8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان #پناهم_بده 💗
نام نويسنده: فرزانه فرجي
خلاصه:داستان درباره ي دختري هست که تو خانواده اي از قشر متوسط بزرگ شده، امام رضا(علیه السلام)رو خيلي دوست داره و تنها هدف و آرزوش رفتن به مشهد هست؛ هر بار که عزم رفتن مي کنه براش مشکلي پيش مياد و نميشه که بره، باعث ناراحتيش ميشه که با گذر زمان براش اتفاقات جالبي ميوفته...
.........................................
مقدمه:
تا قيامت اسير او مي شد
هرکه سلطان طوس را مي ديد
مولوي ، شمس را رها مي کرد
گر که شمس الشموس را مي ديد
چيست تازه برات ؟ اي حافظ!
گر بگيري برات مشهد را
عشق شاخه نبات جاي خودش
امتحان کن نبات مشهد را
در اذان هاي عاشقي ، دل من
وقت خيرالعمل به مشهد رفت
در تمامي عمر خوش بخت است
هرکه ماه عسل به مشهد رفت
خوش به حالم که اهل ايرانم
خادم بارگاه سلطانم
از مکانهاي ديدني جهان
بيشتر عاشق خراسانم
راه و رسم گدا شدن بلدم
حاجتم گاه مستجاب تر است
دم باب الجواد فهميدم
اين پدر سخت عاشق پسر است.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸