eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 🔻 ❓ 🔹نمایان بودن از زیر چادر یا روسری چه حکمی دارد؟ ⁉️ 🤔 ❇️ 👇🏻 🔸نمایان بودن حجم مو 👱‍♀از زیر چادر یا روسری🧕 اگر باعث تحریک وتهییج شهوت دیگران شود است. 🔘 💢 پوشیدن و نازک اگر موجب 👈🏻 نامحرم👤ومفسده انگیز باشد یا 👈🏻 قسمت هایی ک باید از نامحرم پوشانده شود. مانند. ( - ) از زیر آن نمایان گردد، است.⚠️ -☀️🌤🌥☁️- https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
💥 🌷 بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحيم 🌷 📋 🤩 روایت شده که جماعتی از يهود 👥 عروسى داشتند و خدمت 🌸 رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم رسیدند و عرض کردند ↘️ که بین ما حق همسایگی است و درخواست كردند كه اجازه دهد 🌺 فاطمه سلام الله علیها در مجلس عروسى در خانه آنها شرف حضور پيدا كند 😉 🌸 حضرت فرمود: 🌺 فاطمه شوهر دارد و اختيار فاطمه با اوست 😊 درخواست كردند كه شما به امیرالمومنین علی علیه السلام بفرمائيد تا اجازه بدهد و زنان يهود 👥 چندانكه در توان آنها بود از لباسهاى زرباف 👗 و اطلس و ديبا و زينتهاى طلا براى خود مهيا كرده بودند و خويش را كاملا به آن زينتها مزين ساخته بودند 😉❗ و چنان گمان مى‌كردند كه 🌺 فاطمه سلام الله علیها با آن چادر وصله‌دار و لباس كهنه بر آنها وارد مى‌شود و او را مورد سخريه و استهزاء قرار مى‌دهند و شماتت و سرزنش مى‌نمايند 😌❌ در آن حال جبرئيل حاضر شد با انواع و الوان لباسهاى بهشتى و زينتهاى گوناگون كه هيچ ديده آن را نديده بود 🤩👌🏻 اين وقت 🌺 فاطمه علیها السلام خود را به آن زينتها مزين نمود و لباسهاى بهشتى را دربر فرمود 👌🏻 چون به زنان يهود 👥 وارد گرديد بى‌اختيار به سجده افتادند و بسیار تعجب كردند و به اين سبب جماعت بسيارى از يهود به شرف اسلام مشرف شدند 😍✔ 《📓بحار الأنوار ج 43 ص30》 [🌼♦️] _ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
💥 💫 بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحيم 💫 📋 حق الناس شوخی بردار بردار نیست‼️ 👤 سالکی نقل کرد ، بر سر مزار مؤمنی ⚰ مشغول ذکر بودم که یک‌مرتبه دست داد. دیدم عالمی نورانی 👳🏻 روی منبر صحبت می‌کرد و همه را کرده بود 🤩 در این میان از پشت سرم صدای خِش‌خشی آمد و دیدم مار بدهیبتی 🐍 جلو می‌آید. مار 🐍 جلو رفت تا به منبر رسید و آن آقا رنگ باخت و کلام را قطع و دهان را باز کرد و این مار ، فک او را گرفت 😱 آن آقا افتاد و مجلس به هم خورد 😕 بعداز مدتی که به خود آمد از او پرسیدم چه بر شما آمده است ⁉️ 👳🏻 گفت : بیست سال است که شلاقِ یک «اِی» را می‌خورم ❗ این موضوع هفته‌ای یک بار عیش مرا 😔 👳🏻 [ماجرا از این قرار است که] من معتمد و ریش‌سفید محل بودم و قباله‌ها و ازدواج‌ها با شهادت من انجام می‌گرفت 😉 یک روزی پسر من ۱۸ساله شد و از دختری که می‌شناختم برایش خواستگاری کردم اما اعلام کردند که آن دختر ، پسر شما را نپسندید 😊 این امر بر من گران آمد ولی چون متدیّن بودم از او بدگویی نکردم الّا اینکه وقتی مردم 👥 از من درباره‌ی او می‌پرسیدند می‌گفتم « ! سخن دیگری بپرسید» 😬👌🏻 و ظاهراً مردم 👥 از این تعبیر من می‌فهمیدند که او خوب نیست و لذا کسی با او ازدواج نکرد ❗ لذا از آن روزی که این‌جا آمده‌ام می‌گویند تا او تو را نبخشد 😰✔ 👤 استاد ابوالفضل بهرام‌پور 《📓از کتاب زندگی با قرآن 》 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌ [🌼♦️] _ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
💥 💎 بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحيم 💎 📋 فرجام چشم چرانی در شهری سه برادر بودند که یکی از آن ها مؤذن 🗣 مسجد 🕌 بود و در بالای مناره مسجد ، اذان می گفت این برادر پس از چند سال فوت کرد و برادر دوم مؤذن 🗣 شد و بر بالای مناره مسجد 🕌 اذان می گفت او هم حدود ده سال به مؤذنی مشغول بود تا اینکه برادر دوم هم فوت کرد ): پس از آن مردم نزد برادر سوم 👨🏻‍💼 رفتند و از او خواستند او هم چون دو برادرش به اذان گوئی 🗣 بپردازد ✔ اما وی از پذیرفتن اجتناب کرد. وقتی با اصرار زیاد مردم 👥 روبرو شد به آنان گفت: «من اذان گفتن را بد نمی دانم ولی اگر صد برابر پولی 💵 را که پیشنهاد می کنید به من بدهید باز هم نخواهم پذیرفت 😊‼️ زیرا این کار باعث شد دو برادر من بی ایمان از دنیا 🌎 بروند 😰 وقتی لحظات آخر عمر برادر بزرگترم رسید خواستم بر بالینش سوره یس 📖 تلاوت کنم که با اعتراض و فریاد و نهیب او مواجه شدم 😨⚠️ او می گفت : قرآن چیست ⁉️ چرا برایم قرآن می خوانی ⁉️ هم به این صورت در هنگام مرگش به من اعتراض کرد 😔❌ از ♥️خداوند کمک خواستم که علت این امر را برایم روشن گرداند زیرا آنان مؤذن 🗣 بودند و این کار از آنان انتظار نمی رفت 👌🏻 خداوند برای آنکه ماجرا را به من بفهماند زبان او را گویا کرد و در این هنگام برادرم گفت : «ما هر گاه که بالای مناره مسجد 🕌 می رفتیم به خانه های مردم 🏘 نگاه می کردیم و به محارم مردم چشم می دوختیم 😱‼️ ✳ و خلاصه چشم چرانی باعث این بی ایمانی و عذاب گردیده است ⚠️ [🌼♦️] _ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_ ‌ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
💥 💫 بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحيم 💫 📋 اهمیّت صلوات 🤩 👳🏻 مرحوم قطب الدّین راوندی رضوان اللّه تعالی علیه به نقل از ابوهاشم جعفری حکایت نماید :  روزی شخصی 👨🏻 به محضر مبارک حضرت ابوجعفر، علیه السلام وارد شد و داشت : یاابن رسول اللّه ! پدرم 👴🏻 سکته کرده و مرده است و دارای اموال 💰 و جواهراتی بسیار می باشد که من از محلّ آن ها بی اطّلاع ام من دارای عائله ای بسیار سنگین هستم ، که از تامین زندگی آن ها عاجز و ناتوان می باشم 😊 👨🏻 و سپس اظهار داشت : به هر حال من یکی از دوستان و علاقه مندان به شما هستم ،تقاضا مندم به فریاد من برسی و مرا از این مشکل نجات دهید 😰 🌸 امام جواد علیه السلام در پاسخ به تقاضای او فرمود : 🔶 پس از آن که خود را خواندی، بر محمّد و اهل بیتش علیهم السلام ، صلوات بفرست 😊 🔶 پس از آن ، پدرت را در عالم خواب خواهی دید ؛ و آن گاه تو را نسبت به محلّ ثروت و اموالش آگاه می نماید 👌🏻  👨🏻 آن شخص به توصیه حضرت عمل کرد و چون پدر خود را در عالَم خواب دید ، به او گفت : پسرم ! من اموال خود را در فلان مکان و فلان محلّ پنهان کرده ام ، آن ها را بردار و نزد فرزند رسول خدا ، حضرت ابوجعفر ، امام محمّد جواد علیه السلام برو که آن شخص 👨🏻 از خواب بیدار گشت ، صبحگاهان 🌅 به طرف محلّ مورد نظر حرکت کرد و چون به آن جا رسید ، پس از اندکی جستجو اموال 💰 را پیدا نمود و آن ها را برداشت و 🌸 خدمت امام جواد علیه السلام آورد و جریان را برای حضرت بازگو کرد و سپس 👨🏻 گفت : شکر و سپاس خداوند متعال را ، که شما آل محمّد علیهم السلام را این چنین گرامی داشت ؛ و از شما را از بین خلایق برگزید ، تا مردم را از مشکلات و گرفتاری ها نجات بخشید 😍✔ [🌼♦️] _ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد
💥 💫 بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحيم 💫 📋 حق الناس شوخی بردار بردار نیست‼️ 👤 سالکی نقل کرد ، بر سر مزار مؤمنی ⚰ مشغول ذکر بودم که یک‌مرتبه دست داد. دیدم عالمی نورانی 👳🏻 روی منبر صحبت می‌کرد و همه را کرده بود 🤩 در این میان از پشت سرم صدای خِش‌خشی آمد و دیدم مار بدهیبتی 🐍 جلو می‌آید. مار 🐍 جلو رفت تا به منبر رسید و آن آقا رنگ باخت و کلام را قطع و دهان را باز کرد و این مار ، فک او را گرفت 😱 آن آقا افتاد و مجلس به هم خورد 😕 بعداز مدتی که به خود آمد از او پرسیدم چه بر شما آمده است ⁉️ 👳🏻 گفت : بیست سال است که شلاقِ یک «اِی» را می‌خورم ❗ این موضوع هفته‌ای یک بار عیش مرا 😔 👳🏻 [ماجرا از این قرار است که] من معتمد و ریش‌سفید محل بودم و قباله‌ها و ازدواج‌ها با شهادت من انجام می‌گرفت 😉 یک روزی پسر من ۱۸ساله شد و از دختری که می‌شناختم برایش خواستگاری کردم اما اعلام کردند که آن دختر ، پسر شما را نپسندید 😊 این امر بر من گران آمد ولی چون متدیّن بودم از او بدگویی نکردم الّا اینکه وقتی مردم 👥 از من درباره‌ی او می‌پرسیدند می‌گفتم « ! سخن دیگری بپرسید» 😬👌🏻 و ظاهراً مردم 👥 از این تعبیر من می‌فهمیدند که او خوب نیست و لذا کسی با او ازدواج نکرد ❗ لذا از آن روزی که این‌جا آمده‌ام می‌گویند تا او تو را نبخشد 😰✔ 👤 استاد ابوالفضل بهرام‌پور 《📓از کتاب زندگی با قرآن 》 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌ [🌼♦️] _ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_ •🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @masirsaadatee 🌸⃟🕊 ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑ مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ✳ ۳ نکته طلایی برای پدر و مادرایی که دختر 🧕🏻 دارن ✔ [🌼♦️] _ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°