🔰چهره اجتماعی #شهید_مدنی
🌀رنج های مردم کوخ نشین و پا برهنه ها آزارش می داد. شبی جمعی از پزشکان مهمان آقا بودند. ایشان در ضمنِ صحبت هایی فرمودند: « مردم خیلی مشکل دارند. باید به داد مردم رسید».
🔸دکتر معزّ پرسید: چه کاری از دست ما بر می آید؟
🔹ایشان طرحی را ارائه کردند که سه بُعدی بود. فرمودند: «اول از همه باید یک #صندوق_قرض_الحسنه تشکیل دهیم. شما از بهره بانکها صرف نظر کنید. پول های تان را در این صندوق بگذارید تا به مردم نیازمند، برای رفع احتیاجات، فقر و بیماری و ازدواج وام داده شود».
🔷یک سال بعد شهید مدنی در اطلاعیه بیلان کاری که منتشر کردند، آورده بودند که : «مبلغ نود هزا رو نهصد تومان از کمکهای مردمی که با قبض های ده ریالی جمع شده، به ۶۲ خانواده وام داده شده و آن ها به کسب و کار مشغول شده اند و آبرویشان محفوظ مانده است».
🔷– «دوم اینکه باید یک درمانگاه خیریه تأسیس کنیم. اسمش را هم بگذاریم #درمانگاه مهدیه».
▪️دکتر گفت: با کدام پول؟
🔺آقای مدنی گفتند: «پولش با من و طبابتش با شما. مردم تا کی بروند التماس #بیمارستان ها کنند یا از بی پولی بمیرند؟».
🔻– «سوم اینکه کنار بیمارستان باید یک #دار_الایتام درست شود. وقتی تهی دستی از دنیا می رود، کسی نیست که از فرزدندانش مراقبت کند».
🌀عده ای از تجار و سرشناسان همدان هم دعوت شدند و از آنها ۵۰۰ هزار تومان جمع آوری شد و قرار شد عده ای هم ماهیانه پرداخت کنند. بالای مسجد مهدیه چند اتاق درست کردیم؛ اما جوابگوی مراجعات مردم نبود. به پیشنهاد آیت الله جلالی، مسجد را به جای دیگر منتقل کردیم و همه ساختمان درمانگاه شد.
💠 ایشان در همان اطلاعیه بیلان فرموده بود: مسلما بدانید دعای کلیه افراد خانواده های نیازمندان سبب برکت در کسب و کار شما شده و این عمل خیر، اندوخته بسیار خوبی برای آخرت شما خواهد بود و نتایج مادی آن را به زودی مشاهده خواهید کرد. زیرا بهترین وسیله رفع #بحران_های_اقتصادی ، کمک و مساعدت به زیر دستان است.
▫️راوی: حسین مسچی
📚#کتاب_سید_اسد_الله ؛ خاطراتی از شهید سید اسد الله مدنی، نویسنده: علی اکبری مزد آبادی، ناشر: یا زهرا (س)، نوبت چاپ: اول – ۱۳۹۳؛ صفحه ۳۳-۲۹.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
با ما در کانال «مسیر فردا» همراه باشید👇🏻
@masirefarda
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
تصور ما از روحانیت: [اون #آخوند که تو کرونا، وقتی کسی جرأت نزدیک شدن به کرونایی ها رو نداشت، تو #درمانگاه داوطلبانه جزء کادر درمان بود و وقتی خبر فوت همسرش رو بهش میدن، میره یه گوشه شروع میکنه به گریه کردن]
نه اونی که: [اینترنشنال میخواد برامون بسازه!]
یکم به حرفم فکر کن!
#حجاب
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
با ما در کانال «مسیر فردا» همراه باشید👇🏻
@masirefarda
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷