eitaa logo
مسیر
4.1هزار دنبال‌کننده
659 عکس
3.3هزار ویدیو
6 فایل
در #مسیر به فکر ساختن دنیایی بهتر برای رسیدن به ابدیتی والاتر هستیم هدف ما انتخابی به بلندای ابدیت است. ارتباط با ما : https://eitaa.com/masire199/3 تبلیغات : https://eitaa.com/masire196/2
مشاهده در ایتا
دانلود
جان و چه زیبا مولانای عزیز می فرماید: آن‌ چنان جای گرفتی تو به چشم و دل من که به خوبان دو عالم نظری نیست مرا♥️ https://eitaa.com/masire197
همیشه ترس‌ها و اضطراب‌ها از چیزی که میخواد رخ بده، خیلی بزرگ تر جلوه می کنند. بقول جان: "در بلا بودن به از بیم بلا" برای عضویت کلیک نمایید 👈 https://eitaa.com/masire197
خلق را تقلیدشان بر باد داد. .. ای دو صد لعنت بر این تقلید باد ... @Masire197
🌺🌿🌺 شیخ شبی در نماز بود. آوازی شنید که : " ابوالحسن! خواهی که آنچه از تو می‌دانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟ شیخ گفت: " بار الها! خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو می‌دانم و می‌بینم با خلق بگویم، تا دیگر هیچ‌کس سجودت نکند؟ " آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! " حضرت میفرماید: هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم... @Masire197
...درویش فقیریم و در این گوشه دنیا با نیک و بد خلق جهان کار نداریم با جامه صد پاره و با خرقه پشیمن بر خاک نشینیم و از آن عار نداریم... ما صاف دلانیم و ز کس کینه نداریم گر شهر پر از فتنه و ما با همه یاریم @Masire197
جمال مبارز-دلبری(افغانی).mp3
5.06M
که جـانان طالِـبِ جـانَست و جـان جـویای جـانانَست مسیـــــــر، کــانـــــــــــآلی متفاوت
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«ذره ای بودم و مهرتو مرا بالا برد» گر نَروی به سوی او راست بگو کجا روی هر طرفی که بِنگری مُلک وی است و کوی او @Masire197
گفت با درویش روزی یک خَسی که ترا این‌جا نمی‌داند کسی گفت او گر می‌نداند عامیم خویش را من نیک می‌دانم کیم وای اگر بر عکس بودی درد و ریش او بُدی بینای من ، من کور خویش -شخصی فرومایه با حالتی تحقیرآمیز به درویشی فرزانه و زبان آور گفت : اینجا که کسی تو را نمی شناسد ( خَس = فرومایه ، پست) -درویش جواب داد : اگر عامه ی مردم مرا نمی شناسند . من که بخوبی خود را می شناسم و می دانم کیستم  -وای اگر درد و زخم معکوس می شد . یعنی عامۀ مردم حقیقت مرا می دیدند و من حقیقت خویش را نمی دیدم ارسالی استاد ما از چهکند •┈┈••✾•❣️🌸❣️•✾••┈┈• برای پیوستن به ما کلیک نمایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو بِدآن فخر آوری کز ترس و بند چاپلوست گشت مَردم روزِ چند هر که را مَردم سجودی می‌کُنَند زهر اندر جان او می‌آکَنَند چون که برگردد ازو آن ساجدش داند او کآن زهر بود و موبِدَش مولانا می گوید : تعظیم دیگران برای شما مانند زهری است که در جان شما می کنند پیوستن
آب دریا مرده را بر سر نهد ور بود زنده ز دریا کی رهد چون بمردی تو ز اوصاف بشر بهر اسرارت نهد بر فرق سر در تلاطم‌ها و طوفان‌هایی که در زندگی جاریست، بارها و بارها دست و پا زدن‌ها میان ایمان و تردید را تجربه کرده ایم . هنگامی که به آب ژرف رویدادی می‌افتیم که ارتفاعش کمی از سر ما بالاتر است واکنش ما با تمام وجودمان جنگیدن است تا مبادا غرق شویم و با این وجود چه بیشتر مقاومت می‌کنیم وزن خود را بیشتر احساس می‌کنیم و عمیق‌تر فرو می‌رویم و خود را خسته و فرسوده می‌کنیم. در حالی که در این چنین موقعیت‌هایی باید یاد بگیریم شناور باشیم بایستی خود را کنیم تا در آب فرو برویم تنها در این صورت است که آب ما را بالا می‌آورد. پیوستن
گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمه‌ای که آب خورَد. خود را در آب می‌دید و می‌رمید. او می‌پنداشت که از دیگری می‌رمد. نمی‌دانست که از خود می‌رمد! همه اخلاق بد، از ظلم و کین و حسد و حرص و بی‌رحمی و کبر، چون در توست، نمی‌رنجی چون آن را در دیگری می‌بینی، می‌رمی و می‌رنجی! پیوستن
خدایی که درک شود، خدا نیست هر چه اندیشی، پذیرای فناست آن که در اندیشه ناید، او خداست