قسمت پانزدهم1746676116.mp3
زمان:
حجم:
5.27M
💢 #وظایف_منتظران
🎧 #قسمت_پانزدهم
🔹برگرفته از کتاب ارزشمند #مکیالالمکارم
⭕️رعایت حقوق امام زمان (عجــل الله) و ادای آنها ❗️
منظور از این حقوق چیست⁉️
👤 #ابراهیم_افشاری 🎤
💥بسیار عالی
حجم 5 مگابایت
#یازینب
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🔴 #وقایع_آخرالزمان 🌸 #قسمت_چهاردهم 🛡 #سفیانی از کجا قیام میکند؟⁉️ 🌸امام سجاد علیه السلام فرمودن
🔴 #وقایع_آخرالزمان
🌸 #قسمت_پانزدهم
🚨 #نبرد_هولناک_قرقیسیا😱
💥 #سفیانی پس از سرکوب مخالفان، به انگیزه ی حمله به عراق با سپاهی بزرگ به سمت عراق رهسپار میشود.
🔸در مسیر، در منطقه ای به نام قرقیسیا (شهری در سوریه در محل اتصال رود خابور و فرات) جنگی درمیگیرد و بسیاری کشته میشوند!
🔹 شاید علت این تلفات سنگین، مقاومت حاکمان آن سرزمین برابر زیاده خواهیهای سفیانی باشد.
🌸در حدیث معتبری از امام باقر علیه السلام نقل شده که:
✨« #سپاه_سفیانی به قرقیسیا می رسد. در آنجا نبردی درمیگیرد و از ستمگران ۱۰۰هزارنفر کشته میشوند».✨
📗 (غیبه نعمانی، باب۱۴، ح۶۷)
✴️با توجه به برخی روایات:
1️⃣ نبرد قرقیسا واقع خواهد شد.
2️⃣ هر دو طرف درگیری، اهل باطل اند که یک طرفش سفیانی ست.
3️⃣ این نبرد، تلفات انسانی فراوانی به دنبال خواهد داشت و سپاه سفیانی علیرغم این تلفات سنگین، پیروز این نبرد است.
📌 برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به کتاب "تاملی نو در نشانه های ظهور" نوشته ی استاد نصرت الله آیتی
🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 #پس_از_نبرد_قرقیسیا، سفیانی چه میکند؟⁉️
🔸 او به صورت همزمان دو سپاهِ مختلف به مدینه و عراق روانه میسازد!
🔹چون مرکز حکومتِ امام مهدی علیه السلام برایش از اهمیت خاصی برخوردار است لذا به #سرزمینهای_شیعه_نشین کوفه یورش برده و آماج حملاتش، مردم آن سرزمین را فرا خواهد گرفت!
🌺 در حدیث معتبری از امام باقر علیه السلام نقل شده:
✨ « #سفیانی سپاه ۷۰ هزار نفری را به کوفه گسیل میدارد.
آنها برخی از اهل کوفه را میکشند، برخی را به دار میآویزند و برخی را اسیر میکنند.»✨
📗 (الغیبه للنعمانی، باب ۱۴، ح۶۷)
🔹ظاهرا کشتار کوفه، متوجه زنان نخواهد بود.
#یازینب
__________☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ ___________
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
_____________________________________
🍃🥀🍃🥀
🥀🍃🥀
🍃🥀
🥀
⚜هوالعشق ⚜
📕#محافظ_عاشق_من🥀
✍ به قلم : #ف_میم
🍃 #قسمت_پانزدهم
با غر زدن های مائده و شیطنت های مرصاد ، مائده را رساندند و بسمت خشک شویی که مهدا لباسش را داده بود راه افتادند .
مرصاد ماشین را پارک کرد و گفت : بشین الان میارم واست .
ــ باشه ، ممنون .
بعد از چند دقیقه با لباس برگشت به مهدا اشاره کرد در ماشین را قفل کند و پایین بیاید .
ــ بیا برو تو اون مغازه لباس زنونه ، ممکنه جای دیگه نزدیک به محل کارت باز نباشه
ــ ممنون داداش
ــ جبران میکنی ، من این بیرون منتظرم فروشنده خانمه ، کسی هم نیست ؛ برو خودت .
ــ باشه الان میام .
با فروشنده صحبت کرد و با خوشرویی همیشگی اجازه گرفت ، برای این که دست خالی بیرون نیامده باشد یک روسری را به سرعت انتخاب کرد و خرید .
ــ بریم ؟
ــ چی خریدی ؟
ــ روسری ! میخوای ؟
ــ نه قربونت واسه خودت .
راه مانده تا پادگان به سکوت گذشت ، مرصاد نمیخواست پا برهنه به افکار خواهرش وارد شود وقتی رسیدند . کمی عقب تر ایستاد و رو به مهدا گفت :
ــ خب مهدا جان برو آبجی ، موفق باشی به هیچی هم فکر نکن که خدایی نکرده روی کارت تاثیر نذاره
ــ باشه ، مرصاد خیلی از همراهیت ممنونم میدونم نمیتونم جبران کنم .
ــ همین که اینجایی از قبل همه چیو تصفیه کردی ، بدهکار هم شدیم بهت .
ریز خندید و خداحافظی کرد . مرصاد هم پیاده شد و رفتن خواهرش را تماشا کرد در همان قامت و قدم هایی محکم و استوار وقتی به ورودی رسید و با تکان دادن کوتاه دست داخل رفت سوار ماشین شد و برای اجرای برنامه اش به سمت رستوران راند .
&ادامه دارد ...
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🎬 دانلود سلسله #کلیپ با موضوع #گناه_چیست_توبه_چگونه_است 📌 #قسمت_چهاردهم: " عاشق شو " 👤 #استاد_پنا
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 دانلود سلسله #کلیپ با موضوع
#گناه_چیست_توبه_چگونه_است
📌 #قسمت_پانزدهم: " منفعتطلبهای عاشق "
👤 #استاد_پناهیان
🔹کدوم نوع منفعتطلبی بَده و کدوم خوبه؟
❤️ عاشقانه منفعتطلب باش!
#یازینب
_ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
از سفیر ابلیس🔥 تا سفیر پاکی🌸 فصل یک📚 نام این فصل: دیدن دستان خدا #قسمت_چهاردهم کلا نمی فهمیدم چه م
از سفیر ابلیس🔥 تا سفیر پاکی🌸
فصل یک📚
نام این فصل: دیدن دستان خدا
#قسمت_پانزدهم
نمیدونستم باید چکار کنم...
تنها کاری که بلد بودم این بود که نماز بخونم اما بعد نماز میشستم پای فیلم های...
تا اینکه یه دوره برداشتم و به خودم قول دادم دیگه نلغزم اونجا بود که به خودم گفتم میخوام یه الگو بشم...
میخوام به همه ثابت کنم میشه!
میخوام سایتم بزرگترین سایت مذهبی ایران بشه و انقدر تو سایتم اطلاعات مفید میدم که دیگه کسی مثل رضای گذشته نخواد برای آدم شدن دنبال هزار تا سایت بره...
حرفای هیچکس روم نفوذ نداشت چون همینایی که از خدا میگفتن اصلا از حرفاشون آرامش نمیگرفتم...
به خودم قول دادم به تموم دونسته هام عمل کنم و انقدر کتاب بخونم و سخنرانی گوش بدم و انقدر خودمو بسازم که چند سال بعد هیشکی باورش نشه رضا این بود وضعیتش.
اولین موفقیتم آبان سال ۱۳۹۳ بود...
تونستم چهل روز پاک بشم...
همه چی بعد از آبان سال ۱۳۹۳ تغییر کرد...
یهو حس کردم دستام خودش برای خودش میره...
همش یه صدایی در گوشم باهام حرف میزد و بهم میگفت چکار کنم.
این صدا تا همین الان باهامه و همیشه هم صداش برام قویتر شده...
اخه خیلی به صداش گوش میکردم و میدم. درسته پاهام میلغزید اما هر بار روزای پاکیم بیشتر میشد..
تفاوتی که من با تموم اعضای سایتم داشتم این بود که من با اینکه وضعم از همه بدتر بود اما چون درس میگرفتم و بلند میشدم یهویی از اکثرشون جلو میزدم و روزای پاکیم بیشتر میشد... مثلا اعضای سایتم کلی موفقیت کسب میکردن ولی میخوردن زمین ولی من دیگه از اون نقطه قبلیم زمین نمیخورم.
✍🏻نویسنده: #داداش_رضا
ادامه دارد...
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°