فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 #حکایت دزدی که حلالخور شد
🎙استـــــاد_شــیـــخ_حـســیـــن_انـصـــاریــان
🆔
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
🔸حکایت شفا یافتن یک هندوی کافر از برکت توسل به #امامزمان علیه السلام...👆🏻👆🏻👆🏻
📚 به نقل از مرحوم کافی
#حکایت
#معجزات_حضرت
⚜️✨⚜️✨⚜️✨⚜️✨⚜️✨⚜️✨⚜️
🔥مجازات #غیبت در روز قیامت
#شیخ_بهایی علیه الرحمه می فرماید: روزی در مجلس بزرگی ذکر من شده بود.شنیدم یکی از حاضرین که ادعای دوستی با من می کرد ولی در این ادعا دروغ می گفت؛ شروع به غیبت نموده و نسبت ناروایی بمن داده بود و این آیه را در نظر نداشت که خداوند می فرماید:
"بعضی پشت سر بعضی غیبت نکنید، آیا دوست دارید گوشت مرده برادر خود را بخورید؟ همه این را ناخوش می دارید" (سوره ی حجرات : 12)
🔹آنگاه که فهمید اطلاع از غیبت او پیدا کرده ام، نامه بلند بالایی برایم نوشت و اظهار پشیمانی و درخواست رضایت در آن نامه کرد. در جوابش نوشتم: خدا تُرا پاداش دهد بواسطه هدیه ای که برای من فرستادی؛چون هدیه تو باعث سنگینی کفه حسناتم در قیامت می شود! از حضرت رسول (ص) روایت شده که فرمود: در روز قیامت بنده ای را در مقام حساب می آورند، کارهای نیکش در یک کفه و کارهای زشتش را در کفه دیگر می گذارند، کفه گناه سنگین تر می شود. در این هنگام ورقه ای بر روی حسنات قرار می گیرد، کارهای نیکش بواسطه آن عمل زیادتر از گناهانش می شود.
🔸عرض می کند: پروردگارا آنچه عمل خوب داشتم در کفه حسنات وجود داشت، اما این ورقه چه بود؟ من که چنین عملی نداشتم؟ خطاب می رسد: این در مقابل سخنی است که درباره تو گفته اند و از آن نسبت پاک بودی. این حدیث مرا وا میدارد که سپاسگزار تو باشم بواسطه چیزی که بمن رسانیده ای، با اینکه اگر روبروی من، اینکار یا بدتر از این را انجام می دادی با تو مقابله بمثل نمی کردم و جز عفو و گذشت و دوستی و وفا از من نمی دیدی؛ این باقی مانده عمر، گرامی تر از آن است که صرف در مکافات اشخاص شود، باید بفکر آنچه از دست رفته بود و تدارک گذشته را نمود.
📚یکصد موضوع 500 داستان ، ج1 ، علی اکبر صداقت ، نشر ناصر
#اخلاق #حکایت
♻️ این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید💯
🔅🎋🔅🎋🔅🎋🔅🎋🔅
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
#حکایت
"#حرصو_آز "
کشاورزی هر سال که گندم میكاشت، ضرر میكرد...
تا اینكه یك سال تصمیم گرفت، با خدا شریك شود و زراعتش را شریكی بكارد...
اول زمستان موقع بذرپاشی نذر كرد كه هنگام برداشت محصول، نصف آن را در راہ خدا، بین فقرا و مستمندان تقسیم كند.
اتفاقاً آن سال، سال خوبی شد و محصول زیادی گیرش آمد.
هنگام درو از همسایههایش كمك گرفت و گندمها را درو كرد و خرمن زد...
اما طمع بر او غالب شد و تمام گندمها را بار خر كرد و به خانهاش برد و گفت:
«خدایا، امسال تمام زراعت مال من، سال بعد همهاش مال تو!»
از قضا سال بعد هم سال خیلی خوبی شد، اما باز طمع نگذاشت كه مرد كشاورز نذرش را ادا كند...!
باز رو كرد به خدا و گفت:
«ای خدا، امسال هم اگر اجازہ دهی، تمام گندمها را من میبرم و در عوض دو سال پشت سر هم، برای تو كشت میكنم!»
سال سوم از دو سال قبل هم بهتر بود و مرد كشاورز مجبور شد، از همسایگانش چند تا خر و جوال بگیرد، تا بتواند محصول را به خانه برساند.
وقتی روانه شهر شد، در راہ با خدا راز و نیاز میكرد كه: «خدایا، قول میدهم سه سال آیندہ همه گندمها را در راہ تو بدهم!!»
همینطور كه داشت این حرفها را میزد، به رودخانهای رسید...
خرها را راند، تا از رودخانه عبور كنند كه ناگهان باران شدید بارید و سیلابی راہ افتاد و تمام گندمها و خرها را یكجا برد...
مردك دستپاچه شد و به كوہ بلندی پناہ برد و با ناراحتی داد زد:
«خدایا! گندمها مال خودت، خر و جوال مردم را كجا میبری؟»
هرکه را باشد طمع اَلکَن (لکنت زبان) شود
با طمع کی چشم و دل روشن شود
پیش چشم او خیال جاہ و زر،
همچنان باشد که موی اندر بصر!
جز مگر مستی که از حق پر بوَد
گر چه بِدْهی گنجها، او حُر بود
(📖مولانا، مثنوی معنوی)
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
#داستان_کوتاه_آموزنده
🍀#حکایت 🌻
🔷بهلول و مرد شیاد!
آورده اند که بهلول سکه طلایی در دست داشت و با آن بازی می کرد. شیادی چون شنیده بود که بهلول دیوانه است جلو آمد و گفت: «اگر این سکه را به من بدهی، در عوض 10 سکه که به همین رنگ است به تو می دهم!» بهلول چون سکه های او را دید دانست که سکه های او از مس است و ارزشی ندارد، به آن مرد گفت: «به یک شرط قبول می کنم! اگر سه مرتبه مانند الاغ عرعر کنی من این سکه را به تو می دهم.» شیاد قبول کرد و مانند خر شروع کرد به عرعر کردن.
بهلول با لبخند به او گفت: «خب الاغ جان، چون تو با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلاست، فکر می کنی من نمی فهمم که سکه های تو از مس است؟» آن مرد شیاد چون کلام بهلول را شنید خجل شد و از نزد او فرار کرد.
➖═❍●❐●❍═➖
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌻بسم الله الرحمن الرحیم🌻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
▫️ همه هلاک خواهند شد مگر کسی که...
🔸سوالی ذهنش را مشغول کرده بود.
خجالت میکشید بپرسد.
بالاخره دلش را به دریا زد.
پرسید:
میشود جانشین شما را بشناسم؟
امام رفت داخل اتاق.
وقتی برگشت، پسربچهای روی شانهاش بود.
صورتش مثل یک تکه ماه!
امام عسکری علیه السلام فرمود:
بعد از من، پسرم امام شما خواهد بود.
پسرم غیبتی خواهد داشت؛
غیبتی طولانی!
#حکایت ملاقات احمد بن اسحاق با امام عسکری علیه السلام.
📚 کمال الدین ج۲، ص۳۸۴
💖اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان مرد اهل سنت و امام رضا(علیــه الســلام)
و بچه دار شدن...
🎙 #استاد_دانشمند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#_داستان_زیبا
#حکایت
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
#حکایت
🏠حکایت حصیر کهنه منزل حضرت علی🏠
✏سوید بن غفله می گوید: روزی نزد امام علی(علیه السلام) رفتم و دیدم در خانه جز حصیر کهنه ای که بر آن نشسته است، فرشی ندارد.
گفتم: ای امیرمؤمنان!
مگر شما سلطان و حاکم مسلمانان نیستید! مگر همه بیت المال در اختیار شما نیست! نمایندگان دولتها نزد شما می آیند، در حالی که در خانه شما جز این حصیر چیز دیگری نیست!
🌟امام فرمود: 💎ای سوید! خردمند در خانه گذر اثاثیه نمی نهد و حال آنکه خانه همیشگی پیش روی ماست و ما زندگی و اثاث خود را به آنجا فرستاده ایم و به زودی به آن خانه خواهیم رفت.
🌸رهگذر است این نه سرای قرار
🌸دل منه اینجا و مرنجان روان
📚دانشنامه امام علی (علیه السلام) /ج ۱۱/ص ۱۹۸
#حکایت
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
✍#حکایت
در زمان حضرت عیسی (ع) زنی بود که شیطان نمی توانست به
هیچ عنوان فریبش دهد. روزی این زن در حال پختن نان بود که وقت
نماز شد. دست از کار کشید و مشغول نماز شد.۱
در این هنگام شیطان کودک این زن را وسوسه کرد که به سمت آتش
برود.رفت و به درون تنور افتاد. بعد شیطان وسوسه کنان به طرف زن
رفت که بچه ات بدرون تنور افتاد نمازت را بشکن.
زیرا میدانست این از آن نمازهایی است که فایده دارد.( نمازهایی که
فایده ندارد شیطان آب وضوی آن را هم می آورد)
اما این زن توجهی به وسوسه شیطان نکرد. حال معنوی زن طوری شد
که نماز را نشکست.
شوهر آمد دید که صدای بچه از درون تنور می آید. و زن در حال خواندن
نمازاست. بچه سالم است و نمی سوزد. دست به درون تنور برد و
بچه را درآورد.
مرد این ماجرا را نزد حضرت عیسی تعریف کرد. حضرت عیسی به
خانه آنها آمد و از زن پرسید تو چه کردی که به این مقام رسیدی؟
زن پاسخ داد:
۱- همیشه کار آخرت را بر دنیا ترجیح می دادم.
۲- از وقتی خود را شناختم بی وضو نبودم
۳- همیشه نماز خود را در اول وقت می خواندم
۴- اگر کسی بر من ستم می کرد یا دشنامم می داد او را به خدا وا
می گذاشتم و کینه او را به دل نمی گرفتم.
۵- در کارهایم به قضای الهی راضیم
6- سائل را از در خانه ام مأيوس نمی كنم .
7- نماز شب را ترك نمی نمايم
حضرت عیسی فرمود اگر این زن ، مرد می بود پیامبر می شد چون
کارهایی می کند که فقط پیامبران می کنند.و بر چنین کسی شیطان
سلطه ندارد.
📚-منبع :عرفان اسلامي ، ص300؛ شيطان در كمينگاه ، ص 233
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
╭┅┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┅╮
🕊⃟🇮🇷 @masirsaadatee •••❥⊰🥀↯
╰┅┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┅╯
✍#حکایت
✴️در زمان حضرت عیسی (علیه السلام) زنی بود که شیطان نمی توانست به
هیچ عنوان فریبش دهد. روزی این زن در حال پختن نان بود که وقت
نماز شد. دست از کار کشید و مشغول نماز شد
❇️در این هنگام شیطان کودک این زن را وسوسه کرد که به سمت آتش
برود.رفت و به درون تنور افتاد.😈
✴️بعد شیطان وسوسه کنان به طرف زن
رفت که بچه ات بدرون تنور افتاد نمازت را بشکن.😈
❇️زیرا میدانست این از آن نمازهایی است که فایده دارد.( نمازهایی که
فایده ندارد شیطان آب وضوی آن را هم می آورد)
✴️اما این زن توجهی به وسوسه شیطان نکرد. حال معنوی زن طوری شد
که نماز را نشکست.
❇️شوهر آمد دید که صدای بچه از درون تنور می آید. و زن در حال خواندن
نمازاست. بچه سالم است و نمی سوزد. دست به درون تنور برد و
بچه را درآورد.
✴️مرد این ماجرا را نزد حضرت عیسی تعریف کرد. حضرت عیسی به
خانه آنها آمد و از زن پرسید تو چه کردی که به این مقام رسیدی⁉️
❇️زن پاسخ داد:
1⃣ همیشه کار آخرت را بر دنیا ترجیح می دادم.
2⃣از وقتی خود را شناختم بی وضو نبودم
3⃣ همیشه نماز خود را در اول وقت می خواندم👌🏻
4⃣ اگر کسی بر من ستم می کرد یا دشنامم می داد او را به خدا وا
می گذاشتم و کینه او را به دل نمی گرفتم.
5⃣ در کارهایم به قضای الهی راضیم
6⃣ سائل را از در خانه ام مأيوس نمی كنم .
7⃣نماز شب را ترك نمی نمايم
❇️حضرت عیسی فرمود اگر این زن ، مرد می بود پیامبر می شد چون
کارهایی می کند که فقط پیامبران می کنند.و بر چنین کسی شیطان سلطه ندارد
📚-منبع :عرفان اسلامي ، ص300؛ شيطان در كمينگاه ، ص 233
#نشر_صدقه_جاریه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
╭┅┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┅╮
🕊⃟🇮🇷 @masirsaadatee •••❥⊰🥀↯
╰┅┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┅╯
4_5987692174542640080.mp3
3.83M
🔸اگر خستهجانی بگو: یاعلی
#حکایت زیبایی از لحظات احتضار یکی از دوستداران امیرالمومنین علیهالسلام
📚 کافی، ج۳، ص۱۳۰.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
╭┅┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┅╮
🕊⃟🇮🇷 @masirsaadatee •••❥⊰🥀↯
╰┅┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┅╯