🔰 #اباء_از_تخصیص
💢تطبیق القواعد💢
🔸یکی از بحث هایی که در مبحث عام و خاص وجود دارد، بحث #إباء_از_تخصیص می باشد. إباء از تخصیص چند صورت دارد:
1⃣ عام #نص در عمومیت باشد
2⃣ عام #اظهر از خاص باشد
3⃣هیچ یک از عام و خاص #اظهر نباشند¹
✅در همه این صور، خاص بر عام مقدم #نمیشود
🔹تطبیق: اشکال تعارض مفهوم و تعلیل آیه نبأ، که در مقام پاسخ گفته اند، #تعلیل اظهر از مفهوم است، به همین دلیل مفهوم #نمیتواند آنرا تخصیص بزند²
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
*¹:موارد اباء از تخصیص منحصر در این ۳ مورد نیست و بایستی ازکلمات علماء اصطیاد شود
*²:فرائد الأصول شیخ انصاری،ج۱،ص۲۵۸(شیخ اعظم این اشکال را در اشکالات غیر قابل ذبّ مطرح فرموده است)
همچنین اصول الفقه اراکی،ج۱،ص۵۷۴
🆔@masire_feghahat
🔰دو استظهار متقاوت از یک فقره و یک ثمره ی اساسی
📍#اباء_از_تخصیص
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸یک طائفه از روایاتی که در مباحث شروط صحت شرط مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد روایاتی است با این مضمون که «كلّ شرطٍ خالف كتاب اللّٰه عزّ و جلّ فلا يجوز» نسبت به فقره مستثنی یعنی کل شرط خالف کتاب جهات مختلفی از بحث است لکن آنچه در این جستار مطمح نظر است این است که مراد از «کتاب الله» چیست آیا مراد از «کتاب الله» قرآن و صرف ما بین الدفتین است یا خیر مراد از آن اعم از قرآن است و کل ما کتب الله و در حقیقت مجموعه شریعت را شامل میشود؟ ثمره ی آن این دو استظهار متفاوت _همانطور که در ادامه بدان اشاره خواهد شد_ در «قابل تخصیص بودن» یا بعبارت دیگر در «آبی از تخصیص بودن یا عدم آن» ظاهر میشود.
🔹جناب شیخ اعظم انصاری در مباحث شروط صراحتا میفرماید که مراد از «کتاب الله» خصوص قرآن نمیباشد بلکه #مجموعه_شریعت است؛ نص کلام ایشان : ثمّ الظاهر أنّ المراد ب «كتاب اللّٰه» هو ما كتب اللّٰه على عباده من أحكام الدين و إن بيّنه على لسان رسوله صلّى اللّٰه عليه و آله(المکاسب،ج6،ص24) طبق استظهار شیخ قاعدتا این فقره اباء از تخصیص پیدا میکند و نمیتوان با التزام به یک شرط مخالف با ما کتب الله آنرا تخصیص زد زیرا در اینجا تخصیص استهجان عرفی دارد کما اینکه خود ایشان نیز به این نکته و ضعف آن اشاره میکنند : نعم، قد يقوم احتمال تخصيص عموم الكتاب و السنّة بأدلّة الوفاء،بل قد جوّز بعضٌ تخصيص عموم ما دلّ على عدم جواز الشرط المخالف للكتاب و السنّة. لكنّه ممّا لا يرتاب في ضعفه.» و از نظر ایشان ضعف احتمال تخصیص آنچنان واضح است که نیاز به گفتن ندارد!!
🔸لکن در مقابل محقق یزدی استظهاری متفاوت از شیخ اعظم دارند؛ از نظر ایشان مراد از «کتاب الله» خصوص «#قرآن» است و وقتی چنین شد کلام همان بعضی که جناب شیخ فرموده اند مما لایرتاب فی ضعفه ؛ وجیه میشود و این فقره دیگر اباء از تخصیص ندارد، سید یزدی در حاشیه مکاسب چنین میفرماید : أقول فيه منع بل الظّاهر منه هو القرآن و الغرض بيان الميزان لصحة الشرط و عدمها عند الشّك نظير الترجيح لأحد الخبرين المتعارضين بموافقة الكتاب فالمراد أنّ كل شرط مخالف لعموم أو إطلاق في الكتاب فهو باطل و بهذا المعنى يكون قابلا للتخصيص حسب ما ذكره ذلك البعض المشار إليه و إنّما لا يكون قابلا للتخصيص على ما ذكره المصنف قدّس سرّه حيث إنّ الشّرط المخالف للشّرع لا يمكن أن يكون صحيحا (حاشیه المکاسب،ج2،ص109)
🆔http://eitaa.com/masire_feghahat