دعای فرج علی فانی.mp3
3.62M
🎶 الهی عظم البلا🍃
#عجل_لولیک_الفرج🌺
✅ حضرت مهدى عليهالسلام فرمودند: 🌹
📍 أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ؛
📌 براى تعجيل فرج زياد دعا كنيد، چون همين دعا موجب فرج شماست.🌸
📚 منتخبالأثر، ص۲۶۸
#مطالعه_در_چند_دقیقه
کتاب:سه دقیقه در قیامت
بخش #چهل_هشتم ارسالی
مدافعان حرم ۴
🌷خيلي آرام گفتم: آقا جواد، من مرگ اين آقا را ديدم. او در همين سالها طوري از دنيا ميرود كه هيچ كاري نميتوانند برايش انجام دهند! حتي مرگش هم نشان خواهد داد كه از راه و رسم امام و شهدا فاصله داشته.
☘️چند روز بعد، آماده عمليات شديم. جيره جنگي را گرفتيم و تجهيزات را بستيم. خودم را حسابي براي شهادت آماده كردم. من آرپي جي برداشتم و در كنار رفقايي كه مطمئن بودم شهيد ميشوند، با تمام اين افراد قرار گرفتم. گفتم اگر پيش اينها باشم بهتره. احتمالا همگي با هم شهيد ميشويم.
🌸نيمه هاي شب، هنوز ستون نيروها حركت نكرده بود كه جواد محمدي خودش را به من رساند. او كارها را پيگيري ميكرد. سريع پيش من آمد و گفت: الان داريم ميرويم براي عمليات، خيلي حساسيت منطقه بالاست.او ميخواست من را از همراهي با نيروها منصرف كند.
من هم به او گفتم: چند نفر از اين بچهها به زودي شهيد ميشوند. از جمله بيشتر دوستاني كه با هم بوديم. من هم ميخواهم با آنها باشم، بلكه بهخاطر آنها، ما هم توفيق داشته باشيم.
🌹دستور حركت صادر شد. من از ساعت ها قبل آماده بودم. سر ستون ايستاده بودم و با آمادگي كامل ميخواستم اولين نفر باشم كه پرواز ميكند.
🌻هنوز چند قدمي نرفته بوديم كه جواد محمدي با موتور جلو آمد و مرا صدا كرد. خيلي جدي گفت: سوارشو، بايد از يك طرف ديگر، خط شكن محور باشي.
بايد حرفش را قبول ميكردم. من هم خوشحال، سوار موتور جواد شدم. ده دقيقهای رفتيم تا به يك تپه رسيديم. به من گفت: پياده شو. زود باش.
ادامه دارد...
@masire_shahadat
#مطالعه_در_چند_دقیقه
کتاب:سه دقیقه در قیامت
بخش #چهل_نهم ارسالی
مدافعان حرم ۵
🌼بعد جواد داد زد: سيديحيي بيا.
سيد يحيي سريع خودش را رساند و سوار موتور شد.
من به جواد گفتم: اينجا كجاست، خط كجاست؟ نيروها كجايند؟
جواد هم گفت: اين آرپيجي را بگير، برو بالاي تپه. بچهها تو را توجيه ميكنند .
رفتم بالاي تپه و جواد با موتور برگشت! اين منطقه خيلي آرام بود. تعجب كردم! 🌱از چند نفري كه در سنگر حضور داشتم پرسيدم: چه كار كنيم. خط دشمن كجاست؟
يكي از آنها گفت: بگير بشين. اينجا خط پدافندي است. بايد فقط مراقب حركات دشمن باشيم.
🌺تازه فهميدم كه جواد محمدي چه كرده! روز بعد كه عمليات تمام شد، وقتي جواد محمدي را ديدم، باعصبانيت گفتم: خدا بگم چيكارت بكنه، برا چي من رو بردي پشت خط؟!
ً او هم لبخندي زد و گفت: تو فعلا نبايد شهيد شوي. بايد براي مردم بگويي كه آن طرف چه خبر است. مردم معاد رو فراموش کردهاند. براي همين جايي تو را بردم كه از خط دور باشي.
🌸اما رفقاي ما آن شب به خط دشمن زدند. سجاد مرادي و سيديحيي براتي كه سر ستون قرار گرفتند، اولين شهدا بودند، مدتي بعد مرتضي زارع، بعد شاهسنايي و عبدالمهدي کاظمي و... در طي مدت کوتاهي تمام رفقاي ما كه با هم بوديم، همگي پركشيدند و رفتند. درست همان طور كه قبلا ديده بودم. جواد محمدي هم بعدها به آنها ملحق شد. بچههاي اصفهان را به ايران منتقل كردند. من هم با دست خالي از ميان مدافعان حرم به ايران برگشتم. با حسرتي كه هنوز اعماق وجودم را آزار ميداد.
ادامه دارد...
@masire_shahadat
#حدیث_روز
🔹امام حسین علیه السلام:
📌قویترین فرد در ایجاد ارتباط, کسی است که با کسی که از او بریده رابطه برقرار کند.
🔸میزان الحکمه جلد ١ صفحه ٧٩🔸
@masire_shahadat
19.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️دیدنش😍
را از دست ندهید‼️
🚨 #بهترین_نطق امسال مجلس‼️
👏👏👏👏👏👏👏😍😍😍
👌نطق میان دستور احمد #راستینه‼️
در آستانه سالروز آزادی خرمشهر
خرمشهر امروز ما شکست تفکر #ظریف ی است که بسیار #آشنا ست.
✋مردم عزیز!
اینک ما هستیم و شما در یک انتخاب سرنوشت ساز‼️
یک طرف جریان فساد رانت خوار و طرف دیگر جریان مبارز با فساد
چه برادر رییس جمهور باشد چه برادر معاون اول‼️
┅═✧❁🌸 یامهدی 🌸❁✧═┅
✨خورشید جایی نرفته، هر وقت بیدار شویم ،صبح است! زودتر برخیزیم که سالهاست آفتاب، منتظر ماست! ✨
@masire_shahadat
52.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆#مستند بسیار مهم «آدرس غلط»؛
۸ سال به کام یه عده اندک با هزینه مردم؛
این #مستند توسط دوستان ثریا تهیه شده است.
از آنجا که دانستن حق مردم است لطفاً در انتشار عمومی آن کوتاهی نکنید.
#انتخابات #بصیرت_انقلابی #انتخاب_اصلح #سرطان_اصلاحات
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@masire_shahadat
#خاطره
📌در مورد فتح خرّمشهر، اغلب شما جوانها آن روز نبودید یا اگر هم بودید کودک بودید خیلی، کوچک بودید؛ روز فتح خرّمشهر حادثهی عظیمی بود.
🔸شاید هنوز چند ساعت از خبر نگذشته بود که بنده از [ساختمان] ریاست جمهوری میرفتم طرف بیت امام که خدمت امام (رضوانالله تعالی علیه) برسم. در این خیابان و سر راه، مردم غوغا کرده بودند؛ مثل یک راهپیمایی، مثل یک تظاهرات [بود].
🔹ماشین ما را که می دیدند، میآمدند جلو تبریک می گفتند. در همهی کشور یک جشن عمومیِ خودجوش به وجود آمد؛ مسئله اینقدر مسئلهی مهمّی بود.۱۳۹۵/۰۳/۰۳
حضرت آیتالله خامنهای
#خرمشهر
#سوم_خرداد
@masire_shahadat