eitaa logo
یادداشت‌ها | مرتضی توکلی
245 دنبال‌کننده
170 عکس
65 ویدیو
0 فایل
مرتضی توکلی @talabezanjani مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی #صراط_زنجان
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۶ آذر سال ۳۲ در دانشگاه تهران چه گذشت؟ پس از اینکه دولت مصدق با کودتایی آمریکایی و انگلیسی در 28 مرداد سال 1332 سقوط کرد، جامعه ایران در بهت و حیرت فرو رفت و دانشگاه تهران که به واسطه حضور دانشجویان و نخبگان کشور نسبت به بیگانه دیدگاهی ضدامپریالیستی داشت، بیش از بیش رنگ ضد دیکتاتوری و امپریالیستی به خود گرفت. در حالی که نفرت از کودتاچیان در افکار عمومی ایران موج می‌زد اخباری از گوشه و کنار مبنی بر بازگشت نمایندگان دولتها‌ی خائن به کشور به ملت ایران می‌رسید. وعده ورود قریب الورود "دنیس رایت" کاردار سفارت انگلیس، حضور نیکسون معاون آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا در ایران در کنار محاکمه مصدق طی چند روز مانده به آذر گویای آذر ماهی متفاوت برای ملت ایران در سال 1332 بود. قطعی شدن سفر نیکسیون به ایران در روز 17 آذر به ایران، خشم مردم و دانشجویان را بیشتر کرد، دانشجویان معتقد بودند با اوضاع پیش آمده دانشگاه تحمل حضور نیکسون را ندارد. در روز 14 آذر دانشجویان دانشکده‌های حقوق و علوم سیاسی،علوم، دندان‌پزشکی، فنی، پزشکی و داروسازی دانشگاه تهران تظاهرات پرشوری علیه کوتاچیان برگزار کردند.تظاهرات دانشجویان در روز بعد هم ادامه پیدا کرد و به خارج از دانشگاه کشیده شد، مأموران شاه با دانشجویان درگیر شده و جمعی را دستگیر و گروهی را زندانی کردند. زمزمه‌هایی که از گوشه و کنار شنیده می‌شد دانشجویان را بیشتر به ایستادگی و مقاومت علیه دیکتاتوری شاه و استکبار مصصم‌ می‌کرد. یکی از دربانان دانشگاه شنیده بود که تلفنی به یکی از افسران گارد دانشگاه دستور می‌‏رسد که باید دانشجویی را شقه کرد و مقابل سردر دانشگاه تهران آویخت که عبرت همه شود. روز 16 آذر در دانشگاه تهران متفاوت از روزهای قبل آغاز شد. اساتید و دانشجویان با ورود به دانشگاه متوجه استقرار تجهیزات گارد رژیم شاهنشاهی و آرایش سربازان و اوضاع غیرعادی دانشگاه شدند. دانشجویان راه بهانه را به طرف مقابل بستند و با احتیاط به کلاس‌های درس خود رفتند. سربازان نیز با راهنمایی برخی مسئولان ارشد خود به راه افتادند و جمعی از دانشجویان را که در جمع آنها چند استاد هم دیده می‌شد، دستگیر کردند. سربازان آنها را پس از مضروب شدن به داخل کامیون‌های مستقر شده بردند. رئیس وقت دانشگاه تهران برای حفظ جان دانشجویان، دانشگاه را تعطیل اعلام کرد. در حالیکه برخی دانشجویان در حال ترک محوطه اصلی دانشگاه بودند، جمعی از سربازان به بهانه بازداشت دو دانشجوی رشته ساختمان که به حضور نظامیان در دانشگاه اعتراض و آنها را تمسخر کرده بودند، وارد دانشکده فنی شدند. نیروهای گارد وارد کلاس درس استاد شمس از اساتید نقشه‌کشی دانشکده فنی می‏‌شوند تا دانشجویان معترض را دستگیر کنند. وقتی مهندس شمس نسبت به حضور نظامیان در کلاس درس خود اعتراض می‏‌کند او را با مسلسل تهدید می‌کنند و با شکنجه مستخدم دانشکده سعی می‌‏کنند که آن دو دانشجو را پیدا کنند.پس از خروج سربازان از کلاس دانشجویان که قصد ترک کلاس را داشتند به صحن دانشکده رفتند. حضور نظامیان در صحن دانشکده فنی به درگیری میان دانشجویان و نظامیان منجر شد. عده‏‌ای از سربازان، دانشکده فنی را محاصره کرده بودند تا کسی از دانشکده خارج نشود در این میان دسته‌ای از سربازان با سرنیزه از در اصلی وارد، دانشکده شدند. وقتی دانشجویان قصد خروج از درهای جنوبی و غربی دانشکده را داشتند یکی از دانشجویان بغض مانده در گلویش را با فریاد "دست نظامیان از دانشگاه کوتاه» باز کرد. هنوز صدای او خاموش نشده بود که رگبار گلوله باریدن گرفت، برخی دانشجویان با شکستن شیشه‌های آزمایشگاه به این محل پناه بردند و برخی به کلاس‌ها و دستشویی‌های دانشکده فرار کردند، برخی که فرصت فرار نداشتند هدف گلوله سربازان قرار گرفتند و مانند برگ خزان در صحن دانشکده و پله‌های آن به زمین افتادند. به گفته شاهدان عینی "مصطفی بزرگ‌نیا" از دانشجویان سال اول دانشکده فنی همان ابتدا با اصابت سه گلوله شهید شد و "آذر شریعت رضوی" که او هم دانشجوی سال اول دانشکده بود به سختی مجروح شد و در حالیکه بدن مجروح خود را بر زمین می‌کشاند و ناله می‌کرد دوباره هدف گلوله قرار گرفت و او نیز به شهادت رسید. "احمد قندچی" دانشجوی دیگری بود که هدف گلوله قرار گرفت  و مجروح شد. هنگام تیراندازی برخی از رادیاتورها در اثر اصابت گلوله سوراخ شد و آب گرم آن با خون شهدا و مجروحین در هم آمیخت و محوطه مرکزی دانشکده فنی را دربرگرفت. 16 آذر به عنوان یکی از روزهای ضداستکباری در تاریخ ملت ایران ماندگار و به دلیل حمله به حریم دانشجو و دانشگاه در تقویم کشورمان به عنوان "روز دانشجو" ثبت شد. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🔖پرونده اسنادی روز دانشجو 📌ساواک:مرکزیت مخالفین هنوز هم در دانشگاه است! ▪️اسناد متعددی درباره شرایط دانشگاه‌ها، دخالت مقامات امنیتی در دانشگاه‌ها و ایجاد فضای رعب توسط ساواک وجود دارد. لابلای این اسناد، گزارشات متعددی از ساواک درباره ناآرامی‌های دانشگاه تهران در بهمن و اسفند ۵۱ مشاهده می‌شود. براساس این اسناد، دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه ملی [شهید بهشتی فعلی] در جریان جشن‌های ۶ بهمن به مناسبت انقلاب شاه و مردم، اعتصاب کرده و در امتحانات پایان ترم شرکت نکرده‌اند و از همین رو تعداد زیادی از دانشجویان دستگیر و محروم از تحصیل شده‌اند. به گواه اسناد، مراکز ساواک در کلیه دانشگاه‌ها فعالیت داشته‌اند. ▫️در گزارشی مورخ ۵۱/۱۱/۱۴ اینگونه آمده است: این سروصداها و تظاهرات مخالف در دانشگاه تهران بار دیگر این نکته را به ثبوت رسانید که مرکز ثقل و به طور کلی مرکزیت مخالفین هنوز هم در دانشگاه است و در هر موقعیتی این مخالفت را با حرف و عمل ثابت می‌کنند. ▪️به مناسبت ۱۶ آذر و روز دانشجو، تعدادی از اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در معرض دید خوانندگان قرار می‌گیرد. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
امیرحسین ثابتی نوشت؛ یکی از نکاتی که سعی می کنم در اکثر مدارس به دانش آموزان بگویم این است که غربی ها مردم دنیا را با یک سری مفاهیم انتزاعی به ظاهر زیبا و رمانتیک سرکار گذاشته اند و به دنیا دارند می خندند. اما ما خودمان باید حواس مان باشد مصداق آن آدم های «سر کار رفته» نباشیم! این مفاهیم سرکاری عبارتند از آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان، پلورالیسم و... یعنی در ذهن خیلی از مردم دنیا از جمله ایرانی ها جا انداخته اند که غرب مدینه فاضله ای است که در آن همه آزاد و برابر هستند اما در جهان غیر غرب، همه چیز سیاه و بسته و پر از خفقان است. در حالی که مثالهای نقض زیادی وجود دارد که در همان غرب، آزادی و آزادی بیان چقدر محدود و کنترل شده است و اگر کسی پا روی خطوط قرمز آنها بگذارد، باید هزینه های سنگینی پرداخت کند. لذا همیشه از بچه ها می خواهم که اسم «روژه گارودی» یا «روبر فوریسون» را در فضای مجازی جستجو کنند و سرنوشت آنها را بخوانند. اما اخیرا نیز مثالهای جدیدتری اضافه شده که باید آنها را حفظ کرد و دائم با نسل جدید در میان گذاشت. مثلا به این چند مورد دقت کنید: 1. پلیس لندن اخیرا آگهی داده که تصویر فلان زن را شناسایی و به پلیس معرفی کنید! به چه جرمی؟ چون پلاکاردی را در دست داشته که تصویر مردهای برهنه شده فلسطینی توسط اسراییل را با تصویر برهنه شدن یهودیان توسط ارتش نازی کنار هم گذاشته و زیرش نوشته تفاوت را پیدا کنید! 2. زینب الرازویی روزنامه نگار فرانسوی مراکشی تبار، به خاطر مطالبی که قبلا در نشریه شارلی ابدو علیه اسلام می نوشت مدال افتخار گرفته بود اما حالا فقط به خاطر ریتوییت کردن یک مطلب در صفحه شخصی اش در مقایسه ی جنایات اسراییل با جنایات آلمان نازی، مدال افتخارش را پس گرفته اند! 3. تنها چند روز پس از شروع حملات وحشیانه اسراییل علیه مردم غزه، وزارت کشور فرانسه اعلام کرد که همه تظاهرات‌های حامیان فلسطین را ممنوع کرده و تظاهرات در حمایت از فلسطین، مجازات ۵ سال زندان را در پی خواهد داشت. 4. در آلمان نیز دولت این کشور رسما اعلام کرد اگر کسی در حمایت از فلسطین و علیه اسراییل تجمع کند، «سلب تابعیت» و عملا اخراج خواهد شد. 5. در امریکا نیز که به لطف پلتفرم اینستاگرام، افسانه آزادی بیان خیلی وقت است رسوا شده و کسی نیست که نداند مطالب انتقادی درباره اسراییل چطور قلع و قمع می شود. همه اینها در حالی است که طبق افسانه آزادی بیان در بسیاری از کشورهای غربی، هرکس بخواهد قرآن سوزی کند مجاز است و حتی تحت حمایت رسمی این دولتها قرار می گیرد اما همزمان هیچ انعطافی درباره خط قرمز اسراییل وجود ندارد. چه نتیجه ای میخواهم بگیرم؟ آزادی، آزادی بیان و... در همه جای دنیا محدود است و مشروط به خطوط قرمز کاملا مشخص. البته جنس خط قرمزها فرق دارد. در غرب قرآن سوزی و حمایت از همچنس بازی شامل آزادی است و بدون هیچ مانعی انجام می شود اما نزدیک شدن به هولوکاست و اسراییل، بدترین عواقب را دارد. در ایران برعکس، کسی به خاطر آزادی بیان حق قرآن سوزی، توهین به مقدسات و... را ندارد اما در بسیاری از موارد دیگر آزادی های واضح و مبرهنی وجود دارد تا جایی که در روزهای گذشته دیدم افرادی مثل احمد زیادآبادی، احمد بخارایی، صادق زیباکلام و... که داخل ایران هم زندگی می کنند، در مناظره های مختلف به شدت به سیاست های رسمی جمهوری اسلامی در حمایت از فلسطین می تازند و حتی سخنانی را تلویحا یا علنا در حمایت از اسراییل و علیه غزه مطرح می کنند و کسی هم کاری با آنها ندارد. لذا اگر کسی هنوز در دنیای فانتزی های خودش زندگی می کند و تصور می کند چیزی به اسم آزادی و آزادی بیان مطلق و .... در غرب وجود دارد اما در اینجا حسرتش را می خورد، هنوز دنیای قرن 21 را نشناخته و مغزش مصداق مغز شستشو شده توسط امپراطوری های رسانه ای غربی است. چنین کسانی ابتدا بایدبا خود خلوت کنند و از خودشان بپرسند وقتی با این همه مثال، همچنان دنبال آن مفاهیم فانتزی می روند، احساس نمی کنند به شعور خودشان توهین می شود؟ 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
ردپا را دنبال کنید تا همه‌چیز برایتان روشن شود ✍️مرتضی توکلی بچه های نرگس محمدی زنجانی، جایزه یک میلیون یورویی رو بخاطر خیانت مادرشون به ملت گرفتن بعد بوقچی های رسانه‌ای، انتظار دارن مردم زنجان براشون جشن بگیرن.. در مورد مردم چی فکر کردید؟ این روشنفکری نیست.. حماقته کسی نمیدونه امثال اینها چه خدمتی برای مردم داشتن که باید براشون پایکوبی کرد! امثال معینی و فتحی، اولویت های مردم رو به شادی برای اینجور چرت و پرت ها تغییر میدن بعد میگن حکومت، مردم رو مشغول دستگیری تتلو میکنه تا چای دبش فراموش بشه! با توجه به اینکه نرگس محمدی تحت حمایت رژیم صهیونیستی این جایزه رو گرفته، افرادی که ازش حمایت می کنن و مردم رو تشویق به تجمع خیابانی می کنن هم باید.. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
34.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ خاص از اردوجهادی، لحظه اذان روستای همایون به همت دوستان مسجد سفینة النجات 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🔺اکبرنژاد متذبذب نیست او همان است که بود.. ✍️ حسین ایزدی ▫️ اکبرنژاد هيچ‌وقت برایم جدی نبود که بخواهم به او فکر کنم و الان نیز... اساساً افراد پر سر و صدایی که فاقد حرف عمیق و طرح راهبردی اند را نباید جدی گرفت. 🔹اکبرنژاد در تندروی‌های پیشینش هم بسیط و ساده بود و هیچ وقت عنصر اثرگذاری در فضای حوزه محسوب نمی‌شد. اما چون رفقا زیاد سوال می‌کنند چندخطی می‌نویسم. ▫️ اکبرنژاد متذبذب نیست، اساساً او تغییر نکرده، از اول هم همین بود. او از همان ابتدا در نقطه و ایستاده بود و اکنون نیز همانجاست. 🔹🔻 تنها امروز علیه آقا سخن نمی‌گوید تا الان تعجب کنیم که چرا نقدِ آقا می‌کند. او از ابتدا منتقد و بلکه بود. دقیقاً همان وقتی که دم از و تغییر کتب درسی می‌زد و خود را پشت رهبری پنهان می‌کرد. همان وقتی که آقا را چون سپر جلوی خود گرفته بود. ▫️ در مکتب رهبری نقطه آغاز تحول، و تعقل است نه هیجان و ، نه توهین به ساحت بزرگان تشیع. تحول! مبنا و ادبیات و راه خود را دارد. حال کسی که در مکتب رهبری را نمی‌داند یا کنار می‌گذارد و خلاف آن اقدام می‌کند، او با این مکتب در حال مبارزه است. پس سال‌هاست که اکبرنژاد علم مخالفت با مشی آقا را برداشته است. 🔹 اکبرنژاد سال‌ها به اسم رهبری، عملاً یکی از مهمترین پروژه‌های رهبری در حوزه را بدنام و بی‌آبرو کرد. او کاری کرد که در حوزه معنای خود را از دست بدهد و تبدیل به یک برچسب منفی شود. اکبرنژاد نه تنها به آقا که به نسل جوانِ فاضل حوزوی هم که می‌توانست با اتقان از تحول سخن بگوید بد کرد تا آن‌ها هم به همان چوب رانده شوند. ▫️ در مکتب روح‌الله کسی‌که به مراجع تقلید شیعه توهين کند از ولایت الله خارج می‌شود. آیا اثری از رعایت این خط مهم مکتبی در مشی دهه گذشته ایشان بود؟ 🔹 اما مهمتر از اکبرنژاد عبرت گرفتن از این مسیر و مشی خطرناک است. اکبرنژاد همان مهدی است البته بسیار کم سابقه‌تر و کم اطلاع تر. هردو محصول یک نوع زیست هستند که اگر دقت نکنیم به آن دچار می‌شویم. فقدان عمق و اتقان علمی 🔸مگر حوزه در قرون متمادی کم تحولات شگرف را شاهد بوده؟ اما همه با محوريت اتقان و عمق و ادب علمی همراه بوده. ایشان به حدی بود که حتی تحول خواهان انقلابی هم از ابتدا فاصله گذاری خود با این مشی را اعلام کردند! فقدان شناخت حد و جایگاه خود ▫️هرکسی در هر نقطه‌ای باید جایگاه خود را بشناسد. اینکه طلبه‌ای جوان، بدون پیشینه تحصیلات علمی روشن، بدون برخورداری از حداقل های علمی لازم، علم تحول و کباده انا رجل بلند کند یعنی مشکل محاسباتی در شناخت از خود دارد چه رسد به شناخت صحنه. افراط و تفریط 🔸ویژگی‌ دیگر این جنس رفتارها عدم تکیه به مشی معتدل و معقول، مبنای فکری روشن و سرشار بودن از افراط و تفریط است. عدم رعايت اصول اخلاقی ▫️اما یک نکته مهم اینکه اگر کسی در تعامل با بزرگان، حتی در جایی که ایراد به آن‌ها وارد است، اگر همین امر را بدون رعایت اصول اخلاقی ابراز کند، قطعاً دچار آثار وضعی آن خواهد شد. هرجا دیدیم طلبه‌ای جوان با تهور همه را محکوم به ندانستن کرد، عاقبت روشنی نخواهد داشت. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
در هشتمین روز کمین، گلوله تک تیرانداز نشست وسط دو اَبروی رستمعلی و پیشانیش را شکافت. صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید ، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شهید شد. ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که رستمعلی! نامه داری! فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود، نوشته بود : رستمعلی جان، امروز پدر شدی، وای ببخشید من هول شدم، سلام! عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه،.. کی میای عزیزم ؟! از جهاد اومده بودن دنبالت، می خوان اخراجت کنن، خندم گرفته بود.‏ مگه بهشون نگفتی که جبهه ای ؟ گفتن بخاطر غیبت اخراج شدی، مهم نیست!، وقتی آمدی دوباره سر زمین ، کار می کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگیمون نمیده، همون بهتر که اخراجت کنن. عزیزم زود برگرد، دلم واست تنگ شده. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نوحه‌ای که استودیو را به تماشای هیأت آورد ✍️ رحیم آبفروش دبیر جامعه ایمانی مشعر به مناسبت انتشار نماهنگ «بی‌مردم» با نوای مهدی رسولی همزمان با ایام شهادت حضرت زهرا(س) یادداشتی با عنوان «مداحی و حرف‌هایی تازه در سطح حکم‌رانی» نوشت. او در این یادداشت آورده است: سال ۸۹، در دیدار شاعران با رهبر انقلاب، علی معلم دامغانی شعری خواند که طلیعه‌ای طلایی داشت: «دریغ است از ولی، اما ولی تنهاست بی‌مردم علی، آری علی، حتی علی، تنهاست بی‌مردم» و البته شاید این بیتِ طلایی، عمومی‌ترین و مردمی‌ترین بیت این مثنوی بود و باقی ابیات، از لهجه ثقیل استاد در امان نبودند... و شاید به همین خاطر، بر سر زبان‌ها نیفتادند و‌ تکرار نشدند، اگرچه همان بیت اول، به قدر کافی توجه‌ها را جلب می‌کرد، اما انگار هنوز فصل شنیدن این شعر نرسیده بود... باید چندسالی می‌گذشت و معلم، درس‌های دیگری را هم برای‌مان مشق می‌کرد، باید مبانی حکم‌رانی مردمی را بیش‌تر و بیش‌تر مرور می‌کردیم، فهم‌مان و باورمان از مردم را بالاتر می‌بردیم تا می‌رسیدیم به فصل حرکت عمومی... تا دوباره این بیت بر صدر شعر دیگری بنشیند و شاید این‌بار گوش‌ها آماده‌تر باشند برای شنیدن... ۱۳سال بعد، ایام فاطمیه اول، همان نقل ۷۵روز که مشتریانِ کم‌تر و البته خاص‌تری دارد، بالاخره آن قطعه‌ای که باید، خوانده شد... در شهری که باید... در گلزارشهدای زنجان... در مجلسی همه‌چیزتمام، در هیأتی کامل... از جایگاه و‌ فضاسازی گرفته تا صوت و فیلم‌برداری و... مهدی احمدی با عشق، جایگاه را طراحی کرده... جایگاهی باشکوه، حماسی، انقلابی و ازهمه‌مهم‌تر هیأتی... انگار ساخته شده برای چنین اجرایی... محمدرضا شفیعی با دقت تمام پای صوت نشسته تا بهترین صدا را ثبت و ضبط کند... دایی علی و محمد آن جلو شور و نظم جلسه را درخور اجرایی بی‌نقص آماده کرده‌اند... و... همه چیز مقدمات یک اجرای باشکوه را فراهم می‌آورند و آن کار که باید اجرا می‌شود... هرچند در این سال‌ها بارها و‌ بارها شرایطی پیش آمده و خواسته‌ام چندخطی درباره‌اش بنویسم، اما هربار خویشتن‌داری کرده‌ام... بیش‌تر نگران خودش بودم که محل کید بدخواهان و‌ حسد بددلان قرار نگیرد... آخرین‌بار شب عاشورای امسال بود... در ماشین عراقی که نشستیم به سمت نجف، آن‌جا که گوشی، نه آنتنی برای تماس داشت و نه اتصالی برای اینترنت، میدان استفاده به افاده بدل شد...صفحه یادداشت را باز کردم و شروع کردم به نوشتن... نوشتم و نوشتم و خوش‌حال بودم از این‌که بالاخره طلسم شکسته شد... فکرکنم به قاعده ایتا چند قسمتی می‌شد... مانده بود دستی به رویش بکشم و منتشر کنم که با ده‌ها متن و صدها و هزاران فایل دیگر، همراه گوشی پرکشید و باز قسمت نشد... این‌بار هم با هزار «وان‌یکاد...» با احتیاط قلم برمی‌دارم... فاطمیه اول گذشته بود و در مسیر مسافرت‌های بینِ‌شهری، گوش‌دادن به کارهای فاطمیه، مسیر را کوتاه می‌کرد... روح الله هم به‌مثابه کارگردان رادیویی، صوت‌ها را انتخاب می‌کرد و در نوبت پخش قرار می‌داد... لابه‌لای کارها، یک قطعه میخ‌کوبم کرد! با تمام کارهای قبل و بعد متفاوت بود، به روح‌الله گفتم دوباره بگذار... دوباره... و بازهم... هرچه بیش‌تر گوش می‌دادم باور می‌کردم اتفاق متفاوتی رقم خورده... شاید در مدت کوتاهی، ده‌ها مرتبه گوش دادم... فیلم جلسه را که دیدم، تحیر و تحسینم مضاعف شد... تعجب می‌کردم چرا در این مدت، سروصدایی به پا نشده؟ چرا دیر دارم می‌شنوم؟ تا بالاخره بعد از حدود دوهفته، تبلیغ قطعه «بی‌مردم» را دیدم و خیالم راحت شد بچه‌های هیأت حواس‌شان بوده و برای این کار برنامه‌ای دارند... اوج ماجرا هم تکرار این اثر در بیت رهبری بود... این کار یک اتفاق نبود، کاری سفارشی هم نبود، کار شاعر به تنهایی هم نبود، حاصل سال‌ها تأمل و اندیشه و مباحثه و برآیند طرح ذهنی چندساله و خروجی یک نظام فکری بود... سال‌هاست جلسات فاطمیه، محمل روضه‌های سوزناک و مرثیه‌های جان‌گداز است... که داغ فاطمیه داغی‌است بی‌تسلی...این‌که در اوج این درد جان‌کاه، مرثیه را این‌گونه با حماسه آمیخته کنی و با شکوه و صلابت حق شعر را ادا کنی، اتفاق کمی نیست... این‌گونه از حماسه خوانی نقطه اوجی است که به نظر بسیار بیش‌تر باید از آن صحبت کرد، شاید باید کمی از آن فاصله بگیریم تا متوجه شویم امروز در میانه یک نقطه عطف، وسط یک جهش تاریخی و ارتقاء معنادار عرصه ستایش‌گری قرار گرفته بودیم... ارتقاء رتبه، جایگاه و شأن مداحی، هم از حیث قالب و هم محتوا... ادامه https://eitaa.com/masir110/385 .
از منظر محتوایی، ورود مداحی به میانه گفت‌وگوهای جدی در حوزه مردم‌داری و حکم‌رانی اتفاق بزرگی است. این‌که مداحی، در سطح حکم‌رانی حرف‌های جدی برای گفتن دارد و می‌تواند منشأ آثار عمیقی باشد، حرف تازه‌ای است که می‌تواند جان‌های آماده بیش‌تری را با این جهان معنوی پیوند دهد... محتوا و قالب به خوبی هم‌نشین شده‌اند و در هم آمیخته‌اند... این حماسه‌خوانی جایی خطبه‌ای غرّاء می‌شود، اما از شور و احساس نمی‌افتد، از هنرمندی و ظرافت خالی نمی‌شود که سرشار است... رسماً خطبه‌خوانی است، اما شاعرانه... این مقتدرانه‌خواندن، به مخاطب جان دوباره‌ای می‌دهد، هویت‌بخش است، شور او را ناخودآگاه به حماسه بدل می‌کند، مجلس از تب‌وتاب نمی‌افتد، گرفتار شعارزدگی نمی‌شود، در اوج شور و عاطفه و احساس، بلندترین مضامین معرفتی را تکرار می‌کند... و این کم معجزه‌ای نیست... به‌ویژه آن‌که به سبک جلسات اصیل ترک‌ها، پایه میکروفون را دوباره برقرار کنی، دستانت را از بند هرچه هست آزاد کنی... چه‌قدر تسلط مداح بر جلسه بیش‌تر می‌شود، چه‌قدر زبان بدنش هنرمندانه‌تر می‌شود... چه‌قدر بهتر این ابیات ادا می‌شود: ای نهضت بیداری! یافاطمةالزهراء! در بطن زمان جاری! یافاطمةالزهراء! هرچند به تنهایی... یافاطمةالزهراء! تو امت مولایی! یافاطمةالزهراء! بالاوپایین رفتن دست‌ها، معنای دیگری پیدا می‌کند، همه چیز در راستای القای معانی به مخاطب، قرار گرفته‌اند... لحظه‌ای احساس می‌کنی چونان رهبر ارکستر، اشاره دست‌ها جمعیت را به حرکت درمی‌آورد... همه جمعیت اجزاء و اعضاء این هم‌آفرینی بزرگ شده‌اند... همه نقش‌آفرین‌اند... همه می‌خوانند، همه می‌سوزند... به نظر حقیر این کار فاخر رسماً عبور از مجادلات مبتذل درباره استودیوخوانی بود، این‌بار به‌جای آن‌که مداح به استودیو برود، استودیو به تماشای هیأت نشسته، مگر در استودیو قرار است چه اتفاقی برای مداح به تنهایی بیفتد که این‌جا با این همه جمعیت نیفتاده است؟ بگذارید کمی بدتر بگویم!... آهسته می‌گویم... بدا به حال آنانی که لذت حضور در چنین جلسه‌ای را نچشیده‌اند و شوری چنین را ندیده‌اند و در جست‌وجوی گم‌شده خود سر از کنسرت‌های شهوت‌ناک درآورده‌اند... خوشا به حال بچه‌های زنجان که توفیق حضور در چنین جلسه‌ای را دارند... الحق که این اجرا عصاره چندین جلسه منبر و سخن‌رانی، بلکه فشرده یک مکتب بود؛ شاید تاکنون هیچ نوایی را این‌قدر گوش نداده بودم: حتی اگر که حق، حتی اگر که نور چشمی نبیندش محروم می‌شود حتی اگر امام، حتی اگر علی امت نخواهدش مظلوم می‌شود علی، آری! علی، حتی! علی تنهاست بی‌مردم ولی در خواب گمراهی بماند بی‌علی مردم ای نهضت بیداری! یافاطمةالزهراء! در بطن زمان جاری! یافاطمةالزهراء! هرچند به تنهایی... یافاطمةالزهراء! تو امت مولایی! یافاطمةالزهراء! یافاطمةالزهراء! یافاطمةالزهراء! میزان اگر علی‌است، تحت ولایتش دنیا و آخرت، آباد می‌شود مولا اگر که اوست، هرکس که با علی‌است از بند هرچه هست، آزاد می‌شود اگر دستان مردم بود، نمی‌شد دست او بسته اگر پهلو، اگر بازو، ولی زهرا نشد خسته ای قله حق‌خواهی! یافاطمةالزهراء! تو دست یداللهی! یافاطمةالزهراء! ای خطبه طوفانی! یافاطمةالزهراء! حق هستی و می‌مانی یافاطمةالزهراء! یافاطمةالزهراء! یافاطمةالزهراء! 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
یلدا  آغاز روشنایی ✍️ سید زین العابدین صفوی چه کسی بلندی  سیاهی را جشن می گیرد؟ ایرانیان که این همه از نور و آتش و روشنی ذکر خیر می‌کنند، پس چرا به" افزایشِِ تاریکی" امتیاز می‌دهند و بلند‌ترین ظلمت سال را گرامی می دارند؟ ادبیات ایرانی یکسره "شب ستیز" است و پیشینه فرهنگی ایرانیان نیز (اعم از اَوِستایی، حکمت خسروانی، و قرآنی) صد در صد "نور گرا" است‌ با این حساب نه تنها هیچ توجیهی برای جشن تاریکی وجود نداردبلکه برعکس، مردم باید "بلند ترین روز"را جشن بگیرند. اما شاید سه عامل برجسته، تاکنون توانسته است شب یلدا را در فرهنگ ایرانی، به یک دورهمی شادمانه تبدیل کند: ۱- در شب یلدا ظرفیت ظلمت و سیاهی به اوج می رسد و بلافاصله پس از آن، رو به کاهش و سراشیبی می‌گذارد و با شمارشی معکوس، چیرگی روز  را بر شب  نوید می‌دهد. در واقع یلدا جشنِ پایانِ سیاهی و میلاد و آغاز چیرگیِ خورشید است. ۲-مردم می‌خواهند شبی بلند و دلگیر را مستهلک کنند و از سرشان باز کنند و از تنهایی طولانی و پی‌آمد‌های روانیِ آن بکاهند. ۳-در این‌شب "زمین" در پایین ترین سطح هوشیاری است و کم‌ترین زمینه برای کار در بیرون از خانه، بویژه کشاورزی وجود دارد. ایرانیان هوشمندانه از این "وقتِ مُرده" به عنوان بهترین فرصت برای شب نشینیِ شادمانه استفاده کرده اند.  🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
یلدا، از معنازدایی تا معنادهی ✍️ اصغر اسلامی تنها گفت: چه عیدی بود یلدا، نه حیوانی گردن زده شد و نه انسانی در آئينی به خاک افتاد و کرنش کرد. همچون نوروز همتایش، فقط مهربانی بود، شادی با هم بودن و انسانيت را ستودن. ◾گفتم؛ «نوروز، تیرگان، مهرگان و یلدا» چهار آیین و عید باستانی ایرانی است و در این چارگان، یلدا عیدی است که دراوج تاریکی آن ایزدمهر (میترا) زاده می شود و حیوانی مقدس(گاو) قربانی می شود تا از برکت او نخستین زوج انسان(مشی و مشیانه) زاده شود و ولادت آغاز . یلدا عیدی است که در آن انسانی فرهمند زاده می شود (فریدون) و دوباره گاوی قربانی می شود تا از مردمان، آهنگر دادخواهی (کاوه) قیام کند تا با یاریش ابرقدرت ستمگری گردن زده شود.(ضحاک). و ایرانی به شکرانه اش آیین نوروز، تیرگان و مهرگان بر پا کند. ◾آری، اگر اسطوره ها در ذهن ها بمیرند، درک تاریخی زمان نابود می شود و تقویم های سنتی فرو می پاشند، مناسبت‌های کهن بی معنا می شود. آنگاه کنش‌گر بی حال گرفتار زمان حال و خسته از ملال زندگی روزمره برای آن معنازایی میکند. غافل از آن که معنا به غیاب رفته و برای حضور دوباره تنها نیازمند اسطوره شناسی است. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
برای کارآمدی رئیسی همین بس که؛ لمپن هایی مثل شما توان مقایسه او را با دولت قبل ندارید و او را با وعده هایش مورد نقد قرار میدید 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
گزارش تصویری؛ 🔻روحیه جهادی یعنی کار برای خدا لینک خبر: http://www.mojerasa.ir/khabar/34366/ 🔴 کانال اخبار استان زنجان 👈 🆔 https://eitaa.com/mojerasa_ir
همزمان با تاکید امروز رهبرانقلاب بر ضرورت تلاش مخاطب داران برای مشارکت، صفحه روزنامه شرق با سانسور جمله‌ای از حسن روحانی، به او هم رحم نکرد و جمله او را نیز به عدم مشارکت تعبیر کرد. پ.ن: البته منفور ترین رئیس جمهور بعد انقلاب اگر از مشارکت نهی هم کنه، عملا تشویق محسوب میشه😂 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
که ‎ مخاطب نداره؟! چپ و راست و صغیر و کبیر نسبت به برنامه شب یلدا شبکه سه واکنش نشان دادن، بعد میگن صداسیما از اعتبار افتاده.. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کارشناس رسانه درباره حضور «واگعیه یا کیکه» در تلویزیون: او را در کنار خانواده و با لباس محلی دیدیم و وجه‌هایی که در فضای مجازی به صورت ناپسند مسخره می‌شد را به حاشیه برد و وجه خانواده و اقومیش برجسته شد. 🔹حالا اگر صداوسیما به او نمی‌پرداخت، کسی متوجه نمیشد که می‌توان از شبکه اجتماعی با این کارها پول درآورد؟ 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd