eitaa logo
مسیر فقاهت
2.3هزار دنبال‌کننده
223 عکس
11 ویدیو
37 فایل
🔸 کانال مسیر فقاهت محلی برای #تامل پیرامون داده های فقهی _اصولی و ارائه نکات کاربردی در مسیر فقاهت ✍️صادقی/دانش پژوه فقه و اصول مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) قم 💠نقل مطالب فقط با #ذکر_منبع💠 شناسه ادمین ( @Masirefeghahat ) 🌱تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰ذاتی یا عرضی بودن حجیت (بخش اول) 🔸مشهور بین اُصولیین، حجّیّت قطع است. طبق این مبنا، این بحث واقع می شود که حجّیّت نیز ذاتی آن است به گونه ای که ردع از آن از سوی شارع ممکن نباشد یا اینکه به جعل جاعل است. 🔹در این مسأله سه دیدگاه وجود دارد: 1⃣ اطمینان مانند سایر ظنون می باشد و حجّیّت آن ذاتی نیست ▪️ صاحب منتقی در اینباره مینویسد: « الإطمئنان عن القطع في جواز ردع الشارع عنه؛ لإنحفاظ مرتبة الحكم الظّاهري معه، فلا يلزم التناقض اللّازم في ردعه عن العمل بالقطع.»¹ ▪️شهید صدر حجّیّت اطمینان را می داند، ولی از ذاتی ارائه می دهد و ردع از آن را أمری ممکن می شمرد. 🔻 ایشان می فرماید: «و أمّا الإطمئنان فقد يقال بحجّيّته الذاتيّة عقلاً تنجيزاً و تعذيراً كالقطع، بمعنى أنّ حقّ الطاعة الثّابت عقلاً كما يشمل حالة القطع بالتّكليف كذلك يشمل حالة الإطمئنان به، و كما لا يشمل حالة القطع بعدم التكليف كذلك لا يشمل حالة الإطمئنان بعدمه، فإن صحّت هذه الدعوى لم نكن بحاجةٍ إلى تعبّد شرعيّ للعمل بالاطمئنان، مع فارق: و هو عن العمل بالاطمئنان مع عدم إمكانه في القطع.»² ــــــــــــــــــــــــ *¹:منتقى الأصول،ج‏۴،ص۱۸۶ *²:دروس فی علم الاصول،ج۲،۲۸۲ 🆔@masire_feghahat نقل‌مطالب‌صرفا‌با‌لینک‌کانال
🔰استاد (زید عزه) 💢 کیفیت تبدیل نسبت بین دو دلیل از عام و خاص مطلق به عام من وجه💢 🔸 گاهی نسبت موضوعات دو طایفه از روایت، عام و خاص مطلق است لکن با توجه به حکم روایت اخص، می توان وجه عمومیتی برای آن تصور نمود و نسبت را به عموم من وجه تغییر داد. در واقع یک طائفه از روایات به لحاظ موضوع، اطلاق یا عمومیت دارد و طائفه دیگر از ناحیه حکم اطلاق یا عمومیت دارد. در چنین مواردی که عمومیت یک طرف به لحاظ موضوع و عمومیت طرف دیگر به لحاظ حکم است، مشهور(یا تصریحا یا از باب عدم تصریح به خلاف) قواعد باب تعارض را جاری نموده اند لکن مرحوم آقای خویی، شهید صدر و مرحوم آقای تبریزی بر این باورند که اقتضای جمع عرفی این است که دلیلی که موضوعش خاص است را مقید قرار دهیم برای دلیلی که موضوعش مطلق هست. 🔻 به عنوان مثال در مسئله جواز اعتماد به اذان موذن برای حکم به دخول وقت، دو تا از روایاتی که مطرح هستند و باید نسبت سنجی بشوند، یکی موثقه عمار است که بر اساس آن اذان مخالف مطلقا مجزی نیست چه از نظر دخول وقت چه از لحاظ سقوط استحباب عند السماع(یکی از احکام اذان این است که عند السماع استحبابش برای سامع ساقط می شود). و دیگری طائفه روایاتی ست درباره اذان بلال که دلالت می کنند بر اعتماد به اذان موذن ثقه به صورت مطلق، چه مومن باشد و چه مخالف. 🔹 همانطور که مشاهده می شود، از لحاظ موضوعی، رابطه عموم و خصوص مطلق است. موضوع موثقه عمار مخالفین است و موضوع روایات بلال، اعم از مومنین و مخالفین اما حکم موثقه عمار که مجزی بودن اذان است نیز حیث اعمیتی دارد(علاوه بر اجزاء نسبت به دخول وقت، اجزاء نسبت به سقوط استحباب عند السماع را نیز شامل می شود) که موجب شده رابطه بین دو روایت عموم خصوص من وجه شود. ✅حال طبق مبنای امثال آقایان خویی و صدر و تبریزی، باید روایتی که موضوعش خاص(موثقه عمار) هست را مقید قرار دهیم برای روایتی که موضوعش مطلق است(روایات بلال) و از این رو حکم می شود به عدم جواز اعتماد به اذان مخالف و جواز اعتماد به اذان مومن برای دخول وقت صلاة. 🆔@masire_feghahat
🔰بررسی معنای «فتدبّر» در کلام فقهاء 🔸اوّلین بار در کلام (م.۵۹۸) در سرائر یافت می شود. او در این کتاب می نویسد: «و الذّباحة یجب فیها التّسمیة فلأجل ذلک لم یصحّ منها هذا آخر کلامه رحمه الله و اعتبره . »البتّه ایشان این تعبیر را در مورد تفکّر در کلامی که از شخص دیگر نقل کرد، به کار برده است. 🔹 بعد از ایشان، (م.۸۲۶) در «التّنقیح الرائع» از این تعبیر استفاده کرد . و بعد در کلام به وفور یافت شد . و بعد در کلام (م.۹۴۵) در «السّراج الوهّاج» یافت شد. 🔸امّا تعبیر « » اوّلین بار در کلام (م.۱۰۲۸) در کتاب «آیات الأحکام» به چشم می خورد. او در این کتاب می نویسد: « و هذا أیضاً أنسب ببقیّة الآیة خصوصاً علی إرادة ماء المطر کما هو الظّاهر و صرّح به عامّة المفسّرین فلیتدبّر. » 🔹هم چنین همزمان با ایشان این تعبیر در کلمات أبو جعفر عاملی (م.۱۰۳۰) در «إستقصاء الإعتبار فی شرح الإستبصار» دیده می شود. او در این کتاب می نویسد: « و أنتَ خبیرٌ إذا تأمّلتَ الرّوایتین بقیام إحتمال المغایرة لِما قاله داود فی هذه الروایة مع احتمالٍ آخر فلیتدبّر. » 🟢امّا راجع به معنا و موارد استعمال آن، باید گفت که ظهور این واژه در است، نه إشکال داشتن که این مطلب قرائتی دارد که به یک نمونه اشاره می شود: شهید ثانی در روض الجنان می فرماید: « . » هم چنین مرحوم لاری در «التعلیقة علی ریاض المسائل» این واژه را به معنای که ممکن است نسبت به مطلب به ذهن می آید می داند و می نویسد : « و أمّا وجه الأمر بالتدبّر فإشارةٌ إلی دفع ما قد یقال: مِن عدم الفرق بین الشّرطین الأوّلین و الأخیرین و وضوح الفرق بینهما فی البین. » 🆔@masire_feghahat 🔻نقل‌مطلب‌صرفا‌بالینک‌کانال
🔰جريان استصحاب در امور اعتقادی 🗯در بحث استصحاب اصول فقه بحث می‌شود که آیا در می‌توان از استصحاب کمک گرفت یا خیر؟ 📝محقق خراسانی در کفایه اینطور نوشته است: ●و أما الأمور التي كان المهم فيها شرعا هو الانقياد و التسليم و الاعتقاد ... فكذا فيها حكما و كذا موضوعا ¹ ●اشکالی نیست که استصحاب حکمی و موضوعی در امور اعتقادی جاری بشود 🔄و در ادامه به عنوان نمونه این مثال را بیان کرده است: ● و أما لو شك في حياة إمام زمان مثلا فلا يستصحب لأجل ترتيب لزوم معرفة إمام زمانه بل يجب تحصيل اليقين بموته أو حياته مع إمكانه‏ ●اگر مثلا در شک شود در اینجا استصحاب چراکه در این مورد در صورت امکان تحصیل یقین به موت یا حیات امام واجب است 🔸اما با این حال در رجال کشی کلامی از هشام بن حکم نقل شده است که استصحاب را جاری می‌دانسته است. راوی این قضیه یونس بن عبدالرحمن است. هشام از سرآمدان کلام شیعه در زمان امام صادق و کاظم است (علیه السلام) و یونس از اصحاب اجماع است که در جریان استصحاب توسط هشام خدشه‌ای نکرده است: ●۴۸۰_وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ ... قَالَ، وَ حَدَّثَنِي يُونُسُ، قَالَ: كُنْتُ مَعَ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ فِي مَسْجِدِهِ بِالْعَشِيِّ ... فَقَالَ هِشَامٌ عِنْدَ ذَلِكَ: إِنَّمَا عَلَيْنَا أَنْ نَدِينَ بِحَيَاةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ حَيٌّ حَاضِراً كَانَ عِنْدَنَا أَوْ مُتَوَارِياً عَنَّا حَتَّى يَأْتِيَنَا مَوْتُهُ فَمَا لَمْ يَأْتِنَا مَوْتُهُ فَنَحْنُ مُقِيمُونَ عَلَى حَيَاتِهِ،وَ مَثَّلَ مِثَالًا فَقَالَ: الرَّجُلُ إِذَا جَامَعَ أَهْلَهُ وَ سَافَرَ إِلَى مَكَّةَ أَوْ تَوَارَى عَنْهُ بِبَعْضِ الْحِيطَانِ فَعَلَيْنَا أَنْ نُقِيمَ عَلَى حَيَاتِهِ حَتَّى يَأْتِيَنَا خِلَافُ ذَلِكَ، فَانْصَرَفَ سَالِمٌ ابْنُ عَمِّ يُونُسَ بِهَذَا الْكَلَامِ² 🔹آنچه که از این روایت استظهار میشود این است که هشام اینطور استدلال کرده است که اگر شک در حیات امام داشتیم بنا میگذاریم که امام حی است مادامی که خلافش ثابت بشود همانطور که در مسائل عرفی همین بنا را داریم 🟢این مطلب علاوه بر این که نشان می‌دهد که استصحاب امری عقلایی است (چون وقتی هشام برای خصم به استصحاب استدلال کرد و مثال زد، او قبول کرد با این که آنها تعبدی به حجیت استصحاب نداشته‌اند)، نشان می‌دهد که به نظر برخی از بزرگان اصحاب ائمه در اعتقادیات و حیات امام هم استصحاب جاری می‌شود. ـــــــــــــــــــــــــــ *¹:کفایه الاصول ، ص۴۲۲ *²:رجال کشی،ص۲۶۶ 💢شایان ذکر است از روایت و کلام محقق خراسانی آن مقداری که شاهد مثال بود ذکر شد و تقطیع مخلی صورت نگرفته است 🆔@masire_feghahat نقل‌مطلب‌صرفابالینک‌کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجال 5 18.7.1400.mp3
23.97M
🔰استاد (زیدعزه) 🔸کلاس رجال / جلسه پنجم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 📆 ۱۸/مهرماه/۱۴۰۰ 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث5 استاد حسینی شیرازی 14.12.1400.mp3
8.42M
🔰 استاد (زیدعزه) 🔸کارگاه حدیث / جلسه پنجم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 📆 ۱٤/اسفندماه/۱۴۰۰ 🆔@masire_feghahat
🔰شیخ انصاری(رضوان الله علیه) 🔅آیت الله شبیری زنجانی نقل میکنند: 🔸مرحوم شیخ انصاری به اقای کلانتر(نویسنده مطارح الانظار تقریرات خارج اصول شیخ اعظم) فرمودند که به ایران میروید به یاد داشته باشید که اینجا اصول و قواعد را یاد گرفته اید ، ولی فقه چیزهای دیگری هم نیاز دارد 🔹لذا اگر از شما مساله ای پرسیدند در جواب بگویید :«لولا الاجماع و النصوص مساله این است».یعنی مقتضای قواعد چنین است 🆔@masire_feghahat
🔰ادله اشتراک احکام بین عالمین و جاهلین 🔸اشتراک احکام بین عالمین و جاهلین از مسلمات اصول شیعه است محقق نائینی در این باره میفرماید: «وقد ادعی تواتر الادلة علی اشتراک العالم والجاهل فی الاحکام ... لکن الظاهر قیام الاجماع بل الضرورة علی ذلک¹» از نظر ایشان این مساله از دین و مذهب است اما به نظر میرسد ادله ی دیگری نیز برای این مساله میتوان اقامه کرد 1️⃣ اطلاق دلیل 🔘اطلاقی که خود دلیل دارد هم شامل عالمین میشود و هم شامل جاهلین مثلا دلیل میگوید لا تشرب الخمر در این دلیل خصوصیتی برای علم نیست لذا اطلاق دارد شایان ذکر است این اطلاق در ناحیه موضوع است 2️⃣ادله ی حسن احتیاط 🔘اگر دلیل لا تشرب الخمر مقید به معلوم بالتفصیل باشد ادله حسن احتیاط لغو و بی مورد خواهد شد چرا که در این فرض اگر مکلف یکی از دو لیوانی را که علم اجمالی دارد بوجود خمر بین این دو اناء مرتکب شد و اتفاقا خمر از آب در آمد اصلا حرامی مرتکب نشده است زیرا واقعا حلال بوده ، طبق این فرض ادله ی حسن احتیاط که کاشف از این است که احکام واقعی روی ذات اشیاء و افعال میرود لغو میشود 3️⃣ ادله شرعی برائت مانند رفع ما لا یعلمون 🔘از این ادله استفاده میشود که ماورای جهل مکلف یک حکم واقعی وجود دارد اما مکلف نمیداند ـــــــــــــــــــــــــــــ *¹:فوائدالاصول،ج۳،ص۱۱ 🆔@masire_feghahat
🔰استاد (زیدعزه) 💢اصالة الثبات💢 🔸تبادری که الآن وجود دارد کاشف از است اما این فهم و تبادر باید در زمان آیات و روایات نیز وجود داشته باشد پس تبادر این زمان باید کاشف از تبادر و وضع در زمان ائمه باشد تا ملاک در فهم متون دینی قرار گیرد 🔹زیرا این وجود دارد که معنا در طول زمان، نقل و پیدا کرده باشد؛ ولی این احتمال با که متکفل اثبات عدم نقل در لغات و در متشرعه و عقلائیه است اثبات می شود 🔸مفاد اصاله الثبات این است که مفاد این لفظ تغییری نکرده و در اعصار سابقه نیز به همین معنای کنونی بوده است پس می شود که لفظ مذکور در زمان صدور روایات نیز همین معنا را می داده است. 🌀اصاله الثبات دو مدرک دارد 1⃣ قطعا اگر معنای لغتی تغییر کرده بود باید برای آن ذکر می شد و در کتب لغت و مانند آن تصریح به این می شد که معنای این لغت در زمان خاصی تغییر کرده همانطور که لغویون در کلماتی که اصاله عربی ندارند تصریح کردند که در چه زمانی وارد در تکلمات عربی شده است 2⃣ قوام فهم و افهام و قوام بر مبنای اصل مذکور است و سیره عقلائی بر آن در طول تاریخ وجود داشته و شارع نیز از آن ردع نکرده است پس این اصل، سیره عقلائی و مورد امضای شارع است 🆔@masire_feghahat
🔰آیت الله خویی (رضوان الله علیه) 🔸معنی غیر واحد فی السند: 🔹إحداهما: أنها ضعيفة السند بالإرسال، لأن ابن أبي عمير قد نقلها عن غير واحد عن أبي عبد اللََّه (عليه السلام) وفي الحدائق وصفها بالإرسال وإن كان قد عمل على طبقها. وهذه المناقشة ساقطة، وذلك لا لأن مراسيل ابن أبي عمير كمسانيده، لما مر غير مرة من أن المراسيل ساقطة عن الحجية مطلقاً، كان مرسلها ابن أبي عمير ونظراءه أم غيرهم، بل لأن قوله: عن غير واحد، معناه: أن الرواية وصلت إليه عن جماعة من الرواة، لعدم صحة هذا التعبير فيما إذا رواها واحد أو اثنان، وتلك الجماعة نطمئن بوثاقة بعضهم على الأقل، لأنه من البعيد أن يكون كلهم غير موثقين. 📚التنقيح ج٤ ص٣٢٣ 🆔@masire_feghahat