eitaa logo
مسیر بهشت🌹
7.2هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
10.1هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  صراط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 یلدای مهدوی وصف حال منتظران در فصل طولانی یلدای انتظار پیشاپیش یلدای مهدوی شمامبارک 🍃 🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
🌼منتظران ظهور ♥️خداوند در قران میفرماید 🔅هل جزاء الاحسان الا الاحسان؟ 🔅آیا پاسخ خوبی غیر از خوبی است؟! ❌ای کسی که از جبران خوبی های مولایت صاحب الزمان عاجز هستی!![ آیا نمیتوانی ] ساعتی از ساعات شبانه روزت را که بی اختیار میگذرد[ به دعا برای او ] اختصاص دهی؟ ☝️همان مولایی که به هر شکل به تو خوبی کرده و زبان از شمارش و توصیف خوبی های او ناتوان است ! ❎همین عمر و زندگانی تو که با آن به اهدافت میرسی فقط یک نعمت از نعمت های است که خدا به یمن وجود امام زمان روزی ات کرده!! ⚠️چـــقدر جـــفا کــاری! ⚠️ پــس‌ چــقدر جــفا کــاری! اگــر قلبت از این حرفها تکان نمیخورد و زبانت به دعا برای مولایت باز نمیشود 📗مکیال‌المکارم‌جلد‌۱ ص ۴۹۴ 🌤 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
هدایت شده از فرهنگسازی حیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی دیگر طاقت ها تمام شد آنوقت وقته فرج و گشایش است. یا فاطمه زهرا حال دنیا خیلی خرابه و طاقت ها طاق شده به حق این روزها از خدا فرج فرزندتان را طلب کنبد.😭😭 اخبار روز حجاب و عفاف👇 🆔@farhangsaze_haya
گفتم بله بفرمایید ،درجوابم یه آقایی گفت امیررضا تویی ؟؟گفتم بله گفت من از طرف امام رضا بهت زنگ می‌زنم امام رضا دعوتت کرده بیای حرم بابا من گوشیو قطع کردم و دیدم شما خوابید خودم رفتم حرم وقتی رسیدم اونجادیدم درای حرم بسته ان جلو رفتم و در اول بازشدن و در دومم بازشد درسوم که باز شددیدم یه آقایی با صورت قشنگ و لباس سبزتوی ضریح نشسته نزدیک تر رفتم وگفتم سلام آقا گفت امیررضا چرا انقدربیقراری؟دستی به گلوم کشیدم و گفتم آقا ببین گلوم زخم شده ،دستشو به گلوم کشیدوگفت زودخوب میشی نمی‌خواد دیگه دکترم بری.ازشنیدن حرف‌هاش شوکه شده بودم نگامو به مهدی دادم ودیدم داره گریه میکنه.این یه هفته‌ای که مشهدبودیم شکم امیررضا به حالت قبلیش برگشت وغده‌هایی هم که روی گلوش بودن یکی یکی ازبین رفتن.ازمشهد که برگشتیم رفتیم بیمارستان یزدتاخیالمون راحت شه دکتر با دیدن امیررضا نگاهی به ما انداخت و گفت --چرا هیچ اثری ازغده های گلوی امیررضا نیست؟ مهدی جریانو برای آقای دکترتعریف کرد.دکترگفت -- که خیلی سریع ازش آزمایش خون بگیرید.وقتی جوابش اومددکتر نگاهی بهش انداخت و زیرلب گفت --خدایا شکرت نگاهی به امیررضا انداخت و گفت -- پس دلیل بی‌تابیت این بود امیررضاسکوت کردکه آقای دکترروبه روش روی زمین نشست وگفت -- امیررضا به امام رضا چی گفتی امیررضا نگاهی به ما انداخت --گفتم آقاببین من هنوزکوچولوئم نذار بمیرم این حرفو که زدصدای گریه هرسه مون بلندشد.خدایاشکرت که پسرمو دوباره بهم دادی. پایان. کپی حرام.
‍ آخرین پنجشنبه آذر ماه و ياد درگذشتگان😔 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏 التماس دعا 🙏 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀 🥀درآخرین پنجشنبه آذر ماه و شب یلدا یادی کنیم از همه عزیزانی که پارسال در کنار ما سر سفره یلدا بودند و امسال اسیر خاک هستند😔 🥀برای آمرزشان فاتحه و صلواتی ختم میکنیم 🙏 😔
بنام آنکه دلم را، به نام عشق تـو کرد کلام هر شب من را... کلام عشق تـو کرد هر آنچه در همه عمرم... به دست آمده بود ز من ربود و مرا... طفل خام عشق تـو کرد مرا به عقل و تفکر، نخوان... نمی‌شنوم که هر چه می‌شنوم را... پیام عشق تـو کرد 🌤
1 به کمک مادرم کسب و کار کوچیکی زدم یه مغازه کوچیک لباس فروشی که توش لباس زنونه می‌فروختم. مادرم سرمایه کمی بهم داد و بهم گفت که معصومه جان از این طریق برای خودت یه کاری دست و پا کن منم به فکر افتادم و مغازه لباس زنانه زدم. اوایل مغازه م خیلی کوچیک بود جنس زیادی نداشت. اما به خودم امید می‌دادم که درست میشه و یک روز یک مغازه خیلی بزرگتر می‌زنم اونقدر سلیقه داشتم که لباس‌های خیلی شیک آورده بودم و دکوراسیون شیکی برای مغازه چیده بودم که توجه هر خانمی رو جلب می‌کرد مشغول انجام کارهای مغازه بودم که دوستم اعظم همراه با جعبه شیرینی به داخل اومد . با دیدنش خیلی خوشحال شدم چشمام برقی زدم. سریع به استقبالش رفتم_ سلام اعظم جون خوبی؟ خیلی خوش اومدی. ادامه دارد. کپی حرام.
▪️🍃🌹🍃▪️ ﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 🍃🌹🍃ـــــــــــــــــــــــ 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 علیه السلام عجل الله ▪️🍃🌹🍃▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀شهیدانه ✦🌺❥🥀🕊❥🌺✦ 🔸️میخواهم شهید شوم تا اگر زنده ام،موجودی نباشم که سبب جلوگیری از رشد دیگران شوم.. 🌹شهید حاج یدالله کلهر ..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊
2 جعبه شیرینی رو به دستم داد و بغلم کرد _سلام عزیزم مبارک باشه انشالله که پربرکت باشه برات. ممنونی گفتم. چند لحظه بعد خودم را از آغوشش جدا کردم _بفرما بیا بشین. با هم رفتیم نشستیم . نگاهی به اطراف مغازه انداخت با خوشحالی گفت_ چه چیزهای شیکی آوردی. لبخندی به لبم نشست که ادامه داد_ معصومه تو از بچگیم سلیقه خوبی داشتی یادته هر موقع می‌خواستم چیزی بخرم می‌گفتم تا معصومه نظر نده اون چیزو نمی‌خرم! واقعاً سلیقت خیلی خوبه من یکی که محو زیبایی این لباس ها شدم . لبخند نثارش کردم_ خیلی ممنون عزیزم. با کمی ناراحتی ادامه دادم_ البته جنسام فعلاً زیاد نیستند با همینا مجبورم بچرخونم مغازه رو . اعظم دوباره نگاهی به مغازه انداخت و گفت_ خوبه عزیزم دیگه چی می‌خوای؟ برای شروع به نظر من عالیه. ادامه دارد. کپی حرام.