دل‌❤️خود ‌را‌ به‌ ڪجا ‌برم‌ که ‌آرام‌ شود خاک ‌ڪوی‌ تو ‌فقط‌ دارو‌🍂و‌درمان ‌من‌است ... #حسین‌آرام‌جـانم♥️ 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid

°~•°~🌸‌‌‌‌#دست‌به‌غذا‌نزد ناهار🍲خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره🥖نشسته بودن و مشغول غذا🍛 خوردن .رفتم تا از آشپزخانه🥦چیزی برای سفره بیارم.چند دقیقه طول ڪشید. تا برگشتم نگاه ڪردم دیدم آقا مهدی دست به غذا🍛 نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم.😍این قدر ڪارش برام زیبا بود که تا الان تو ذهنم مونده❤️💞 °•~•°~‌‌#شهیدمهدی‌زین‌الدین‌ ❤️ 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid

🔰زینب سلیمانی در جدیدترین پست اینستاگرامی خود نوشت: 🔸مشتی گره‌خورده✊ رو به آسمان و دست بر روی دست که #محکم کند پیمان خیالمان را؛ چه احساس زیبایی میان ما حکم‌فرما شد که هنوز دست سه نفره‌مان عشقی♥️ میان شما و مادرم و من. 🔹چه احساس زیبایی😍 که هنوز هوش و حواسم را می‌برد تا سراپرده‌ی خیال بودنتان گرمی #دستانتان که امروز از من دریغ شد. 🔸در همین لحظه دستم را به دستانتان #دخیل کردم که تبرکی‌اش تسبیح‌تان📿 بود. کاش دستم هیچ‌وقت از دستتان جدا نمی‌شد که در آن نیمه‌شب به وقت سفر طولانی‌تان، محکم دستتان را #می‌فشردم 🔹آن روز مثل این عکس که شما دست من و #مادر را بهم فشردید؛ امروز من دست مادر را همین گونه می‌فشارم و هر روز که می‌گذرد گرمای دستانتان💗 را بر روی دستانمان #بیشتر حس می‌کنم. #شهید_قاسم_سلیمانی #زینب_حاج_قاسم 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid

🌸مادر شهیدی که در خواب فرزندش را با حوری بهشتی دیده بود✅ حتما ببینید 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid

یارِ ما ❣️ آرام خوابید و دلِ دنیا بِبُرد.... شبتون شهدایی🌸🍃 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid

شبیہ هفـت سال اول مصریم بعد از خـواب🥀 غمۍ در دل تلنبـار است از گندم فراوان‌تـر💔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #السلام‌علیک‌یا‌ابا‌صالح‌المهدی 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid

از غـم جـدا مَشو ڪه غنـا می دهد به دل :) اما چـه غم؟! غمی ڪه خدا می دهد به دل!❤️ +شہریار..🌱 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid

یکم بی موقعست ولی میخوام به داستانی تعریف کنم براتون🌸

بسم‌رب‌العباس

تصور کنید پدرتون پاسداره،مخصوصا دخترخانوما

یه روزبعدازظهر میاد میگه امشب باید برم ماموریت☺️

وتو و خانوادت میدونین که هرچقد بگین کجا؟ لبخند میزنه و جوابش فقط و فقط سکوته✋

یهو ته دلت خالی میشه... بابا وقتی نمیگه کجا میره ینی جای خطرناکیه

توی دلت میگی من قوی ام من قوی ام مگه خون جوونایی ک رفتن و مدافع حرم بودن و شهید شدن از خون بابای من سرخ تره؟؟؟

خودتو باهمین حرفا سرگرم میکنی🙃 یه هفته ای میگذره و تازه میفهمی بابات❤️ کردستانه...سنندج...مریوان...سردشت...کومله ها...منافقین...و...و...و...

ته دلت❤️...یجوری میشه...ینی بابا...؟؟؟؟😭🌷 بسه،ساکت شو فقط..!

یه شب🌙 بابا زنگ 📞میزنه

پشت گوشی📱 میتونی چهره نورانیشو با محاسن بلندش تصور کنی😄❤️ بهت میگه: دختر بابا!💞 یه وقت موقع خوندن زیارت عاشورات دروغ🔥 نگیا میگی ینی چی؟؟؟ میگه راضی به شهادتم🌈 هستی؟؟ +بابا این حرفا چیه میزنی؟✨ -مگه تو نمیگی بابی انت و امی؟؟نکنه دروغ میگی؟؟🌈💫 یهو کل بدنت یخ میکنه...ینی این همه سال دروغ میگفتی؟؟

بهت میگه براش دعا 🤲کنی دعا کنی ک #شهید🌷 بشه... نمیدونه با این حرفاش داره با دلت❤️ چیکار میکنه... اخه میگه میشه..؟؟؟ مگه میشه دختری برای پدرش دعای🤲 شهادت کنه... دختر اگه یه روز ببینه باباش سرش درد میکنه جوونش درمیاد..🍂 از ترس میمیره... خدایا🤲 بابام چیزیش نشه... پناهم بلایی سرش نیاد امید خونمون سالم باشه... میفهمی چی میگم؟؟؟؟

آروم چشماتو میبندی و میگی: +عزیزدلم!💞 شهادت باشه نصیب دورو درازت...❤️ الان زوده.. داداشم خیلی کوچولوعه🙃 ماکه بلد نیستیم تربیتش کنیم... پسر باید زیر دست باباش بزرگ بشه... میفهمی چی میگم؟؟

تا تلفن📞 قطع میشه میری تو دفترت 📝مینویسی: [یا ام المصائب✨ فقط خودتون الان منو درک میکنین... من درحدی نیستم که بخام از درد برای شما حرفی بزنما...ولی دستمو بگیرین... نزارین شرمنده خانواده های شهدا🌷 بشم...] میفهمی که؟؟؟

و تلفن📞 قطع میشه... و تو میمونی و قلبت❤️ اشکات😭 دفترت📖 و یه سجاده📿 و نمیدونی از خدا✨ پدر خودتو بخوای:) یا برای خانواده شهدا🌷 طلب صبر کنی...

این نوشته✍ فقط یک هفته از زندگی دختران پاسداره.✨.. فقط یک هفته... فقط یک لحظه یک لحظه پدرت رو جای این پدر بزار و ببین واقعا طاقتش رو خدا✨ بهت داده یا نه...