➯ @masirsaadatee
💠🔹پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
چهار کس است که دعایشان رد نمیشود
و درهای آسمان برای دعای آنها باز شده
تا به عرش برسد
⓵ دعای پدر در حق فرزندش
⓶ دعای مظلوم از دست کسی که
ظلم دیده است
⓷ دعای شخص حاجی
تا زمانی که برگردد
⓸ دعای شخص روزه دار
تا زمانی که افطار میکند
↲فضائل الاشهر الثلاثة، صفحه ۸۵
🔖راهکارهای زندگی موفق در جزء سیزدهم قرآن کریم
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
13.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖همین یک ماه رمضان، هم برای درمان دردهای روحِ یک انسان کافیه،
و هم برای درمان تمامِ دردهای جهان!
✘ به یک شرط مهم ...
#کلیپ | استاد شجاعی
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
ی توصیف زیبا از روزه دارها، حتما تا انتها بخونید 👌
میگم تا حالا فکر کردین اجر روزه دار فقط محدود به اون موقع که گرسنه و تشنه هست نمیشه؟
✨اون لحظات نزدیک به اذان صبح از همه اجرش بیشتره
وقتی هر کی به یه سمتی میدوه، که بخورد و بیاشامد😁
خدا به ملائکه میگه بیاین نگاه کنید چجوری دارن میدوند و میخورن بهم، فقط برای اینکه تسلیم امر من باشند و یک ثانیه از امر من تخطی نکنند
بنظرم تصاویر ما از اون بالا خیلی خنده داره
✨اصلا ماه مبارک رمضان ماه گرفتن ثواب مفته
یعنی آدم تف میکنه ثواب داره، نخند جدی میگم، شما یه نصف برنج مونده لایه دندونت میری تف میکنی خدا میگه ببینید حال کنید، اندازه ی یه نصف برنجم از فرمان من سرپیچی نکرد برای این تف براش ثواب بنویسید.
✨اصلا ماه مبارک رمضان یه جوریه شما بخاطر اینکه ماه شعبان روزه نگرفتی هم بهت جایزه میدن
جدی میگم
خدا میگه نگاه کنین این بنده ای که کل شعبان خواست روزه بگیره نتونست از خواب پاشه سحری بخوره، ببین از اول ماه مبارک رمضان چجوری سر وقت پا میشه اینو تا دیروز با لگد میزدی نمیتونست پاشه ولی توی این ماه چون من دستور دادم ساعت ۴صبح پا میشه دو پرس قرمه سبزی و هشت لیوان آب میخوره لذا بخاطر اون نتونستن و این تونستنش براش ثواب بنویسید😜
✨حتی طرف روزه نگرفته اشتباه کرده، دم افطار روزه دارا افطار میکنن این حسرت میخوره، خدا میگه آخی ببینین بنده ام حسرت خورد، به اینم یه چیزی بدید بره، البته رحمت خدا نباید باعث بشه ما نافرمانی خدا را بکنیم، چطور دلمون بیاد!؟
خلاصه در این ماه ما بخوایم و نخوایم مورد رحمت و مغفرت هستیم فقط کافیه لج نکنیم همین
✨اصلا طرف دلش درد میگیره خدا میگه بنویس
ملائکه میگن خداجان چی رو بنویسیم یارو دلش خب درد میکنه
میگه وردار قلمتو بنویس این طفلک انقدر سحری خورد دلش درد گرفت
ملائکه میگن بابا خب کمتر میخورد
خدا میگه خب حالا نمیدونسته آپشن ذخیره ی آب فقط مال شتره
ولی در هر صورت چون برای اطاعت از امر من خورده بنویس!
✨مورد داشتیم طرف داشته با خودش شکلک در میآورده خدا گفته بنویس فرشته ها گفتن انصافا دیگه این ثواب نداره
خدا گفته این چون از شدت گرسنگی رد داده براش حسنه بنویسید😁
جدی میگم رحمت خدا بی انتهاست توی ماه مبارک چون انسان با یک فریضه ی طولانی ۲۴ساعته مواجه میشه لایق رحمت دائم میشه
به فرشته ها هم میگه اینقدرم سر روزه دار جماعت با من چونه نزنید #روزه_دار جماعت خط قرمز منن ،عزیز دل منن♥️
خلاصه؛حواستونو جمع کنین اینا تکون خوردن شما فقط بنویسین بعدا خودم یه دلیلی پیدا میکنم که بهشون پاداش بدم.
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
‹✰📙›↫ #سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ(قسمت ۲۳) 🔵آن شخص گفت به ما اجازه عبور نمیدهند.میگویند تا اینجا ت
‹✰📙›↫ #سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ(قسمت ۲۴)
🌹نیک گفت:بهشتی که روز قیامت برپا خواهد شد شامل هشت دروازه هست، یکی مربوط به پیامبران و صدیقین،
یکی برای شهدا و صلحا،
دیگری برای مسلمانانی که بغض و دشمنی با اهل بیت نداشتد
و پنج دروازه هم برای شیعیان و دوستداران اهل بیت میباشد.
🌼وادی السلام آیین ی ضعیف و قطعه ی کوچکی از بهشت است...
🌱آنگاه به یکی از مسیرها اشاره کرد و گفت: مسیر ما این است،عجله کن برویم.
چیزی نرفته بودیم که نسیم روح بخشی وزیدن گرفت و هوای معطر و نسیم لطیفی را استشمام کردم.
🌷صورت زیبای نیک را که شاد و خندان بود جلوی صورتم دیدم و با تعجب گفتم: چه شده که اینگونه مرا نگاه میکنی؟
🌼 نیک با شادی گفت: این بوی خوش بهشت است که از سوی وادی السلام وزیدن گرفته
💥 و نشان از این است که به مقصد نزدیک شده ایم و من باید بروم.
♨️ناگهان خنده از صورتم محو شد و با اضطراب پرسیدم کجا بروی؟مگر قرار نیست من و تو با هم باشیم؟؟
🔆نیک لبخندزنان گفت: چرا ترسیدی؟ قرار نیست از هم جدا شویم بلکه من باید زودتر از تو بروم و دار السلام را که برایت در نظر گرفته اند آماده سازم.
✅با خوشحالی پرسیدم: دارالسلام کجاست؟
نیک گفت: هر مومنی در دار السلام جایگاهی دارد که خانه ی امن و اسایشگاه اوست و آن منزل همان دارالسلام است.
✨از شادی وجودم لبریز شد. لبخند زنان گفتم: من چه کنم؟ صبر کنم تا برگردی؟ نیک همان طور که به راه افتاده بود گفت:
تو آهسته به راهت ادمه بده وقتی نزدیک دروازه رسیدی مرا خواهی دید. نیک به سرعت دور شد و من آرام به راهم ادامه دادم تا اینکه کم کم دروازه های وادی السلام مشخص شد.
💥سرعتم را بیشتر کردم.صبرم را از دست دادم و شروع به دویدن کردم. ناگهان گروهی از ملائکه را دیدم که پرواز کنان به پیشوازم آمدند.
❄️به احترام آنها ایستادم.
🍀همگی بالای سرم قرار گرفتند و گفتند: سلام بر تو ای بنده ی خوب خدا،بهشت و راحتی بر تو مبارک باد.
🌻من در جواب گفتم: خدا را سپاس که مرا از نعمت بهشت بی بهره نکرد.فرشتگان خداحافظی کردند و رفتند .
🌳من هم با سرعت بیشتری به راهم ادامه دادم تا سر انجام به دروازه ی دار السلام رسیدم...
🔵مراسم استقبال
🔶وقتی چشمم به درون وادی السلام افتاد؛ ناخوداگاه از حرکت ایستادم و غرق دیدن آن منظره ی باورنکردنی شدم...
♻️نمیدانم چه مدتی در آن حال بودم که ناگهان دستی به شانه ام خورد. رویم را برگرداندم نیک را دیدم که لبخند زنان به من نگاه میکرد.
💟 از اینکه او را دوباره کنار خودم میدیدم خوشحال و ذوق زده شدم و او را در آغوش کشیدم.
🔅نیک گفت: گروهی از مومنین به استقبالت آمده اند.
🌟از نیک جدا شدم و گروهی از مومنین را دیدم با صورتهای خندان کناری ایستاده بودند.وقتی به انها رسیدم همگی سلام کردند و خوش آمد گفتند. من هم تک تکشان را در آغوش کشیدم و تشکر کردم.
❄️بعد از آن ،یکی از مومنین حال برادرش را پرسید، گفتم : هنوز در مزرعه ی دنیا مشغول کشت اعمالش است.
⚡️دیگری از فلان شخص سوال کرد،گفتم :
او سالها قبل از آمدن من به عالم برزخ،دنیارا ترک گفته بود.
شخص سوال کننده سرش را بزیر انداخت و گفت:خدا به فریادش برسد.
گفتم چرا چی شده؟ گفت: آخر او هنوز به اینجا نیامده است.
☄فهمیدم که آن شخص یا در راه گرفتار شده یا در وادی العذاب است...
🍃پس از ان مومنی جلو آمد و از احوال یکی از ستمکاران🔥 پرسید،گفتم او هنوز زنده است و مشغول ظلم و ستم به مردم...
مومن گفت : نگران نباش. خداوند از روی خیر و مصلحت به کافران و ظالمان طول عمر نمیدهد بلکه با این کار زمینه ی گناه بیشتر را برایشان فراهم میکند تا بعد از مرگ عذاب دردناکش را به انها بچشاند...
🌸در این هنگام مراسم استقبال تمام شد و آنها آماده ی رفتن شدند. من که به آنها انس گرفته بودم دوست نداشتم از ایشان جدا شوم ولی نیک گفت: نگران نباش،باز آنها را و حتی سایر مومنان را ملاقات خواهی کرد.
🍀 چون اینجا مومنین با هم دیدار میکنند اما مدت و زمان این دیدار بستگی به مقام و درجه ی هریک از آنها دارد.
🌸سپس دستم را گرفت و گفت: بیا برویم که خانه ات را برایت آماده کرده ام...
✍ #ادامه_دارد...
┈───╌❆ - ❆╌───┈
🍀"~•ʝσɨŋ
✰🦋›
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪴لازم نیست تو به کسی بگی حالم بده..!🙂🫀
🌾همیشه حال بدت رو توی خلوت، به خودِ کسی که میدونی حالت رو خوب میکنه بگو...:)
تو برو پیششون، ازشون کمک بخواه
حرفای زندگیتون رو به خودش بگین اونا میخوان شمارو ببرن بالا🖐👨🦯
اینکلیپروازدستندهکهضررمیکنی":)
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وسی_ویکم 🔻 #عروج_حضرت_عیسی_علیه_السلام_به_آسمان 🔹قبل از #عروج، ع
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وسی_ودوم
🔻 #حکایاتی_جذاب_و_شنیدنی_از_حضرت_عیسی_علیه_السلام
☝️🏻از عیسی پرسیدند؛ چرا ازدواج نمی کنی تا صاحب فرزندانی باشی؟🤔
🌻فرمود چه احتیاجی به اولاد دارم🙂
☝️🏻اگر زنده باشند، فتنه گری😈 می کنند و اگر بمیرند باعث حُزن و اندوه😔 می گردند
💍نقش انگشتری عیسی مسیح دو جمله از #انجیل بود.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #پاداش_سیر_کردن_حیوان_گرسنه
🔸روزی عیسی در کنار ساحل دریایی🏝 نشسته بود،
🍞قرصی نان به همراه داشت، آن را میان آب🌊 انداخت.
👥اصحاب آن حضرت که در محل بودند، از او علت کارش را پرسیدند🤔
✨عیسی گفت؛ #حیوانی 🦈در میان دریا گرسنه بود 😕و من می دانم که #اجر این کار نزد پروردگارم بسیار زیاد است😊.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #درخواست_شیطان
🔹عیسی بر فراز کوهی⛰ به نام #اریحا بود، که با شیطان😈 مواجه شد.
😈شیطان گفت؛ همان گونه که #بیماران😷 را شفا می دهی، #مردگان را زنده کن و یا خود را از بالای این کوه⛰ پایین بیانداز.
✨عیسی فرمود؛ ☝️🏻در شفای بیماران و زنده شدن مردگان من از خداوند #اذن داشتم.☑️
اما در این مورد خاص اجازه چنین کاری ندارم.❌
بنده هیچ گاه در چنین مواردی #خدایش را نمیآزماید.
😈آن گاه شیطان از عیسی پرسید: آیا خدای تو قادر است دنیا🌍 را داخل یک تخم مرغ جای بدهد؟🤨
🌿عیسی پاسخ داد؛ پروردگار من از هیچ کاری #عاجز_نیست،❌
اما چیزی که تو می خواهی عاقلانه نیست.😏
ادامه دارد .....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ پست ویژه
👤 #استاد_رائفی_پور🎤
📝 توهین به مقدسات
حتما ببینید و نشر دهید
#یازینب
_ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗بنده نفس تا بنده شهدا 💗 قسمت5 سر لجبازی هام مدرسه نرفتم و ترک تحصیل کردم یه سالی از د
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗بنده نفس تا بنده شهدا💗
قسمت6
فاطمه سادات: حنانه
-میشه این اسم به من نگی !!!؟
فاطمه سادات : باشه اما اگه معنیش بفهمی دیگه ازش بدت نمیاد
-میشه دست از سرمن برداری ؟؟؟
فاطمه سادات : ترلان محرمه ماه امام حسین(ع)
-حسین کیه ؟
فاطمه سادات : میشه بیای با ما بریم جنوب ؟
-فاطمه میشه بامن همکلام نشی
من از آدمای هم تیپ و هم قیافه تو اصلا خوشم نمیاد
فاطمه:اما من از تو خیلی خوشم میاد
دوست دارم باهم دوست باشیم
-وای دست از سرم بردار
عجب گیری کردما چندماه از مدرسه رفتنمون میگذشت شاید پنجم اسفند بود
فاطمه سادات وارد کلاس شد بلند گفت:بچه ها پایگاه ما ۷فروردین میبره جنوب هرکسی خواست تشریف بیاره اسم بنویسه
خیلی از بچه ها رفتن اسم نوشتن منم یه اکیپ ۱۵نفره جمع کردم رفتم پایگاه که اسم بنویسیم برای جنوب اما....
🍁نویسنده: بانو ش 🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 بنده نفس تا بنده شهدا 💗
قسمت 7
مسئول ثبت نام گفت شمارو ثبت نمیکنم،
مسئول ثبت نام یه آقا بود
-چراااا جناب اخوی!؟
مسئول ثبت نام: خواهرمن چه خبرته پایگاه گذاشتی سرت آخه ؟؟
-ببین جناب برادر یا مارو ثبت نام میکنی
یا این پایگاه را رو سرت خراب میکنم
مسئول ثبت نام: یعنی چی خواهرم ،
مودب باشید ,
-ببین جناب برادر خود دانی
باید مارو ثبت نام کنی
جناب مسئول : ای بابا عجب گیری کردیم
شوهر فاطمه وارد پایگاه شد گفت : آقای کتابی ثبت نامشون کنید همشون رو
بامسئولیت من ثبت نام کن
بعد رو به من گفت : خانم معروفی ۷فروردین ساعت ۵صبح پیش امامزاده صالح باشید
با لحن مسخره ای گفتم: ۵صبح مگه چ خبره میخایم بریم کله پاچه ای
اصلا امامزاده صالح کدوم دره ایه هههه؟
اون آقای مسئول ثبت نام ک فهمیدم فامیلش کتابیه
با عصبانیت پاشد گفت :
خانم محترم بفهم چی میگین ...
الله اکبررررر
سید محسن(شوهرفاطمه): علی جان آرام برادرمن
خانم معروفی آدرس را خانم حسینی بهتون میدن
۷فروردین منتظرتون هستیم
یاعلی
-ههه ههه یاعلی !!!
اونروز تو پایگاه کسانی و جایی را مسخره کردم که یکسال بعد مامن آرامشم بودن
🍁نویسنده : بانو ش🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 بنده نفس تا بنده شهدا 💗
قسمت8
تا ۷فرودین ۸۷ بازم من رفتم عشق حال دبی
البته این بار کیشم رفتم
بالاخره ۶ فروردین شد
سال 87 آغاز اتفاقات عجیب غریب تو زندگیم شد سوار اتوبوس شدیم ما ۱۵نفر قر و قاطی هم بدون توجه و رعایت محرم و نامحرم
پیش هم نشستیم ...
اتوبوس برای بسیج محلات بود ولی اکثر مسافران بچه مذهبی بودن
نزدیکای لرستان یکی از پسرا بلند شدن آب بخوره منم پشتش بلند شدم آب یخو ریختم توپیراهنش بنده خدا یخ زد
یه جای دیگه یکی از دخترای محجبه بلندشد از باکسای بالای سر سرنشین ها چیزی برداره و برای مامانش چای بریزه من براش زیرپای انداختم طفلک چای ریخت رو دستش ...
پدرش بلندشد بیاد سمتم اما دختره نذاشت
یه جا که وقت نماز بود همه بیدار شدن نماز بخونن شروع کردم به مسخره کردنشون .....
ههه برای کسی که نیست وجود خارجی نداره
خم و راست میشید ...
بدبختا دربرابر تیکه های من جیکشونم درنمیاد
تا بالاخره رسیدیم اهواز مارو بردن .....
🍁نویسنده: بانو ش 🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗بنده نفس تا بنده شهدا 💗
قسمت 9
مارو بردن یه مدرسه
من شروع کردم به داد و بیداد که منو چرا آوردید اینجا
من این همه پول ندادم که منو بیارید مدرسه ؟؟
آقای حسینی : خانم معروفی خواهرمن چه خبرتونه ؟
چه مشکلی پیش اومده خواهرمن ؟
-جناب اخوی ببین
من این همه پول ندادم بیام مدرسه بخوابم ،،،
آقای حسینی : خواهرمن شما مهمون شهدا هستید
به والله محل اسکان همه کاروان راهیان نور مدارس هستن
-شهید ؟؟؟؟
جدیدا اسم مرده شده شهید !!!؟؟
مسخره کردید خودتونو
به چشم خودم دیدم اشک تو چشمای آقای حسینی جمع شد و با بغض گفت : از حرفاتون پشیمون میشید به زودی ...
اونشب ما ۱۵نفر باهم رفتیم تو یه کلاس
بازم غرق گناه بودیم
غافل از اینکه فردا چه خواهدشد
اتفاقی که کل زندگی ما ۱۵نفر تغییر میده
فردا ۵صبح آماده باشید حرکت میکنیم
بسمت .....
🍁نویسنده: بانو ش 🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸