eitaa logo
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
665 دنبال‌کننده
4هزار عکس
773 ویدیو
103 فایل
✨﷽✨ ✓مدرسه تخصصی مجازی حفظ قرآن کریم (ویژه برادران) ♡ ~باهدف تربیت حفاظ قرآن کریم شروع به فعالیت میکند🌱 ☆آیدی مراجعه ودریافت فرم ثبت نام: 📱شماره تماس جهت مشا 📍کانال واحد خواهران
مشاهده در ایتا
دانلود
@shahed_sticker۳۶۷.attheme
154.2K
• #محرم 🏴 ۷ • #تم_مذهبی • #تم 📲 #السلام‌علیڪ‌یااباعبدلله💚 #دلتنگ‌حرم‌بطلب‌ارباب💔 🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا 🍃 @masirshahid 🍃
زشت نیست ۱۴۴۱ سالِ که پسر اباعبدالله‌ع منتظرِ ۳۱۳ نفر باشه؟؟! وای‌برما...😞 💚 💔 🖤🍃 🍃 @masirshahid 🍃🖤
“ﮔﻨــﺎﻩ”❌ ﺭﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﻢ!👀 ” ﺧـــﺪﺍ ” ﺩﺍﺭﺩ” ﻓــﻮﺕ” ﻣﯽ ﮐﻨﺪ!🌬 ﺍﯾﻦ “ﺍﺷــڪ ” ﻫﺎ بے ﺩﻟﯿـﻞ ﻧﯿﺴــﺖ..💧 💚 💔 🖤🍃 🍃 @masirshahid 🍃🖤
💙🌸 مـے گوینـد از تخصـص لازم تر استـــ آنـرا مـے پـذیرم امّا مـے گویم: «آنکس که ندارد و کارے را می پذیرد، بی تقواست»😊❣✋ { شـہـید دڪتر چـمـران💫} 💚 💔 🖤🍃 🍃 @masirshahid 🍃🖤
:بدون تو هرگز 🍃با اون پای مشکل دارش، پا به پای همه کار می کرد ... برمی گشت خونه اما چه برگشتنی ... گاهی از شدت خستگی، نشسته خوابش می برد ... می رفتم براش چای بیارم، وقتی برمی گشتم خواب خواب بود ... نیم ساعت، یه ساعت همون طوری می خوابید و دوباره می رفت بیرون ... 🍃هر چند زمان اندکی توی خونه بود ... ولی توی همون زمان کم هم دل بچه ها رو برد ... عاشقش شده بودن ... مخصوصا زینب ... هر چند خاطره ای ازش نداشت اما حسش نسبت به علی ... قوی تر از محبتش نسبت به من بود ... 🍃توی التهاب حکومت نوپایی که هنوز دولتش موقت بود ... آتش درگیری و جنگ شروع شد ... کشوری که بنیان و اساسش نابود شده بود ... ثروتش به تاراج رفته بود ... ارتشش از هم پاشیده شده بود ... حالا داشت طعم جنگ و بی خانمان شدن مردم رو هم می چشید ... و علی مردی نبود که فقط نگاه کنه ... و منم کسی نبودم که از علی جدا بشم .. 💚 💔 🖤🍃 🍃 @masirshahid 🍃🖤
:رگ یاب اون شب علی مثل همیشه دیر وقت و خسته اومد خونه ... رفتم جلوی در استقبالش ... بعد هم سریع رفتم براش شام بیارم ... دنبالم اومد توی آشپزخونه ... - چرا اینقدر گرفته ای؟ حسابی جا خوردم ... من که با لبخند و خوشحالی رفته بودم استقبال!! ... با تعجب، چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش... خنده اش گرفت ... - این بار دیگه چرا اینطوری نگام می کنی؟ ... - علی ... جون من رو قسم بخور ... تو ذهن آدم ها رو می خونی؟ ... صدای خنده اش بلندتر شد ... نیشگونش گرفتم ... - ساکت باش بچه ها خوابن ... صداش رو آورد پایین تر ... هنوز می خندید ... - قسم خوردن که خوب نیست ... ولی بخوای قسمم می خورم ... نیازی به ذهن خونی نیست ... روی پیشونیت نوشته ... رفت توی حال و همون جا ولو شد ... - دیگه جون ندارم روی پا بایستم ... با چایی رفتم کنارش نشستم ... - راستش امروز هر کار کردم نتونستم رگ پیدا کنم ... آخر سر، گریه همه در اومد ... دیگه هیچکی نذاشت ازش رگ بگیرم ... تا بهشون نگاه می کردم مثل صاعقه در می رفتن... - اینکه ناراحتی نداره ... بیا روی رگ های من تمرین کن ... - جدی؟ لای چشمش رو باز کرد ... - رگ مفته ... جایی هم که برای در رفتن ندارم ... و دوباره خندید ... منم با خنده سرم رو بردم دم گوشش ... - پیشنهاد خودت بود ها ... وسط کار جا زدی، نزدی ... و با خنده مرموزانه ای رفتم توی اتاق و وسایلم رو آوردم ... 💚 💔 🖤🍃 🍃 @masirshahid 🍃🖤
دعامون کنید🙏
شبتون نورانی به نور امام حسین علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ قرارسینہ هاے بیقرارما نمی آیی؟ گل نرگس امیدحضرٺ زهرانمی آیی؟ شمردم روزهاراتامحرم درهواے تو عزاے جدمظلومٺ رسیدآیا نمی آیی؟ 😔 💚 💔 🖤🍃 🍃 @masirshahid 🍃🖤
🏴قرار صبحگاهیمون دست به سینه روبه حرم ارباب بی کفن😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••✨•• بوےعطـرِعجیبےداشت! نام‌عطـر را ڪہ می‌پرسیدم جواب سربالا میداد شهیـد ڪہ شد ؛ در وصیت‌نامہ‌اش نوشتہ‌بود: بہ‌خـدا‌قسـم‌هیچ‌گاه‌عطـرنزدم هرگـاه‌خواستم‌معطـرشوم از‌تہ‌دل‌میگفتم: | السـلام‌علیڪ‌یا‌اباعبداللہ..♥️ | 💚 💔 🖤🍃 🍃 @masirshahid 🍃🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طلبه شهید مصطفی آقاجانی در جاده خمپاره خورد و سرش قطع شد. دیدند سر بریده لبهایش تکان می خورد و « یا حسین » می گوید. بعد از شهادت کوله پشتی اش را باز کردند ، در برگه ای نوشته بود: 1ـ خدایا ! امام حسین علیه السلام با لب تشنه شهید شد ، من هم می خواهم تشنه شهید شوم. ( وقتی او شهید شد ، تانکرهای آب خالی بوده و فرمانده برای رزمنده ها تقاضای آب کرده بود ) ۲ـ اربابم با سر بریده شهید شده و سرش را از پشت بریده اند ، من هم می خواهم از پشت سرم بریده شود ( نقل کردند که خمپاره از پشت سر به شهید خورده است ) ۳ـ سر بریده ی مولایم امام حسین علیه السلام بالای نی قرآن می خواند ، من سرّش را نمی دانم ، ولی می خواهم با سر بریده « یا حسین » بگویم. 📚موضوع مرتبط: #شهید_مصطفی_آقاجانی #شهید_دفاع_مقدس #نحوه_ی_شهادت 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت #06_14 #jihad #martyr #السلام‌علیڪ‌یااباعبدلله💚 #دلتنگ‌حرم‌بطلب‌ارباب💔 🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا 🍃 @masirshahid 🍃
امام خمینی در روز 15شهریور ماه و در پی شهادت این دو مرد بزرگ پیام تسلیتی خطاب به ملت ایران صادر کردند. متن پیام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل است: بسم اللَّه الرحمن الرحیم إنا للَّه و إنا إلیه راجعون با کمال تأسف و تأثر حجت الاسلام شهید قدوسى به دوستان شهید خود پیوست. شهیدى عزیز که سالیان دراز در خدمت اسلام بود؛ و اخیراً مجاهدات او در راه انقلاب بر همگان روشن است. این جانب سالیان طولانى از نزدیک با او سابقه داشتم، و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف مى شناختم. شهادت بر او مبارک و وفود الى اللَّه و خروج از ظلمات به سوى نور بر او ارزانى باد. راهى است که باید پیمود و سفرى است که باید رفت. چه بهتر که در حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامى شربت شهادت نوشیدن و با سرافرازى به لقاء اللَّه رسیدن. و این همان است که اولیاى معظم حق تعالى آرزوى آن را مى کردند و از خداى بزرگ در مناجات خود طلب می کردند. 📚موضوع مرتبط: #شهید_علی_قدوسی #شهید_بمب_گذاری_دادستانی #پیام_امام_ره 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت #06_14 #jihad #martyr #السلام‌علیڪ‌یااباعبدلله💚 #دلتنگ‌حرم‌بطلب‌ارباب💔 🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا 🍃 @masirshahid 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔹عنوان: #سیزده_ساله_ها (به یاد قاسم های خمینی کبیر) 🔹نویسنده: #هادی_شیرازی 🔹ناشر: #موسسه_شهید_کاظمی 🔹تعداد صفحات : 264 صفحه 🔹قیمت پشت جلد: ۲۰۰۰۰تومان همراه با #پست_رایگان . 📚درباره کتاب 🍃چه شده که نوجوان سیزده3⃣1⃣ ساله‌ای که در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر، به دنبال بازی🏀 است؛ با صدای شیپور📣 جنگ، به میدان می‌رود و تفنگ🔫 به دست می‌گیرد و چنان هدفش را بیان می‌کند که گویی نسل‌ها و قرن‌ها تجربه در پس این جسم کوچک نهفته است. روحی بزرگ در کالبدی کوچک. 🔹جنگ ما اثبات کرد که روح مردان این سرزمین چه وسعتی دارد. وسعتی به گستره‌ی تاریخ ... 🔸سیزده ساله‌ها؛ حکایتی است از نبرد و حماسه آفرینی نوجوانانی که هنوز طعم تکلیف را نچشیده بودند، ولی به بهترین نحو، تکلیف خود را ادا کردند و بلوغشان با رسیدن به شهادت بود؛ بلوغی خونین... . ▪️سیزده ساله‌ها؛ روایاتی است از حضور قاسم‌های خمینی کبیر، بزرگ مردانی که به جایی رسیدند که رهبرشان آنان را رهبر نامید. . 🍃برشی از کتاب: ◾️خبر این حماسه شگرف از صدا و سیما پخش شد. همه شنیدند. امام(ره) هم شنیدند و آن پیام جاودانه را برای امت مسلمان بیان فرمودند: «...رهبر ما، آن طفل سیزده ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگ‌تر است، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد و خود نیز شربت شهادت نوشید». ✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 🛍لینک خرید آسان http://yon.ir/QdbGR 📲مرکز پخش 02537840844 . #السلام‌علیڪ‌یااباعبدلله💚 #دلتنگ‌حرم‌بطلب‌ارباب💔 🍃 #کانال_زندگی_با_شهدا 🍃 @masirshahid 🍃