eitaa logo
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
668 دنبال‌کننده
4هزار عکس
773 ویدیو
103 فایل
✨﷽✨ ✓مدرسه تخصصی مجازی حفظ قرآن کریم (ویژه برادران) ♡ ~باهدف تربیت حفاظ قرآن کریم شروع به فعالیت میکند🌱 ☆آیدی مراجعه ودریافت فرم ثبت نام: 📱شماره تماس جهت مشا 📍کانال واحد خواهران
مشاهده در ایتا
دانلود
اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ اﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ(ع) ﺭﻓﺖ 🌷🌹 شهید فخار علاقه و عشق عجیبی به حضرت امام رضا (ع) داشت .✅ یکی از آرزوهای او این بود که پس از شهادت بدنش حول حرم مطهر ثامن الحجج طواف داده شود . پس از شهادت شهید فخار، به علت اشتباهی که به خواست خداوند در تقسیم شهدا پیش آمده بود بدن مطهر او را به عنوان یکی از شهدای دیار خراسان به مشهد مقدس فرستادند، تنها زمانی این اشتباه کشف شد که طی سنت دیرینه او را به دور قبله دل و مزار امام طواف داده بودند . بدن ﻣﻂﻬﺮ شهید, به مشهد رفت و پس اززیارت امام رضا (ع) به کازرون بازگشت و به خاک سپرده شد. 🌸➖🌸➖🌸 🌹 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid
🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖 تـوی محل ڪـار ده ساعـت ڪار مےڪرد ، اما هفت ساعـت بہ عنـوان ساعت ڪاری میـزد . مےگفت : فڪر مےڪنـم فلان ڪار شخصـی را هم انجـام داده‌ام ... 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid
4_6051053615152367370.mp3
7.34M
🌿دمت حیدری آقا میثم تک و ناب👌 ✌️ ❤️ 🍂نشر حداکثری برا بچه هيئتی ها نشرش واجبه😉 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid
فقط براے خدا🍃🍃 باور نمے کردم بامن عکس بگیرید. ازامروزسعی میکنم حجابم رادرست کنم.🌸🌱 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid
قرار بود از امام رضایی بگم🌸☺️
دوستان شیرازی کانالمون این اسم رو خوب میشناسند🌿
ایشون علاقه شدیدی به علیه السلام✨ داشتند
میخوام کرامتی از رو براتون بگم
خانمی ماجرای ازدواجش💍 را که خیلی عجیب بود اینطوری نقل میکنن🍃
🍂از سوی خانواده تحت فشار قرارگرفتم تا علی رغم میل باطنی از بین چند خواستگاری که داشتم یکی را انتخاب کنم😔
از آنها اجازه گرفتم که ابتدا به زیارت امام رضا(ع) ✨مشرف بشوم و بعداً تصمیم بگیرم روز اول که به پابوس آقا مشرف شدم خیلی بی تابی کردم و از آقا امام رضا (ع)❤️ تقاضای یاری کردم همان شب بود كه خواب ديدم
🍂در گلزارشهداء 🌷شهر شیراز بالای سر مزار شهیدی بنام سیّدكوچک موسوی🕊 ایستاده ام در خواب احساس كردم روز سوم يا چهارم شعبان است
🌿ندایی به من می گفت آن جوانی که مقابل قبر شهيد نشسته همان فرد مورد نظر برای ازدواج💍 با شماست
🍂از سفر که برگشتم چون ماه 🌙رجب بود و من هم برای بیرون رفتن از منزل معذب بودم صبرکردم تا سوم شعبان میلاد امام حسین(ع) 💫فرا رسید آن وقت به همین مناسبت به گلزار شهداء رفتم
بعداز ساعت ها جستجو قبر شهید🕊 را پیدا کردم برایم خیلی عجیب بود همه چیز مثل خوابی بود که دیده بودم و جوانی هم آنجا نشسته بود
🍃برای اینکه مطمئن شوم از او سوال کردم ساعت چند است، وقتی خواست جواب بدهد، چهره اش را دیدم ،خودش بود، در فکر بودم که این ماجرا چطور ادامه پیدا خواهد کرد كه ناگهان خانمی دستش را روی شانه ام گذاشت 🌺
🍂بعد از سلام و احوال پرسی از مجرد بودنم سوال کرد و هنگامی که مطمئن شد مجرد هستم آدرس گرفت تا برای پسرش (همان جوان)🙈 به خواستگاری 💍بیایید و من هم آدرس دادم و چند روز بعد آمدند و بدون هیچ مشکلی ازدواج کردیم