#مولانا جان
و چه زیبا مولانای عزیز می فرماید:
آن چنان جای گرفتی تو به چشم و دل من
که به خوبان دو عالم نظری نیست مرا♥️
https://eitaa.com/masire197
#مسیر
همیشه ترسها و اضطرابها از چیزی که میخواد رخ بده، خیلی بزرگ تر جلوه می کنند.
بقول #مولانا جان:
"در بلا بودن به از بیم بلا"
برای عضویت کلیک نمایید 👈 https://eitaa.com/masire197
خلق را تقلیدشان
بر باد داد. ..
ای دو صد لعنت
بر این تقلید باد ...
#مولانا
@Masire197
🌺🌿🌺
شیخ #ابوالحسن_خرقانی شبی در نماز بود.
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
حضرت #مولانا میفرماید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم...
@Masire197
...درویش فقیریم و در این گوشه دنیا
با نیک و بد خلق جهان کار نداریم
با جامه صد پاره و با خرقه پشیمن
بر خاک نشینیم و از آن عار نداریم...
ما صاف دلانیم و ز کس کینه نداریم
گر شهر پر از فتنه و ما با همه یاریم
#مولانا
@Masire197
جمال مبارز-دلبری(افغانی).mp3
5.06M
که جـانان
طالِـبِ جـانَست
و جـان
جـویای جـانانَست
#مولانا
مسیـــــــر، کــانـــــــــــآلی متفاوت
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«ذره ای بودم و مهرتو مرا بالا برد»
گر نَروی به سوی او راست بگو کجا روی
هر طرفی که بِنگری مُلک وی است و کوی او
#مولانا
@Masire197
گفت با درویش روزی یک خَسی
که ترا اینجا نمیداند کسی
گفت او گر مینداند عامیم
خویش را من نیک میدانم کیم
وای اگر بر عکس بودی درد و ریش
او بُدی بینای من ، من کور خویش
#مولانا
-شخصی فرومایه با حالتی تحقیرآمیز به درویشی فرزانه و زبان آور گفت : اینجا که کسی تو را نمی شناسد ( خَس = فرومایه ، پست)
-درویش جواب داد : اگر عامه ی مردم مرا نمی شناسند . من که بخوبی خود را می شناسم و می دانم کیستم
-وای اگر درد و زخم معکوس می شد . یعنی عامۀ مردم حقیقت مرا می دیدند و من حقیقت خویش را نمی دیدم
ارسالی استاد ما از چهکند
•┈┈••✾•❣️🌸❣️•✾••┈┈•
برای پیوستن به ما کلیک نمایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#علامه_محمدتقی_جعفری
تو بِدآن فخر آوری کز ترس و بند
چاپلوست گشت مَردم روزِ چند
هر که را مَردم سجودی میکُنَند
زهر اندر جان او میآکَنَند
چون که برگردد ازو آن ساجدش
داند او کآن زهر بود و موبِدَش
#مولانا
مولانا می گوید : تعظیم دیگران برای شما مانند زهری است که در جان شما می کنند
پیوستن
آب دریا مرده را بر سر نهد
ور بود زنده ز دریا کی رهد
چون بمردی تو ز اوصاف بشر
بهر اسرارت نهد بر فرق سر
#مولانا
در تلاطمها و طوفانهایی که در زندگی جاریست، بارها و بارها دست و پا زدنها میان ایمان و تردید را تجربه کرده ایم . هنگامی که به آب ژرف رویدادی میافتیم که ارتفاعش کمی از سر ما بالاتر است واکنش ما با تمام وجودمان جنگیدن است تا مبادا غرق شویم و با این وجود چه بیشتر مقاومت میکنیم وزن خود را بیشتر احساس میکنیم و عمیقتر فرو میرویم و خود را خسته و فرسوده میکنیم.
در حالی که در این چنین موقعیتهایی باید یاد بگیریم شناور باشیم بایستی خود را #رها کنیم تا در آب فرو برویم تنها در این صورت است که آب ما را بالا میآورد.
پیوستن
گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمهای که آب خورَد. خود را در آب میدید و میرمید.
او میپنداشت که از دیگری میرمد. نمیدانست که از خود میرمد!
همه اخلاق بد، از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر، چون در توست، نمیرنجی
چون آن را در دیگری میبینی، میرمی و میرنجی!
#مولانا
#فیه_ما_فیه
پیوستن
خدایی که درک شود، خدا نیست
#رودلف_اتو
هر چه اندیشی، پذیرای فناست
آن که در اندیشه ناید، او خداست
#مولانا