⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
از سفیر ابلیس🔥 تا سفیر پاکی🌸 فصل دو📚 نام این فصل: ماجراهای سال 94 من #قسمت_بیست_و_سوم وقتی این کتا
از سفیر ابلیس🔥 تا سفیر پاکی🌸
فصل دو📚
نام این فصل: ماجراهای سال 94 من
#قسمت_بیست_و_چهارم
نکته ای که من داشتم این بود که حقیقتا به دونسته هام عمل میکردم.
مثلا وقتی میفهمیدم فلان کار بد هستش آگاهی میگرفتم و عمل میکردم...
شاید باورتون نشه....
ولی من اصلا بدی رو از خوبی تشخیص نمیدادم...
مشکل اصلی من دقیقا همین بود که مامان بابام برای تربیتم وقت نذاشتن و فقط بهم غذا دادن.
من تا قبل سال ۱۳۹۴ واقعا بدی رو از خوبی تشخیص نمیدادم...
ولی وقتی میفهمیدم فلان چیز گناهه دیگه تموم تلاشمو میکردم سمتش نرم...
میدونی چرا الان خیلی از بچه مذهبی ها پیگیر سایت و کانالم میشن؟ میدونی چرا براشون جالبه که بفهمن من کی ام و چطوری تونستم با جوونا ارتباط بگیرم ؟
بگم چرا ؟
دلیلش سادست...
من میومدم رو نفس و شیطون درون و اعمال خودم کار میکردم و هر چی تجربه داشتم رو به بقیه انتقال میدادم. در واقع چون اولین نفر خودم عمل میکردم و بعد به بقیه میگفتم حرفام نفوذ میگرفت و بخاطر همینا بود که کلی پیشنهاد های مختلف برای همکاری بهم داده میشد...
اما من نمیرفتم...
چون کلا از کارای فرهنگی که بقیه میکنن خوشم نمیاد...
اینا اگه کار فرهنگی بلد بودن وضع من این نمیشد...
میخواستم خودم این کارارو جدا انجام بدم...
میخواستم اول خودم به دونسته هام عمل کنم و بعد به بقیه بگم بد نباشین خوب باشین...
کاری که خیلی ها نمیکنن همینه...
خودشون اصلا عمل نمیکنن و بعد همه رو دعوت به خدا میکنن...
بعضی ها کار فرهنگی نکنن بهتره... بد تر آدمو بیزار میکنن...
رطب خورده کی منع رطب کند...
✍🏻نویسنده: #داداش_رضا
ادامه دارد...
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°