فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 شب چهارم عزاداری محرم اختصاص به یکی از شهیدان سربلند کربلا یعنی #حربن_یزید_ریاحی دارد ...
یادی کنیم از #حر_مدافعان_حرم
شهید مجید قربانخانی🌹
🎥 کلیپ حال و هوای زیبای شهید قربانخانی در حرم عمه سادات 💔
"سوریه "
#شادی_روح_شهید_صلوات🌴
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃
☀️ #سلام_مولای_مهربانم
☀️" عجـلعلیظهورکیامهدے "
آری وجودحاضروغایب شنیده ام؛
ای آنکه غیبت تو پُرست ازحضورناب..
باشوق وصل،دست ز عالم فشانده ایم؛
جز تو به شوق ما،چه کسی می دهد جواب؟
"تویے بهانه خورشید ،وقت تابیدن،
"تویے بهانه باران ،براے باریـدن..!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
میگویند ڪه ابتداے صبـــح
رزق بندگانت راتقسیم میڪنے
میشود رزق من امـروز رفاقتے️ باشد از جنس شهـیدان...
باعطـــر شهـادت...
#صبحتون_شھدایـے
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
🏴به رسم ادب دست به سینه رو به کربلا عرض ارادت میکنیم خدمت اربابون👇
❥🌺»
مےگفـٺ:
حـسیڹ |ع| واسـہ گنآهڪاریے مثـل مـڹ و ٺـو خلق شدهـ: )
↷
↷
#پشیموڹڪهـبآشے
#حسیڹنگاهٺمےڪنهـ ❁
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
خبرے ویــژه📢📢
امـروز قراره ڪتابی📚 رو بـہ شما معرفے کنیم ڪه خوندنـش شما رو از این دنیاے پـر مـشغلہ 😻و ... میبره بہ جایـے ڪه نـہ زمانـہ اش مثل اینجاسـٺ🙄 و نـہ مردمـش👥 میبـره بـہ جایـے ڪه درستـہ مثل زمان ما توش نارفیقـے💔 و وفا نڪردن بہ عہد 😴و ظلـم هسٺ😞 ...
امّــا در قبالـش یـہ چیزهایـے تـوش هسٺ ڪه تـن ماهارو بـہ لرزه مینـدازه😌
یـہ چیزهایی مثـل:
#عــشــق تا پـاے جــان❤️
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
#نـامیـرا
این نام به جملـہ
❣کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا❣
اشاره دارد.
اثـر 📝: صـادق ڪرمیار
دربارهے زنـدگے زوج جــوان💛
ڪوفی اسـت ڪه
در مـتن وقایـع عاشــورا🏴 قرار مےگیرند .
و در پِے یافـتن حقیـقت🔮
و گذر از بیـن دوراهـے پیروے از امـام حسیـن(ع)💚
یـا پیروے از یـزید👹 هسـتند...
💠داستان این ڪتاب ڪه شخصیت محـور است، در سال ۶۱ هـجری (سال واقعه عاشورا) اتفـاق میافــتد.
💠این ڪتاب نثر روانے دارد و آمیخـته به مطالب تاریخے و علمے است.
قیمـٺ:۵۲۰۰۰
#پیشـنہادمےشود✅
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃
#بخشـےازڪتاب📖🔎
مرد گفت: 👳
«اگر معاویه با گفتگو هدایت شد، فرزندش هم هدایت میشود؛ 😏
و اما اگر امام حسین🚩 به یمن یا به مصر میرفت، سرنوشتی جز آنچه در مکه برایش رقم زده بودند، نداشت. 😔
اما حرکت او به کوفه، آن هم با اهلبیت، بیش از هر چیز یزید را از خلافتش به هراس خواهد انداخت و مسلمانان را به فکر🙁.»
خواست برود لختی مکث کرد و
دوباره رو به عبدالله برگشت و گفت:
«و اما من! هرگز برای امام خویش تکلیف معین نمیکنم که تکلیف خود را از حسین میپرسم.😇
و من حسین را نه فقط برای خلافت،👑
که برای هدایت میخواهم.💞
و من حسین را برای دنیای خویش نمیخواهم
که دنیای خویش را برای حسین میخواهم.💖
آیا بعد از حسین کسی را میشناسی که من جانم را فدایش کنم؟»💝
و رفت.🚶
عبدالله مات ماند😳. وقتی مرد دور شد، عبدالله لحظهای به خود آمد😓. برگشت و اسب🐴 خویش را آورد و مرد را صدا زد:
«صبر کن، تنها و بیمرکب هرگز به کوفه نمیرسی!»
مرد ایستاد و افسار اسب را گرفت و گفت: «بهای اسب چقدر است؟»💰
«دانستن نام تو!»💎
مرد سوار بر اسب شد:
«من قیس بن مسهر صیداوی هستم. فرستادهی حسین بن علی!» 🏴
و تاخت.🐾
عبدالله مانند کسی که گویی سالها در گمراهی بوده😢 و تازه راه هدایت را یافته بود، به زانو نشست و سرش را میان دستها 🙆♂گرفت."
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️موضوع مرتبط:
#کلیپ
#عشق_کربلا
#امام_حسین_ع
📅مناسبت مرتبط:
#ایام_محرم
#jihad
#martyr
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
▪️موضوع مرتبط:
#عکس_نوشته
#عشق_حسین_ع
📅مناسبت مرتبط:
#ایام_محرم
#jihad
#martyr
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
•{ #پس_زمینه ♥️🌿
#محرم 🏴 }•
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
@shahed_sticker۳۶۷.attheme
154.2K
• #محرم 🏴 ۷
• #تم_مذهبی
• #تم 📲
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃
زشت نیست
۱۴۴۱ سالِ که پسر اباعبداللهع
منتظرِ ۳۱۳ نفر باشه؟؟!
وایبرما...😞
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
“ﮔﻨــﺎﻩ”❌
ﺭﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﻢ!👀
” ﺧـــﺪﺍ ” ﺩﺍﺭﺩ” ﻓــﻮﺕ” ﻣﯽ ﮐﻨﺪ!🌬
ﺍﯾﻦ “ﺍﺷــڪ ” ﻫﺎ بے ﺩﻟﯿـﻞ ﻧﯿﺴــﺖ..💧
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
#دلـانـہ 💙🌸
مـے گوینـد #تقـوا از تخصـص لازم تر استـــ
آنـرا مـے پـذیرم امّا مـے گویم: «آنکس که #تخصص ندارد و کارے را می پذیرد، بی تقواست»😊❣✋
{ شـہـید دڪتر چـمـران💫}
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
#بی_تو_هرگز
#شهیدسیدطاهاایمانی
#قسمت_بیست_و_پنجم:بدون تو هرگز
🍃با اون پای مشکل دارش، پا به پای همه کار می کرد ... برمی گشت خونه اما چه برگشتنی ... گاهی از شدت خستگی، نشسته خوابش می برد ... می رفتم براش چای بیارم، وقتی برمی گشتم خواب خواب بود ... نیم ساعت، یه ساعت همون طوری می خوابید و دوباره می رفت بیرون ...
🍃هر چند زمان اندکی توی خونه بود ... ولی توی همون زمان کم هم دل بچه ها رو برد ... عاشقش شده بودن ... مخصوصا زینب ... هر چند خاطره ای ازش نداشت اما حسش نسبت به علی ... قوی تر از محبتش نسبت به من بود ...
🍃توی التهاب حکومت نوپایی که هنوز دولتش موقت بود ... آتش درگیری و جنگ شروع شد ... کشوری که بنیان و اساسش نابود شده بود ... ثروتش به تاراج رفته بود ... ارتشش از هم پاشیده شده بود ... حالا داشت طعم جنگ و بی خانمان شدن مردم رو هم می چشید ... و علی مردی نبود که فقط نگاه کنه ... و منم کسی نبودم که از علی جدا بشم ..
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
#بی_تو_هرگز
#شهیدسیدطاهاایمانی
#قسمت_بیست_و_ششم:رگ یاب
اون شب علی مثل همیشه دیر وقت و خسته اومد خونه ... رفتم جلوی در استقبالش ... بعد هم سریع رفتم براش شام بیارم ... دنبالم اومد توی آشپزخونه ...
- چرا اینقدر گرفته ای؟
حسابی جا خوردم ... من که با لبخند و خوشحالی رفته بودم استقبال!! ... با تعجب، چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش... خنده اش گرفت ...
- این بار دیگه چرا اینطوری نگام می کنی؟ ...
- علی ... جون من رو قسم بخور ... تو ذهن آدم ها رو می خونی؟ ...
صدای خنده اش بلندتر شد ... نیشگونش گرفتم ...
- ساکت باش بچه ها خوابن ...
صداش رو آورد پایین تر ... هنوز می خندید ...
- قسم خوردن که خوب نیست ... ولی بخوای قسمم می خورم ... نیازی به ذهن خونی نیست ... روی پیشونیت نوشته ...
رفت توی حال و همون جا ولو شد ...
- دیگه جون ندارم روی پا بایستم ...
با چایی رفتم کنارش نشستم ...
- راستش امروز هر کار کردم نتونستم رگ پیدا کنم ... آخر سر، گریه همه در اومد ... دیگه هیچکی نذاشت ازش رگ بگیرم ... تا بهشون نگاه می کردم مثل صاعقه در می رفتن...
- اینکه ناراحتی نداره ... بیا روی رگ های من تمرین کن ...
- جدی؟
لای چشمش رو باز کرد ...
- رگ مفته ... جایی هم که برای در رفتن ندارم ...
و دوباره خندید ... منم با خنده سرم رو بردم دم گوشش ...
- پیشنهاد خودت بود ها ... وسط کار جا زدی، نزدی ...
و با خنده مرموزانه ای رفتم توی اتاق و وسایلم رو آوردم ...
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
#سلام_امام_زمانم❣
قرارسینہ هاے بیقرارما نمی آیی؟
گل نرگس امیدحضرٺ زهرانمی آیی؟
شمردم روزهاراتامحرم درهواے تو
عزاے جدمظلومٺ رسیدآیا نمی آیی؟
#اےصاحب_عزا_بیا
#محـــرم_آمــــد😔
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤