زهر تعبیر شد؟ قسمت_سوم 🔸این نامه امام در 25 تیر 67 یعنی 2 روز قبل از پذیرش قطعنامه 598 خطاب به مسئولین نوشته شده است و امام امت 2 روز بعد از پذیرش قطع نامه در پیامی خطاب به ملت ایران می نویسد: 🔸خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‌های معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‌ام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می‌کنم… 🔸بعد از پذیرش قطعنامه عراق که پذیرش قطعنامه را ناشی از ضعف ایران می پنداشت تنها 4 روز پس از پذیرش قطعنامه 598 دوباره به ایران حمله کرد و توانستند دوباره وارد خاک ایران شده و محور اهواز خرمشهر را در دست بگیرند اما نیروهایی که در جبهه ها باقی مانده بودند با اجرای عملیات دفاع سراسری و الغدیر بعثی‌ها را به پشت مرزهای بین المللی بازگردانند. 🔸عهد شکنی صدام به همین جا منحصر نشد و 3 روز بعد حمله گسترده تری با حضور منافقین از غرب کشور انجام شد و توانستند از سر پل ذهاب هم عبور کنند اما با عملیات مرصاد دوباره شکست خورده و به سر جای خود نشستند. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
برنامه محرم جریانات اسلام انحرافی چیست؟ ✍️سعید صلح میرزایی 🔸محرّم و صفر بود که نهضت امام خمینی (ره) را به اوج رساند و مرحله‌ اوّل انقلاب یعنی سرنگونی رژیم طاغوت را رقم زد. در طول 44 سال انقلاب اسلامی نیز خطّ عاشورا نگهبان اسلام اصیل و ناب محمّدی و در نتیجه انقلاب اسلامی بوده است. 🔸جریان روشنفکر متمایل به غرب که این کارکرد را از محرّم حسینی دید، در سال‌های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش کرد تا مجالس حسینی را از قالب سنّتی خود تهی کند. به گونه‌ای که عالی‌ترین مقام انقلاب یعنی حضرت امام را به واکنش واداشت. ایشان در 14 آبان سال 59 با اشاره به وسوسه‌های این جریان فرمودند: ▪️«[اینکه برخی گفته‌اند:] «امروز دیگر ما انقلاب کرده‌ایم، روضه دیگر لازم نیست» از غلط‌هایی است که تو دهن‌ها انداخته‌اند؛ مثل این است که بگوییم امروز ما انقلاب کرده‌ایم، دیگر لازم نیست که نماز بخوانیم. انقلاب برای این است. انقلاب کردیم که شعائر اسلام را زنده کنیم، نه انقلاب کردیم که شعائر اسلام را بمیرانیم. زنده نگه داشتن عاشورا یک مسأله بسیار مهم سیاسی- عبادی است.» 🔸پس از شکست جریان متمایل به غرب در این طرح، تلاش مذبوحانه‌ای را آغاز کرد که با بهره‌گیری از مفاهیم عالی نهضت حسینی و با تحریف معنوی آرمان‌ها و اهداف و شعائر حسینی و گاه با تحریف لفظی، اهداف غربگرایانه و یا سازشکارانه خود را پیگیری کند. گاه امام حسین (علیه‌السّلام) را امام مذاکره نامیدند، گاه با تطبیق نادرست بیانات انتقادی قهرمانان کربلا بر مسئولان عالی انقلاب اسلامی و همچنین بر نظام اسلامی، کینه‌های خود را از انقلاب اسلامی بگشایند. عجیب اینکه جریان متحجّر که قاعدتاً باید با جریان غربگرا مرزبندی داشته باشد در این سوءاستفاده‌ با آنها همراهی کرده و به آنها دست یاری می‌دهد. 🔸پس از جنگ ترکیبی‌ای که از مهر سال 1401 آغاز گردید، دو جریان و ، رفتار خود را متناسب با حس و خیال تمام‌شدگی نظام، تنظیم کرد. دیری نگذشت با آرام شدن اوضاع و شکست طراحی‌های سخت دشمن، جریان غربگرا ناامیدانه، برنامه‌های خود را در فاز نرم با استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ای و تریبونی دنبال کرد. 🔸شرایط محرّم سال 1402 به گونه‌ای است که آنها را وامی‌دارد تا با حداکثر توان به میدان آمده و پیش‌بینی می‌شود با قشربندی زیر دست به طراحی عملیاتی بزند: الف) روشنفکران غرب‌زده: این گروه با سوءاستفاده از بیانات امام حسین (علیه‌السّلام) و تحریف معنوی آن کلمات گهربار، به دنبال فروکاستن حرکت حضرت به یک مطالبه و اصلاح اجتماعی و خالی کردن آن از روح حماسی برای حاکمیت اسلام در همه‌ی عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... خواهند بود. این جریان از قدیم به دنبال جایگزین کردن اسلام اجتماعی با کارکرد محدود به جای اسلام حقیقی با رویکرد حداکثری هستند. ب) روحانی‌نماهای زُهری‌مسلک: این عدّه که جمعیت بسیار اندکی را نسبت به جریان روحانیت اصیل شیعی تشکیل می‌دهند معمولاً وابسته به بیت منتظری یا شیرازی یا برخی دیگر از بیوت زاویه‌دار و البته دارای امکانات مالی و رسانه‌ای هستند. خطّی که این جریان دنبال می‌کند رخنه در میان جریان مذهبی با هدف تغییر گفتمان انقلابی مجالس حسینی است. در کنار قرائت‌های جهت‌دار و مخالف جریان عظیم مردمی، گامی نیز با طعنه و کنایه به حرکت انقلاب اسلامی و راهبردهای اساسی آن در تقابل با نظام سلطه، مورد استقبال رسانه‌های غربگرا و بعضاً رسانه‌های ضدّ انقلاب قرار می‌گیرند. ج) ورشکستگان سیاسی با ظاهر مذهبی: امثال مهدی نصیری و حائری شیرازی را در این دسته می‌توان دید. این افراد که بیشتر به بلندگوی دو دسته‌ی قبلی تبدیل شده‌اند و نقش مزدور و بازارسال‌کننده و تکرارکننده‌ آنها را دارند. این افراد با ژست مصلح اجتماعی، هدفی جز دیدن و پررنگ کردن ضعفهای نظام و همچنین بازنمایی مصنوعی نقاط قوّت غرب و بزک تمدّن منحط غربی ندارند. د) اهالی شهوت: این جریان که با همه شعائر اسلامی مخالف است و از حاکمیت اخلاق اسلامی بیزار است با همه‌ی شعائر حسینی، عزاداری، اطعام، راهپیمایی اربعین، سیاهپوشی و ... تعارض دارد. و البته سطح اندیشه‌ی خاصّی ندارد و در کسب طرفدار از جریان متدیّن و همچنین اهل فکر، ناتوان است. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایدیولوژی صورتی 🔸اینروزها با یک مقوله خطرناکی از جریان مذهبی مواجه هستیم که برداشت ها و سلایق شخصی خود را تعمیم داده و آنرا بعنوان ایدئولوژی دینی معرفی می کنند. 🔹همانقدر که اسلام رادیکال و داعشی خطرناک است به همان اندازه فضای صورتی در تبیین دین آسیب زاست. 🔸فارغ از قضاوت درباره اصل برنامه و اینکه چه اشخاصی و با چه معیاری دعوت شده اند بحث سر این موضوع است که نباید برداشت هایی که مبتنی بر قواعد دینی نیست و صرفا یک بنیه ذوقی دارد در مقام ایدئولوژی دینی بیان شود. 🔹کارشناس برنامه، حرف های بظاهر زیبا و احساسی اما بی مبنا مطرح کرده و برای تربیت و مدیریت اجتماعی نسخه می پیچد و مجری هم که با ادبیات دینی چندان آشنا نیست به آن مهر تایید می زند. 🔻آیا واقعا نقش حاکم همان گسترش یافته نقش والد است؟! 🔻محبتی که از آن دم میزنیم در حیطه حکومتی اش چگونه است؟ اینکه از اجرای قانون صرف نظر کنیم؟! 🔻آیا تعهد به قانون یک کشور مغایر با احترام به آراء عمومی و محبت به آن هاست؟! 🔻ادعاهای شما مبتنی بر کدامیک از اصول و قواعد اجتماعی سیاسی اسلام است؟! خواهر بزرگوار! ذوقیات و نظرات شاذ من و شما برای دیگران حجت نیست که بشود سرنوشت یک جامعه را با آنها رقم زد. ✍️ مرتضی توکلی 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🔸برنامه «مهلا»، دو لایه دارد: یکی ستایش حسین و دیگری نکوهش انقلاب.. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
درباب برنامه‌ی "مهلا" 🔻 دعوای امام‌حسین'ع' نه بر سر نماز بوده و نه بر سرِ ادب در جامعه؛ چراکه مردمِ زمانه‌ی حسین'ع' عابد بودند و اهل مستحبّات‌. آنچه امام را از مدینه برای قیام مضطر می‌کند، "دین‌داریِ گزینشی" مردم است که آنقدر دچار "تناقض" شده‌اند که حسین'ع' را دوست می‌دارند و هنگام ذبح او اشک چشم می‌ریزند! این جماعت حتی پشت ِ سر ولیدِ ملعون نماز صیح را ۴ رکعت اقامه می‌کنند و از متدین بودن خود مسرورند. مردم زمانه‌ی امام مردمی متناقض هستند. و چرا نمردند از آن‌همه تناقض؟! و چرا نمی‌میریم با این‌همه تناقضاتی که در دین‌داری خود داریم؟ به‌راستی مردم، مستِ کدام دین بودند که نمازِ صبح را ۴رکعت خواندند و ککشان هم نگزید؟! پس وقتی "گزینش" و "سلیقه" جایگزین "تکلیف" می‌شود، دیگر "ادبِ ظاهری" هم راهی از پیش نمی‌برد و "انسان" را غرق در "توهمِ دین‌داری" ساخته و موجودی "متکبر" و "خودخواه" می‌سازد. 🔻 امام می‌داند این مردم بنده‌ی دنیا شده‌اند و دین را در زندگی آنها "لَعِق" توصیف می‌کند. لعق، به معنای لقلقه‌ی زبان نیست؛ بلکه به‌معنای شیرینی اولیه‌ی آن آدامسی است که بعد از مزمزه کردن مابقی آن‌را دور می‌ریزیم. این یعنی ما از دین و امام، آنچه را که با منافع ما سازگار باشد قبول می‌کنیم و لاغیر. و با عنوان "امام برای همه‌ست"، روتوشی برای گناهان خود دست‌وپا می‌کنیم. 🔻 این‌‌که‌ در برنامه‌ی "مهلا" با سلبریتی‌هایی مواجه می‌شویم که از "ادبِ متوهمِ" عده‌ای سخن می‌گویند، دقیقا همان "ادبِ گزینشی" است که این انسان متکبر دوست دارد شرابش را بنوشد و در اسقاطیل کنسرتش را نیز برگزار کرده، اما نمازش را نیز قبل کنسرتش "قرائت" کند! و جای تعجب است مجری برنامه که هرچه دارد از امام‌حسین'ع' دارد، درقبال این سخن‌های "مبتذل" و "بی‌مبنا" به‌نشانه‌ی تایید سر تکان می‌دهد! آقای پویانفر، "ادب" را "آدابی" است که انسان "ادیب" درهر موضعی "موظّف" به رعایت آنهاست. نه در مجلس عزا می‌شود رقصید و نه در مجلس شادی می‌توان گریست. و آنکه یک گوشه از پازل شخصیتی امام‌ را بنابر منفعت‌ش قبول می‌کند، کاری جز ذبح "شخصیت" امام نمی‌کند. و باید سعی کنیم یک امام قلابی به مخاطب غالب نکنید؛ که امام برای شخص "تائب"، رئوف است و آغوشش باز، و شمشیرش برای تحریف کنندگان دین برّنده‌تر از رعد. و نه هرکه اشکی ریخت یقینا قلندری می‌داند و می‌شود تاج سرِ ما. میزان و سنجش ما تنها یک نماز و گریه نیست. آنکه وارد این خیمه شد و ادعای "محبّت" کرد، باید محبتش رنگ‌وبوی "سنخیّت" بدهد، وگرنه ادبی "مقطعی" دارد و این همان "دینِ گزینشی" است که امام با او "مبارزه" می‌کند. امیرحسن‌اوصالی 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🌀 دردهای مزمن جبهه انقلاب حاشیه‌ای بر واکنش‌های این روزهای جبهه انقلاب ✍️ حسین ایزدی 🔸 در کنار همه امتیازات ، اما به آسیب‌هایی دچار هستیم که باید چاره‌ای برای آن‌ها اندیشید. 🔺 اینکه جبهه به سرعت واکنش نشان می‌دهد یعنی جبهه انقلاب زنده است، دارای دغدغه است، نمی‌خواهد بی تفاوت باشد، این‌ها همه مزیت ماست. 🔻 اما اینکه نمی داند کجا، در چه اندازه، و با چه روشی کنش و واکنش داشته باشد، یعنی از پختگی لازم برخوردار نیست و هنوز به لازم نرسیده است. ♨️ برخی از آسیب‌هایی که دچار هستیم: 1⃣ تسرع منهای تأمل ذهن بخشی از جبهه انقلاب خیلی سریع بهم می‌ریزد، خیلی سریع به واکنش می‌افتد، خیلی سریع به نفی و طرد می‌رسد، خیلی سریع تحلیل می‌کند، خیلی سریع محکوم می‌کند! همه اینها نشان‌دهنده ضعف‌های ساختاری است. ضعف‌هایی که اگر چاره نکنیم همچنان در انفعال می‌مانیم. کافی است «یک اتفاق» در عرصه برجسته شود، همه ذهن، کنش و دغدغه ما را به خود معطوف می‌کند. 2⃣ بی مسئلگی بخشی از جبهه انقلاب حتی خیلی سریع اولویت‌هایش تغییر می‌کند. کسی که اولویت‌ها و مسئله‌هایش سریع تغییر می‌کند، یعنی اساسا فاقد مسئله است و اولویتی ندارد. به همین دلیل می‌بینیم کل همّ و غمّ جبهه گاهی در حد یک هفته می‌شود واکنش به مثلا انتشار عکس فلانی با فلانی یا خواندن یک شعر غلط از طرف فلان مداح.... 3⃣ غلبه روحیه نفی و طرد ما دارای چنان قدرتی هستیم که می‌توانیم با واکنش‌های حساب‌نشده اما پرحجم و تند و تیز به سرعت یکی را به مرز نفی و از انقلاب برسانیم. اصلا گویی کاری جز طرد نداریم!! این به معنای نادیده‌گرفتن خطوط قرمز نیست، به معنای پافشاری بر اصول نیست، بلکه به معنای فقدان سیاست اقدام است. 4⃣ نارسائی تئوریک یکی از مشکلات اساسی ما است که موجب شده دچار شویم. تعریف روشنی از بودن و انقلابی نبودن نداریم. حتی تعريف صحیح و جامعی از نداریم. نمی‌دانیم دقیقاً موطن نزول و تطبیق "اشداء علی الکفار و رحماء بینهم" چیست و برای کجاست؟ وقتی چنین شد، بر اساس آنچه حدود انقلابی‌بودن می‌دانیم دیگران را قضاوت می‌کنیم و فعل خود را مصداق بصیرت‌افزایی می‌پنداریم! یکی را نفی و طرد می‌کنیم و دیگری را محکوم و مطرود. فقط هم قرائت خودمان از آقا را قبول داریم. جهت‌گیری ما گاهی به سمت کشف حقیقت نیست، بلکه به سمت اثبات مواضع خومان است و این هم بد است. حالا هم که یاد گرفته‌ایم تا کسی حرفی خلاف میل ما می‌زند اسم او را صورتی می‌گذاریم. 5⃣ افراط در در واکنش گاهی نسبت به برخی مسائل باید واکنش نشان داد و قطعا وظیفه است. مثلا کسی شعر غلطی خوانده است، باید داد، اما ما چنان بلایی به سر وی می‌آوریم و او را تا مرزهای کفر بالا می‌بریم؛ که به غلط کردن بیافتد. این شیوه امامان ماست؟ این شیوه رهبری است؟ پس مروت و چه می‌شود؟ کسی شک ندارد شعری که فلانی خواند غلط است، کسی شک ندارد تطهیر خاتمی غلط است، کسی شک ندارد هزارتا مسئله دیگر وجود دارد، مهم نحوه مواجهه ما با هر یک از این مسائل است. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
اگر زینبی روایت نکنیم... 👤 1️⃣ یکم. هرجا جنگ فیزیکی بوده، پیش از آن جنگ روایت ها شکل گرفته است. آمریکا به عراق حمله کرد؛ به بهانه نابودی سلاح کشتارجمعی. به افغانستان حمله کرد به بهانه 11 سپتامبر. صدام به ایران حمله کرد به بهانه نقض یک توافقنامه بین المللی. ✔️ بهانه یعنی چی؟ یعنی روایتی از واقعیت که بتواند افکار عمومی را مجاب کند که این هجمه فیزیکی مشروع است. کربلا نیز همین بود... 2️⃣ دوم. زمانه ای را که کربلا ساخت مرور کنید... شهادت امام حسن و نقض صلح نامه و سب امیرالمومنین و جلوگیری از تفسیرقرآن و ترویج عقاید دروغین مثل جبر و بدعت های آشکار و نصب منافقین در پست های کلیدی و در انتها تلاش برای بیعت گرفتن از تک تک مسلمانان تا همه زشتی ها را رسمیت ببخشد. ▪️ معاویه همه ابزارهای جنگ روانی را بکار بست؛ از تطمیع تا تهدید و تحمیق تا سفیدنمایی خود تا خوارانگاری اهل بیت تا شعارهای دروغین تا شایعه ها و ... ✖️ به بخش هائی از ادبیات نامه معاویه توجه کنید که چطور برای تحمیق دیگران به سیدالشهدا می نویسد: "تقوا پیشه کن و با خویشاوندان خود جنگ نکن...از تو انتظار نداشتم چنین کنی. ...تو داری نقص عهد می کنی. ...خود را خوار نکن" ✔️ خلاصه اقدامات روانی معاویه وارونه نمائی حقایق بود. چنان تصویری از امیرالمومنین ساخته بود که مردم از فرزندانش نیز کینه گرفتند... تا عاشورا رقم خورد... 3️⃣ سوم. خطبه منا را ببینید... خطبه سیدالشهدا دو سال قبل از عاشورا. حضرت در آنجا در میان 700 نفر از صحابه و تابعین سخن گفتند. 2 بند در این خطبه می درخشد. یکی شناساندن ماهیت انحرافی بنی امیه و دیگر انذار و هشدار به علما و خواص. فرمودند چرا مقابل ظلم ها ساکتید؟ بانی ظلم به ضعفا شمائید...شمایی که امربه معروف و نهی از منکر نمی کنید... 4️⃣ چهارم. مخاطبان جنگ روانی معاویه را ببینید... مردم کوفه و شام. اما ایندو متفاوت بودند. مردم شام به شدت دنیاگرا و جاهل و بی قید. اما مردم کوفه نه. مردم کوفه ظاهرا اهل دین بودند اما بی طرف. جامعه ای نیم بند که می خواستند نه با باطل باشند و نه حق. به تعبیر امروزی ها مذهبی سکولار و صورتی و عافیت اندیش و محافظه کار. 5️⃣ پنجم. شد آنچه نباید می شد...اما همچنان جنگ روایت ها. خلاصه تقابل رسانه ای ابن زیاد و یزید مقابل اسرا چنین بود: شکست خوردید و این شکست یعنی مغضوب خدائید. خواستند بگویند قلت و مصائب بر حسینیان نشانه باطل بودن و فتوحات ظاهری یزیدیان نشانه حق بودن است. این دست اقدامات برای تان امروزی نیست؟ بماند. اما ما رایت الا جمیلا مقابل همین دسیسه بود. نفرمود زیبایی دیدم. فرمود جز زیبایی ندیدم. یعنی همه این بلاها و مصائب برای ما جز پیروزی نبود و چنان شرح داد که در تاریخ بماند و دست به دست شود تا امروز...آن حسینی را که دشمن کشت پیش چشم دوست/ چشم دشمن کور اینک عالمی مجنون اوست ▪️ سبک روشنگری حضرت زینب و امام سجاد در دو شهر کوفه و شام و در مجالس یزید و ابن زیاد متفاوت بود. در کوفه هشداردهنده تا از خواب غفلت بیدار شوند و اما در شام آگاهی دهنده تا حجاب خرافات و جهل ها برداشته شود؛ این نیز مهمترین درس جنگ روایت ها یعنی مخاطب شناسی است. در هردو مجلس عده ای می گریستند. اما در کوفه جماعتی کمر به جبران بستند و در مجلس یزید گروهی جدا شدند و مجلس ختم و عزا گرفتند ...و اینطور شد که کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود. 6️⃣ ششم و در نهایت. و اگر زینبی روایت نکنیم... در جنگ روایت ها شکست بخوریم باز هم خون ها ریخته می شود. خون عجمیان ها و آرمان ها و رضازاده ها و زینال زاده ها ثمره تسلط موقت روایت دشمن در فضای مجازی بود. برخی مسخ شدند و خون بهترین ها را ریختند. و اما غلبه دشمن در جنگ روایت ها آنجا شکل می گیرد که اهل خرد و علما و خواص سکوت کنند. ببینند و بگذرند. خطبه منا خاطرتان هست؟ همان. اینجاست که در مارپیچ سکوت خواص، اوباش بپا می خیزند و تلقی قدرت و تسلط برای جبهه باطل می سازند و دو جماعت جاهل(غرب زده و شامی مسلک) و جماعت وسط باز(حزب اللهی سکولار و کوفی صفت) نیز همراهی می کنند. اینجاست که خون ها ریخته می شود. خون بهترین ها. حتی خون انسان کامل. چه بخواهیم و نخواهیم. 🔻 لب کلام؛ 🔚 هرکس هرجا هست قیام کند. قیام امروز روایت حق است و منحصر به رسانه ها و منبری ها نیست. جنگ روایت ها جنگ توده هاست. هرکس هرجا نشسته، بایستد...واگرنه عاشوراها رقم می خورد. پایان پیام. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🔺رشته توییتی که نشان می دهد حل مشکل مسکن ریشه حل مشکلات اقتصادی است 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 بشنوید| برنامه تلویزیونی «جهان آرا» 👈🏼موضوع: به بهانه سالگرد جنبش مشروطه و اعدام شهید شیخ فضل الله نوری 🔹نسبت ما با غرب مدرن 🔸چرا تجویز غرب گرایانِ ایرانی همواره به فاجعه ختم می شود؟ 🔰صوت کامل گفت‌وگو با: 👤دکتر شهریار زرشناس/ عضو هیات علمی دانشگاه کیفیت بالا - 43 مگابایت ◽️ شنبه چهاردهم مرداد 1402 🆔 @ofogh_tv 🆔 @jahanara_ofogh
دفاعی عقیم و پرهزینه ✍️ آیت الله ابوالقاسم علیدوست 🔸مدتی است برخی مبلغان و واعظان مشهور و محترم کشور، در دفاع و توجیه مشکلات موجود کشور، اوضاع حاکم بر حکومت امام علی – علیه السلام – را مطرح و وضعیت موجود را با حکومت مولا – علیه السلام – مقایسه می کنند! و آخرین آن، حرکتی بود که یکی از سخنرانان در چهارم مردادماه امسال (۱۴۰۲) انجام داد. 🔸در گذشته هم طلبه‌ای جوان مطرح کرد که حدود (یا بیش از) ثلث نهج البلاغه، راجع به متخلفان اقتصادی و غیر اقتصادی از کارگزاران حکومت علوی است. دیگری در مشهد مقدس مطرح کرد که حدود سی فساد در حکومت امام – علیه السلام – بوده است که امام نتوانسته‌اند آن ها را معالجه کنند. چنان که واعظ دیگری در پاسخ به سوال یکی از اصحاب رسانه که مطرح کرد (بدین مضمون): به نظر شما، امام خمینی و رهبران انقلاب ایران تا چه حد در پیاده کردن اهداف خود موفق بوده اند؟ پاسخ داد: من سوال را به شما برمی‌گردانم و می‌پرسم: اصولا پیامبران و پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله- تا چه پایه موفق بوده‌اند؟(استفهام انکاری) 🔸طبیعی است که این حضرات، خود را موظف به دفاع از عملکردها و وضعیت موجود دانسته و به گمان خویش، تکلیف خود را انجام داده‌اند و از نظام، انقلاب و مسئولان دفاع جانانه کرده‌اند؛ قهرا در آینده هم شاهد ادامه این حرکت خواهیم بود. و از آن جا که عموم این آقایان، از چهره‌های انقلابی و از موقعیت قوی در امر تبلیغ برخوردار و صاحب تریبون‌های حساس‌اند (و اگر چنین نبود این جانب ورود نمی‌کردم) حقیر به تحلیل و بررسی این حرکت می‌پردازم. حاصل پرداختن به ادله ذیل، چیزی جز اثبات عقیم بودن این نوع دفاع (توهم دفاع) و پرهزینه بودن آن نیست؛ بدین قرار: ۱. آن چه این آقایان بیان می‌کنند یا در اصل خلاف واقع، یا غیر ثابت، یا راست ناقص و یا به قدری آمیخته به مبالغه است که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد. با پوزش از اطاله نوشته، ناچارم توضیح کوتاهی در این باره داشته باشم. نهج البلاغه شریف – طبق برخی شمارش‌ها- دارای ۲۴۱ خطبه، ۷۹ کتاب و نامه و ۴۸۰ حکمت است.(مطابق نهج البلاغه فیض الاسلام) در نامه ۲۰، ۴۰، ۴۱، ۴۳، ۴۵ و۷۱ اشاره به تخلف‌هایی شده است. این احتمال بسیار موجه است که مخاطب نامه ۴۰ و ۴۱ یک نفر (عبیدالله بن عباس) است. چنان که در نامه ۴۳ صرفا اشاره به گزارشی علیه مصقلة بن هبیره شیبانی است که با توجیه وی، امام – علیه السلام – دفاع او را می‌پذیرند. همچنین نامه ۴۵ راجع به عثمان بن حنیف است که کار ناروای او صرفا نشستن بر سر سفره‌ای بود که اغنیا بر آن حاضر و فقرا غائب بودند. (وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّکَ تُجِیبُ إِلَی طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِیُّهُمْ مَدْعُوٌّ) 🔸این جانب هیچ توجیه نیستم که با این وضعیت، با گفته‌ای که ثلث نهج البلاغه را راجع به برخورد با کارگزاران فاسد میداند، چه برخوردی باید داشت؟!! حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات، جسیم می‌کنند؛ از برخورد قاطع، روشن، سریع و عبرت‌آموز حضرت هم بگویند تا معلوم شود بیان ها تا چه پایه ناقص است!! برای نمونه خوانندگان محترم رفتار امام را با ابن هرمه (دعائم الاسلام ، ج۲ ص ۵۳۲) مطالعه کنند تا معلوم شود برخی نقل‌ها تا چه پایه راست ناقصی است که هیچ کم از خلاف واقع گفتن ندارد. 🔸در مقایسه و تشبیه باید به همه اقتضائات تشبیه، توجه کرد. حکومت امام علی – علیه السلام – در طول چهار سال و چند ماه بر سرزمین پهناور اسلام که عراق و ایران بخشی از آن است بعثت عدالت بود که هرگز – هرگز – نباید رفتاری این چنینی با آن داشت! نسبت به سخنی که به حدود ۳۰ فساد در زمان حکومت امام علی علیه السلام اشاره می‌کند، باید توجه کرد که این فسادها، هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبل به ارث رسیده بود. (قد عملت الولاة قبلی أعمالا خالفوا فیها رسول الله صلی الله علیه وآله...)و حضرت نمی‌توانستند با سرعت و به راحتی آن‌ها را ریشه‌کن کنند (وَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَی تَرْکِهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَی مَوَاضِعِهَا .... لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی حَتَّی أَبْقَی وَحْدِی....) و این چه ربطی به کژی‌ها و ناراستی‌های مورد نظر دارد؟ ضمن این که مبنای این گفته، روایتی است که فاقد سند معتبر است؛ هر چند اگر واجد سند معتبر هم بود، برای اثبات مطلب کافی نبود؛ زیرا خبر واحد هر چند واجد سند معتبر باشد، برای اثبات غیر احکام شرعی کافی نیست. 🔸سند روایت این است: «علی بن ابراهیم عن ابیه عن حماد بن عیسی عن ابراهیم بن عثمان [عمر] عن ابان بن ابی عیاش عن سلیم بن قیس اسدی (روضه کافی ، ص ۵۸، ح ۲۱) این سند به دلیل اشتمال بر ابان بن ابی عیاش ضعیف است. البته در روضه کافی از ابان یاد نشده است ، لکن مطابق موازین رجال بین ابراهیم بن عثمان [عمر] و سلیم بن قیس ، این شخص واسطه در نقل است. 🔻ادامه در پست بعدی👇 .
دفاعی عقیم و پرهزینه ✍️ آیت الله ابوالقاسم علیدوست صفحه 2 ۲. نباید تردید کرد دفاع‌هایی این چنین، هرگز منتقدِ به وضعیت موجود در جمهوری اسلامی ایران را معتقد به این روش حاکمیتی نمی‌کند؛ بر عکس، چوب حراج بر تراث می‌زند که بگویند: پس هر حکومتی از اسلام وضعیتش چنین است! من نمی‌دانم آن حضرات در آینده در نیمه شعبان، چگونه می‌خواهند از حکومت مهدوی بگویند و فریاد زنند که :«یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بعد مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؟ ۳. این گونه سخنرانی‌ها، تأمین خاطر دادن به مسئولانی است که هیچ نیازمند به تأمین خاطر نیستند، بلکه بیش از هر چیز و هر زمان محتاج شنیدن نقدهای منصفانه، خالی از سفیدنمایی ناموجه (و البته به دور از سیاه‌نمایی) هستند. ۴. دفاع از انقلاب و نظام البته با پذیرش برخی کاستی ها، خود تحریمی و ... راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند. 🔸در پایان تذکری مشفقانه و ناصحانه به این حضرات باید داشت که قدری با احتیاط سخن بگویید و بدون هیچ عایدی و نتیجه، ناخواسته نسل امروز را با حکومتی که بی‌همتا در عدالت بود، بدبین نسازید. مخاطبانی هم که این سخنان را می‌شنوند، نباید این سخنان را جدی بگیرند و نسبت به آن چه باید مدافعش باشند، بدبین شوند. خوب است کسانی که وظیفه خطیر و ظریف دفاع از انقلاب اسلامی را بر دوش می گیرند، اَبرو را طوری آرایش نکنند که چیزی از چشم باقی نماند! و بُن همان شاخه‌ای را که بر آن نشسته‌اند، به دست اره نسپارند! 🔸این روزها دشمنان اهل بیت – علیهم السلام – برای دور کردن نسل جدید شیعه از دامان پاک اهل عصمت‌، نقشه‌های بسیار پیچیده‌ای اجرا می‌کنند؛ در چنین فضایی لازم است هر گاه به دلیلی سخنی از اهل بیت علیهم السلام می‌گوییم، مراقب سوء استفاده‌های احتمالی و قطعی، از گفته‌هایمان باشیم. سخن گفتن از اهل بیت به هر عنوان ورود به وادی مقدس طُوَی است که باید با احتیاط در آن میدان قدم برداشت! فراموش نکنیم که: *إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ أُولٰئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولًا*. قم – حوزه علمیه – ابوالقاسم علیدوست۱۴/ ۵/ ۱۴۰۲ 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
یادداشتی از استاد مسعود عالی در پاسخ به یادداشت استاد ابوالقاسم علیدوست بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم 🔸بجاست برخی بزرگواران که بیشتر دستی در فقه و اصول دارند بهتر با مواضع فکری رهبر بزرگوارمان آشنا شوند تا دوستانی که در میدان مقابله با مفاسد سیاسی و اجتماعی صدایشان بلند است و در مقابل سیاه نمایی ها و بی اعتمادسازی های دشمن امیدآفرینی میکنند را نکوبند و بیشتر کمک بدهند و در میدان باشند. 🔸رهبر عزیزمان در بیاناتشان در جمع علما و روحانیون تبریز(۵ /۵/ ۱۳۷۲)می‌فرمایند: 《این درست است که تا در یک گوشه مختصر نابسامانی به عقیده و سلیقه کسی پیدا شود او ریش بجنباند و بنا کند اعتراض و اشکال کردن؟! تا یک مشکل در اداره ای برایش پیدا شد یا یک مامور دولتی، چپ نگاهش کرد، یاوه بسراید که حالا هم مثل زمان فلان است؟! این ناشی از نفهمیدن آنچه واقع شده است نیست؟ این ناشی از عدم معرفت نعمت خدا نیست؟یا خدای نکرده ناشی از انکار نعمت خداست؟ یعرفون نعمه الله ثم ینکرونها این جفا نیست به این حرکت به این عظمت؟مگر وقتی حکومت درست شد، صحیح شد، موازین حکومت موازین کاملی شد،در سراسر این حکومت همه کارها درست خواهد بود؟! از کجا چنین چیزی ثابت شده است؟ 🔸در زمان امیرالمومنین علیه الصلاة و السلام که مثال عدل و تقواست، دیگر شما از امیرالمومنین که کسی را عادلتر و با تقواتر سراغ ندارید، مگر حکامی که بر ولایات مسلط بودند و خود امیرالمومنین علیه الصلاة والسلام فرستاده بود، همه ابوذر و سلمان بودند؟!خیر چهار نفر مثل ابوذر و سلمان و عمار و فلان داشت، مابقی آدمهای عوضی بودند. 🔸تاریخ را بردارید نگاه کنید،این تاریخ است یکی از استانداران امیرالمومنین، زیاد ابن ابیه، بر منطقه وسیعی حاکم بود، بسیاری از این قبیل در اطراف و اکناف بلاد اسلامی بودند. امام حسن مجتبی علیه الصلاه و السلام سردار بزرگ جنگش عبیدالله ابن عباس بود که میدانید چه کار کرد. شبانه رفت با معاویه مذاکره کرد، پول گرفت لشگرگاه خودش را ترک کرد و به معاویه پناهنده شد...در راس کار چه کسی بود؟ امام حسن مجتبی علیه الصلاه والسلام. 🔸در بیانیه گام دوم هم رهبر بزرگوار به وجود فساد در دولت امام معصوم اشاره کردند و فرمودند نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود بسی کمتر است و بحمدالله مامورین این نظام غالبا سلامت خود را نگه داشته اند. 🔻ادامه در پست بعدی👇 .
یادداشتی از استاد مسعود عالی در پاسخ به یادداشت استاد ابوالقاسم علیدوست صفحه2 🔸جناب علیدوست میفرمایند: حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات جسیم میکنند از برخورد حضرت هم با امثال ابن هرمه بگویند!... چه خوب است ایشان هم متوجه برخوردهای نظام در حد اعدام برخی سلطانها و احکام سنگین برای برخی گردن کلفتها در حد مهدی و فائزه هاشمی، طبری، سیف و.... هم باشند و از آن هم بگویند که نشان از غیر سیستمی بودن فساد در نظام است. 🔸گفته اند: در مقایسه و تشبیه باید به همه اقتضائات تشبیه توجه کرد!... آیا ایشان از جمله مصطلح حوزویان که تشبیه از وجهی مقرب و از وجهی مبعّد است، غفلت نکرده اند؟! که وجه شبه در دو حکومت وجود فساد و یا افراد فاسد بصورت فی الجمله هست در عین اینکه باز به دلیل ریل گذاری صحیح در هر دو حکومت آن مقدار فساد هیچیک از دو حکومت را از اسلامی بودن خارج نمیکند و نباید به صرف دیدن برخی فسادها یا فاسدان فریاد وااسلاما سر داد و حکومت را غیر اسلامی نامید. 🔸میفرمایند: برخی مفاسد(حدود ۳۰فساد) هیچ ربطی به امام نداشته و میراث حاکمان قبل بوده... و حضرت نمی توانستند با سرعت و به راحتی آنها را ریشه کن کنند... مگر کسی ادعا کرده فسادهای در زمان حضرت، معاذالله ناشی از عملکرد ایشان بوده؟!! شکی نیست که یا ناشی از حکومتهای قبل بوده یا افسادهایی که نفوذیهای معاویه در حکمرانی حضرت انجام میدادند که در کتاب الغارات به برخی از آنها اشاره شده است. 🔸در زمان ما هم فسادهای درون حاکمیت از حاکم عادل، مومنین یا نفس انقلاب نیست. همه یا میراث رژیم طاغوت یا نفوذیها و غربزده ها یا افراد فرصت طلب است. پس شما هم پذیرفته اید که به هر دلیل فی الجمله در حکومت حضرت فسادهایی بوده که نمیشد با آنها به سرعت مقابله کرد. سخن دوستان هم همین است. 🔸بعد هم بحث سندی درباره یک روایت کرده اند و کتب تاریخ که پر است از مواردی از فسادهای موردی در محدوده حکومتی حضرت امیر علیه السلام را نادیده گرفته اند(که در بیانات فوق‌الذکر رهبری هم به کتب تاریخی استناد شده بود و توصیه ایشان هم به خواندن تاریخ بود.) در هرحال بجاست ایشان متوجه روح مطالب دوستان انقلابی که در مقابل انبوه سیاه نمایی و اعتماد زدایی، امید آفرینی میکنند و حرفشان هم بیشتر با محتوای کلام رهبر بزرگوار همخوانی دارد، باشند و با تعابیر: "عقیم بودن و خلاف واقع و راست ناقص و کم از کذب ناموجه بودن"، آنها را متهم نسازند. *انّ السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا* مسعود عالی_۱۴۰۲/۵/۱۵ 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
توضیحات حجت الاسلام علیدوست پیرامون یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه» باسمه تعالی 🔹انتشار یادداشتی از این جانب در تاریخ 14/05/1402 در فضای مجازی واکنش‌های متفاوتی را در پی داشت. خلاصه یادداشت این بود: دفاع و صیانت از عملکرد جمهوری اسلامی ایران راه و رسم خود را دارد و این که پای مثل حکومت امام علی علیه السلام را به میان آورده، برخی فسادها را از آن دوران، ردیف کرده تا کاستی‌ها و ناراستی‌هایی که در نظام جمهوری اسلامی ایران هست، طبیعی و گریزناپذیر جلوه کند، صحیح نیست؛ این گونه دفاع ضمن این که در واقع دفاعی از عملکرد حاکمیت به حساب نمی‌آید، نسل جوان و دیگران را نسبت به حکومت علوی بدبین می‌سازد.در آن یادداشت اصل برخی ناراستی‌ها در حکومت حضرت مورد انکار قرار نگرفت؛ اما گفته شد: نباید بحث مربوط به حکومت علوی را ناقص گذاشت؛ باید اقتضائات زمانه را هم در نظر گرفت، از برخوردهای قاطع، سریع و عادلانه حضرت هم صحبت کرد. حکومت علوی تراث ارزشمندی است که نباید – نابحق – بسوزد و مورد بدبینی قرار گیرد. 🔹با انتشار این یادداشت موجی از موافقت‌ها و مخالفت‌ها به منصه ظهوررسید، این رفتار از مخاطبان محترم، اینجانب را واداشت تا نکاتی را بیان کنم. 🔻جهت تکمیل و توضیح بیانیه نکاتی ذکر میگردد: 1️⃣ در این دو روز، بحث‌های خوبی صورت گرفت و از برخی حمله‌ها و نیت‌خوانی‌ها و ناسزاها که بگذریم – که متاسفانه آسیب اخلاق‌سوز فضای رسانه‌ای کشور به حساب می‌آید – گفتگوهای قابل تقدیر و تاملی به وجود آمد. ای کاش موضوعی مهم مثل موضوع مورد گفتگو درحد نخبگان و ترجیحا از رسانه‌های عامی مثل سیما در قالب مناظره انجام شود. و آن گونه که خداوند متعال می‌پسندد و اخلاق، مقتضی آن است، ادامه یابد. بدون این که افراد پنجه تعرض به یکدیگر بیفکنند. 2️⃣ بدون شک از وظایف مهم شرعی ما است. و همان طور که در سالهای قبل بارها گفته‌ایم، روحانیت با رصد، مراقبت، هدایت، نقد و حمایت خود باید به این مهم بپردازد(https://eitaa.com/alidost_fiqh/4439) این وظیفه نباید تحت الشعاع هیچ امری قرار گیرد. 3️⃣ بدون تردید کشور با فساد سازمان یافته (که عده‌ای برای فساد سرکار آمده باشند) مواجه نیست. لکن در بخش‌هایی با و موردی، اما متعدد و متکثر مواجه است؛ که بدون ناامیدی باید همگان در رفع آن بکوشند. و از اصلی‌ترین دغدغه مسئولان باید باشد اما رفع فساد راه و رسم خود را دارد که گاه برخی بی‌دقتی‌ها، آسیب‌های زیادی به بار می‌آورد. 4️⃣ در نقدی که در یادداشت مورد نظر بر گفته برخی افراد داشتم، به هیچ وجه – به هیچ وجه – ناظر به شخص و شخصیت خود افراد نبودم. بزرگوارانی که حقیر را می‌شناسند، میدانند این جانب هیچ گاه نقد عملکردها و گفته‌ها را جایگزین نقد افراد نمی کنم. 5️⃣ خداوند متعال و عالم به سرّ و عَلَن، می‌داند که برای این جانب، خط و فکر سیاسی افراد در نقدها، هیچ مهم نیست، البته اگر موردی پیش آید، و به نظر اینجانب قابل نقدِ لازم باشد و متکفل نداشته باشد، عهده‌دار می‌شوم؛ بنابراین نباید افرادی، موارد قابل نقدی که حقیر به دلیل داشتن بانی در نقد، مورد نقد قرار نداده‌ام، لیست کنند و آن را حمل بر سیاسی‌کاری نمایند. گزینشی این چنین شایسته کسانی است که هر چه انجام میدهند، یا بیانیه می‌نویسند، سیاسی کاری است نه مثل این جانب! در کارنامه اینجانب نقدهای متعدد به روحانیون و غیر روحانیون، با افکار مختلف می‌بینید و هرگز عدم اطلاع را حمل بر عدم وجود نباید کرد. 6️⃣ واژه «» که در بیانیه بود را به معنای حرکتی که حضور حداکثری مردم را در صحنه‌های ضرور نفی کند، به کار برده‌ام و اگر دیگران در معنای دیگری به کار برده‌اند، از عهده ما خارج است. این جانب معتقدم هیچ پشتوانه‌ای برای کشور و حاکمیت مثل حضور مردم نیست و هر حرکتی که این حضور را کمرنگ کند – حتی الامکان – نبایدصورت پذیرد. 7️⃣ انتظار اینجانب – به عنوان صاحب یادداشت – این است که ناقدان، یادداشت را به طور کامل مطالعه کنند، سپس قلم به نقد بسپارند. بسیاری از نقدها، آشکارا از عدم مطالعه یادداشت خبر می دهد. 8️⃣ برخی مدافعان یادداشت، حمله‌هایی به ناقدان داشتند، از دوستان می‌خواهم به هیچ وجه تعرض به افراد صورت نپذیرد. ایکاش بحث در فضایی آزاداندیشانه وبدون پرخاش پیش برود. حوزه‌های علمیه را نباید از این فضا خالی دید، هر چند برخی غیر این را بر آن بپسندند. چنان که عهده‌دار برخی اظهار نظرها – هر چند در دفاع از بیانیه این جانب صورت پذیرد- نیستم. 🔹خداوند بزرگ همه را به وظایف ، آشنا و توفیق عمل خالصانه عنایت فرماید. طبیعی است که بنای حقیر در این پیوند بر ادامه دادن نیست. 1402/05/16 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
پاسخ به یادداشت استاد علیدوست ✍️ محمد جواد طهماسبی در ایام سالروز صدور فرمان مشروطه و شهادت عالم مبارز و مدافع حریم اسلام آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره) بیانیه ای صادر شد که نشان میدهد هنوز هم جریان اسلام ناب و حوزه های مبارک علمیه اصیل از گزند برخی روحانیون کج اندیش و روشن فکر نما در امان نیست و خود را با چهره ای حق به جانب در موضع نصیحت نسبت به مدافعان حریم ولایت راستین قرار میدهد و با وجودچنین تفکراتی در حوزه ها باز هم صدای شیخ فضل الله ها به گوش میرسد. بعد از بیانات صحیح و به دور از فریب و ریای استاد مسعود عالی، استاد ابوالقاسم علیدوست از اساتید حوزه علمیه قم ناظر به بیانات ایشان چند خطی را قلم فرسایی کردند که: اولا: به نظر میرسد جناب استاد علیدوست فهم دقیقی نسبت به بیانات استاد عالی نداشته و بیشتر به بیان نقطه نظرات و برداشت های ناقص خویش از تاریخ پرداخته اند. ثانیا: برخی مغالطات در بیان ایشان وجود دارد که از فردی با سابقه تدریس خارج بعید است لکن این نشان میدهد که غرض از صدور بیانیه دفاع از حریم ولایت نبوده بلکه اغراض دیگری از این بیانات دنبال میشود. اما بعد... نسبت به برخی فقرات نوشته ایشان نکاتی را به رشته تحریر درمی آوریم تا خوانندگان محترم قضاوت کنند: 1. «نسبت به سخنی که حدود 30 فساد در زمان حکومت امام علی علیه السلام اشاره میکند، باید توجه کرد که این فسادها، هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبل به ارث رسیده بود» باید عرض شود که، مگر ما گفتیم افراد فاسد مربوط به شخص امیرالمومنین و یا زاییده حکومت ایشان و یا حاصل عملکرد ایشان هستند؟! ما گفتیم وجود چنین افرادی در حکومت ربطی به اصل حاکمیت و ریل گذاری آن ندارد. جناب علیدوست! آیا بیان استاد عالی را ندیدید؟ آیا میخواهید مغالطه کنید؟ آیا میخواهید سخنان غلط خود را به جبهه ای که شبانه روز از زبان دشمنان و دوستان نادان در عذاب است منتسب کنید؟ غرضتان از بیان چنین مطلبی چه بود؟ والله العالم. 2. «نباید تردید کرد دفاعهایی این چنین، هرگز منتقِد به وضعیت موجود در جمهوری اسلامی ایران را معتقد به این روش حاکمیتی نمی کند ؛ بر عکس ، چوب حراج بر تراث میزند که بگویند: پس هر حکومتی از اسلام وضعیتش چنین است! من نمیدانم آن حضرات در آینده در نیمه شعبان، چگونه میخواهند از حکومت مهدوی بگویند و فریاد زنند که:« یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؟ اولا: مگر هر منتقدی اعتقاد به این روش حاکمیتی ندارد که اینگونه میگویید؟! چه بسیار منتقدانی که اعتقاد عمیق به این روش حاکمیتی دارند و برای بقای آن جان میدهند. باید دقت کرد که منتقد به چه هستیم و معتقد به چه چیزی هستیم. حضرتتان چگونه لازمه انتقاد را عدم اعتقاد محاسبه کردید؟ بفرمایید در محضرتان علم آموزی کنیم. ثانیا: مگر بیان عبرت ها و نقاط ضعف در حکومت ها چوب حراج به تراث زدن است؟! که اگر اینگونه باشد بخشهای مهمی از قرآن کریم که به بیان نقاط ضعف پیشینیان پرداخته است را چگونه توجیه میکیند؟! ثالثا: شما نگران نیمه شعبان نباشید! کسانی که در این منظومه فکری( اسلام ناب) حرکت میکنند نگاهشان به حکومت مهدوی هم با برداشت های ناقص امثال حضرتتان متفاوت و کاملا منطبق بر یک نگاه کلان است. بهتر است شما نگران مقایسه دولت امیرالمونین با دولت کریمه حضرت حجت با نگاه خودتان باشید که بسی ناهمخوانی دارد. 3. «دفاع از انقلاب و نظام با پذیرش برخی کاستی ها، خود تحریمی و... راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند» اولا: مرادتان از خود تحریمی چیست؟ روشن صحبت کنید تا شاگردان شما و طلاب جوان زوایای فکری شما را بشناسند و دچار اشتباه محاسباتی نشوند. ما خود تحریم هستیم؟! آیا نظام و روش حاکمیت باعث تحریم شده است که اینگونه بیان میکنید؟! تاریخ استعمار بخوانید البته نه با نگاهی که به تاریخ اهل بیت دارید. کمی از حجره تنهایی و انزوا و روشن فکر مآبی بیرون بیایید و ببینید در عالم چه خبر است. اگر نا دانسته نوشتید بیایید اصلاح کنید و اگر دانسته نوشتید بروید در خلوتتان استغفار کنید که جریان حقه شیعه را تحریف کردید. ثانیا: دفاع از نظام احساس تکلیف نیست که برخی داشته باشند برخی هم نداشته باشند بلکه تکلیف است و همگان باید به این تکلیف عمل کنند و هر کس در انجام این تکلیف کمکاری کند باید استغفار کند. ثالثا: شما که خود را در اکثر زمینه ها صاحب نظر میدانید و در بیانیه های گذشته تان نسبت به برخی مسایل مطرح شده قلم فرسایی میفرمایید، بد نیست کتابی هم در رابطه با روش های صحیح دفاع از انقلاب و نظام بنگارید تا همگان مستفیض شوند. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd